یکصد سال مرمت در ایران نقد و بررسی شد
ایسنا/ براساس آخرین خبرهای بدست رسیده و گزارشات منتشر شده، یکصد سال مرمت در ایران نقد و بررسی شد.
نشست مروری بر مرمت در قرن گذشته که به نقد و بررسی مرمت، حفاظت و احیا در یکصد سالی که گذشت می پرداخت، با حضور کارشناسان و علاقمندان در موزه ملی ایران به همت ایکوم ایران برگزار شد.
سید احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران با بیان اینکه هر هویت فرهنگی که سبب حفظ دانش گذشته شود، از نظر ایکوم یک فعالیت موزه ای است و موزه ها نهادی برای معرفی فرهنگ و هویت به آیندگان هستند، گفت: بنابر این تعریف، حفاظت و نگهداری یکی از اصلی ترین رکن های هویت فرهنگی ایرانی هاست. برای ایکوم یک حمام تاریخی که همچون گذشته به کار خود ادامه دهد، به مثابه یک موزه است؛ چرا که مفاهیم فرهنگی را به نسل آینده منتقل می کند.
او پیرامون اینکه یکصد سال مرمت در ایران نقد و بررسی شد، یادآوری کرد: چهارم خرداد 1400 پیش نشستی در حوزه مرمت و احیا از سوی ایکوم ایران برگزار شد و اینک نشست اصلی برگزار می شود و به دلیل اهمیت موضوع امیدواریم که ادامه و استمرار یابد و نتیجه نهایی این نشست ها به صورت کتاب در سال آینده منتشر خواهد شد. پس از مقدمه ای که محیط طباطبایی گفت، کارشناسان سخنرانی خود را ارائه کردند و بخاطر کووید ـ 19 عده ای از سخنرانان پیام تصویری یا صوتی فرستاده بودند.
از مهارت جدا شدیم
اسکندر مختاری، معمار و مرمتگر به عنوان نخستین سخنران بر اینکه حفاظت و مرمت از یکدیگر جدا نمی شوند، تاکید کرد و گفت: مقدمه مرمت، حفاظت و مؤخره آن نگهداری و احیاست.
مختاری با بیان لزوم تهیه و حفظ تاریخ شفاهی مرمت اظهار کرد: یکی از مهمترین اقداماتی که باید هرچه زودتر انجام شود، ضبط حافظه حافظان میراث فرهنگی است که در طول سالها براساس تغییر ساختار و مدیریت، دستخوش تغییر شده است؛ چراکه نمیتوان به فرآیند مدیریت در طول تاریخ بی توجه بود.
او که 47 سال از عمر خود را برای میراث فرهنگی گذاشته، به فراموشی معماری سنتی ایران اشاره کرد و گفت: به تجربه می گویم که ما به تدریج از مهارت جدا شدیم و مهندسی و تحصیلات دانشگاهی جای آن را گرفت. در حال حاضر کمتر پروژه ای اجرا می شود که در کنار مهندسان یک معمار کارکشته نیز حضور داشته باشد و به ناپختگی مداخله کردن در اثر تاریخی به دلیل نبود شناخت نیز بسیار دیده شده است؛ مهندسی که نمی داند ملات کی عمل می آید و آجر را نمی شناسد و نمی داند که کدام آجر برای لب هره، کف حیاط یا نما استفاده می شود، نمی تواند بناهای تاریخی ایران را به خوبی مرمت کند.
مختاری پیرامون اینکه یکصد سال مرمت در ایران نقد و بررسی شد، ادامه داد: در سال 1351 زمانی که دفتر فنی سازمان حفاظت از آثار باستانی راه اندازی شد در هر پروژه یک معمار، یک باستان شناس، یک مهندس و یک استادکار حضور داشت و هیچ پروژه ای نبود که یکی از این متخصصان در آن حضور نداشته باشند. این ترکیب سبب می شد مرمت با کمترین اشتباه انجام شود.
این پیشکسوت میراث فرهنگی پروژه های بزرگ استان تهران همچون مرمت مسجد جامع ورامین، مرمت گنبد مسجد سپهسالار، اضافه کردن یک طبقه زیرزمین به موزه ملی ایران، مرمت قصر بهرام و کاروانسرای عین الرشید، کاروانسرای حسن آباد، کاروانسرای سنگی رباط کریم و سردر باغ ملی را از پروژه هایی عنوان کرد که میتوان آنها را معیاری برای نقد و ارزیابی قرار داد و افزود: از پروژه های مرمتی موفق دوره قاجار نیز میتوان به مرمت برج طغرل در دوران ناصرالدین شاه اشاره کرد که در عکسی از مادام دیولافوآ میزان خسارت به آن واضح است.
او با بیان اینکه کار انجمن آثار ملی مرمت نبود و بیشتر یادمان سازی میکرد، یادآور شد: یک سال قبل از تصویب منشور مرمت آتن، در سال 1309 در ایران قوانینی برای میراث فرهنگی تصویب شد که در دوران خود بسیار پیشرو بود.
مختاری با تاکید بر بازنگری بر مرمت های انجام شده گفت از سال 1367 تا پایان 1382، پروژه های بسیاری انجام شد تا جایی که در ابتدای سال 1383 در حدود 182 کارگاه مرمتی در استان تهران فعال بود.
او همچنین از هم دور شدن مهندسان و استادکاران، اغتشاش در رویکردها و اجرا و مرمت نوین را از مواردی دانست که در قرن حاضر، مرمت آثار تاریخی ایران با آن درگیر شده است.
مفهوم مرمت برای مردم یعنی نوسازی
زهره بزرگمهری، دکترای مرمت مقوله مرمت و حفاظت را به دو بخش مردم و متخصصان دسته بندی کرد و گفت: مردم از شکل اصولی مرمت بی خبرند و درک و بیان آنها از مرمت برابر با نوسازی است و جا دارد متخصصان، راهنمایان گردشگری و رسانه ها مفهوم درست مرمت را بیشتر تبیین کنند و در درجه بعدی مرمت را از نگاه کارشناسان باید تعریف کرد.
او بیان کرد: آنچه مرمت را دارای اعتبار می کند در درجه نخست، حفظ و صیانت از فرهنگ گمشده مردم و زیست ساکنان است.
این پژوهشگر درباره حفاظت محوطه های باستانی پس از کاوش اظهار کرد: در موارد بسیار پس از آنکه کار باستان شناس تمام می شود، محوطه رها می شود و متخصص و مرمتگر بعدی بلافاصله کار خود را آغاز نمی کند، همین امر سبب تخریب محوطه بر اثر فرسایش می شود.
بزرگمهری در ادامه به زلزله خیز بودن ایران اشاره کرد و افزود: هیچ نقطه ای از ایران از زلزله مصون نیست، بنابراین باید متخصصان سازه، طرح مقاوم سازی بنا را به مرمتگران بدهند تا آنها بتوانند پایداری آن را در صورت وقوع حادثه تثبیت کنند.
او نیز به نبود زبان مشترک بین معماران سنتی و آکادمیک اشاره کرد و گفت: گنبدی را که سالهای سال کاشی ندارد نباید کاشی کرد، بار اضافه موجب تخریب تدریجی می شود و این معمار سنتی است که این نکته را می داند. معمارانی که یا از کار افتاده شده یا از دنیا رفته اند. باید معماران سنتی و دانشگاهی در کنار یکدیگر باشند و به هم بیاموزند و از هم یاد بگیرند.
مرمت سبب وفاق ملی می شود
اکبر تقی زاده، پیشکسوت مرمت نیز در این نشست تخصصی به چگونگی شکل گیری طرح پردیسان اشاره کرد و درباره آن گفت: در دهه 70 شرایط آثار و ابنیه ایران بسیار بد بود و دستگاه های اجرایی به بهانه طرح های توسعه، بناهای زیادی را از بین بردند، بنابراین کارشناسان به فکر چاره افتادند و موضوع را در سال 1376 آسیب شناسی کردند و راهکاری یافتند و آن احیای چند خانه تاریخی با کاربری هتل و اقامتگاه برای نمونه بود تا مردم بدانند میتوان از خانه های تاریخی درآمدزایی کرد.
او با طرح این پرسش که "چرا هتل؟ " توضیح داد: در طراحی معماری، هتل و بیمارستان سخت ترین است و اگر یک بنای تاریخی بتواند هتلی با تمام امکانات شود، پس میتوان کاربری های دیگری نیز برای ابنیه تاریخی تعریف کرد.
به گفته مجری طرح پردیسان که بعدها به صندوق حفظ و احیا و بهره برداری از اماکن تاریخی واگذار شد، این طرح در سال 1378 با اختصاص ردیف بودجه در پنج مسیر حوزه البرز، زاگرس، کناره دریای مازندران، کناره خلیج فارس و بناهای داخل کویر با 34 پروژه آغاز بکار کرد که شامل هفت حمام، 14 کاروانسرا، 43 خانه تاریخی، 3 کوشک باغی، یک قلعه و 3 یخچال می شد که 253 هزارمترمربع عرصه و 126 هزارمتر مربع اعیان داشت.
تقی زاده گفت: تا قبل از این تاریخ، معماران به سمت اثر تاریخی نزدیک نمیشدند، اما پردیسان سبب شد که طراحان و معماران جوان به سمت میراث فرهنگی گرایش پیدا کنند.
این استاد پیشکسوت با اعتقاد بر اینکه مرمت ابنیه و محوطه های تاریخی سبب وفاق ملی می شود، بیان کرد: هیچ چیزی را نمیتوان یافت که همه مردم درباره آن اتفاق نظر داشته باشند، جز بناهای ارزشمند تاریخی که همه مردم از مرمت و احیای آن رضایت عمومی دارند و این امر سبب وفاق ملی می شود.
ساخت و ساز در پاتوق های محلی ممنوع
شهاب الدین ارفعی، معمار نیز در ادامه نشست با انتقاد از ساخت و ساز در زمین های خالی که به نوعی پاتوق های محلی و مکانی برای اجرای مراسم آیینی، مذهبی یا شادی هستند، گفت: شهرها محل حضور اجتماعات انسانی هستند و تعامل انسانی دارند، اما در طرح های عمرانی بسیاری از زمین های خالی که محل تعاملات انسانی است، ساخته می شود و دست اندرکاران به خودشان اجازه می دهند در این فضاهای خالی هر کاربری که کمبود دارند، بسازند. طرح های تفصیلی هم بدون توجه به مردم تایید می شوند و به این ترتیب محل هایی اشغال می شود که محل تعاملات اجتماعی است.
او همچنین با انتقاد از استحصال دریا اظهار کرد: نخاله های شهری را در دریا می ریزیم و بندرهای بی صاحبی می سازیم که تعاملی با دریا ندارند و هویت کاربری را که از قبل وجود داشته مخدوش می کنیم. حتی دیگر دریا نیز شیب ندارد و حد واسطی برای دریا و ساحل تعریف نمی شود. درصورتیکه در گذشته سواحل جنوب، زنده بودند. مراسم عروسی در آنها برگزار میشد، مراسم عبادی و مذهبی و دیگر گردهمایی های عمومی.
ارفعی تاکید کرد که طرح های عمرانی و توسعه نباید کاربری های جدیدی تعریف کنند که هیچ سابقه ای با گذشته ندارند.
عضو انجمن مفاخر معماری گفت: در پروژه ها شرح خدمات قطور و پاسخ به آنها قطورتر است، اما محصول هیچ است. ای کاش ابتدا بیندیشیم و بعد فعالیتی را انجام دهیم.
وقتی درهای قهوه خانه ها به روی زنان باز شد
شعله بلوچ، معمار درباره پروژه های احیای قهوه خانه آذری و عکسخانه شهر که احیا شدند، سخن گفت و درباره پروژه قهوه خانه آذری توضیح داد: با احیا و مرمت قهوه خانه 270 مترمربعی آذری در سال 1372، نقالی، شاهنامه خوانی، نقاشی قهوه خانه ای و آداب قهوه خانه و از همه مهمتر تغییر نگرش عموم و پذیرش خانواده و زنان در قهوه خانه برای نخستین بار شکل گرفت و سرانجام سبب شد در سال 1385 این قهوه خانه در فهرست آثار ملی کشور ثبت شود.
این معمار و مرمتگر همچنین درباره پروژه عکسخانه شهر گفت: ساختمان عکسخانه 15 سال قبل از انقلاب به منظور کاخ جوانان یا کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان ساخته شده و سالها متروک افتاده بود. با مرمت این ساختمان یک طبقه آجری 250 مترمربعی، در سال 1374 شهرداری بخش آموزش موزه را تصرف و آن را به سرویس بهداشتی تبدیل کرد.
فرسوده می سازیم
هادی میرزایی، مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره صندوق احیاء و بهره برداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی نیز گفت: ما از شهرهای تاریخی به بافت تاریخی، از آن به بافت فرسوده و در نهایت نوسازی رسیدیم و آنچه امروز می سازیم کم کیفیت و فرسوده است. مرمت امری تمام رشته ای است که منفعت عمومی جامعه را دربر می گیرد.
او با بیان اینکه تصمیم احیای مبتنی بر فرآیند است و باید براساس اسلامیت، ایرانیت، شرع، عرف و عقل باشد، افزود: در این سالها حمام های ایرانی احیا شده و حیات به آنها بازگشته است. در حال حاضر نیز 92 پروژه مرمت در حال اجرا است و 51 مجموعه تاریخی به بهره برداری رسیده است.
ایران نخستین خاورمیانه در مرمت
سید محمد بهشتی، رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی نیز در این نشست گفت: شاید بتوان گفت ایران نخستین کشور خاورمیانه بوده که به مرمت پرداخته است، اما مرمت در ایران مبتنی بر دو حرکت موازی است؛ نخست، عمل استادکاران که ادامه دهنده معماری سنتی ایرانی هستند. در سال 1358 بنا به گفته زنده یاد شیرازی، حدود یک هزار استادکار ماهر در سازمان ملی حفاظت کار میکردند و دوم، مرمت آکادمیک و دانشگاهی است، مثل دورانی که ایتالیایی ها در ایران کار میکردند و ایرانی هایی که کار را از آنها یاد می گرفتند.
او با بیان اینکه تا حد زیادی می توانستیم به مرمت های سازمان ملی حفاظت اطمینان کنیم؛ چرا که با کمترین اشتباهات صورت می گرفت، افزود: با آن که در آن زمان منابع محدود بود و به همین دلیل نمی توانست فراگیر باشد، اما اقدامات خوبی صورت گرفت. الان تعداد کارگاه های مرمت زیاد است و کمیت بالاست، اما کیفیت مطلوب نیست، تاجایی که گاهی ترجیح داده می شود کاری انجام نشود تا غلط انجام شود.
این معمار پیشکسوت گفت: باید قبول کرد که هنوز رشته مرمت ناشناخته است و از شهرت معماری و عمران برخوردار نیست.
بهشتی افزود: امروز نسبت به سال 1309 قوانین پیشرفته تری داریم و حتی از نظر قوانین از خیلی از کشورهای خاورمیانه جلوتر هستیم. در زمینه حفاظت فنی هم تجربه عملی داریم و هم آموزش های دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی.
او همچنین به سرمایه اجتماعی کنونی اشاره کرد و بیان کرد: واکنش جامعه نسبت به تخریب آثار تاریخی از طرف اقشار مختلف جدی است، اتفاقی که در دوره های قبل کمتر شاهد آن بودیم.
هویت در معماری گم شده است
علیرضا قلی نژاد پیربازاری، معمار و معاون فناوری و کاربردی سازی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری نیز گفت: در حال حاضر نظام استاد و شاگردی نفس های آخر را میکشد. پس از ادغام سازمان میراث فرهنگی با گردشگری و صنایع دستی، مرمت از قسمت پژوهش جدا شد. مرمت تا آن روز امر آیینی همراه با پژوهش بود، اما بعد از آن اجرایی شد. امروز پیدا کردن مرز مرمت و تعمیر سخت شده است؛ گرچه با گسترش مراکز آموزش عالی، ادبیات میراث بیشتر شده است، اما باید این فعالیت ها با توسعه زیرساخت ها باشد.
او افزود: به توسعه معماری ایرانی اسلامی در برنامه سوم به بعد توجه شد. با این وجود، هویت در معماری شهری و میراث فرهنگی وجود ندارد و همینطور زیرساختی برای توسعه فناوری در آن وجود ندارد. برای نمونه چقدر از فناوری نانو یا لیزر در مرمت استفاده می شود؟ برای توسعه این نگاه که باید مبتنی بر تاریخ باشد، ضرورت دارد زیرساخت های لازم برای پاسخگویی ایجاد شود.
قلی نژاد با تاکید بر اینکه باید از پیشکسوتان در مرمت استفاده شود، گفت: مرمت در حال حاضر نظام مند نیست. فرصت رو به پایان است و باید از تجربیات کسانی که عمری از آنها گذشته استفاده کرد.
معاون پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری درباره مرمت شهری نیز اظهار کرد: سازمان نظام یافته ای برای مرمت شهری که عرضه را پایش کند، وجود ندارد و باید توجه کرد که در میراث فرهنگی سرعت و شتاب خطرناک است. هرگامی که در این حوزه برداشته می شود باید تأمل و آن را نقد کرد.