اسباب بازی قدمتی به درازای تاریخ دارد
ایسنا/ براساس آخرین گزارشات منتشر گشته و خبرهای بدست رسیده، اسباب بازی قدمتی به درازای تاریخ دارد.
بازی بر پرورش توان ذهنی، جسمی، عاطفی و اجتماعی کودکان تأثیرگذار است و اسباب بازی هم به عنوان ابزاری برای این فعالیت دقیقا چنین نقشی در فرآیند رشد کودکان دارد. بعضی از اسباب بازی ها مانند توپ، عروسک، فرفره و...تاریخچه طولانی دارند، هر چند که در هر دوره ای احتمالا در نحوه ساخت آنها تغییراتی ایجاد شده است اما از گذشته تا امروز وسیله بازی و سرگرمی کودکان و نوجوانان بوده اند.
در واقع کودکان حین بازی با اسباب بازی ها، راه و روش زندگی بزرگسالان را تقلید می کنند و برای زندگی و پذیرفتن مسئولیت های آن آمادگی پیدا می کنند و توانایی خلق، اندیشه و تخیل در آنها تقویت می شود.
تاریخچه ساخت اسباب بازی به پیش از تاریخ باز می گردد؛ تکه های استخوان و سنگ که به شکل مهره و مکعب ساخته میشد، بخشی از اسباب بازی های کودکان عصر نوسنگی بودند؛ در واقع در این عصر که با تحولات و تغییرات اساسی همراه بود، تمام اتفاقات زندگی بشر به گونه ای پیش رفت که انسان وارد مرحله نوینی از زندگی فرهنگی شود که نقش استفاده از اسباب بازی هم در آن متفاوت باشد. در آن دوره کودکان بعضی از جوامع با اسباب بازی هایی که مشابه وسیله های شکار بزرگسالان ساخته میشد، بازی می کردند و در خیال خود به شکار حیوانات می رفتند.
در ویرانه های شهر باستانی «موهنجودارو» در پاکستان امروزی اسباب بازی هایی از گِل و چوب، مانند ارابه و ارابه ران و گاوهای ارابه کش، قوچ های چرخ دار، پرندگان و ماهی های گوناگون پیدا شده که به کودکانی تعلق داشته که حدود 5000 سال پیش در این شهر زندگی می کردند. همچنین در گورهای کودکان مصریان باستان اسباب بازی هایی مانند وسایل پخت و پز و خانه داری کشف شده است. باستان شناسان کنده کاری هایی از یونان و روم باستان کشف کرده اند که کودکان را در حال بازی با توپ و ارابه نشان می دهند.
در مشرق زمین نیز یکی از قدیمی ترین اسباب بازی های کودکان بادبادک است؛ بادبادک حدود سه هزار سال پیش برای اولین بار در چین ساخته شد. فرفره توپی نیز ابتدا در چین و ژاپن ساخته شد و به دوره امروزی رسید.
برخی از باستان شناسان معتقدند بعضی از این وسایل بازی، ابزارهای آیینی هستند اما تحقیقات نشان می دهد از آنجایی که آنها در کنار گور کودکان دفن شده اند، احتمالاً اسباب بازی هستند. بیشتر اینها به شکل صورتک، آدمک و بعضاً عروسک اند. در شهرهای باستانی حتی بعضاً بازی های تخته ای همراه با مهره و تاس نیز یافت می شود.
نمونه های فراوانی از اسباب بازی های کودکان قاره اروپا در قرون وسطی در دست است و در میان این اسباب بازی ها، مجسمه های کوچکی از دختران و زنان با جامه های رنگارنگ، جنگ آوران زره پوش، سربازان پیاده و سواره با لباس های نظامی و سلاح هایی مانند تیر، کمان، شمشیر و سپر دیده می شوند.
البته صنعت اسباب بازی در قرن هجدهم میلادی در اروپا رواج بیشتری یافت به شکلی که در این دوره شغل گروهی از مردم در بعضی از روستاهای اروپا ساخت اسباب بازی بوده است. با اختراع دستگاه های مختلف، پیشرفت مهمی در فرآیند ساختن اسباب بازی پدید آمد تا سرانجام در قرن نوزدهم میلادی کشور آلمان مرکز تولید اسباب بازی جهان شد اما بعدها صنعتگران اتریش و سوئیس در ساختن اسباب بازی از صنعتگران آلمانی پیشی گرفتند.
از آغاز قرن بیستم میلادی نیز صنعت ساخت اسباب بازی در همه کشورهای جهان گسترش یافت. کشورهای ژاپن، انگلستان و ایالات متحده آمریکا به تولید اسباب بازی در حجم انبوه پرداختند و بیشتر به ساخت اسباب بازی هایی علاقه نشان دادند که با نیروی الکتریسیته کار می کند.
یکی از عناصر ماندگار هر ملت که ارتباط تنگاتنگی با ذائقه فرهنگی آنها دارد، بازی های سنتی است که در بطن تاریخ مجال بروز و ظهور می یابند. کسی به شکل کاملا دقیق نمی داند بازی ها از چه زمان و از کجا آغاز شده اند و چه کسی یا کسانی آغازگر آنها بوده اند، اما گاهی این بازی ها از آثار ادبی، هنری و تحقیقات سر درآورده اند که میتوان به قدمت برخی از آنها پی برد.
تاکنون در ایران، اشیاء باستانی زیادی از دل خاک بیرون آمده اند؛ اشیائی که نه درون مقبره ای پیدا شده اند تا هویت خاصی بگیرند و نه نوشته ای همراهشان بوده تا علت ساختشان را برای ما روشن کند. اشیائی که یا در ابعاد کوچک ساخته شده اند، یا نقش و طرحی کودکانه دارند و یا حدس به ابزار بازی بودنشان است. این آثار شامل طیف وسیعی از سفالینه های کوچک با شیوه ساخت ناشیانه، پیکرک های گِلی و فلزی کوچک انسانی و حیوانی، مجسمه های چرخدار و پیکرک های مادران با کودکی در آغوش است که همه به نوعی یادآور بازی های کودکان با توجه به شرایط زمانی آن دوره هستند.
ایران کشوری با تاریخ چند هزار ساله است که باید اسباب بازی هایی به همین قدمت هم داشته باشد، اما در این زمینه تاریخ مدونی وجود ندارد؛ هرچند نبود تاریخ مشخص، دلیلی بر نبود اسباب بازی در دوران کهن این سرزمین نیست. کشفیات باستان شناسی که تا به حال در مناطق مارلیک، رودبار، لرستان، بیشاپور فارس، تل باکون فارس، کرمانشاه و شهر سوخته انجام شده اسناد مطمئنی برای اثبات این ادعاست که اسباب بازی از همین دوره ها وسیله محبوب کودکان آن روزگار بوده است.
اشیاء کشف شده در این نواحی بیش تر مربوط به هزاره اول و دوم پیش از میلاد است که کم و بیش با تاریخ ایران همخوانی دارد. به عنوان مثال یکی از کهن ترین بازی های فکری دنیا یعنی «تخته بازی» و مهره ها و تاس های بازی، مشابه نمونه ه ای مکشوف از جیرفت از داخل یکی از قبور محوطه باستانی دوران مفرغ شهر سوخته بدست آمده است.
از اسباب بازی های کودکان ایرانی در دوره های پیش از اسلام، اطلاعات چندانی در دست نیست، اما پس از شکل گیری خط و کتابت نیز بعضی از نویسندگان دوره های بعد از اسلام در نوشته های خود جسته و گریخته نام بعضی از اسباب بازی ها مانند دهل، بوق، گردونچه و اسب جوبی را ذکر کرده اند.
در ساخت اسباب بازی های باستانی ایران استفاده از مواد سفال، مفرغ، شیشه و...دیده می شود که بر ظرافت و کارکرد اسباب بازی موثر بوده است؛ برای مثال در دوره های تاریخی مختلف، از سفال و مفرغ و با پیشرفت های بیشتر از نقره و شیشه برای قشر مرفه جامعه، اسباب بازی هایی ساخته شده است.
اسباب بازی ها انواع مختلفی دارند؛ ممکن است ساخته شده از وسایل پیش پا افتاده یا پیچیده و دارای قطعات و تکه های بسیار باشند. اسباب بازی صرفا برای بازی در نظر گرفته نمی شده بلکه بیشتر عملکرد آن و یا حتی بحث آموزش از طریق شبیه سازی موجودات مورد توجه بوده است. اسباب بازی هایی مانند موش سفالی، مجسمه های کوچک مفرغی و گوزن پیدا شده در تپه مارلیک، همه به گونه ای برای آشنایی کودکان با محیط اطراف، شناخت موجودات و پرورش قوه تخیل کودکان است.
از منظر فرم نیز با توجه به کاربرد آموزشی اسباب بازی های ابتدایی و شبیه سازی دنیای اطراف، اسباب بازی ها در ابتدا از ساده ترین و ملموس ترین فرم ممکن برخوردار بوده اند و با گذر زمان و پیشرفت و تکامل انسانی شاهد فرم های ظریف تر و دقیق تر این وسایل نسبت به گذشته هستیم که در ادامه به 5 نمونه از اسباب بازی های باستانی اشاره می کنیم.
براساس مقاله اسباب بازی قدمتی به درازای تاریخ دارد، باید بدانید که چهار چرخه ها از پیکرک ها یادآور اسباب بازی های امروزی مانند خودروهایی است که کودکان با به حرکت درآوردن آنها تحرک بیشتری را تجربه می کردند. ساخت این وسایل متحرک از سفال و فلز مانند پیکرک مفرغی کشف شده در مارلیک در سه هزار سال پیش در مناطق شمالی ایران رواج داشته است. پیکرک هایی که نمونه های آن در موزه های مصر و یونان به نمایش درآمده است.
نمونه های مختلفی از پیکرک های حیوانی که به شکل های مختلف ساخته می شدند، در زیست بوم ایران وجود دارند که شاید به نوعی برای آشنایی بیشتر کودکان با محیط طبیعی پیرامونشان ساخته می شده اند. نمونه آن پیکرک مفرغی کشف شده در مارلیک گیلان است که قدمتش به سه هزار سال قبل می رسد.
این پیکرک سفالی به شکل موش در بیشاپور کشف شده و متعلق به 900 سال پیش است. ابعاد آن تنها 8.5 در 5.7 سانتیمتر است و همین هم این احتمال را که بازیچه دست کودکان بوده بیشتر تقویت می کند. از آنجا که شناخت این حیوانات برای کودک و بازی با آنها در شناخت کودک با موجودات پیرامونش نقش اساسی دارد، میتوان پذیرفت که شیوه های مختلف آشنایی کودکان با اینگونه جانوران از قدیم مورد توجه بوده است.
تعدادی از این پیکرک ها با توجه به اینکه در قبور و مکان های مقدس کهن کشف نشده اند، این نظریه را که جنبه بازی و استفاده از این پیکرک های مفرغی کوچک بر جنبه آیینی و تزئینی آنها اولویت داشته، تقویت می کند. این پیکرک های حیوانی که قدمتشان به چهار هزار سال پیش باز می گردد، در لرستان کشف شده اند.
براساس مقاله اسباب بازی قدمتی به درازای تاریخ دارد، باید بدانید که این اثر احتمالا یک نمونه جغجغه به صورت پیکرک حیوانی با بلندی 5.3 سانتیمتر مربوط به دوره عیلامی است و در شوش کشف شده است. این نمونه به همراه نمونه های زیاد دیگر که شکل های حیوانی دارند توجه کودکان را بیشتر به خود جلب می کردند و یا شاید نمایانگر رفاه بیشتر خانواده و طبقه اجتماعی بالاتر کودک بوده اند، چرا که نسبت به جغجغه های ساده تر ارزش بیشتری از جهت ساختار داشته اند.
به طور کلی در طول تاریخ، اسباب بازی ها بیشترین تاثیر را در حیطه اجتماعی بر روی کودکان گذاشته اند؛ رشد مهارت های ارتباطی و اجتماعی کودک، یادگیری رفتار با دیگران، افزایش انگیزه همکاری و مشارکت، تقویت حس احترام و ارزش گذاری به خود و دیگران، رشد اعتماد به نفس و افزایش توانایی و ابراز وجود از مهمترین مزایا و اثرات مثبتی است که کودک حین استفاده از غالب اسباب بازی ها از آن بهره مند شده است. از طرفی اسباب بازی در حیطه های شناختی، عاطفی و جسمانی نیز بر روی روان و جسم کودکان تاثیرگذار بوده است.
در سده های نخست اسلامی هم بازی و استفاده از اسباب مربوط به آن با مخالفت هایی روبرو بود، چرا که تصور میشد انسان را از رسالت اصلی خود دور می کند و از این رو برخی از علما بازی و سرگرم شدن به ابزارهای مرتبط با آن را تقبیح کردند؛ هرچند از سویی دیگر، آراء متفاوتی برای ساخت و کاربرد اسباب بازی وجود داشت.
البته اختلاف نظر درباره بازی ها و اسباب بازی ها در دوران اسلامی را میتوان با این دلیل توجیه کرد که از آنجایی که برخی بازی ها در گذشته ابزار قمار و وسیله برد و باخت شمرده می شدند که سبب ترک کار، ایجاد سستی و رفتارهای ناشایست در جامعه میشد و یا به دلیل آنکه برخی از بازی ها مانند «کبوتربازی» برای مردم ایجاد مزاحمت میکرد، گاهی فرمانروایان دستور تحریم این بازی ها را صادر می کردند.
هرچند برخی از بازی هایی که گمان می رفت انسان را از فطرت اصلی خود دور می کند، از دوران پیش از اسلام نیز مورد نکوهش قرار داشت؛ به عنوان مثال یکی از بازی های کهن ایرانی که برای اولین بار در خاور نزدیک و در جوامع نوسنگی ظهور یافت و سپس به سایر جوامع گسترش پیدا کرد، «قاپ بازی» است. خاستگاه این بازی مبتنی بر بخت و اقبال را دوران زندگی شبانی و از سرگرمی های چادرنشینان فلات ایران می دانند که به تدریج به سایر نقاط کشور هم رسیده است. براساس یافته های باستان شناسی و حفاری های انجام شده، این بازی در میان کودکان و نوجوانان و به ویژه پسران جریان داشته داشت اما به مرور در میان بزرگسالان هم فراگیر شده است.
قاپ یکی از هفت قطعه استخوان مچ پای گوسفند و بز است که در فاصله بین دو قوزک قرار دارد و به شکل مکعب مستطیل است که مردم مناطق مختلف ایران از گذشته های دور شرایط و دستورالعمل خاصی برای بازی با آن در نظر گرفته بودند و در اوقات فراغت برای سرگرم شدن و گذران وقت «قاپ بازی» می کردند؛ یک بازی براساس شانس و شرط بندی که هر چند آن زمان پول یا کالای ارزشمندی واسطه بازی نبوده است اما ایرانیان هم سپردن بخت و سرنوشت خود به خوب و بد آمدن یک تکه استخوان را نکوهیده اند.
از طرفی علی رغم تحریمِ برخی آداب و بازی ها در دوران اسلامی، مردم جوامع مختلف ایران همچون گذشته به آنها پایبند بودند؛ چنانچه براساس متون تاریخی و ادبی به جا مانده از سده های مختلف اسلامی، مشخص می شود که بسیاری از پیکره ها و تندیس هایی که در دوران پیش از اسلام برای مراسم های آیینی ساخته میشد، در دوره اسلامـی با کنار رفتن جنبه تقدس، از آنها به عنوان ابزار و اسباب سرگرمی کودکان استفاده میشد.
براساس مقاله اسباب بازی قدمتی به درازای تاریخ دارد، باید بدانید که گاهی نیز با وجود دستوراتی درباره نهی از عروسک سازی و خرید و فروش آن، با مدارا نسبت به بازارها و دکان های خرید و فروش اسباب بازی برخورد میشد و پیشه وران صورتک های حیوانات، شمشیر و سپر چوبین، بوق سفالین و تندیسک هایی در مناسبت هایی مانند نوروز و جشن سده برای کودکان می ساختند و در بازار می فروختند. همچنین چوگان بازی یا گوی بازی که پیشینه آن به روزگاران کهن می رسد نیز به عنوان بازی کودکان و بزرگسالان در دوره اسلامی رواج داشت.
پس از گذر از دوران اولیه اسلامی، به تدریج استفاده از اسباب بازی ها که تا پیش از آن با سختگیری هایی منع میشد، آزادتر شد اما در عین حال تا حدود 5 قرن گذشته که «شاه اسماعیل اول» بنای حکومت صفویه را پایه گذاری کرد، به خوبی نمی دانیم افراد با چه اسباب بازی هایی سرگرم می شدند.
براساس یادداشت هایی که از دانشمندان این دوره باقی مانده است، می دانیم همان گونه که کار، هنر و صنعت برای زندگی اجتماعی افراد دارای اهمیت بوده، تفریح و بازی برای ایجاد شادی و سرگرمی نیز ضروری بوده است؛ چنانچه از این بازه زمانی به بعد است که حتی در می یابیم اسباب بازی صرفا وسیله ای برای گروه کودکان و نوجوان تلقی نمی شده و بازی هایی برای گروههای سنی بالاتر نیز طراحی شده است.
به عنوان مثال برخی بازی های نمایشی که اسباب آن حیوانات بوده اند، به وسیله افرادی که منابع باقیمانده از این دوره با عنوان «بازیگران، حقه بازان، اصحاب اساطیر و اهل ملعبه» از آنها یاد کرده اند، معرکه هایی برای سرگرمی برپا می شده است؛ نوعی سرگرمی که به نظر می رسد مشابه آن چیزی باشد که این روزها در سیرک ها شاهد آن هستیم. البته استفاده از حیوانات برای سرگرمی تنها محدود به این بازی نمانده است چنانچه گاوبازی، گرگ بازی، کبوتربازی و حتی به جنگ واداشتن حیواناتی مثل قوچ و خروس نیز در این دوره رایج بوده است.
از طرفی به جز بازی هایی که صرفا برای سرگرمی طراحی و برنامه ریزی می شدند، بازی هایی هم مانند «گنجفه» یا به شکل دقیق تر «گنج فهم» وجود داشتند که به افزایش عقل و فهم کمک می کردند. در واقع کارت های این بازی شامل هشت دسته است که هر دسته 12 کارت با عناوین غلام، تاج، شمشمیر، اشرفی، چنگ، برات، سکه و قماش دارد. البته احتمالا فراگیری این بازی در میان مردم عادی چندان زیاد نبوده است، چرا که برای تزئین کارت های آن از هنر لاک یا روغن کاری استفاده می شده و به همین سبب این بازی ها درباری محسوب می شدند.
رواج قهوه خانه ها در عهد صفویه نیز سبب میشد که مردان پس از فراغت از کار و فعالیت کنار هم جمع شوند و به غیر از استعمال قلیان و نوشیدن چای به سرگرمی هایی مانند برپایی مجالس شاهنامه خوانی، بازی با نرد و شطرنج و «پیچاز بازی» بپردازند. پیچاز پارچه ای ماهوتی به شکل صفحه شطرنج بود که روی خانه های آن صدف و گوش ماهی می گذاشتند و بازی می کردند.
گونه ای دیگر از بازی که در این دوران رواج داشته است از دو جنبه ذکر شده که صرفا برای تقریح یا افزایش فهم بوده، متفاوت است و به نوعی بازی و ورزش را با یکدیگر تلفیق می کرده است؛ درست مانند آنچه در «قپق اندازی» شاهد آن هستیم. «قپق اندازی» نوعی از بازی است که در آن اسب سواران به تاخت جامی زرین را که بر بالای میله ای چوبی قرار داشته نشانه می گرفتند و با پرتاب تیر آن را به زمین می انداختند.
البته بازی در ایران عصر صفوی به همین موارد ختم نمی شده و بازی هایی همچون بند بازی، خیمه شب بازی، تردستی و شعبده بازی و...هم عاملی برای سرگرمی و تفریح مردم بوده است.
نکته قابل توجه در این دوره تاریخی براساس مقاله اسباب بازی قدمتی به درازای تاریخ دارد، این است که بازی و اسباب آن دیگر تنها محدود به گروه کودکان و نوجوانان نمانده و به شکل فراگیر در میان بزرگسالان نیز رواج داشته است؛ هرچند اطلاعات دقیقی از این که زنان در اوقات فراغت خود چگونه سرگرم می شدند، وجود ندارد.
آنچه به شکل واضح مشخص است، پیوند نزدیک اسباب بازی با صنایع دستی است. کودکان یا بزرگسالانی را تصور کنید که باید با هر ابزاری که در اختیار داشتند و صرفا براساس خلاقیت خود وسیله ای برای سرگرم شدن می ساختند. اسبابی برای بازی که معمولا ایده ساخت آنها از وسایل یا موجوداتی که پیرامون خود می دیدند، شکل می گرفت.
وابستگی ساخت اسباب بازی به خلاقیت کودک یا بزرگسال، در حالی موضوع مهمی برای داشتن یک اسباب بازی بهتر بود که از این دوره کم کم پای اسباب بازی های صنعتی فرنگی که در آن روزگار چندان گسترده هم نبودند به زندگی کودکان خاندان های سلطنتی یا طبقات مرفه باز شد.
در دوره قاجار برخی پیشه وران و صنعتگران به ساخت و فروش اسباب بازی و عروسک می پرداختند، در واقع آنها عروسک های گلی به شکل انسان و حیوان می ساختند و لباس هایی به تنشان می کردند و در اماکن پررفت و آمد مانند حوالی امامزاده ها به مردم می فروختند؛ چنانچه اطراف حرم عبدالعظیم در شهرری تا همین 50 سال قبل یکی از اماکنی بود که اسباب بازی هایی مانند میمونک چوبی، فرفره و طبلک های دسته دار به فروش می رسید، اما اکنون دیگر خبری از فروشندگان و اسباب بازی های ابداعی نیست.
فرفره، وق وق صاحاب، بادبادک، علی ورجه، گاری حلبی، فانوس کاغذی، سوت سوتک های گلی، جغجغه حلبی، طبلک، مترسک، حیوانات گلی، نمونه های کوچکی از وسایل خانه مانند آفتابه حلبی، قلیان، گهواره، ننو، اتومبیل های حلبی، ماشین دودی، قطار، توپ های لاستیکی و ماهوتی و...از جمله اسباب بازی های مخصوص کودکان در عهد قاجار بود.
از آنجایی که پای بازی و سرگرمی از دوره صفویه به زندگی بزرگسالان هم باز شد، نوجوانان و بزرگسالان نیز در اوقات فراغت و زمان جشن هایی مانند چهارشنبه سوری، نوروز و سیزده به در، الک دولک بازی، دوزبازی، تیله انگشتی، چلتوپ، قاپ بازی و...را انجام می دادند.
با این وجود تفاوت میان طبقه مرفه و فرودست حتی از نوع اسباب بازی کودکان نیز مشخص میشد، چرا که کتاب های رنگ آمیزی و جعبه های مداد رنگی یا اسباب بازی های فرنگی و عروسک هایی به سبک غربی با پوشاک و آرایش غربی تنها در دربار و خانه های اعیان وجود داشت.
از دوره قاجار به مرور بازی ها براساس جنسیت کودکان شکل گرفت به صورتی که پسر بچه ها معمولا بازی هایی با فعالیت بیشتر و دختر بچه ها بازی هایی با تحرک کمتر انجام می دادند. در عین حال بازی های گروهی و دسته جمعی مانند «قایم باشک» در این دوره در هر دو جنسیت و حتی در میان بزرگسالان نیز انجام میشد.
رواج بازی های گروهی همگانی که در فضای عمومی انجام میشد و گاهی شکل معرکه نیز به خود میگرفت و میتوانست تعداد افراد بیشتری را سرگرم کند، از این دوره اتفاق افتاد. «لوطی عنتری» یکی از این بازی ها بود که لوطی (فرد گرداننده بازی) معمولا میمونی دست آموز را با نواختن کمانچه به رقص وادار میکرد.
«پرده قیامت» نیز نوعی معرکه گیری خیابانی بود؛ در این سرگرمی روی یک پرده نقشی از آتش جهنم و عذاب های گوناگون به تصویر کشیده شده بود که پرده دار با چوبی بلند و لحنی آهنگین، هر یک از رنج و عذاب های گناهکاران را در روز قیامت توصیف میکرد.