آشنایی مختصر با فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو

hb سه شنبه 5 شهریور 1398

همانطور که متوجه آن هستید، کشور ایران در تمام اقصی نقاط خود از جاذبه های گردشگری و همچنین مکان های دیدنی فراوانی برخوردار بوده که به همه این جذابیت های نهفته، باید وجود 4 فصل طبیعی سال را نیز اضافه کرد تا بتوان به درک بهتری از ماهیت صنعت توریسم کشور که متاسفانه هنوز خیلی آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نشده و رونق چشمگیری در مقایسه با دیگر مقاصد برتر توریستی دنیا نداشته، دست پیدا کرد. در کنار این همه مزیت های ظاهری و آشکار، خرسند هستیم که بگوییم ایران دارای یکی از غنی ترین فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو را داراست که از گذشته های بسیار دور بصورت لسانی و عینی میان نسل های مختلف انتقال یافته و اکنون می توان با کمی گشت و گذار در نواحی مختلف این سرزمین همیشه حماسه ساز با داستان ها، روایت ها، آداب و رسوم و همچنین منابع علمی سرشاری مواجه شد که هر کدام بخشی از هویت و شناسنامه ایران کهن را به دوستان و دشمنان این آب و خاک نشان می دهند. پس اگر شما نیز همچون ما علاقمند به شناخت بهتر و بیشتر میراث ناملموس ایران هستید، در ادامه این مطلب با مجله گردشگر همگردی همراه شوید تا قدری با این گنجینه های غیر بصری آشنایی پیدا کنید.

ميراث ناملموس ایران

نقالی

شاید بتوان گفت نقالی یکی از معدود میراث ناملموس ایران است که خیلی هم گمنام باقی نمانده و همیشه از طرفداران خاص و پروپاقرصی نیز برخوردار بود. نقالی یکی از ریشه دارترین سبک های هنر نمایشی در کشور بحساب می آید که از دیرباز وجود داشته و معمولا شاهان این مرز و بوم حسابی از این نوع هنر داستان سرایی خوششان می آمده و آن را بصورت کاملا جدی حمایت می کردند. موضوع داستان های نمایشی ایران یا همان نقالی همیشه در خصوص افسانه ها و همچنین رویدادهای تاریخی و ملی این سرزمین بوده و اغلب نیز نقال ها یا مرشدان برای برگزاری این مراسم سنتی و جذب بهتر مخاطبان خود از داستان های شاهنامه استفاده می کنند. لازم است بدانید نقالی به هیچ عنوان کار ساده ای با توجه به سنگینی باری که یک نقال باید آن را تحمل کند، بحساب نمی آید. یک نقال یا مرشد باید بتواند با بهره گیری از فرهنگ ها و موسیقی های محلی، شناخت آداب و سنن اقوام مختلف ایرانی، استفاده از پوشش های سنتی ایران و علاوه بر همه این ها با تسلط مناسب بر روی نحوه و لهجه گفتاری خود، برخورداری از حافظه ای قدرتمند و همچنین توانایی ادغام نمودن گفتار متنی خود با حرکات بدنی آن هم بصورت کاملا بداهه در مدت اجرای خود، ارتباط تنگاتنگی را با مخاطبان عام و خاص این سبک از هنر برقرار کند و تمام تلاش خود را به کار ببند تا نسل جوان و شاید کمتر علاقمند به آشنایی با این نوع داستان سرایی اصیل ایرانی را تشویق به مرور داستان ها کند. به همین خاطر است که می گوییم نقالی یکی از ارزشمندترین میراث ناملموس ایران در یونسکو بوده و یک نقال پیش از داشتن مسئولیت اجرایی آن، یک نگهبان صادق برای تمام محتویات تاریخی و ارزشی است که در این نوع از سبک داستان سرایی نمایشی به معرض ظهور خواهد رسید! با تمام این اوصاف، باید بدانید وضعیت این جاذبه ناملموس کاملا فرهنگی و سنتی در حال حاضر اصلا جالب نیست و روز به روز نیز جایگاه آن تنزل بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده و هیچ بعید نیست اگر مسئولان ذی ربط فکری برای احیای مجدد آن نکنند، این میراث فرهنگی ناملموس ایرانی تبدیل به یک میراث فرهنگی محو و از یاد رفته شود که قطعا در سال های آتی موجب پشیمانی همه خواهد شد! به عنوان جملات پایانی در خصوص این مورد در فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو نیز باید اشاره داشته باشیم که از دیرباز نقالی ها در قهوه خانه ها، بناهای تاریخی و کاروانسراها، چادرهای عشایری و همچنین دربار پادشاهان به اجرا گذاشته می شده که متاسفانه، امروزه با از بین رفتن محبوبیت قهوه خانه ها نزد طیف گسترده ای از ایرانیان، خیلی کم شاهد حضور و اجرایی توام با پخش نواها و موسیقی های سنتی ایران از سوی نقالان هستیم و بی تعارف باید بگوییم که مدت های مدیدی است هیچ استعداد نقالی یا همان مرشدی جدید و جوانی در این عرصه یافت نشده و تنها در این میان، نقالان قدیمی بوده که با افزایش سن خود هنوز هم حاضر به اجرا هستند.

نقالی

آیین قالی شویان مشهد اردهال

مشهد اردهال نام یکی از روستاهای کشورمان است که در حدفاصل حدودا 30 کیلومتری از بخش غربی شهر کاشان قرار گرفته و آبستن حفظ و اجرای هر ساله یکی دیگر از میراث ناملموس ایران در یونسکو بحساب می آید. آیین قالی شویان مشهد اردهال از دیرباز همیشه به عنوان یک رسم مردمی و باشکوه تلقی شده که طی آن، مردم در آرامگاه سلطان علی گرد هم آمده و یک فرش را به عنوان نماد فرشی که جسد سلطان علی در آن پیچیده شده را مورد شستشو در آب مقدس همراه با مقدار زیادی گلاب قرار می دهند. جالب است بدانید که آیین قالی شویان در مشهد اردهال تنها رسم مذهبی برای شیعیان جهان اسلام بحساب می آید که تاریخ برگزاری آن بنابر تقویم شمسی نه روز شمار قمری رقم خورده، چرا که طبق سخنان نیاکان ما، حادثه دلخراشی که برای سلطان علی ابن محمدباقر رخ داده، همزمان با اجرای جشن مهرگان بوده است. برای برگزاری این آیین مردم روستای خاوه قبل از ظهر در آرامگاه سلطان علی حاضر شده و فرش نمادین مورد نظر را با مقدار زیادی از گلاب ترکیب نموده و سپس آن را بصورت لول پیچانده و به مردم منطقه تقدیم می کنند تا آنان فرش را به کنار آب مقدس برده، در آنجا شستشو دهند و با استفاده از چوب هایی کنده کاری شده و مزین به نقوش مختلف، گلاب ها را با ظرافتی مثال زدنی از روی فرش برداشته و در محیط پراکنده نمایند. بعد از اتمام مراحل شستشو، فرش به آرامگاه مجددا برگردانده می شود. مخاطبان عزیز خالی از لطف قطعا نخواهد بود که اگر بدانید که این آیین بزرگداشت و یادواره تحسین برانگیزی که همه ساله به مدد مردم مشهد اردهال برگزار می شود، امروزه یکی از برجسته ترین میراث ناملموس ایران در یونسکو بحساب می آید که توجه جمع زیادی از مسافران و توریست های بین المللی سفر کرده به کشورمان را نیز به خود جلب نموده است. این آیین نه تنها در تمام این سال ها مورد غفلت و کاهلی برگزار کننده آن واقع نشده، بلکه همیشه مردم این خطه از ایران سعی کرده اند با استفاده از امکانات بهتر و تجهیزاتی کاملتر به فکر برپایی هرچه باشکوه تر این رسم بزرگ مذهبی در کشورمان شوند. ناگفته نماند که بنابر روایات بسیار کهن، پس از به شهادت رسیدن سلطان علی جسد وی پیدا نشد تا اینکه بالاخره مردم آن نواحی با جستجوی شبانه روزی خود، پیکر بی جان او را یافته، بر روی فرشی قرار داده و آن را تا کنار رودخانه می برند تا بعد از شستشو به خاک بسپارند.

آیین قالی شویان مشهد اردهال

لنج سازی و لنج رانی ایرانیان در خلیج فارس

لنج سازی و لنج رانی از گذشته های بسیار دور به عنوان یکی از مهارت های شاخص ایرانیان در کل دنیا به حساب می آمده و هنوز هم می توان با کمی گشت در نواحی شمالی خلیج فارس با کارگاه های متعددی رو به رو شد که اکنون اغلب به جای ساخت لنج در حال تعمیر و مرمت لنج های قدیمی هستند. دانش لنج سازی یکی از دانش های فوق العاده کاربردی بوده که در آن می توان با انواع اصطلاحات دریایی، مهارت های دریانوری، معادلات منحصر بفرد برای تخمین عمق آب و طول و عرض جغرافیایی، پیدا کردن جهات جغرافیایی از روی حرکت ماه و خورشید و دیگر ستارگان و همچنین پیش بینی وضعیت آب و هوا با توجه به رنگ آب، شدت باد و طول امواج دریایی رو به رو شد. این مورد از فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو که امروزه مورد کم توجهی بسیاری قرار گرفته و تقریبا بخش های زیادی از ماهیت اصلی آن در حال فراموش شدن هستند، همیشه همراه با نواختن نواهای دلنشین و سنتی جنوبی ها بوده و ملوانان لنج های ایران نیز همیشه در حین کار ناوبری خود از این ترانه ها و نواهای موسیقی استفاده می کرده اند. در حال حاضر، با اینکه صنعت لنج سازی در همه جای دنیا کامل مدرن و امروزی شده، اما هنوز هم می توان در کارگاه های لنج سازی واقع در حوالی خلیج فارس با سازندگانی مواجه شد که از هنر دست خود برای این منظور کمک می گیرند. نکته قابل تامل در این بین، عدم حضور نیروهای جوان برای یادگیری فنون و دانش باستانی لنج سازی و حتی لنج رانی ایران است تا بتوانند تمام مهارت های این حرفه فوق العاده جذاب اما ناملموس را از استادکارانی که نسل به نسل از پدران خود این آموزه ها را فراگرفته اند، یاد بگیرند. شایان ذکر است که هنوز هم با تمام ناملایمات صورت گرفته از سوی مسئولان مربوطه در خصوص این مورد از میراث ناملموس ایران در یونسکو، مراسم و آیین های سنتی چشم نوازی در کارگاه های لنج سازی خلیج فارس برگزار می شوند که توصیه می کنیم برای یکبار هم شده جهت بازدید از این فستیوال های بومی و محلی اقدام نمایید.

دانش باستانی لنج سازی و لنج رانی ایرانیان

موسیقی موجود در میان بخشی های خراسان

بخشی های خراسان از اقوام هنرمند این مرز و بوم بحساب می آیند که همیشه با پرداختن درست به موسیقی های بی کلام و همچنین با کلام خود در کنار تمرین برای احیای نواهای سنتی خود، گامی محکم را در عرصه حفظ این میراث فرهنگی برداشته اند. اغلب نواها، موسیقی ها و ترانه های ارائه شده در فرهنگ موسیقی بخشی های خراسان مربوط به روایات عرفانی، اشعار اسلامی، مسائل مذهبی، حماسه های تاریخی و افسانه های مربوط به قهرمانان ایران بوده که به زبان های ترکمنی، فارسی، کردی و همچنین ترکی از سوی آنان پرداخته شده است. بد نیست در خصوص قواعد موسیقی هنرمندان این خطه از کشورمان این را نیز بدانید که اغلب آنان به موسیقی های محلی خود مقام می گویند و نوایی را بزرگترین مقام خویش می پندارند. ساز رسمی بخشی های خراسان شمالی، عود گردن دراز دوزهی یا بطور مختصر و مفید اگر بخواهیم بگوییم، دوتار است که با استفاده از آن تاکنون توانسته اند موسیقی های بی نظیری را همچون مقام تجنیس با ریشه مذهبی شاختایی، مقام ترکی گرایلی و همچنین مقام عاشقانه لویی بنوازند. با تمام این اوصاف و برخلاف تمام تلاش ها و کوشش هایی که استادان موسیقی این خطه از کشورمان جهت حفظ و حتی ارتقای سطح کیفی این مورد از فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو می کنند، اما همچنان این نوع از موسیقی محلی و کاملا سنتی ایرانی نیازمند حمایت از سوی سازمان ها و ارگان های مسئول و ذی ربط بوده تا بتواند از تمام مهارت های آواز و موسیقی اهل فن این حرفه که دیگر در این راه موی سپید کرده اند، برای آموزش جوانترها و علاقمندان موسیقی استفاده کند. دوستان و مخاطبان عز یز توجه داشته باشید که موسیقی همیشه منتقل کننده فرهنگ، پیشینه تاریخی، الگوی های اخلاقی، اجتماعی و همچنین مذهبی بوده و به هیچ عنوان نباید برای تشکیل آینده این سرزمین که بسیار هم به آن امیدوار هستیم، از این نوع موسیقی محلی غافل شویم.

موسیقی موجود در میان بخشی های خراسان

تعزیه

یکی دیگر از هنرهای کاملا جا افتاده و پرطرفدار ایرانی که از گذشته های بسیار دور وجود داشته و در طول تاریخ نیز با فراز و نشیب های پر شماری همواره دست و پنجه نرم کرده، تعزیه یا بهتر است بگوییم هنر ترکیب شده از آیین های مذهبی و باورهای معنوی با نمایش اصیل غیر اغراق آمیز ایرانی است. برای اجرای یک تعزیه با توجه به نوع موضوع پرداخته به آنکه می تواند دارای ریشه های واقعی و یا حتی خیالی و افسانه ای باشد، از افراد مختلف در گروه های سنی متفاوت استفاده می شود و تعداد حاضرین در این نوع نمایش هنری به هیچ عنوان محدود نیست! نکته ای که همیشه سبب جلب توجه به تعزیه شده، دقیقا ریشه در سادگی و انتقال انواع و اقسام مفاهیم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و همچنین مذهبی دارد. برای برگزاری و اجرای یک تعزیه اصلا نیازی به دعوت از هنرمندان حرفه ای در عرصه های نمایشی نیست و اتفاقا تمام اعتبار و عیار یک تعزیه زمانی مشخص می شود که با حضور مردمانی کاملا غیر حرفه ای بر روی صحنه رقم بخورد، مردمانی که به هیچ عنوان به حضور خود در یک تعزیه به چشم یک فرصت شغلی نگاه نمی کنند و تنها به دنبال ثواب اخروی و معنوی این کار خدا پسنده هستند. جلب است بدانید برای به نمایش درآمدن این مورد از فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو از هیچ بانو و خانمی استفاده نمی شود و نقش آنان را نیز مردان با پوشیدن لباس های زنانه و سایر تکنیک های لازم بر عهده می گیرند. یک تعزیه بطور کلی از 4 فاکتور مهم تشکیل می شود که عبارتند از: حرکت، شعر، آهنگ و موسیقی که برای هر نوع تعزیه ای نیز بایستی از این موارد بصورت کاملا اختصاصی و متناسب با موضوع پرداخته شده در این هنر آیینی و نمایشی بهره گرفته شود. در تمام طول مدت اجرای یک تعزیه شما با عبارات کوتاه چه بصورت شعر و چه بصورت نثر مواجه خواهید شد که سراسر با کدها و علائم نشانه ای مشخص شده اند. تعزیه از تاثیرات بسزایی در رشد و تکامل جوامع انسانی و مذهبی ما ایرانیان از دیرباز برخوردار بوده و با کمی جستجو در ادبیات غنی کشورمان می توانیم با جملات و ضرب المثل های زیادی مواجه شویم که در روزگاران پیشین، ریشه در این هنر جذابِ بصری داشته اند. در پاپان این بخش باید بگوییم که هنر تعزیه و تعزیه خوانی در ایران، فارغ از ارزش های فرهنگی که همیشه بر روی نسل های مختلفی از ما ایرانیان داشته، سبب رونق و عدم توقف در چرخه صنایع دستی کشورمان نیز همواره بوده، چرا که مثلا برای اجرای یک تعزیه مذهبی باید همه چیز همچون لباس، ادوات مورد استفاده در نمایش، دیوار نویسی ها صورت پذیرد تا مخاطب بتواند تنها برای چند ثانیه هم که شده از دنیای امروزی خود فاصله گرفته و وارد داستانی شود که در صحنه تعزیه به آن پرداخته خواهد شد. ناگفته نماند که امروزه تعزیه ای که نسل به نسل از پدران به پسران و از استادان به شاگردان منتقل شده، راه خود را به سوی دیگر فرهنگ های ملت های مختلف اسلامی نیز یافته و سبب ایجاد همبستگی و ارتباط نزدیک اقوام گوناگون از اقصی نقاط دنیا به یکدیگر شده و بیش از یک هنر، ارزش های خود را در میان فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو نمایان ساخته است.

تعزیه

مهارت های سنتی فرش بافی در استان فارس

تقریبا امروزه کل دنیا متوجه ارزش و کیفیت فرش های بافته شده ما ایرانیان شده و ما نیز به این شهرت جهانی خودمان که سبقه عظیم و طولانی پشت آن قرار گرفته، می بالیم. فرش بافی با هنر دست فرش بافان ایرانی صورت می گیرد و همچون دیگر میراث فرهنگی ناملموسی که در این مطلب در خصوص آن ها صحبت کردیم، توام با حضور زنان و مردان ایرانی در کنار یکدیگر رقم می خورد. در بین تمام بافندگان فرش ایران، این فرش بافان استان فارس هستند که به مراتب از مهارت های بالاتری نسبت به دیگر فرش بافان کشورمان که در سایر استان های ایران مستقر شده اند، برخوردار هستند. مردان استان فارس با فرا رسیدن فصل بهار و پاییز، شروع به چیدن پشم گوسفندان برای تهیه نخ جهت بافتن فرش می کنند. سپس کارگاه های کوچک و بزرگ متعددی را برای آغاز فعالیت بافندگان زن استان خود برپا می کنند و دارهایی را نیز در آن ها قرار می دهند. زنان استان فارس نیز که در حال حاضر به جرات می توان گفت ماهرترین فرش بافان کشورمان هستند و از نام و آوازه بسیاری نیز در دنیا برخوردار شده، پشم های چیده شده گوسفندان را پس از شستشو با استفاده از چرخ ریسندگی به نخ تبدیل کرده و در آخر با استفاده از رنگ هایی که از برگ کاهو، ساقه گیلاس، پوست گردو، پوست انار و دیگر رنگ دانه های طبیعی بوجود می آیند، نخ های تولید شده خود را به رنگ های قرمز، قهوه ای، آبی و سفید در می آورند. بانوان فارس برای بافتن یک فرش ایرانی تمام مسئولیت های ممکن را از طراحی گرفته تا انتخاب رنگ و اجرای تکنیک های مختلف فرش بافی را بر عهده می گیرند و حتی مواقعی هم که هیچ طرح و الگویی برای بافتن یک فرش ندارند، یا از الگوهای زندگی عشایری ها برای این منظور استفاده می کنند و یا از بخش خلاقیت ها و فانتزی های ذهنی خود استفاده می کنند که این امر سبب عدم تشابه دو فرش بافته شده در این اقلیم ارزشمند کشورمان توسط آنان هست. برای بافتن فرش، بافندگان باید نخ های خود را به تار دارها گره بزنند و سپس دو طرف آن را دوخته و با کمی حرارات، پشم های اضافه و باقی مانده بر روی کار خود را بسوزانند تا طرح نهایی و کلی فرش بافته شده از سوی آنان کاملا واضح شود. فرش بافته شده یک بار برای همیشه با دقت و ظرفتی مثال زدنی در حد یک میراث فرهنگی ناملموس مورد شسشتو قرار گرفته و سپس برای فروش به بازارهای داخلی و حتی خارجی ارسال می شود. جالب است بدانید مردان و زنان استان فارس همیشه در طول تاریخ بخش اعظمی از فرصت های زندگی خود را وقف آموزش به پسران و دختران خود می کنند! مادران فارس به دخترانشان استفاده از نخ بر روی دار و تکنیک های فرش بافی را می آموزند و مردها نیز شیوه چیدن پشم گوسفندان و همچنین برپایی کارگاه های فرش بافی را به پسران خود منتقل می کنند.

مهارت های سنتی فرش بافی در استان فارس

مهارت های سنتی فرش بافی در شهر زیبای کاشان

در کنار استادکاران فرش باف استان فارس نیز نباید از اصول فرش بافی در یکی دیگر از شهرهای فوق العاده جذاب و مشهورمان در این عرصه غافل شویم! کاشان شهری است که چه در داخل ایران و چه در خارج از آن به دلایل زیادی از نام و آوازه های فراوانی برخوردار شده که یکی از مهمترین این عوامل، مهارت های مربوط به فرش بافی با استفاده از تار و پودهای ابریشمی و یا پنبه ای هست. امروزه صنعت فرش در کاشان با استقبال قابل توجهی از سوی بومیان ساکن در این خطه از کشورمان مواجه شده و به راحتی می توان این موضوع را عنوان کرد که از هر 3 نفر کاشانی، دسته کم دو نفر از آنان به حرفه فرش بافی مشغول شده اند. سهم چشمگیری از فعالان حاضر در زمینه فرش بافی را زنان کاشان تشکیل می دهند و همچون فرش بافان استان فارس از 0 تا 100 کار بافتن یک فرش را خود برعهده می گیرند. فرش بافان شهر کاشان از سبک گره زدن فارسی برای بافتن فرش های ابریشمی و یا پنبه ای خود استفاده می کنند و به همین خاطر است که می توان این نوع از مهارت آنان را در فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو قرار داد. فرش های بافته شده در کارگاه های کاشان را اغلب می توان با تماشای طرح کلی ایجاد شده بر روی آنان تشخیص داد. کاشانی ها نیز برای رنگ هنر دست خود، دست به دامن استفاده از رنگ های طبیعی همچون ریسندگان فرش استان فارس می شوند. زنان و مردان کاشانی از دوران جوانی و حتی قبل تر از آن همه چیز را در خصوص مهارت های فرش بافی فرا می گیرند، مثلا دختران کاشان با اصول طراحی، بافت و استفاده از رنگ های گوناگون برای جذابتر شدن فرش ها و همچنین پسرها نیز با نکاتی در خصوص ایجاد دار، پشک چینی، ساخت ابزار و رنگرزی آشنایی پیدا کرده تا بتوانند ادامه دهنده راه نیاکان خود باشند.

مهارت های سنتی فرش بافی در شهر زیبای کاشان

موسیقی سنتی ایران

یکی دیگر از موارد چشمگیر در فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو، موسیقی سنتی است. موسیقی سنتی در حقیقت ماهیت اصلی هنر نوازندگی بحساب می آید و می توان با شناخت ردیف های مختلف آن که البته خیلی هم آسان و سریع اتفاق نخواهد افتاد، به خلق انواع و اقسام آهنگ های گوش نواز سنتی رفت که دارای مضمون متفاوتی نسبت به آنچه امروزه می شنویم، هستند. جالب است بدانید چیزی بالغ بر 250 گوشه در قاموس چرخ های مختلف موسیقی سنتی ایران وجود دارند که همین امر سبب انطعاف پذیری این نوع از هنر شده است. موسیقی سنتی همچون دیگر سبک های آهنگین دارای اصول و قواعد خاصی بوده که بایستی برای فراگیری آن حتما از استادکاران برجسته در این زمینه استفاده نمایید. واقعیتش را بخواهید یاد گرفتن ردیف های موسیقی سنتی که از آن به عنوان موسیقی ملی ایران نیز یاد می شود و تقریبا کل دنیا در حسرت داشتن تنها بخش کوچکی از آن هستند، همیشه با صبر و حوصله استادان این حرفه موسیقیایی برای یاد دادن آموزه های خود به شاگردانشان همراه بوده که البته این آموزش معمولا در حدود یک دهه و شاید حتی بیشتر نیز ادامه پیدا می کند تا یک شاگرد بتواند به درجه بالایی از هنر نواختن، شناخت سازهای مختلف، دستگاه های موسیقیایی ایران و از آن مهمتر، به معرفت موسیقی دست پیدا نماید.

موسیقی سنتی ایران

عید نوروز

نوروز یک جشن بزرگ بحساب آورده می شود. جشن نوروز همه ساله با فرا رسیدن فصل بهار و در اولین روز بهار برگزار می شود. این جشن مخصوص آغاز سال نو از قدمتی بسیار زیاد برخوردار است و آنطور که در کتب تاریخی مربوط به این مرز و بوم آورده شده، عید نوروز رسم نیکی است که از یگانه پادشاه افسانه ای ایارانیان یعنی جمشید برجای مانده و تا به امروز نیز همیشه با استقبال 100٪ مردم ایران مواجه شده است. این جشن باستانی امروزه به شکل شکیل تر و جدی تری در بین مردم کشورهایی نظیر ازبکستان، ترکیه، قرقیزستان، هند و همچنین پاکستان برگزار می شود و همراه با آداب و رسوم بعضا خاصی نیز همچون پریدن از روی آتش، قدم زدن بر روی طناب، انجام بازی های سنتی، روشن کردن شمع جلوی درب منازل، ایستان در جریان آب و حتی نواختن موسیقی های مخصوصی نیز است. جشن نوروز یکی از معدود جشن های دنیا بوده که برای لحظه به لحظه آن تا فرا رسیدن زمان تحویل سال، حاضران و برگزارکنندگان جشن مطابق برنامه های مختلفی که از قبل ترتیب داده شده، رفتار خواهند کرد. پوشیدن لباس تمیز و حتی المقدور نو، کنار زدن کینه ها و دشمنی ها، میل وعده اصلی غذایی در هنگامه این جشن که برای ما ایرانیان سبزی پلو با ماهی تلقی می شود و به جا آوردن کلی دیگر از سنت هایی که در خلال این جشن، کوچکترها و بزرگترها از آن پیروی می کنند از جمله ویژگی هایی است که باید به خاطر آنان، جشن عید باستانی نوروز را در فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو قرار دهیم.

جشن عید نوروز

آیین پهلوانی و زورخانه ای

زورخانه به مکانی گفته می شود که فارغ از جنبه های ورزشی و قهرمانی در آن اصول اخلاقی پهلوانی و درستکاری ترویج می شود. مکان زورخانه معموله از شکل و شمایلی همچون مسجد با یک گنبد داخلی برخوردار است و در مرکز آن نیز یک گود که از سطح زمین زورخانه باید پایین تر باشد و از 8 ضلع نیز تشکیل شده تا ورزشکاران به داخل آن رفته و حرکات منظم و پهلوانی خود را انجام دهند، برخوردار است. یک زورخانه باید دارای سکو و صندلی هایی برای نشستن تماشاچیان و علاقمندان این آیین ورزشی-پهلوانی نیز باشد و یک جایگاه مخصوص برای مرشد نیز در فضای داخلی آن و درست مشرف به گود زورخانه تعبیه شده باشد. پهلوانان حاضر در گود زورخانه معمولا بعد از حرکت های جسمانی، هر کدام یک نوع از ابزارهای خاص این ورزش پهلوانی و باستانی کشورمان را که نمادی از سلاح های قدیمی ایارنیان است، در دست گرفته و شروع به زدن حرکاتی می کنند که در دراز مدت با تمرینات موفق خود توانسته به سطح مطلوبی از مهارت های شخصی در آن دست پیدا نمایند. حضور در زورخانه ها برای تمام مردان در گروه های سنی و با باورهای مختلف مذهبی و عقیدتی امکان پذیر است. اصل موجودیت زورخانه ها جهت ایجاد همبستگی میان مردم یک جامعه و حتی با سایر جوامع دیگر و همچنین دوری از پلشتی و رذیلت های اخلاقی است.

آیین پهلوانی و زورخانه ای
شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

آشنایی کوتاه با فهرست میراث جهانی ایران در یونسکو

آیدا ایمانی فر ، یکشنبه 10 شهریور 1398

ایران سرزمینی است با تمدنی کهن که جهانگردان زیادی آرزوی سفر به آن را در سر می پرورانند.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :