8 مورد در رابطه با سلامت روان در خانم ها
تبیان/اهمیت و حتی اولویت دادن به سلامت روح و روان برای حفظ سلامت عمومی مردان و زنان ضرورت دارد. اما خانم ها نسبت به آقایان، بیشتر دچار مشکلات و عوارض روحی و روانی می شوند.
اتفاقات اساسی در زندگی خانم ها مانند بارداری، مادر بودن، یائسگی و ...، هم فشار جسمی ایجاد می کند و هم تنش های روحی و روانی. تجربیاتی مانند مشکلات باروری، سقط جنین، فقر، تبعیض های جنسیتی، خشونت ها، بیکاری و تنهایی همگی بر چارچوب ذهنی یک زن و سلامت عمومی او تأثیرگذارند. در این مطلب به شما خواهیم گفت عوارض هیجانی و روانی در زنان با چه تفاوت هایی تجربه می شوند.
خانم ها بیشتر با اضطراب دست وپنجه نرم می کنند
مطالعات زیادی نشان داده اند که تأثیر استرس بر خانم ها دو برابر همین تأثیر در مردان است. با توجه به این واقعیت که زنان با فاکتورهای استرس برانگیز زیادی با توجه به نقش های خود در خانواده و اجتماع روبرو هستند، چندان عجیب نیست که اضطراب و استرس را بیشتر تجربه و تحمل کنند.
علائم مشکلات روحی در زنان به طور محسوسی متفاوت است
مشکلات روحی و روانی در خانم ها می تواند علائمی کاملاً متفاوت با مردان داشته باشد. مثلاً علائم اضطراب در خانم ها قابل رویت تر است زیرا خانم ها در مقایسه با آقایان، تمایل بیشتری برای نشان دادن هیجانات خود دارند.
تحقیقات نشان می دهد هر چه میزان نارضایتی از ظاهر بیشتر باشد، کیفیت زندگی پایین تر، رنج و آزار روحی بیشتر و ریسک رفتارهای تغذیه ای ناسالم بالاتر خواهد بود
خانم ها بیشتر دچار اختلالات خوردن می شوند
هر زن و مردی می تواند دچار اختلالات خوردن شود اما درصد آن در میان زنان بیشتر است و آنورکسیا (کم خوری عصبی)، بولیمیا (پُرخوری عصبی) و دیگر اختلالات خوردن در خانم ها بیشتر تشخیص داده می شود. زیرا مکانیسم عصبی یک زن بیشتر احتمال دارد که دستخوش فعالیت مغزی شود که با دریافت های منفی بدنی مرتبط هستند. خانم ها توجه و نگرانی بیشتری نسبت به ظاهر خود دارند و بیشتر ممکن است از ظاهر خود ناراضی باشند که در مردان کمتر دیده می شود.
خانم ها بیشتر دچار اختلال استرس پس از حادثه می شوند
خانم ها دو برابر آقایان در معرض اختلال استرس پس از حادثه هستند. علت این تفاوت به این واقعیت برمی گردد که زنان بیشتر احتمال دارد برخی از انواع حوادث را تجربه کنند مانند خشونت خانگی، تجاوز و تعرض، اما مردها کمتر در معرض این حوادث هستند. وقتی به مسئله ی واکنش جنگ/گریز/میخکوب شدن بدن در شرایط حادثه برانگیز می رسیم، زنان اغلب واکنش میخکوب شدن را از خود نشان می دهند اما واکنش مردها با جنگ یا گریز است.
مشکلات روحی زنان پیچیده تر است
جدال های احساسی و هیجانی که زنان با آن روبرو هستند، تحت تأثیر مشکلاتی که به جنسیت آن ها مربوط می شود و کلیشه هایی که به آن ها تحمیل می شود تشدید و پیچیده تر خواهد شد. همین مسئله باعث می شود بیماری های روحی و روانی زنان تبدیل به یک میدان جنگ شود که چالش های سنگینی را تحمیل می کند.
اختلالات اعصاب و روان ناشی از سیستم باروری زنان در حال افزایش است
خانم ها ممکن است تحت مشکلات روحی و روانی مرتبط با سیستم باروری شان مانند اختلال ناخوشی پیش از قاعدگی، افسردگی پس از زایمان و حتی یک غوغای هیجانی طی یائسگی قرار بگیرند. زنان در این دوره ها دچار حساسیت های عاطفی شدیدتری می شوند.
اهمیت بیش از اندازه به وضعیت ظاهری می تواند یک عامل استرس برانگیز اساسی باشد
تحقیقات نشان می دهد هر چه میزان نارضایتی از ظاهر بیشتر باشد، کیفیت زندگی پایین تر، رنج و آزار روحی بیشتر و ریسک رفتارهای تغذیه ای ناسالم بالاتر خواهد بود. اطلاعات آماری حاکی از این هستند که داشتن نارضایتی از وضعت ظاهری خود می تواند خانم ها در هر سن و سالی را تحت تأثیر قرار بدهد و ایجاد هیجانات منفی مانند خشم، نفرت از خود، اضطراب و ناامیدی نماید.
داشتن مسئولیت های زیاد، زنان را در معرض استرس مضاعف قرار می دهد
یک خانم متأهل و شاغل به اضطراب های زیادی درگیر است زیرا انگار با انبوهی از مشغله ها و مسئولیت های مربوط به محل کار و خانه و رسیدگی به بچه ها و ... مواجه است که تعادل زندگی را به هم می زنند. بنابراین خیلی مهم است که خانم های شاغل، مسئولیت های خود را تجزیه و تحلیل کرده و تا جایی که امکان دارد از باری که بر دوش دارند کم کنند تا به سلامت روحی و روانی خود آسیب کمتری زده و کیفیت زندگی خود را بالا ببرند.
آمار نشان می دهند خانم ها دو تا سه برابر آقایان ممکن است افسردگی را تجربه کنند. این تفاوت به احتمال زیاد ناشی از نوسانات هورمونی و مسائل روانی است. زنان شاغل، الگوهای رفتاری معمول در افسردگی را بیشتر از خود نشان می دهند مانند شانه خالی کردن از کار یا اجتناب از کار، اهمیت ندادن به هدف و موفقیت و حتی افکار خودکشی. مطمئناً این مسائل را نباید نادیده گرفت.
درک ارتباط میان بیماری های روحی و روانی زنان و عوامل روحی و روانی که آن ها را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد اهمیت زیادی دارد چون کمک می کند شالوده ی عصبی بیولوژیکی ِ مستعد بودن زنان برای ابتلا به این عوارض را بشناسیم و در جهت پیشگیری و درمان قدم های مؤثرتری برداریم.