ایران را با تمام آیین و فرهنگ و خرده فرهنگها و ادبیات و موسیقی اش می شناسیم
ایرنا/ براساس آخرین خبر و گزارش های بدست رسیده، ایران را با تمام آیین و فرهنگ و خرده فرهنگها و ادبیات و موسیقی اش می شناسیم.
عباس قنبری عدیوی، استاد دانشگاه و ایران پژوه در مراسم بزرگداشت عشق و مهر ایرانی که در بنیاد ایران شناسی برگزار شد، اظهار کرد: تمام بازی های محلی ما، بازی هایی که از خردسالی تا بزرگسالی را در بردارد، هیچ کدام فردگرا نیست و همگرایی است، حتی در موسیقی همگرایی داریم.
وی اظهار داشت: بسیاری از ما وقتی صحبت از ایران می شود، آن را با تمام آیین، فرهنگ و خرده فرهنگ ها، ادبیات و موسیقی اش می شناسیم، وقتی صحبت از ایرانی می کنیم که از گذشته های دور تا به امروز مهد فرهنگ و تمدن هاست، این ایران برای ما نه تنها یک وطن بلکه جهان است؛ جهان شاه های ایرانی یا همان امپراطوری ها، نه امپراطوری های قدرت که امپراطوری فرهنگ، زندگی و اندیشه اند.
این استاد دانشگاه گفت: آنچه ما از فرهنگ ایرانی یاد می گیریم، صرفا کشورگشایی نیست بلکه فرهنگ ایرانی برای ما فرهنگ زیستن است.
وی ادامه داد: وقتی در واژه فرهنگ نیز ریشه یابی می کنیم، فرهنگ یعنی رشد کردن و غایت فرهنگ روئیدن و رشد کردن انسان است. انسان اگر بدنبال رشد کردن است، باید از خودش آغاز کند و این گونه است که ما هم خودمان را می شناسیم و هم به دیگران مهر می ورزیم.
قنبری عدیوی گفت: نیاکان ما آموختند که مهر مرکز حرارت بخش و گرما آفرین زندگی است، آیین میترا در جهان شاهی آن روزهای ایرانی ها گسترش پیدا کرده و هنوز نیز حرف برای گفتن دارد و در معماری، موسیقی و فرهنگ های مختلف خود را نشان می دهد.
این ایران پژوه گفت: حتی ما ایرانی ها واژه آقا و خانم امروزی را بکار نمی بردیم و از مهر می گرفتیم؛ مهربان و مهربانو، کدخدا و کدبانو این مفاهیم بلند و وارسته و این شور و نگاهی که در فرهنگ ایرانی هست در بین تمام اقوام ایرانی وجود دارد.
وی افزود: ما اگر روزگاری بر آیین نیاکانی خود رفتار می کردیم هنوز نیز رفتارهای آن روزگار را داریم؛ بختیاری ها به آتش بی احترامی نمی کنند و به آن احترام می گذارند، تمام اینها به خاطر مهر است، در فرهنگ مهر ورزی خودمان به دنبال دوستی و آشنایی ها هستیم، نیاکان ما برای دوستی ارزش قائل بوده و دشمنی را دنبال نمی کردند و تمام هم و غمشان این بود که دوست باشند.
استاد دانشگاه گفت: ما نیز گاهشمار خودمان را داریم، چون ریشه این گاهشماری در زیست کشاورزی و دامداری است، در تندیس هایی هم مانند شیر سنگی وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: بالغ بر 40 تا 45 نگاره بررسی کردیم که محور آنها دوستی و شجاعت است، ما نماد صلح و دوستی را در ادبیات، شاهنامه و تاریخ بیهقی خود داریم، به عنوان یک ایرانی و مسلمان به شاهنامه فردوسی افتخار می کنم و آن را شناسه هویتی ایرانی میدانم و اعتقاد دارم که شاهنامه فقط سرگذشت کیومرث نیست، سرگذشت تمام زنده ها است، شاهنامه درس زندگی است. در آن میدان حضور نور، روشنایی و زدودن تاریکی ها و میدان خیر و شر است. برای تجلی خیر در شاهنامه تلاش می کنیم.
وی گفت: وقتی شاهنامه را می خوانیم، تنها یک کتاب نمی خوانیم بلکه تاریخ پرافتخار نیاکان خردمند خود را می خوانیم. آن اندیشه به ما می گوید که ایرانی در هر کجای جغرافیا هستی، به فرهنگ و ریشه خود دقت کرده و در جستجوی ریشه های خود باش.