حمامهای عمومی در فرهنگ و ادبیات ایران تاثیرات فراوانی داشته اند
ایسنا/ براساس آخرین خبر و گزارش های بدست آمده، حمامهای عمومی در فرهنگ و ادبیات ایران تاثیرات فراوانی داشته اند.
حمام های عمومی با ساختار منحصر بفرد معماری خود، علاوه بر مکانی برای شست و شو و پاکیزگی بدن، جایی برای حضور همه افراد با جایگاه های اجتماعی و فرهنگی بودند. این حمام ها که بسیاری از آنها تخریب و یا متروکه شده و یا تغییر کاربری داده اند، در فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم تأثیرات فراوانی داشته و در اصفهان دوره صفوی بیش از هر زمان دیگری ساخته شدند.
حمامهای عمومی بخش بزرگی از فضاهای مهم شهری به شمار می رفتند که علاوه بر کاربرد در بهداشت و پاکیزگی، در ساختار و ارتباطات فرهنگی و اجتماعی نیز نقش مهمی داشتند و همان طور که محسن بهزاد، پژوهشگر معماری ایرانی در بخش اول گفتگوی خود بیان کرد، ساختار این بناها بر اصولی استوار شده و هر یک از فضاهای آنها نیز معنا و مفهوم خاصی داشته است.
بهزاد در بخش اول صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که نظافت و استحمام در ایرانِ قبل از اسلام نیز از اهمیت خاصی برخوردار بود به طوری که در آئین های کهن ایران، ناهید یا ایزد پاکی و آب بسیار ستوده شده و در فارسی کهن و میانه، برای طهارت و شستشو از واژه های «پادیاو»، «پادیاوی» یا «پادیاب» استفاده میشد. او همچنین از قدیمی ترین حمام های اصفهان در دوران پیش از صفویه سخن گفت، اما عصر شکوفایی ایجاد حمام ها را دوره صفویه نامید و ضمن اشاره به برخی از حمام های دوره صفوی در شهرهای مختلف ایران بیان کرد که در این دوره فقط در اصفهان بیش از 270 حمام ساخته شد.
این پژوهشگر معماری ایرانی سپس به برخی از حمام های دوره صفویه در اصفهان اشاره کرد که همچنان پابرجا هستند و از تعدادی نیز نام برد که در طول زمان تخریب شده اند. او همچنین اصولی که ساختار طراحی معماری حمام ها بر آنها استوار است را توضیح داد.
این بنازاده و معمارزاده اصفهانی گفت: در دوران صفویه حدود 12 هزار نفر معمار قلمی در اصفهان بودند که همان مهندسین امروزی شناخته می شدند و علاوه بر طراحی خود نیز مجری بودند و با این اصل اصفهان دوره صفویه ساخته شد اما تعداد این معماران در دوران قاجار به زیر 10 نفر می رسند. به نقل از مرحوم پدرم، معماران و بنایان حمام ساز در دوره صفویه افراد خاصی بودند که در زمینه ساخت حمام مهارت داشتند، چون مصالح و خصوصاً ملاط ها و اندودهایی که در ساخت حمام استفاده میشد جزو ملاط های آبی بود و با ملاط های هوایی متفاوت بود.
اکثر این معماران زیر نظر ناظر و خزانه دار و مسئول بیوتات شاه عباس (استاد محب علی بیکاله) که از اجداد و نیاکان پدری بنده بوده اند، مشغول فعالیت بودند و بنا به دستور ایشان برای ساخت و ساز به سراسر کشور رفت و آمد داشتند.
او پیرامون اینکه حمامهای عمومی در فرهنگ و ادبیات ایران تاثیرات فراوانی داشته اند، اضافه کرد: گروهی دیگر از معماران در ساخت کاروانسرا و تعدادی از آنها در ساخت مسجد و تکیه مهارت داشتند که هر گرده در زمینه تخصص خود مشغول به فعالیت بودند. کسب مهارت و تخصص هر گروه از روش سینه به سینه و با تربیت پدر و پسر و استاد و شاگردی در دانشگاه هایی که شاید برای هر نفر تا استاد شدن چند دهه طول می کشید انجام میشد و معماران قدیم برای تأیید استادی افراد می گفتند «شاگردی کرده است.» به هر حال در زمان صفویه حمام هایی مثل کاروانسراها ساخته شد که به حمام صفوی مشهور است.
این پژوهشگر معماری ایرانی با تأکید بر اینکه کارکرد حمام ها علاوه بر نظافت تن، محل گردهمایی اقشار مختلف جامعه بود و به این ترتیب در گذشته نه چندان دور، حمام هم به بعد جسمانی انسانها و هم به روح آنها توجه داشت، بیان کرد: در حمام ها مکانهایی نیز جهت تعامل هرچه بهتر افراد در نظر گرفته میشد، به همین علت است که مردم و بخصوص زنان ساعتها با رغبت در حمام به گفتگو می پرداختند. در حمام های زنانه مراسم پسندیدن همسر برای پسران و همچنین خواستگاری اولیه توسط مادران انجام میشد.
حمام ها طبق آداب و سنن رایج در بسیاری موارد دیگر نیز مورد استفاده قرار میگرفت که برخی از این مراسم عبارتند از حمام زایمان که زائو را در دهمین روز زایمان با مراسم خاصی همراه با چند نفر از بستگان و طی تشریفانی به حمام می بردند و از یکی دو روز قبل و بعد از حمام زایمان، در خانه مراسم شادی داشتند.
او که فرزند ارشد مرحوم استاد علی بهزاد، بنا و معمار چیره دست اصفهانی است، افزود: حمام شب عید مثال دیگری است که در این خصوص حدود 10 روز قبل از تحویل سال نو و برگزاری مراسم نوروز، حمام ها شبانه روزی میشد و در این زمان از سال جمعیت زیادی به حمام های عمومی وارد شده و به استحمام و نظافت می پرداختند و دست و پای خود را حنا بسته و به استقبال نوروز می رفتند؛ همچنین حمام عافیت از دیگر انواع این آداب و رسوم بود که بیمار را با اجازه از پزشک معالج و بعد از معالجه بعضی از بیماری ها با آداب خاصی به حمام می بردند و مواظب بودند که بیمار سرما نخورد.
از دیگر مراسم، درآوردن لباس سیاه از بازماندگان متوفی بود که بعد از مراسم هفتم یا چهلم درگذشت متوفی، بستگان درجه اول و بعضاً دوم را به حمام می بردند و پس از اصلاح سر و صورت، لباس مشکی آنها را در می آوردند. حمام روزهای خاص مانند روزهای سوگواری و روزهایی که غسل های مستحبی توصیه شده، خاصه در مراسم تاسوعا و عاشورا نیز از دیگر موارد است که پس از انجام مراسم قمه زنی، به حمام ها وارد می شدند و خود را تطهیر می کردند.
بهزاد سپس به معرفی انواع حمام ها ازنظر افراد استفاده کننده پرداخت و در این باره گفت: حمام هایی که فقط مردانه بودند و اکثراً در نقاط تجاری شهر مانند بازارها ساخته می شدند مانند «حمام شاه اصفهان»، حمام هایی که در طول روز به حمام زنانه یا مردانه تبدیل می شدند مانند «حمام دردشت اصفهان»، حمام هایی که در طول هفته چند روز به مردان و چند روز به زنان اختصاص داشت، حمام های متصل به یکدیگر که یکی اختصاص به مردان و دیگری اختصاص به زنان داشت مانند «حمام دوقلو» یا «حمام قاضی».
حمام هایی که حتی متصل به هم ساخته می شدند که یکی برای استفاده مسلمین و دیگری به غیر مسلمین تعلق داشت مانند «حمام چهار فصل اراک»، حمام هایی که فقط به غیرمسلمانان مربوط میشد نظیر حمام های «پنج شنبه دین» در جویباره اصفهان و حمام های محله جلفای اصفهان و حمام هایی که فقط مخصوص زنان بود.
او که خود کارشناس مهندسی ساختمان است، پیرامون اینکه حمامهای عمومی در فرهنگ و ادبیات ایران تاثیرات فراوانی داشته اند، گفت: «حمام مردگان» که با نام «حمام آخرت» بر سر زبانها بود که جدیداً کاربرد نام دیگر آن غسالخانه متداول شده و در گذشته زنانه و مردانه نبود و به محض نیاز، زنانه یا مردانه میشد. این حمام اغلب در کنار هر محله یا در کنار قبرستان ها (آرامستان ها) یا در مساجد جامع نظیر مسجد جمعه، مسجد شاه و مسجد آقا نور اصفهان و یا در کنار یا داخل پل های قدیمی مثل پل خواجو ساخته میشد و جزو مکانهای ضروری شهر و مساجد جامع به حساب می آمد و به «حمام مرده شورخانه» مشهور بود، اما ساختار معماری آنها با ساختار معماری حمام زندگان متفاوت بود.
همچنین استفاده اجباری از آنها نیز با استفاده اختیاری زندگان تفاوت داشت، البته این اجبار در زمان وقوع بلایای طبیعی و قحطی ها برداشته میشد و دیگر قابل استفاده نبود. اخیراً به علت افزایش جمعیت و تمرکز آرامستان ها به صورت جداگانه (زنانه و مردانه) ساخته می شود و غسالخانه های قدیمی داخل شهر عملاً کارایی ندارند.
این معمار اضافه کرد: موقعیت قرارگیری حمام ها با توجه به توپوگرافی منطقه به نحوی انتخاب میشد که فاضلاب با چرکاب آنها به صورت ثقلی از حمام خارج و از محل دور شود. فاضلاب برخی از حمام ها که در مجاورت آبهای جاری قرار داشت به آنها می ریخت که کم کم این کار نیز نهی شد و در کنار حمام ها چاه هایی به منظور چاه فاضلاب حفر شد اما در بعضی از حمام ها مانند حمام بازارچه دردشت اصفهان محل هایی به نام منجلاب وجود داشت که پس از ورود فاضلاب حمام به آنجا خود به خود و در مجاورت هوا به طور طبیعی تصفیه میشد و در آنجا افرادی رفت و آمد داشتند که در زمینه حمل و نقل و فناوری کودهای انسانی فعالیت می کردند. به هر صورت حمام ها اغلب در گذرگاه های عمومی، راسته بازارها، در کوچه های اصلی محله و اغلب نزدیک مساجد، مدارس و کاروانسراهای شهری بنا میشدند.
بهزاد درباره لوازم مورد استفاده در حمام ها نیز توضیح داد: لوازم حمام خانم ها عبارت بود از بقچه سفید و تمیزی که به «بقچه حمام» معروف بود و در آن علاوه بر حوله های متعدد، پارچه ای به شکل قالیچه نیز وجود داشت که به آن «دم فرشی» می گفتند و برای نشستن در سربینه استفاده میشد. گاهی نیز یک سینی مسی برای نشستن روی آن در گرمخانه با خود می آوردند، لوازم دیگری مانند دولچه، پی دان، آینه، شانه، سفید آب، سنگ پا، عطر و گلاب، صابون پیچ، کیسه و لیف، سدر و گل ختمی، مورد، گل سرشور، کتیرا، حنا و داروهای تقویت کننده مو و داروهای معطر و لطیف کننده پوست و چند قلم لوازم آرایشی دیگر داخل بقچه حمام وجود داشت.
مردان نیز بعضاً لنگ خشک با خود همراه داشتند، اما اکثراً از لنگ ها خشک و تر در حمام استفاده می کردند که این کار بسیار غیر بهداشتی بود. در حمام نیز وسایلی مانند کوزه یا کوزه زن جهت جمع آوری گل و لای ته خزینه وجود داشت. حمام خانم ها اغلب بین 6 تا 10 ساعت در فصول مختلف طول می کشید به نحوی که اکثراً دست و پای آنها در مجاورت آب چین و چروک پیدا میکرد و می گفتند «پیر شده است.»
این پژوهشگر معماری ایرانی که در زمان کودکی و دایر بودن حمام های عمومی با پدر و مادر استحمام در حمام های «دردشت»، «شیخ بهایی»، «شاه علی» و...را در اصفهان تجربه کرده، با اشاره به فضاهای داخلی حمام ها گفت: در خصوص فضاهایی که در اکثر حمام ها طراحی و ساخته میشد میتوان به برخی موارد اشاره کرد؛ ورودی که بیرون بنا را به داخل آن مرتبط می کند، هشتی که فضای مکث یا اصطلاحاً ایستگاه سرپوشیده ای است که بلافاصله بعد از سردر قرار می گیرد و قاعده آن می تواند به شکل های مختلف ساخته شود.
سربینه به عنوان محلی برای رخت کندن یا لباس درآوردن و محل گذاشتن موقت لباس های کثیف و تمیز و محل استراحت، خوردن و آشامیدن و همچنین صحبت کردن که بعد از مدخل و قبل از گرمخانه قرار می گیرد. راه پله که برای خشک کردن لنگ ها در فضای باز و رفتن به روی سقف حمام استفاده میشد. میان در که فضایی بین گرمخانه و سربینه است که آن دو را از هم جدا می کند و از تبادل حرارت بین آنها می کاهد، مستراح یا توالت که قبل از گرمخانه و اغلب در فضای میان در ساخته میشد. محل ازاله موهای زائد که به نوره کش خانه معروف بود و در میان در ساخته میشد.
گرمخانه که محل اصلی استحمام و جای مشت و مال بود، خزینه به عنوان اتاق کوچکی در گرمخانه که بر روی تون یا گلخن یا آتشدان ساخته میشد و دارای مدخل کوچکی بود و آب آن بسته به نوع حمام، هرچند روز تعریض میشد و در بعضی حمام ها خزینه آب سرد و ولرم نیز وجود داشت.
بهزاد پیرامون اینکه حمامهای عمومی در فرهنگ و ادبیات ایران تاثیرات فراوانی داشته اند، ادامه داد: تون، گلخن یا آتشدان، مکانی در حمام بود که کوره در آن است و اصولاً در زیر خزینه قرار داشت و در آن در محلی غیر از ورودی حمام دیده میشد و از آنجا سوخت که چوب، هیزم و مواد سوختنی غیر قابل استفاده بود به محل تون آورد میشد و فردی که در این قسمت فعالیت میکرد و آتش را جهت گرم شدن آب روشن میکرد، تون تاب نام داشت. خلوت نیز فضاهایی بود که در کنار گرمخانه تعبیه میشد و مخصوص استحمام خواص و بزرگان بود مثل خلوت «حمام شاه» یا «حمام علیقلی آقا اصفهان».
فضای چال حوض که در برخی حمام ها وجود داشت و حوضی بزرگ و نسبتاً عمیق برای آب تنی و شنا می ساختند که آب آن نیز سرد بود مانند چال حوض «حمام شاهزاده های اصفهان». جلوخان نیز عبارت است از فضایی روباز که در مقابل درب ورودی مکان هایی از قبیل مساجد بزرگ، حمام ها، مساجد و بقاع متبرکه، کاروانسراها، خانه های بزرگان پیش بینی میشد مانند جلوخان بسیار زیبا و نفیس «حمام سلطان میر احمد کاشان».
او اضافه کرد: آب انبار نیز بخشی مختص ذخیره کردن آب بود که به صورت سرپوشیده در سطح زیرزمین یا بالای زمین ساخته میشد، چاه آب، گودی استوانه ای شکل که در زمین حفر می کردند و از آن آب استخراج می کردند. همچنین گاو رو فضایی طولی و شیب دار برای حرکت گاو به منظور کشیدن آب از چاه، حیاط نیز فضای باز محصور بناها اعم از خانه، مسجد، کاروانسرا و حمام بود نظیر حیاط حمام خان یزد و حیاط حمام فین کاشان، منبع آب مخزنی برای نگهداری و جمع آوری آب که در حمام ها با مصالح بنایی ساخته میشد، جومگاه یا جامگاه نیز به فضای شیشه های نورگیر حمام (سقف) گفته میشد که شیشه هایی به شکل نیم کره در آنها نصب میشد و مانع ریختن آب سرد بر روی استحمام کنندگان می شود.
این معمار درباره کارگران حمام نیز توضیح داد: کارگران حمام هرکدام در کاری تخصصی داشت از جمله کیسه کش، صابون زن مشت و مالچی، سلمانی یا سر تراش - خشک بیار، پادو ، کوره چی یا تون تاب، ختنه کن در حمام ها (مردانه)، حجامت کن یا رگ زن، خال کوب، زالو بینداز که همه آنها زیر نظر استاد حمام که شاید صاحب حمام نیز بود انجام وظیفه می کردند که با بسته شدن حمام های عمومی، این شغل ها نیز به فراموشی سپرده شد و دیگر فقط در کتابها میتوان این اسامی را دید.
بهزاد گفت: با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران آداب و رسوم رفتن به حمام و دیگر کارهای روزمره توسط علمای شیعه به نقل از کتاب قرآن و احادیث نبوی و ائمه اطهار در کتابهایی نظیر حلیة المتقین (علامه ملا محمدباقر مجلسی(ره) جمع آوری گردید و اکثر مردم این آداب و رسوم را رعایت می کردند.
این بنازاده و معمارزاده اصفهانی تأکید کرد که حمام های عمومی در فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم تأثیرات فراوانی داشته اند به نحوی که با توجه به قداست آنها بسیاری از حکایت ها و ضرب المثل ها راجع به آنها نوشته و گفته شده و در گفتار روزمره استفاده میشد و جزئی از زندگی مردم ما بود. او سپس بحث را با 2 بیت از اشعار مولانا ادامه داد و گفت: «آن یکی پرسید اشتر را که هی/ از کجا می آیی ای فرخنده پی/ از حمام گرم کوی تو/ گفت خود پیداست از زانوی تو» این دو بیت مولوی نشان از اهمیت حمام و استحمام در ایران آن زمان دارد.
بهزاد که خود پژوهشگر معماری ایرانی است، افزود: حمام های عمومی محلی برای قهر و آشتی، خواستگاری و وصلت، جمع آوری پول برای نیازمندان، تصمیمات مهم اجتماعی، ملاقات و مذاکرات سران حکومتی، گردهمایی های خانوادگی، جشن حمام عروس و داماد، جشن حمام زالون یا حمام زایمان جشن ختنه کنان، دعوا و مشاجره، سرودن و خواندن اشعار و نیز خواندن شاهنامه، کارکردهای بهداشتی درمانی نظیر رگ زدن، حجامت و بادکش، ختنه، گرفتن قولنج و مشت و مال، جا انداختن دست و پا، ازاله موهای زائد بدن، سر تراشیدن و حنا بستن بود.
او همچنین درباره آداب و رسوم حمام رفتن نیز توضیح داد: حمام ها نیز مانند دیگر پدیده های اجتماعی مثل زورخانه و مسجد دارای آداب و رسومی نظیر سلام کردن، تعارف آب حمام به آشنا و غربیه، احترام به بزرگ ترها، اظهار ادب و احترام با مشت و مال، آداب روزهای استحمام، ناشتا و سیر حمام رفتن، پوشش سر هنگام خروج از حمام، دعاها و اذکار حمام رفتن و از حمام بیرون آمدن، صحبت های اشخاص بیرون آمده از حمام با دیگران، آنچه در حمام نباید کرد و آنچه تجویز شده است، آداب و فضیلت های شستن سر، فضیلت های دارو کشیدن و آداب آن، حنا مالیدن و آداب آن آداب غسل جمعه و دیگر غسل ها، خواندن قرآن و دیگر اذکار و غیره بودند.
بهزاد تصریح کرد: با ورود فناوری های جدید و ساخت حمام در خانه ها و اسراف شدید آب در آنها و عدم معرفی حمام ها و آداب و رسوم گذشتگان و فرهنگ استفاده از آنها و نیز بسته شدن تک تک حمام های عمومی که درنتیجه بر اثر انقطاع فرهنگی، رشته های اصالت گسسته شد و نشانه های بی هویتی هویدا گشت، اما تفسیر بی توجهی به آثار تاریخی و هویت فرهنگی ما بحث مفصلی را می طلبد که در این مختصر نمی گنجد و فقط اشاره به آن شد اما این بی هویتی، خلاءهایی در زندگی مردم ایجاد کرد که تمایل به بازگشت به خود و یافتن هویت فرهنگی نیز کم کم فزونی گرفت و به این ترتیب آثار معماری گذشته و آنچه از اصالت فرهنگی گذشته نشانی داشت محتاج بازشناسی و معرفی شده است.
این پژوهشگر معماری ایرانی با تأکید بر اینکه راه این بازشناسی و ادراک دوباره، سخت، ناهموار و پرمخاطره است و بزرگترین ناهمواری آن جدا شدن و بریدن از خود و فرهنگ است که واقعیتها را برعکس جلو می دهد، بیان کرد: وقتی ما صحبت از فرهنگ و اصالت خود می کنیم که یک شبه آنها را بدست نیاورده ایم بلکه سخن از چندین هزار سال زندگی و مرگ، دقت، مراقبت و بی دقتی، فداکاری، جان نثاری و از خود گذشتگی، سختگیری، شادی و افسردگی، گذشت، وحدت و پراکندگی، شکست و پیروزی، عبرت، ارتباط، تسلط، تمرکز و بی توجهی، موفقیت، ترس، شادی و سرور، غم و عزا، شکایت و...است که بعضاً با توجه به عدم شناخت به فراموشی سپرده شد.
امروز در وضعیتی قرار گرفته ایم که لزوم شناخت و معرفی و انتشار آثار تاریخی و فرهنگی و آداب و رسوم گذشتگان بیش از هر زمان دیگر نیاز است، امید است با کمک و یاری پروردگار روزی تمام آثار گرانبها و میراث غنی گذشتگان ما همچنین آداب و رسوم اجتماعی آنها که در سراسر سرزمین پهناور ایران پراکنده است به طور شایسته و در شأن آنها و به صورت صحیح شناخته و معرفی شود تا چراغ راهی برای آیندگان شود.