کتاب جهان ایرانی و همسایگانش در پیش از تاریخ منتشر شد
ایلنا/ براساس آخرین خبر و گزارش های منتشر شده، کتاب جهان ایرانی و همسایگانش در پیش از تاریخ منتشر شد.
کتاب «جهان ایرانی و همسایگانش در پیش از تاریخ» نوشته سید منصور سید سجادی (باستان شناس و پژوهشگر پیشکسوت) از سوی انتشارات دادکین منتشر شد.
این کتاب نقبی است به جهان ایرانی در 6 هزار سال پیش، زمانی که پایه های تمدن ایران و همسایگانش گذاشته می شود، شرق دارد از خاورمیانه طلوع می کند و سرزمین ما مرکز برخورد تمدنها می شود. دوران باستان از دوران کمتر شناخته ایران است و بیش از ایرانیان؛ این پژوهشگران و سیاحان اروپایی بودند که درباره آن نوشته یا پژوهش کرده اند.
این کتاب برای نخستین بار در چهار فصل گام به گام مراحل پایه گذاری تمدن در ایران و همسایگانش را با اتکا به یافته های محوطه های باستان شناسی مورد بررسی قرار می دهد. با خواندن این کتاب می توانید به بسیاری از سوالاتی که درباره پیشینه ایران باستان در ذهن دارید پاسخ دهید؛ از چگونگی ساخت نخستین سرپناه ها، برپایی زمین های کشاورزی، تقسیم کار، تخصصی شدن امور تا شکل گیری دولت شهرها و بزرگترین امپراتوری های تاریخ بشر.
در این کتاب درباره تعاریف دوره های باستان، انسان و دو انقلاب در دنیای باستان و فلات ایران و گذر از روستا به سوی شهر و همسایگان ایران از آسیای مرکزی، آناتولی، بین النهرین و جهان هندی را می خوانید.
سید منصور سید سجادی (باستان شناس و پژوهشگر) با اشاره به آنکه ظاهرا دو روش اصلی برای نگاه به تاریخ تکامل مادی انسان وجود دارد، گفت: این نگاه ها عبارتند از الف: تکیه بر اعتقادات دینی و مذهبی و ب: تکیه بر روشهای علمی مادی. در روش اول هر کسی بنا براعتقادات مذهبی خود تفاسیر مذهبی بزرگان آئین خود را در این زمینه می پذیرد و آن را اساس قرار می دهد. در روش دوم همان افراد برای دستیابی به این شناخت بر نتایج بدست آمده از تجربه و قیاس از پژوهش های علمی استفاده می کنند.
او پیرامون اینکه کتاب جهان ایرانی و همسایگانش در پیش از تاریخ منتشر شد، ادامه داد: تفاوت بین دو روش بسیار روشن است. در حالی که در روش اول چون و چرائی وجود ندارد، در روش دوم با توجه به بروز احتمال خطا در آزمایشات و بررسی ها همواره جای شک، چون و چرا و پرسش و پاسخ باقی است. از سوی دیگر و برخلاف برخی از نظریات رایج که بین نتایج پژوهش های علمی و اعتقادات مذهبی تضادهایی می بینند هیچ گونه تضادی میان این دو وجود ندارد و تنها ضعف و عدم شناخت دانشمندان در برخی موارد باعث عدم موفقیت برای پیدا کردن تطابق و وجوه مشترک بین این دو روش است.
سید سجادی پیرامون اینکه کتاب جهان ایرانی و همسایگانش در پیش از تاریخ منتشر شد، یادآور شد: حال برای دستیابی به روند تکامل مادی جوامع انسانی از دیروز تا به امروز، با نیم نگاهی به تاریخ، به کوتاهی یکی از روشهای علمی مورد اشاره یعنی علم باستان شناسی را بررسی می کنیم تا به ارتباطات موجود بین این دو علم پی ببریم، ارتباطی بسیار حساس و مهم که گاهی موجب تضاد و اختلاف بین پژوهشگران هر دو علم شده و می شود
برای روشن تر شدن موضوع، ابتدا و به صورت گذرا و مختصر پیشینه حضور انسان در روی کره زمین را مورد توجه قرار می دهیم تا روشن شود چگونه انسان به جایگاه امروزی خود دست یافت. برای آنکه در این زمینه نظر روشن تری داشته باشیم، می توانیم عمر کره زمین را یک ساعت و برابر با 360 ثانیه در نظر بگیریم و در این صورت می بینیم 24 دقیقه پس از آغاز ساعت مفروض نخستین سلولهای گیاهی بوجود می آیند؛ 52 دقیقه بعد از آغاز ساعت مفروض جانوران و موجودات دریایی پدیدار می شوند؛ 3 دقیقه بعد یا 55 دقیقه پس از آغاز ساعت مفروض جانوران از آبها سر بر می آورند.
پس از 59 دقیقه و پانزده ثانیه پستانداران ظاهر می شوند و انسان تنها در ثانیه آخر ساعت مفروض در روی زمین ظاهر می شود که براساس اطلاعات امروزی و با اختلافاتی بین تعاریف موجود درباره انسان بین 4500000 تا 3200000 سال پیش بوده است. با این اوصاف این پرسش پیش می آید که چگونه میتوان وقایعی را که طی چند ملیون سال بر انسان گذشته را شناخت و اصولا شناخت آن چه نفعی برای انسان دارد.
این باستان شناس خاطرنشان کرد: این طول زمانی زندگانی انسان تقریبا بشکل یکنواختی ادامه پیدا می کند و هیچ تغییر اساسی و بنیادی در زندگی بشر صورت نمی گیرد تا اینکه به دلایل گوناگون؛ ازدیاد جمعیت، نیاز بیشتر به خوراک و پوشاک، نیاز به ساخت ابزار برای تهیه خوراک و مانند آن و سایر نیازهایی که از لوازم اولیه یک جامعه می باشد، از جمله ساماندهی و ذخیره مواد مصرفی جامعه و بویژه خوراک، انسان به مرحله ای می رسد که نیازمند ثبت و ضبط محفوظات خود و اطلاعات جامعه خود می شود.
در این وضعیت ما نیز باید به ساعت مفروض پیشین خود بازگردیم. در این صورت و مجددا اگر ثانیه آخر ساعت مفروض را یک ساعت فرض کنیم، تنها در آخرین ثانیه این ساعت مفروض است که انسان نوشتن را می آموزد و بنابراین از مجموع این زمان بسیار طولانی و ناشناخته و اسرارآمیز، تنها کم و بیش حدود 5500 سال پیش بشر با علامت گذاری و گونه ای از نوشتن آشنا شده و باز و کم و بیش 4800 سال پیش آغاز به ثبت وقایع کرده و حدود 3500 سال پیش آغاز به نوشتن تاریخ کرده است.
این مقدمه برای آن گفته شد تا اهمیت علم باستان شناسی در ارتباط با تبیین تاریخ بشری روشن شود. در حقیقت باید گفت که هنوز و امروزه و پس از گذشت تقریبا دو سده از آغاز پژوهش های باستان شناسی به صورت مدرن و جدید و نه «عتیقه شناسی» و " شناسی های” دیگری که به این علم یا دیسپلین نسبت داده شده هنوز افکار عمومی جامعه علمی ما با این حقیقت که باستان شناسی علمی مستقل و در عین حال مرتبط با سایر علوم است خو نگرفته و پذیرا نشده و از سوی دیگر شاید بتوان به آن گروه از کسانی که کار باستان شناسی را جدی نمی گیرند حداقل از دو جنبه حق داد که چنین داوری کنند.
به گفته او، جنبه اول و شاید مهمتر مربوط به استفاده از مطالعات باستان شناسی در تخلیه اطلاعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه باشد و جنبه دوم دید منفی موجود نسبت به گرد آورندگان اشیا و آثار باستانی در موزه ها یا مجموعه های شخصی است که با حفظ این آثار، اگر چه نه به صورت چندان قانونی، اطلاعات تاریخی بسیاری را گردآوری کرده و در برخی موارد در اختیار پژوهشگران گذاشته و در موارد دیگری از این کار دریغ می کنند. اما به دلایل گوناگون باید پذیرفت که باستان شناسی علمی است که با بسیاری از دانش ها و علوم انسانی گره خورده و در عین حال و با اینکه با سایر علوم و فنون در ارتباط است، اما در زیرمجموعه حوزه های تاریخ، علوم اجتماعی فرهنگ، هنر، معماری و امثالهم نیست بلکه بر عکس تغذیه کننده آنهاست.
سید سجادی پیرامون اینکه کتاب جهان ایرانی و همسایگانش در پیش از تاریخ منتشر شد، تصریح کرد: اما پیش از ادامه مطلب ببینیم که باستان شناسی دقیقا به چه معنا است؟ این واژه از کلمه یونانی آرخایالوژیا می آید که اصلا به معنای ‘ مباحثه درباره چیزهای قدیمی است’، اما امروزه به معنای مطالعه گذشته انسان از طریق موادی است که از او بجای مانده است. اصطلاح گذشته انسان نیز نیاز به تشریح دارد، زیرا برخلاف تصورات موجود باستان شناسان به مطالعه دایناسور ها و فسیل ها نمی پردازند و بنابراین، این جانوران ده ها ملیون سال پیش از حضور انسان منقرض شده اند و موضوع مطالعات پالئونتولوژیست ها هستند.
او ادامه داد: پس از این مقدمه به سادگی میتوان تاکید کرد اگر علم باستان شناسی وجود نداشت بیش از 99 درصد از تاریخ بشر گم شده بود زیرا چنانکه گفته شد تاریخ نویسی تنها از حدود 4 یا 5 هزار سال پیش و از آغاز علم نوشتن شروع شد که این مدت زمان قابل قیاس با بیش از سه و نیم یا 4 ملیون سال سابقه بشر در روی کره زمین نیست. کم و بیش اشاره شد که برای بسیاری از افراد و حتی محققان علوم دیگر باستان شناسان کارهائی را انجام می دهند که زائد و شاید بی معنا و شاید هم مخرب باشند. متاسفانه عملکرد برخی از باستان شناسان دو سده گذشته که بعضی از آنها تنها دلال های موزه ها و کلکسیونرها و برخی نیز عوامل خبرچینی و جاسوسی کشورهای امپریالیستی در کشورهایی با فرهنگ غنی و باستانی بوده اند نیز به این طرز تفکر کمک زیادی کرده است.
این باستان شناس افزود: استعمارگران از این علم هم برای پرکردن موزه های خود و هم برای سایر مقاصد استعماری، نه تنها در خاورمیانه و آفریقا بلکه حتی در استرالیا و آمریکا نیز سود جسته اند. آنان به محض جای گیری اولیه و ثبوت خود در محل که همراه کشتارهای خونین و نسل کشی مردم بومی این سرزمین ها بوده، بلافاصله به غارت آثار فرهنگی و تمدنی آنان پرداخته و حتی قبور این مردم نیز از دست آنان رهایی پیدا نکرده اند. بنابراین طبیعی است تصویر غلطی از باستان شناس و باستان شناسی در اذهان برخی افراد جای گیرد و اگر به این مسائل پرسش ها و درخواستهای عوامانه و غیر علمی را نیز اضافه کنید این تصویر خدشه بیشتری بر می دارد.
وقتی به عنوان مثال در جایی شما خود را باستان شناس معرفی می کنید سیل سوالات و پرسش هایی چون آیا شما از کتابهای قدیمی برای کشفیات خود بهره می گیرید؟ من یک ظرف مسی قدیمی از مادربزرگم به ارث برده ام قیمت آن چند است؟ در ده ما تپه ای است که طلسم شده آیا شما می توانید این طلسم را بشکنید؟ و زمانی که با پاسخ منفی روبرو می شوند و اظهار می دارید از انجام این گونه کارها ناتوانید با بهت و حیرت به شما نگاه می کنند و احتمالا از خود می پرسند این چگونه باستان شناسی است که قادر به پاسخگویی به این سوالات نیست. به همین دلیل و با توجه به عدم آگاهی از رسالت این علم است که برخی افراد اختصاص بودجه و سرمایه گذاری در باستان شناسی را صرف هزینه های زائدی می دانند.
او با اشاره به آنکه میتوان گفت باستان شناسی دارای جنبه های گوناگونی است، ادامه داد: اما حقیقت آن است که بنا بر قول یکی از باستان شناسان معاصر انگلیسی باستان شناسی یک پژوهش دائمی و پایدار است، مسافرتی دائم و ابدی است که به مقصد حقیقی و کاملی نمی رسد.
در باستان شناسی هر کاری تنها کوششی است برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب علمی و البته و هیچ چیزی نهایی و کامل نیست. این مقوله به شکل یک علم پویا از زمانی آغاز می شود که نخستین ابزار های ساخت دست بشر مربوط به حدود 3/3 ملیون سال پیش در شرق آفریقا پیدا شد و ساخت و استفاده از آن تا به امروز ادامه پیدا کرده، مورد مطالعه قرار گرفته اند، اما اینکه در حقیقت باستان شناسی از کی و کجا شروع شده داستان دیگری دارد. این یک نظریه عمومی است که بیشتر مردم به گذشته خود علاقمندند و این گونه به نظر می رسد انسان همبشه در مورد آثار باقی مانده از گذشتگان خود کنجکاو بوده است.
نویسنده کتاب تاکید کرد: ما هرگز نخواهیم دانست که این علاقه و کنجکاوی از چه زمانی آغاز شده، اما نشانه های بسیاری از آن در برخی فرهنگ های قدیمی دیده شده که اشیای قدیمی را جمع آوری، یا حتی ستایش و پرستش میکرده اند. مثلا در قبر یک شاهزاده خانم سده پنجم تراکیه در بالکان مجموعه ای از ابزارهای دوران سنگ پیدا شده است، در آمریکای شمالی در محوطه های ایروکی سده های پانزدهم و شانزدهم میلادی ابزار و اشیای سنگی یافت می شوند که هزاران سال پیش تر ساخته شده اند و یا اینکه گفته می شود ملکه های اینکا در آمریکای جنوبی سفالهای قابل توجه متعلق به فرهنگ موکه که متعلق به سده های کهن تری بوده را جمع آوری می کردند.
در پایان سده نوزدهم میلادی بود که باستان شناسی حقیقی با کارهای عظیم انجام شده در مصر، بابل، حوزه دریای اژه و در انگلستان به شکل یک کار پیشرو و پر رونق در آمد. برای بیشتر پیشگامان، این کار دیگر شکار گنجینه بشمار نمی رفت بلکه تحقیقاتی برای بدست آوردن اطلاعات و پاسخ دادن به یک سلسله از پرسش ها بود، اگر چه برخی از این کارها را میتوان «سرقت شبه علمی» اشیا و مدارک و اطلاعات گذشتگان نامید و حتی برخی از این افراد مانند شلیمان را نمیتوان در سنخ باستان شناسان نامبرد بلکه به اعتباری تنها غارت کننده گنجینه های بشری و تخریب کننده داده های باستانی بوده اند.
اما توجه دقیق به زمان نیز در این جا بسیار مهم است، به عبارت دیگر تعریف باستان شناسی قرن نوزدهم با تعریف آن در حال حاضر تفاوت زیادی دارد. باستان شناسی در اواخر سده هجدهم میلادی نوعی جمع آوری اشیا، پر کردن موزه ها، فروش اشیا به علاقمندان و به نوعی غارت آثار باستانی و یا خوشبینانه تر فکر کنیم گردآوری اشیای جالب بوده است، اما باستان شناسی امروزی ترکیبی از علوم گوناگون و از جمله انسان شناسی، جانورشناسی، محیط شناسی و مانند آن است.
او پیرامون اینکه کتاب جهان ایرانی و همسایگانش در پیش از تاریخ منتشر شد، خاطرنشان کرد: یکی دیگر از علل مهم کنجکاوی در گذشته بشر، عامل مذهب بوده است. از آنجا که سرزمین بین النهرین مرکز پیدایش آیین های یهودی و عیسوی بوده در سده 18 میلادی بسیاری از عالمان این مذاهب برای پیدا کردن محل و اماکن مذهبی که نامشان در تورات آمده به این سرزمین سرازیر شدند و به کندوکاو پرداختند تا بتوانند این اماکن را پیدا کرده و با آنچه در آن کتب مقدس آمده تطبیق کنند
در ایران و در آغاز مطالعات باستان شناسی در اروپا که همزمان با اوج عقب ماندگی ایران از دنیای جدید به خاطر تحجر و خرابی موجود در دربار قاجار بود که هر مقوله، مطلب و مسئله ای راجع به ایران را تنها با ترازوی درآمد و پول می سنجیدند و به این گونه بود که مثلا در زمان مظفرالدین شاه امتیاز هر گونه کاوش و حفاری در محوطه های باستانی به فرانسویان داده شد. بعد ها با کوشش های بی دریغ و زحمات فراوان تعدادی از پیشکسوتان بوده که باستان شناسی در ایران شکل پژوهش های علمی را به خود گرفته و این را مدیون معدودی از باستان شناسان ایرانی و بویژه زنده یادان عزت الله نگهبان و فیروز باقرزاده در زمان پیش از انقلاب، سید محمد بهشتی و جلیل گلشن بافقی در دوران پس از انقلاب هستیم.
حال ببینیم اگر خواسته باشیم مثلا تاریخ تمدن بشری و یا بصورت محدودتری تاریخ تمدن یک سرزمین را تدوین کنیم آیا باید تنها به علم تاریخ یا باستان شناسی تکیه کنیم یا برای رسیدن به نتیجه مطلوب هر دو علم را مورد توجه قرار دهیم و در این صورت باستان شناسی و تاریخ چه ارتباطی می توانند با یکدیگر داشته باشند و اصولا و آیا هر یک از این دو علم بدون تکیه بردیگری موفق می شود به نتایج مطلوبی برسد؟
سید سجادی گفت: باستان شناسی به شکل ‘زمان گذشته یا ماضی مطلق انسان شناسی فرهنگی’ تعریف می شود و بنابراین و از آنجا که با گذشته انسان مربوط می شود، بدون شک زمینه ای از انسان شناسی است و همزمان با آن بخشی از تاریخ نیز شمرده می شود، در حقیقت تاریخ را باید به شکل معقولی به صورت نوک تیز توده غلطان داده های باستان شناسی دانست، زیرا بیش از 99٪ اطلاعات باستان شناسی از گذشته انسان، تنها منابع حقیقی و قابل اعتماد تاریخ بشمار می آیند.
تاریخ به معنای وقایع نگاری و نه تحلیلی و جز از تاریخ شفاهی، چنانکه گفته شد تنها همزمان با ظهور نوشته های ثبت شده بین 4000 تا 3000 سال پیش از میلاد در آسیای غربی آغاز شده و در زمانی بسیار بعد تر از آن در بقیه جهان ظاهر شده است. حتی هنوز اطلاعات بدست آمده از داده های باستان شناسی نسبت به نوشته ها و متون دوره های تاریخی، منبعی باارزش کامل باقی می ماند. در هر صورت فراموش نکنیم که در درجه اول اغلب این باستان شناسان هستند که مدارک و نوشته ها را پیدا می کنند.
باستان شناسی نه تنها به تاریخ در دوره های پیش از آغاز نگارش کمک می کند بلکه حتی از زمانی که انسان وقایع نویسی را به عنوان تاریخ نگاری آغاز کرد نیز برای شفافیت بیشتر از باستان شناسی بی نیاز نبوده و نمونه های فراوانی از این جنبه در دست است. در این رابطه دیده ایم هر سلسله حکومتی که در دنیای باستان به قدرت می رسید در ابتدای امر در صدد از بین بردن شواهد و مدارک سلسله پیش از خود بوده است. به سادگی میتوان گفت که هخامنشیان آثار ایلامیان را از بین برده، سلوکیان همین کار را درباره آثار و نوشته های هخامنشیان کرده اند، ساسانیان کلیه آثار پارت ها را از بین برده به نحویکه در داخله فلات ایران آثار بسیار کمی از این سلسله در دست است و این در دوران اسلامی نیز تداوم داشته و مثلا قاجارها سعی به تخریب و از بین بردن آثار صفویان کرده اند.
او اذعان داشت: حال بسادگی میتوان دید اگر تحقیقات و بررسی های باستان شناسی نبود اطلاعات گرانبهایی در مورد این سلسله ها و فعالیت های آنان، چه مثبت و چه منفی نیز دردست نبود. از طرف دیگر مورخانی (بویژه یونانیان) که بخشهای مهمی از تاریخ ما را نوشته اند نیز وقایع را هم سمت و هم سوی منافع خود منتقل کرده اند. لشکر کشی 2700000 نفره خشایارشا به یونان از جمله آنهاست. آیا جابجایی این تعداد نفر انسان و طبعا کلیه تجهیزات و جانوران در 2500 سال پیش کار پیش پاافتاده و ساده ای بوده است؟
اگر تنها به تامین آب آشامیدنی و تغذیه این لشکر ملیونی فکر کنیم بخودی خود متوجه می شویم که در این گفتار گزافه گویی بسیار شده است. این نکته نه تنها در ارتباط با یونانیان و رومیان صادق است بلکه مورخان دوران اسلامی نیز اغلب به همین گونه عمل کرده اند. مورخان پس از مغول تعداد جمعیت نابود شده ایران در زمان تهاجم آنان را اغلب به گزاف نوشته اند. آیا منطقی بنظر می رسد حدود 700 سال پیش جمعیت نیشابور بالای سه ملیون نفر بوده است؟ آثار این مردم کجاست، خانه هایشان و اموال آنان کجاست، شهر چگونه سازمان دهی شده بوده، و پرسش هایی از این دست. در اینجاست که باستان شناس با کاوش و پژوهش در منطقه می تواند کژی ها را نشان دهد و با ارائه اسناد بدست آورده به مورخ یاری کند تا وی نیز بتواند در تجزیه و تخلیل های تاریخی خود موفق باشد.
این باستان شناس خاطرنشان کرد: نکته دیگر آنکه باستان شناسی نقشی بسیار مهم و اساسی در تدوین تاریخ کلیه علوم دارد: تاریخ آغاز نگارش، علوم پزشکی، کشاورزی، صنعت، روابط اقتصادی و بازرگانی، تاریخ مذهب و… باستان شناسی گویای تلاش های بشری برای بهبود زندگانی خود در روی این کره خاکی است و گام به گام روند پیشرفت های انسان در زمینه های گوناگون زندگی مادی و معنوی انسان است.
به عنوان مثال و شاید به جرات بتوان گفت نخستین دغدغه انسان مسئله تغذیه بوده و به همین سبب انسان از بدو ظهور به دنبال گرد آوری غذا و سپس انبار کردن و ذخیره مواد غذایی بوده و لاغیر. در این برهه زمانی تمام ذکر و فکر انسان تغذیه و پر کردن شکم بوده و به هیچ مسئله دیگری نمی پرداخته است و شاید بتوان گفت در این زمان انسان پستانداری مانند سایر پستانداران بوده که هم و غم وی همان سیر کردن خود با استفاده از هر وسیله، ماده و ابزاری بوده است.
به گفته او، این روند شاید برای چندین ملیون سال طول کشیده که از این مدت آگاهی یقینی در دست نداریم اما و به هر حال طولی نکشیده که انسان به فکر آن رسیده که جز از دانه های گیاهی و یا باقیمانده ها جانوران دیگر که گرد آوری میکرده میتوانسته خود راسا به تهیه غذای مورد نیاز خود بپردازد و بنابراین ذخیره این مواد برای فصولی که اینکار مقدور نبوده یا مشکل بوده است اقدام کند. یکی از این روشهای اولیه تهیه غذا علاوه بر گردآوری دانه ها و میوه های خوراکی، اقدام به شکار جانوران و ذخیره سازی گوشت و پوست آنها برای فصول سخت و غیر قابل شکار بوده است.
بعدها و همراه با ازدیاد جمعیت و مشکلات ناشی از آن که تهیه و تامین غذا را با مشکلاتی روبرو میکرد، گردآوری غذا و شکار کافی نبود، پس انسان به فکر افتاد تا بنوعی مواد غذایی خود را در تمام طول سال داشته باشد و از این روی به دو کار عمده دست زد که عبارتند بودند از اهلی کردن جانوران و کشت دانه ها که این دو عمل توامان بعدها به نام انقلاب نوسنگی خوانده شد که نتیجه اصلی آن یکجانشینی و تشکیل روستاها بود که منشا و سرآغازی بود برای شهرنشینی.
سید سجادی تصریح کرد: کشاورزی و استفاده از روشهای گوناگون فن آبیاری یکی از شرایط مهم گسترش شهر ها و شهرنشینی بشمار می رود. کشاورزی یکی از مهمترین منابع تغذیه انسان و از پیش نیازهای زندگی شهر نشینی است. توسعه کشاورزی و استفاده از روشهای آبیاری مصنوعی باعث ازدیاد درآمد و تمرکز ثروت در نزد گروهی و یا تشکیلاتی شده که در نتیجه آن طبقات ممتاز ی در جامعه به وجود آمده که کنترل این ثروت را در دست داشته اند. در این زمینه و چگونگی شهرنشین شدن و «متمدن شدن» انسان سخن بسیار است و فرصتی دیگر می طلبد.
بنابراین، کتاب «جهان ایرانی و همسایگانش در پیش از تاریخ» را انتشارات دادکین؛ در قطع وزیری، 351 صفحه، همراه با تصویر در قیمت 185 هزار تومان وارد بازار کتاب شده است. برای تهیه این کتاب با مسئول فروش انتشارات به شماره تلفن 09123082188 تماس بگیرید و کتاب را با ارسال رایگان دریافت کنید یا به کتابفروشی دی واقع در ایرانشهر، خیابان کلانتری مراجعه کنید.