راهنمای سفر به کردستان | سفر پاییزی به بهشت ایران
کردستان یکی از استانای زیبای کشورمونه که درباره طبیعت بکر، مردم خونگرم و مهمون نواز، غذاهای سنتی و محلی خوشمزه و آداب و رسوم جالبشون می شه چندین صفحه نوشت اما اجالتا به یه سفرنامه پاییزی درباره این استان اکتفا می کنیم. این سفر قراره یه سفر آفرودی با کلی همسفر خوب و باحال باشه. توی راهنمای سفر به کردستان طبیعت گردی اولویت اول ما بود چون سفر به کردستان در پاییز چهره فوق العاده ای از طبیعت این استان به ما نشون داد که حیفه اونو با بقیه به اشتراک نذاریم.
سفر به کردستان در پاییز؛ به سوی شهر هزارتپه
روز اول
قرار شده که بدون هیچ توقفی از تهران به سمت سنندج حرکت کنیم. یه کله و بکوب پیش به سوی سنندج دوست داشتنی. سنندج پایتخت کردستانه که تو زبان محلی بهش سِنَه، کورسان می گن. سنندج لقب های زیادی داره مثلا به شهر هزار تپه معروفه و بهش شهر مساجدم می گن. با این تاریخچه هیجان انگیز حق داشتیم که اینقدر مشتاق رسیدن به این شهر و دیدنش باشیم.
برای اولین توقف یه جای دنج کنار جوی آب و برگای پاییزی پیدا کردیم تا اولین نهارمونو بخوریم.
نهار جوجه کباب خوشمزه بود که لیدر های تور آماده کرده بودند، جاتون خالی خیلی خیلی چسبید.
نهارو که خوردیم به سمت یکی از روستاهای منطقه ژاورود یا به قول محلی ها "ژاوه رود" رفتیم. چه منطقه بکر چه طبیعت رویایی از درختای توت و گردو جلوی چشممون گسترده شده بود. واقعا که اینجا بهشت بود.
توی عکسای زیر می تونید بافت سنگی روستا و چهره های مهربون مردمشو ببینید.
بعد از بازدید از روستا مسیرمون به سمت اقامتگاه شب اولو ادامه دادیم توی مسیر برای عصرونه نون و دوغ محلی خوردیم. از عصرونه های محلی کردها اصلا نمی شه گذشت.
در جاده مریوان به مسیر خودمون ادامه دادیم. باید خودمونو برای استراحت در شب اول به اقامتگاهی که نزدیک دریاچه زریوار بود می رسوندیم. چشم انداز جاده روستاهایی بود که روی کوه ساخته بودند و به همین دلیل از جاده خسته نمی شدیم.
کمی از شب گذشته بود که به اقامتگاه زیبامون رسیدیم و بساط شام که قرمه سبزی و ماهی بود رو آماده کردیم. بعدشم یه شب نشینی کوتاه توی هوای پاییزی کردستان با همسفرامون داشتیم.
راهنمای سفر به کردستان؛ کمپ در منطقه اورامانات
روز دوم
روز دوم سفر با هوای پاییزی فوق العاده و یه املت فوق العاده تر شروع شد.
بعد از صبحانه قرار بود به سمت منطقه اورامانات بهشت کردستان و ایران بریم. از زیبایی های مسیر می تونم به جنگلای بلوط و زالزالکایی که آسمون بالای سرمونو قرمز کرده بودن اشاره کنم.
طبق معمول همیشه برای نهار و استراحت توقف کردیم. این بخش از سفر، بخش موردعلاقه منه که بشینم توی هوای خوب پاییز و تو طبیعت طلایی و زرد و نارنجی چای آتیشی بخورم. البته کار ما با آتیش همینجا تموم نشد بعدش یه کباب خوشمزه هم برای نهار آماده شد و خوردیم. جای همه شما خالی.
از کلی زیبایی طبیعی تو مسیر گذشتیم تا بالاخره به جایی رسیدیم که قرار بود کمپ کنیم. بچه ها بساط کمپ و بعدم سریع بساط آتیشو جور کردن.
برنامه تفریحی شب دوم بازی گروهی بود و بعدم آواز خوندن و نشستن کنار آتیش و البته شام خوردن. انگار واژه آتیشو نمیشه از این سفرنامه جدا کرد.
اینم عکسای هنری از آتیش و تموم شدن شب دوم سفر پاییزیمون به کردستان
سفر به کردستان در پاییز؛ خداحافظی با کردستان
روز سوم
صبح روز سومو با صبحانه شروع کردیم. امروز روز آخر بود و می خواستیم نهایت استفاده رو ببریم. بنابراین سریع کمپو جمع کردیم و به سمت پاوه و کرمانشاه راه افتادیم.
امروز وعده یه نهار اصیل کرمانشاهی یعنی دنده کباب کرمانشاه که نسبتا گرون هم هست به خودمون داده بودیم اما اونقدر تعریف این غذا رو شنیده بودیم که حتما ارزششو داشت و وقتی که امتحان کردیم فهمیدیم واقعا ارزششو داشته. اگه شما هم مث من عاشق غذا باشید حتما درک می کنید چی می گم.
سفرما تموم شده بود و باید به سمت شهر پر از دود و دم و شلوغی خودمون یعنی تهران برمی گشتیم.
اگه می خواین فیمای بیشتری از سفر پاییزی به کردستان ببینید به صفحه اینستاگرام ما مراجعه کنید.