چمدان هایی که بلای جان صنایع دستی ایران شده اند
ایسنا/ این خبر درباره سخنان پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه با موضوع چمدان هایی که بلای جان صنایع دستی ایران شده اند، ارائه شده است.
قضیه چیست؟
حجت الله مرادخانی، پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه درباره وضعیت بازار صنایع دستی در روزهای کرونایی و به ویژه شرایط صادرات اظهار کرد: آمارها و ارقام بدون مبنای مشخص یکی از آسیب هایی است که تصمیم سازی، تصمیم گیری و برنامه ریزی ها را در هر عرصه ای با چالش و بحران همراه می سازد و در طرف مقابل وجود آمارهای واقعی و صحیح، یکی از ابزارهای اصلی برنامه ریزی های اصولی در هر جامعه ای است.
او ادامه داد: در سال های اخیر آماری موسوم به صادرات چمدانی صنایع دستی، از سوی متولیان این حوزه در وزارت میراث فرهنگی در مصاحبه ها و اخبارشان در رسانه های مختلف مطرح شده، اما با این وجود درباره نحوه محاسبه این آمار و روش استخراج آن مستنداتی تاکنون در فضای رسانه ای اعلام نشده است. آمارهایی که ارقام آن بسیار چشمگیر بوده و مخاطب را به خطا می اندازد که عرصه تجارت خارجی صنایع دستی در وضعیتی مطلوب قرار دارد. در حالیکه این ارقام صادرات چمدانی صنایع دستی برخلاف ظاهر شکیل و امیدبخششان، خود منشا برداشت اشتباه مخاطب و هر تحلیل گری در این حوزه می شود. به عبارت دیگر این آمارهای صادرات چمدانی تنها تصویری ایده آل از واقعیت را نشان می دهند؛ در صورتیکه سندی برای واقعی بودن آنها در دست نیست یا لااقل از سوی متولیان تاکنون ارائه نشده است.
مرادخانی خاطرنشان کرد: از منظری این آمارها را می توان «چمدان های دلوسی» نام نهاد که به جای خود واقعیت، یک تصویر از آن نشان می دهند. اما «دُلوس» کیست و چمدان های «دلوسی» به چه معنایی است. در اساطیر یونان باستان «دُلوس» نماد مکر، حیله و نقشه کشیدن است. دلوس به خاطر مهارت زیادش در ساختن نسخه های کپی از روی مجسمه های واقعی شهرت دارد. یک بار او در کارگاهش تلاش می کرد یک نسخه کپی از مجسمه «وریتاس» (الهه حقیقت) بسازد تا مردم را متقاعد کند که بپذیرند این مجسمه واقعی است. در حین ساختن مجسمه، گل برای اتمام کار، تمام می شود و پای مجسمه کپی ناقص می ماند. وقتی «دلوس» برای آوردن گل می رود، پرومتئوس استاد او از راه می رسد و از دیدن مجسمه تقلبی «وریتاس» در کارگاه حیرت زده می شود. پس از این اتفاق، «دلوس» در کار خودش بیشتر و بیشتر استاد می شود و به عبارتی «دلوسی »تر عمل می کند. بر همین اساس، این اسطوره را نماد موضوعات و مسائلی می دانند که مخاطب را با یک تصویر غیرواقعی به خطا می اندازد تا باور کنند که آن پدیده واقعی است؛ در حالیکه چیزی که می بینند کپی و غیراصل است.
این کارشناس پیرامون چمدان هایی که بلای جان صنایع دستی ایران شده اند، افزود: از این منظر می توان اصطلاح «چمدان های دولوسی» را برای آمار صادرات چمدانی صنایع دستی به کار برد، چرا که آمار اعلام شده درباره این چمدان ها، مرجع و منبع موثقی نداشته و هر کسی که با آنها مواجه شود، حتما تصور می کند که صادرات صنایع دستی در شرایط ایده آلی قرار دارد، در حالیکه واقعیت چیزی غیر از این است. برای مثال دفتر پژوهش های سازمان امور مالیاتی کشور که با روبه رو شدن با آماری از این قبیل، شرایط صنایع دستی را مطلوب ارزیابی کرده و آبان سال 1398 پیشنهاد حذف معافیت مالیاتی صنایع دستی را مطرح کرده است؛ مقوله ای که همچنان فعالان این حوزه را با چالشی جدی روبه رو ساخته است.
300 میلیون دلار صادرات چمدانی از کجا آماده است؟
مرادخانی یادآور شد: چندی پیش وزیر میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی، در نشست بررسی مشکلات حوزه های سه گانه این وزارتخانه که با حضور معاون اول رئیس جمهوری برگزار شد، درباره میزان صادرات صنایع دستی گفت که 289 میلیون دلار مجموع صادرات صنایع دستی رسمی ما از مبادی گمرکی در سال گذشته (1398) است که به همین میزان نیز صادرات چمدانی داریم و در مجموع می توان گفت حدود 600 میلیون دلار صادرات صنایع دستی در سال گذشته داشته ایم. وزیر میراث فرهنگی همواره در سخنرانی ها و مصاحبه هایی که داشته بر این رقم یعنی حدود 300 میلیون دلار صادرات رسمی از طریق گمرک و 300 میلیون دلار صادرات چمدانی طی سال های 98 و 97 تاکید داشته است.
او اضافه کرد: ارقامی که طبیعتا از طریق معاونت صنایع دستی به ایشان منتقل شده و وزیر میراث فرهنگی نیز در مصاحبه و صحبت هایشان براساس آنها اظهار نظر کرده اند؛ اما پرسش اصلی این است که معاونت صنایع دستی این وزارتخانه این عدد ثابت 300 میلیون دلار صادرات چمدانی صنایع دستی را براساس کدام تحقیق یا مطالعه به دست آورده و در تعیین آن از کدام روش آماری برای تحلیل استفاده کرده است؟ همچنین اینکه آیا وزیر درباره صحت منبع و مرجع این آمار که در دو سال پیاپی در صحبت هایشان به آن اشاره کرده اند، هرگز سوالی از معاون وزارتخانه پرسیده اند؟
مرادخانی خاطرنشان کرد: در مطالعات آماری و بررسی های مربوط به آن، کلید واژه هایی مانند جمعیت آماری، نمونه آماری، متغیر و مقیاس های اندازه گیری از اهمیت بسزایی برخوردار است. حال باید دید در محاسبه صادرات چمدانی صنایع دستی کدامیک از این موارد لحاظ و استخراج شده است؟ مقوله ای که منبع و مرجع محاسباتی آن اعلام نشده و در عوض انعکاس مداوم آن در فضای رسانه ای کشور، از سوی مدیران این وزارتخانه اینگونه نشان می دهد که شرایط صنایع دستی در وضعیت فعلی کشور مطلوب است و چرخه صادرات صنایع دستی همچنان در حال گردش است. این در حالی است شرایط حاکم بر فعالیت صنعتگران صنایع دستی و کارگاه های آنها حاکی از واقعیات دیگری است.
چرا میان آمارهای وزیر و معاون تفاوت است؟
این کارشناس حوزه صنایع دستی بیان کرد: مسئولین وزارت میراث فرهنگی و به طور خاص معاونت صنایع دستی در حالی بر انتشار این آمار و ارقام تاکید دارند، که چندان نسبت به تبعات این اعداد و ارقام برای حوزه صنایع دستی، توجه نمی کنند. به نظر می رسد شاید یکی از این تبعاتی که بطور جدی اخیرا دامنگیر عرصه صنایع دستی شد، پیشنهاد حذف ماده 142 قانون مالیات های مستقیم (معافیت مالیاتی صنایع دستی و فرش دستباف) در پیشنویس لایحه اصلاحیه این قانون باشد که آبان 1398 از سوی دفتر پژوهش های سازمان امور مالیاتی کشور ارائه شد و در صورت تصویب نهایی در مجلس، این به معنای حذف معافیت مالیاتی کارگاه های تولید صنایع دستی و فرش دستباف است و نمی توان منکر بود که یکی از دلایل ایجاد آن همین «چمدان دولوسی» و آمار آنهاست.
مرادخوانی خاطرنشان کرد: در جدیدترین اظهارات معاون صنایع دستی در گفت وگو با یک رسانه درباره صادرات رسمی صنایع دستی کشور، 237 میلیون و میزان صادرات چمدانی نیز 190 میلیون دلار اعلام شده است. یعنی در 11 ماه آخر سال 1398 در مجموع صادرات رسمی و چمدانی صنایع دستی ایران، 427 میلیون دلار بود. معاون صنایع دستی همچنین عنوان کرد که با توجه شیوع بیماری کرونا، صادرات چمدانی از اسفند 98 کاملاً متوقف شده و صادرات رسمی نیز در این ماه با کاهش روبه رو شده است.
او تاکید کرد: حال باید افزود که تناقض میان ارقام اعلام شده توسط وزیر میراث فرهنگی در تاریخ 16 فروردین 99 با ارقام اعلام شده توسط معاون صنایع دستی در تاریخ 17 اردیبهشت 1399، بسیار قابل تامل و سوال برانگیز است. چگونه است که در مدت یک ماه رقم صادرات رسمی و چمدانی صنایع دستی از حدودا 600 میلیون دلار به رقم 427 میلیون دلار تغییر کرده است. این موارد و موارد دیگری از این قبیل نکات و موضوعات قابل تاملی هستند که شفاف سازی آنها، برای حل مشکلات صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران امری حیاتی و ضروری است.
این مدرس دانشگاه در پایان سخنان خود یادآور شد: تردیدی نیست در سالی که از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان سال «جهش تولید» نامگذاری شده است، برای تحقق این شعار و ایجاد شفافیت در مسیر جهش تولید صنایع دستی و هنرهای سنتی، بیش از هر چیزی به اطلاعات و ارقام واقعی و قابل استناد نیاز است. تا برنامه ریزی ها و اجرای آنها به درستی صورت گرفته و شاهد حرکت و رشد صنایع دستی باشیم. در حالیکه آمار غیرواقعی و بی پایه، با وجود ظاهر زیبا و فریبنده درست مانند «چمدان های دلوسی»، ما را از مسیر رشد و توسعه دور کرده و دچار خطا و خسران می کند.