تغییر کاربری های نادرستی که به بناهای تاریخی تحمیل می شود
ایسنا/ این خبر پیرامون تغییر کاربری های نادرستی که به بناهای تاریخی تحمیل می شود، برای شما نگارش شده است.
اسکندر مختاری، استاد دانشگاه و کارشناس تغییر کاربری در یک بنای تاریخی را عاملی دانست که هم می تواند به بنا صدمه بزند و هم سبب استمرار و پایداری اثر شود و در این باره گفت: انتخاب درست کاربری می تواند سرنوشت مرمت بنای تاریخی را تعیین کند. البته این سرنوشت فقط به انتخاب کاربری معطوف نمی شود و به نگهداری و استمرار حیات بعد از تغییر کاربری نیز بستگی دارد. به عبارت دیگر هر طرح مرمتی باید یک برنامه مدیریتی داشته باشد که براساس آن برنامه مدیریتی، تکلیف نگهداری و استمرارش در آینده مشخص شود.
مختاری با بیان اینکه برای نگهداری یک اثر تاریخی فرآیند اقتصادی بوجود می آید، اظهار کرد: طبیعی است که فرآیند نگهداری و استمرار به اعتبار مالی نیاز دارد. هر شخص یا شرکتی که کاربری اثر تاریخی را به عهده می گیرد، تعهدات مالی برای مالک اثر ایجاد می شود، چرا که نگهداری از یک بنای تاریخی هزینه دارد و این هزینه نسبت به نگهداری اثر تاریخی از یک ساختمان معمولی بیشتر است. تأسیسات، فاضلاب، عایق های بام، محوطه اطراف، نازک کاری ها و تزیینات داخلی در معرض تغییرات کاربری قرار میگیرند و ممکن است در جریان آن دچار مشکل شوند.
پس باید بعد از تغییر کاربری از آنها نگهداری شود و این نگهداری هم هزینه می خواهد. از طرفی در کشور ما فعالیت های فرهنگی، بازده اقتصادی ندارند و بر این اساس فرآیند اقتصادی دچار مشکل می شود و نگهداری بنای تاریخی را در معرض مخاطره قرار می دهد و با وجود همه تلاش هایی که برای نگهداری بناهای تاریخی در سطح تهران می شود، اما در حال حاضر این فرآیند نگهداری دچار مشکل شده است.
اشتباه در حمام تاریخی
به گفته این کارشناس مرمت، حمام نواب (لوکیشن فیلم قیصر) در تهران از جمله آثار تاریخی است که بخاطر کاربری های نامناسب، امروز از نگهداری و حفاظت دور مانده است.
مختاری پیرامون تغییر کاربری های نادرستی که به بناهای تاریخی تحمیل می شود، توضیح داد: تغییر کاربری اولیه ای که به عنوان مرکز فرهنگی به حمام نواب دادند با شرایط فعلی محله عودلاجان سازگار نبود و چون بازده اقتصادی نداشت، نتوانست استمرار یابد. در این موارد دو کار میتوان انجام داد، اول اینکه کاربری به بنا داده شود که بازده اقتصادی داشته باشد و دوم اینکه نهادی هزینه مدیریت چنین کاربری هایی را برعهده گیرد که بتواند این هزینه کرد فرهنگی را بپردازد.
چرا عمر خانه موزه لرزاده و خانه اسباب بازی دبیرالملک کوتاه بود؟
این کارشناس مرمت با اشاره به وضعیت پیش آمده درباره خانه موزه لرزاده نیز گفت: در حال حاضر درباره بناهایی که در تهران مرمت شده اند، مشکلاتی بعد از تغییر کاربری در کوتاه مدت یا بلند مدت پیش آمده است. همین کاربری که به خانه لرزاده اختصاص داند، خیلی کوتاه مدت بود، اما چرا این اتفاق رخ داده است؟ چون نگهداری این خانه به عنوان موزه هزینه بر است و کسی حاضر نیست این هزینه را بپردازد.
او اضافه کرد: خانه های تاریخی زیادی هستند که با تغییر کاربری نامناسب از بین رفته اند یا رها شده اند، برای مثال خانه دبیرالملک (خانه قاجاری در محله سرچشمه تهران که ابتدا به عنوان خانه اسباب بازی ویژه کودکان کار و خیابان افتتاح شد و بعدها به عنوان خانه محله تغییر عملکرد داد، از دیگر بناهایی است که کاربری نامناسب پیدا کرده است. خانه فخرالملوک نیز همین وضع را دارد و امروز تقریبا متروکه است. سرای کاظمی هم یکی از مواردی بود که تغییر کاربری داده شد، اما از آن نگهداری نشد، این سرا ابتدا کتابخانه و بعد موزه مردم شناسی راه اندازی کردند که آن هم دوام نیاورد.
حلقه مفقوده در سردر باغ ملی، میدان مشق و بناهای تاریخی شهرداری
مختاری افزود: در سالیان اخیر سردر باغ ملی را سازمان زیباسازی مرمت کرد و قرار بود با همکاری میراث فرهنگی به آن کاربری دهند، اما معمولا در آن بسته است. همچنین محوطه میدان مشق نیز به حال خود رها شده و مشخص نیست چه کسی باید از آن نگهداری کند. جوش یکی از درهای آن شکسته است، اما مشخص نیست چه کسی باید این شکستگی را تعمیر کند. اکنون در بزرگ را برای دسترسی به محوطه باز کرده اند، در حالی که هر کدام از این درها چند تن است و نمی شود به مدت چند سال فقط یک در، باز و بسته شود.
این استاد مرمت در دانشگاه، با طرح این پرسش که چرا باید برای بناهای تاریخی چنین اتفاقی بیفتد؟ ادامه داد: چون در این مملکت کسی نیست که برای فعالیت های فرهنگی هزینه کند. اصلا در کشور ما هزینه نگهداری از ساختمان های معمولی هم مشکل ساز است. ساختمان های دولتی و وزارتخانه ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند، نمای بسیاری از آنها تخریب شده است، هزینه نگهداری از آنها را ندارند و چنین هزینه هایی در بودجه های عمومی تعریف نشده است.
مختاری که تاکنون در مرمت آثار تاریخی متعددی نقش داشته، هزینه بر بودن نگهداری بناهای تاریخی را مشکل رها شدن آنها دانست و گفت: در حال حاضر این مشکل بزرگی است، برای مثال شهرداری ساختمان های تاریخی را که میخرد، مرمت هم می کند، اما از فردای مرمت و تغییر کاربری چه کسی باید از آن بناها نگهداری کند؟ شهرداری هم پیش خود فکر می کند تا چه زمانی باید هزینه نگهداری این بنا را بدهد؟ به این ترتیب بسیاری از بناهای تاریخی بعد از تغییر کاربری به تدریج رها می شوند؛ چرا که کسی نیست هزینه های نگهداری آنها را بپردازد.
او ادامه داد: وضعیت نگهداری خانه سیمین و جلال در حال حاضر خوب است. نگهبان ها و راهنمای موزه همیشه حضور دارند، چون یک خانه تاریخی کوچک است و نگهداری از آن برای شهرداری مقدور است، اما در حمام نواب از این خبرها نیست.
این کارشناس مرمت، نگهداری بناهای تاریخی را به اندازه یا حتی بیشتر از خریداری، تمک و مرمت آنها حائز اهمیت دانست و افزود: نگهداری کار سختی است و نیازمند برنامه ریزی دقیق و صرف هزینه است و نمیتوان آن را براحتی از کسی انتظار داشت. این گونه امور باید از محل بودجه های عمومی، دولتی و متولیان آنها تامین شود.
مختاری که مسئولیت دو پایگاه میراث جهانی بم و پایگاه شهر تاریخی تهران را برعهده داشته، در بخش دیگری از صحبت هایش به اهمیت پایگاه های میراث جهانی و ملی اشاره کرد و گفت: پایگاه های میراث ملی و جهانی بهترین دستاورد مدیریتی در امر حفاظت، نگهداری و مرمت در دو دهه گذشته بوده است و باید برای حفظ آنها تلاش شود. عمر پایگاه شهر تاریخی تهران به اندازه عمرکاری من بود، سال 1375 شکل گرفت و در سال 1388 به کار خود پایان داد، اما خوشبختانه مدیریت پایگاه میراث جهانی بم همچنان پا برجاست.
او ادامه داد: تفاوت پایگاه های میراث جهانی و ملی با مابقی سطوح سازمانی وزارت میراث فرهنگی این است که در پایگاه ها تمام شئونات پژوهش، حفاظت، مرمت، نگهداری و معرفی بناهای تاریخی در یک مکان متمرکز است و هر پایگاهی یک مسئول دارد و مسئولیت ها بین بخش های مختلف سازمانی پراکنده نیست. از طرفی، این مسئول باید علم و تجربه کافی داشته باشد و صرف اینکه کارمند دولت باشد کفایت نمی کند و همچنین باید کارنامه کاری در این حوزه داشته باشد و مورد احترام نیز باشد.
در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود که این فرد مسئول حتی بعد از ساعات کاری و در خانه هم می تواند شرایط را کنترل کند و برای آسیب های قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی چاره اندیشی کند، اما زمانی که ارکان نگهداری، حفاظت، مرمت و ... در بین بخش های مختلف پخش باشد، اگر مشکلی در این ارکان پیش آید مسئول هر بخشی تقصیرات را از سر خود باز می کند.
مختاری که مرمت آثار تاریخی دیگری همچون ارگ بم، مسجد جامع ساوه، سردرباغ ملی، میدان مشق، عمارت مسعودیه، مدرسه دارالفنون، امامزاده سید اسماعیل، امامزاده زید، امامزاده یحیی، مسجد جامع تهران، مدرسه محمدیه، مدرسه قنبر علی خان، مدرسه مروی، مدرسه حاج رجب علی، مدرسه سپهسالار قدیم و جدید و ... را در کارنامه کاری خود دارد، یکی از پرچالش ترین مرمت هایی را که انجام داده، مرمت ارگ بم و منظر فرهنگی آن بعد از زلزله سال 1382 دانست و اظهار کرد: یکی از این پیش نیازها علم است، مرمتگر ضمن این که خودش باید عالم باشد، باید بر ویژگی های اثر تاریخی نیز عالم باشد.
به این معنی که در مرحله بازشناسی اثر مشارکت کند، مانند طبیبی که تا بیماری مریضش را نشناسد نمی تواند او را درمان کند. دوم اینکه نسبت به اثر عاطفه داشته باشد (باید بین مرمتگر و اثر پیوندهای عاطفی وجود داشته باشد) و مورد سوم حفظ اخلاق در مرمت است.