روستای بیساران یکی از روستاهای زیبای استان کردستان است
ایسنا/ براساس آخرین خبرهای بدست آمده، روستای بیساران یکی از روستاهای زیبای استان کردستان است.
در بیساران جوی ها در سایە سار درختان تنومند روان، چشمە ها جوشان و آبشارها ساری، هوایش مطبوع و نسیمش خنک و دلچسب است.
صدایی نیست، جز صدای خروش آب و خش خش برگ و رقص باد در میان شاخە ها و صدای پرندگان از دور!
وصفش را بارها و بارها خواندە ام، هر کسی کە بە آنجا سفر کردە بە گونە ای طبیعت آن را وصف می کند کە گویی تکە ای از بهشت را بە چشمان خود دیدە است.
راهی روستایی میشوم از توابع اورامانات، اگرچە باران بە شدت باریدن گرفتە اما میلم را برای رفتن بە این سفر ذرە ای کم نمی کند و بی صبرانە منتظر رسیدن بە مقصدی هستم کە وصف زیبایی هایش زبانزد خاص و عام است.
پس از طی کردن پیچ و خم های جادە سنندج-مریوان با نزدیک شدن به دواو و نرسیده به شهر سروآباد، از سه راهی لنگریز از مسیر منحرف و به سمت هورامان ژاورود حرکت می کنیم.
پس از چند کیلومتر رانندگی در این جاده، پیش از رسیدن به ورودی روستای بوریدر، یک سه راهی دیگری وجود دارد کە اگر این سه راهی را بپیچیم و جاده آن را تا انتها طی کنیم، به روستایی می رسیم بە نام بیساران! مسیری کە گذر از آن خود گویای زیبایی های مقصد است.
در ادامە از کنار روستای هرسین، روستایی کە در کنار رودخانە واقع شدە است می گذریم، پس از گذر از روستای هرسین آن جادە سرسبز و زیبا بە بن بست گاهی می رسیم بە نام روستای بیساران!
با عبور از دل روستا آنچە نظرم را بە خود جلب کردە بود، پاکیزگی جادە و کوچە های روستا بود کە نشان از طبیعت دوستی مردمان این دیار داشت.
یک طرف روستا خانە های پلکانی و یک طرف طبیعت بکر منطقە قرار دارد؛ بهتر آن است کە بگویم سبک معماری روستای بیساران پلکانی و سبک خانە هایش سنگی و سنتی است و گویی اینجا تنها جایی است کە سنگ روی سنگ بند می شود!
مردمانش بە خونگرمی و مهمان نوازی مشهور هستند، از پیرمرد سالخوردە ای مسیر باغستان های روستا را جویا میشوم، چنان مورد دعوتی گرم واقع می شویم کە گویی هزاران سال است با ما نسبتی خونی دارد!
با رسیدن بە پایان روستا، سفر ما در باغات بالادست روستا آغاز می شود؛ باغاتی کە گذر از جادە میانی آنها بە گذر از دل بهشت مانند است.
شاید تشبیە کردن روستای بیساران بە بهشت در نظر اول برای مخاطبی کە آن را از نزدیک ندیدە، اغراق جلوە کند؛ اما باید بگویم زیبایی آن چنان است کە زبان از بیان زیبایی های آن قاصر و لنز هیچ دوربینی قادر بە تصویر کشیدن آن همە زیبایی نیست و همان جملە معروف دیدن کی بود مانند شنیدن؟
جادە منتهی بە باغات بە انحصار درختان کهنسال گردو در آمدە و خروش جویبارها در کنار جادە، موسیقی روح نوازی را در مسیر طنین انداز کردە کە روح آدمی را جلا می دهد.
با سفر بە این روستا، زندگی شهری را بە کلی فراموش کنید؛ در این مکان و زمان خبری از دود و دم و هیاهوی شهر نیست و تنها آرامش است کە در اینجا حاکم است!
در اینجا زندگی بە معنای واقعی در جریان است، دختران و زنان روستا با لباس محلی و رنگارنگ کردی پا بە پای همسران، برادران و پدرانشان در باغ ها مشغول کار هستند و آنچە کە در اینجا بسیار جلب توجە می کند، اصالت خاص مردم روستاست.
جویبارها تا انتهای مسیر باغاستان ها ادامە دارند و بارش باران در صبح روز سفر طراوت خاصی بە منطقە بخشیدە و جلوە رنگهای طبیعت را دوچندان کردە است.
در ادامە مسیر همانگونە کە بە جوی های روان و خروشان در کنار جادە خیرە شدە ام و بە آهنگ طبیعت گوش سپردە ام، لحظە ای می ایستم؛ کام عمیقی از نسیم می گیرم و صدای خسرو شکیبایی در ذهنم تکرار کنان می گوید:
گوش کن، جاده صدا می زند از دور قدم های تو را/
چشم تو زینت تاریکی نیست/
پلک ها را بتکان کفش به پا کن و بیا...