دبیرستانی که بخش بزرگی از تاریخ نظام نوین آموزش عالی ایران را نگهداری می کند
ایسنا/ این خبر پیرامون دبیرستانی که بخش بزرگی از تاریخ نظام نوین آموزش عالی ایران را نگهداری می کند، برای شما نوشته شد.
تقاطع کالج که از برخورد دو خیابان انقلاب و حافظ بوجود آمده، نام خود را از «کالج آمریکای تهران» یا همان «دبیرستان البرز» فعلی وام گرفته است. خیابان انقلاب که در گذشته «شاهرضا» نام داشت، در حدفاصل میدان فردوسی تا چهارراه ولیعصر امروزی پیش از آنکه پل فلزی مهندسان بلژیکی در میانه دهه 50 شمسی آن را از رونق بیندازد، بورس بزازها و البته تعدادی از قهوه فروشی های مطرح تهران بود. این پل در زمان خود باعث کوچ اجباری بسیاری از پارچه فروش های قدیمی این منطقه شد ولی عطرخوش قهوه آسیاب شده در هوای حوالی چهارراه و هیاهوی پسران پرجنب و جوش و البته متین دبیرستان البرز همچنان میهمان این محله از تهران است.
با وجود سروهای بلند دبیرستان، هنوز هم میتوان از روی پل کالج کلاه فرنگی خوش رنگ عمارت قدیمی دبیرستان را دید و شاید اگر ساختمان های عجیب و غریب دانشگاه پلی تکنیک نبود، میشد به راحتی البرز سفیدپوش را هم از آنجا مشاهده کرد؛ رشته کوهی که بواسطه دیده شدنش از پشت ساختمان اصلی، نام ستروگ و پرآوازه خود را برای همیشه به دبیرستانی هدیه کرده که فارغ التحصیلانش به داشتن دیپلم آن افتخار می کنند.
دبیرستانی به سربلندی البرز
از کوچه البرز در نزدیکی چهارراه کالج هرچه به سمت درب اصلی «دبیرستان ماندگار البرز» نزدیک می شوید نخستین چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می کند صداهای گاه و بی گاه قوهای سپیدی است که در حوض بزرگ پیش روی عمارت قدیمی البرز به همراه چند مرغابی دیگر آرام در حرکتند. حوضی با سه فواره سنگی سفید نسبتاً بلند که در یک راستا، زیبایی خاصی را به ورودی این مکان تاریخی و ارزشمند داده است.
در غیاب بوته های سرسبز و بزرگ شمشاد و گل سرخ در باغچه پشت حوض، آن هم به دلیل خزان بودن فصل سرما؛ سروها و کاج های تنومند و همیشه سبز البرز با قامتی کشیده و استوار حالا پس از گذشت سالیان طولانی تنه به تنه دیوارهای بلند آجری قلعه پیری می زنند که روزگاری جز آنها با آن شمایل نظامی برج و باروهایش، چیز دیگری در حیاط و باغ بزرگ دبیرستان جرات خودنمایی و عرض اندام را نداشت. شاید عامل تنومندی درختان البرز نیز خاک حاصلخیز اراضی «بهجت آباد» است که روزگاری جز املاک «میرزا یوسف مستوفی الممالک آشتیانی» صدراعظم ناصرالدین شاه بود.
املاکی که در دوره ناصری، در پشت «بارو» و «خندق» دور تهران بوده و گروهی از مبلغین مذهبی آمریکایی به سرپرستی دکتر «ساموئل مارتین جردن» در حدود سالهای 1292 در حدود شانزده هکتار از آن را خریداری می کنند تا برای جانمایی دبیرستان مورد نظر خود دور آن را دیوار بکشند؛ دیواری که از کنار ضلع شرقی آن، بعدها خیابان حافظ امروز را پدید می آورد.
ژنرالی که معمار شد
رضا موسوی یکی از تهران شناسان و کارشناس مرمت بناهای تاریخی پیرامون دبیرستانی که بخش بزرگی از تاریخ نظام نوین آموزش عالی ایران را نگهداری می کند، میگوید: «دبیرستان البرز» یا «کالج آمریکایی تهران» در زمان قاجار در قسمت تهران قدیم آن زمان (خیابان قوام السطنه یا سی تیر امروز) و با نام «مدرسه آمریکای ها» قرار داشت و بعدها از آنجا به محل فعلی منتقل شد. در دوره قاجار به دور تهران «بارو» و «خندق» بود که در دوره پهلوی اول باروهای تهران تخریب می شود. جایی که در حال حاضر دبیرستان در آن واقع شده است به نوعی در زمان ساخت جز اراضی شمال تهران و بیرون از شهر و پشت باروی تهران قدیم قرار داشته است.
جانمایی دبیرستان نیز کاملا درست است و متعلق به زمانی است که تهران در حال گسترش بوده است. آنها در واقع نمی خواستند دبیرستان داخل شهر باشد و از طرف دیگر هم نباید این محل آموزشی دور از شهر قرار می گرفت. به همین خاطر در نزدیکترین فاصله با مرزهای قدیمی تهران، زمین دبیرستان خریداری و ساختمان آن ساخته می شود.
او پیرامون دبیرستانی که بخش بزرگی از تاریخ نظام نوین آموزش عالی ایران را نگهداری می کند، ادامه می دهد: خیابان انقلاب فعلی باروی قدیمی و «خندق» دور تهران بوده است و این دبیرستان بلافاصله بعد از خندق ساخته شد. پس از دیوارکشی دور زمین آن، خیابانی در شرق این محل ساخته می شود که امروز آن را با نام خیابان «حافظ» می شناسیم. خیابان فرعی «رشت» هم در شمال این دبیرستان قرار میگیرد که البته بعدها، دانشگاه پلی تکنیک بین این خیابان و دبیرستان فاصله می اندازد. بالاتر از آن هم خیابان «طالقانی» فعلی یا «تخت جمشید» سابق ساخته می شود. یعنی سه گذر به آن منتهی می شود که در زمان خودش یک اتفاق بزرگ بوده است.
نکته دیگری که در حیاط بزرگ دبیرستان البرز بچشم میخورد، این است که ساختمان مرکزی در فاصله تقریبا 50 متری از یک ساختمان کوچکتر و قدیمی دیگر (ساختمان علوم سابق یا ایثارگران فعلی) قرار دارد که در سطحی پائین تر از سطح ساختمان مرکزی ساخته شده است. شاید دلیل آن نیز این بوده که چون این ساختمان چند سال بعد از ساختمان اصلی ساخته شده است، نباید با وقار خود، شکوه و عظمت ساختمان اصلی را تحت الشعاع قرار می داد.
عمارت اصلی و قدیمی البرز ماحصل سَرپنجه «نیکلای مارکف» گرجستانی در سال 1303 شمسی است که البته او را به عنوان معماری روس تبار می شناسند.
«مارکف» که فارغ التحصیل آکادمی هنرهای زیبایی سن پترزبورگ بوده و در بخش فارسی دانشکده شرق شناسی این دانشگاه نیز تحصیلات داشته است، بواسطه بزرگ شدن در یکی از خانواده های سرشناس نظامی روسیه تزاری در تفلیس و همچنین حضور در بریگارد قزاق از روحیه خاصی برخوردار بوده که به نظر می رسد این روحیه در سبک معماری او نیز تاثیرات مهمی را داشته است.
«مارکف» که به همراه بریگارد قزاق وارد ایران می شود و حتی تا درجه ژنرالی هم ارتقا می یابد، پس از انقلاب اکتبر روسیه، در تهران ماندگار می شود و به حرفه اصلی خود یعنی معماری روی می آورد. وی سپس در حدود سالهای 1921 میلادی (1299 شمسی) در شهرداری تهران استخدام شده و منشا آثار ماندگار بسیاری در تهران آن زمان می شود.
ساختمان اداره پست ایران در خیابان سپه سابق و امام خمینی فعلی، مدرسه ژاندارک، عمارت کلاه فرنگی شهرداری تهران در میدان توپخانه سابق و امام خمینی فعلی که متاسفانه در دوره پهلوی دوم کاملا تخریب می شود، کارخانه قند ورامین، خانه پرفسور عدل، دبیرستان انوشیروان دادگر، مسجد فخرالدوله، کلیسای مریم مقدس، ساختمان سینگر در چهارراه مخبرالدوله و کالج البرز به همراه بسیاری از ساختمان های دیگر همگی از آثار این معمار شهیر روسی است که در واقع «کالج البرز» اولین کار مهم «مارکف» در سن 42 سالگی است.
عقابی با بال های گشوده
«مارکف» در آثار خود با الهام گرفتن از «آرت دکو» و معماری های اصیل روسیه در سن پترزبورگ که میتوان به یکی از آنها یعنی «قصر پیترهوف» اشاره کرد و تلفیق آن با روحیه نسبتاً نظامی خود، به نوعی پایه گذار یک سبک معماری خاص در تهران صد سال پیش بوده است. او با استفاده از دو اصل ریتم یا آهنگ و تقارن، ساختمان مرکزی دبیرستان را در یک خط و به صورت نواری و مستطیل طراحی کرده و به جای اینکه ساختمان را در ارتفاع بالا ببرد، آن را با عرض کم و طول زیاد در دو طبقه و نیم پلان بندی کرده است.
«مارکف» پلان اصلی البرز را با یک مستطیل افقی کشیده به طول 82 متر در ابتدا طراحی کرده و سپس آن را با دو حجم مستطیل شکل عمودی دیگر به عمق 30 متر در کناره ها از دو طرف مهار کرده است تا با این کار باعث استحکام سازه اصلی نیز شود. او در نهایت، با قرار دادن یک مکعب در وسط مستطیل اصلی که هال مرکزی ساختمان را نیز تشکیل می دهد، با شکستن ریتم خطی و یکنواخت توانسته است بسیار ساده اما فوق العاده متوازن، ساختمانی را طراحی کند که به نوعی اولین تجربه موفق او در ایران بحساب می آید.
در این ساختمان نقشه طبقه همکلف کاملا متقارن با طبقه اول است و تمام نمای این ساختمان به سبک اصفهان طراحی شده است، بطوریکه نمای آجری آن ناخودآگاه انسان را به یاد نمای کلیسای وانک در نزدیکی سی و سه پل اصفهان می اندازد.
«مارکف» به دلیل اشراف به معماری اسلامی و شیوه های سنتی احداث بناهای ایرانی؛ آجر، سنگ، کاشی و گچ را به عنوان ابزار اصلی معماری خود انتخاب می کند بطوریکه در بناهای این چنینی آجرهای خشتی او به آجر «مارکوفی» مشهور می شود.
آجر به عنوان یکی از مصالح اصلی این ساختمان، حتی در تزئینات و در کنار پس و پیش شدن احجام، تقسیمات هندسی بازشوها، اختلاف ارتفاع ورودی و گنبدی که در مرکز ساختمان قرار گرفته است، به نوعی تمام کالبد بیرونی ساختمان را تشکیل می دهد. کالبدی که اگر از بالا به آن نگاه شود، شاید بتوان آن را به مانند عقابی تشبیه کرد که بال های خود را گشوده و آماده پرواز از روی زمین است.
در نمای جنوبی ساختمان مرکزی البرز که شاید به نوعی مهمترین بخش این دبیرستان قدیمی را تشکیل می دهد، ورودی اصلی قرار دارد. ایوانی عقب نشسته با دو برج در طرفین که جان پناه های لبه های بالایی آن شباهت خاصی به قلعه های نظامی دارد و یادآور روحیه نظامی «مارکف» معمار است والبته این المانها در نمای شمالی ساختمان نیز کاملا رعایت شده با این تفاوت که در این قسمت، سینه ساختمان بواسطه دو تورفتگی در طرفین جلو آمد بطوریکه کلاه فرنگی خوش رنگ و طلایی عمارت از این بخش بصورت کاملا واضح در تیرس دید تماشگر این عمارت باشکوه است.
اجرای مقرنس کاری های آجری با کتیبه های کاشی کاری لاجوردی در بالای ایوان مرکزی و ایوان های کوچکتر دو بال راست و چپ عمارت، جلوه خاصی به نمای جنوبی این اثر تاریخی داده است. استفاده از کنگره های ساده مستطیل شکل در لبه برج های نما و کشیده شده به دور کل لبه های بالایی ساختمان، دورنمای خاصی را بین خود نما و خط آسمان ایجاد کرده است که چشم هر بیننده ای را می تواند ساعتها نوازش دهد.
عمارتی دلگشا برای محصلینی آراسته
در ادامه این سیاحت؛ وقتی که سر به هوایی! برای دل کندن از زیبایی های نیم تنه بالایی عمارت به اتمام می رسد و برای ادامه مسیر به درون اندرونی وارد می شوید، اولین چیزی که در قسمت پایین ساختمان توجه ها را به خود جلب می کند، سنگ های «ازاره» یا سنگ های تراش خورده «مثنی» است که در گذشته برای جلوگیری از نفود رطوبت به داخل دیوارها خصوصا دیوارهای خشتی و آجری که خاصیت مکندگی زیاد آب را دارند، استفاده میشده است.
این سنگ ها که در واقع کرسی چینی ساختمان دبیرستان البرز را تشکیل می دهد و دور تا دور دیوار ساختمان به ارتفاع تقریباً یک متر را در برگرفته، باعث شده تا بنا هنوز هم بعد از گذشت سالها، استحکام و پایداری خود را حفظ کند. حک شدن تاریخ 1303 شمسی و 1924 میلادی بر روی یکی از سنگ های «ازاره» در سمت چپ ورودی ساختمان و پیش از بالا رفتن از پله های اصلی نیز به نوعی گواهی تاریخ ساخت و اتمام این بنای ارزشمند آموزشی است.
در البرز پنجره کور وجود ندارد. در واقع «پنجره» به عنوان یکی از عناصر مهم معماری در همه جاهای عمارت البرز وجود دارد و محصلین این دبیرستان علاوه بر نور دانش و آگاهی معلمان خود بواسطه این پنجره های دلگشا به غایت از روشنایی خورشید نیز استفاده می کنند.
پس از عبور از درب چوبی عمارت البرز با قامتی بلند، یک هال دایره ای شکل در قسمت ورودی اندرونی با 8 ستون دوتایی بچشم میخورد که وزن سقف و پاگرد بزرگ طبقه اول را به دوش می کشند. کلاسهای درس نیز در راهروهای کشیده شده دو طرف تعریف شده اند تا دانش آموزان دبیرستان به راحتی و با یک نظم خاص که هنوز هم در سرتاسر دبیرستان البرز حکمفرماست به کلاسهای خود رفت و آمد کنند. نظمی که دکتر «ساموئل جردن» آن را در البرز پایه گذاری نمود و دکتر «محمدعلی مجتهدی گیلانی» آن را برای همیشه در دل این دبیرستان نهادینه کرد.
در جای جای این دبیرستان کهنسال هر چیز در جای خودش قرار دارد. حتی ساختمان هایی که در اواخر دهه 30 و اوسط دهه 40 شمسی برای پیش برد امور امور اداری، ورزشی و همچنین آموزشی محصلین در ضلع های شرقی و شمالی این مجموعه ساخته شده است.
به مانند ردیف چینی آجر دیوارهای عمارت البرز، «نظم» هنوز قانون اول دبیرستان است و به هر سو که نگاه میکنی چهره آراسته و پرشور مردان جوانی را میبینی که می توانند هر یک آینده سازان ایران ما باشند.
می گویند «جردن» خصوصیات اخلاقی خاصی را داشته است. او از دروغ بیزار بوده و هر دانش آموزی که به هر دلیل دروغ می گفته را «ده شاهی» جریمه میکرده است. با سیگار کشیدن نیز به شدت مخالف بوده و اگر در جیب دانش آموزی سیگاری را پیدا میکرد او را «1 تومان» جریمه میکرد. البته در کنار این موارد نیز اساتید و اشخاص معروف و دانشمند را در آن زمان به دبیرستان دعوت میکرده که آنها برای شاگردان البرز در مباحث مختلف صحبت کنند، تا در واقع با این کار باعث بالارفتن انگیزه دانش آموزان برای تحصیل و کسب علم و دانش بیشتر شود.
روندی که در دوره مدیریت 34 ساله دکتر مجتهدی (از سال 1323 تا سال 1357) نیز ادامه داشت و حتی در حال حاضر نیز بزرگان دانشمندی همچون پروفسور «داریوش فرهود» پدر علم ژنتیک ایران هرازگاهی به این دبیرستان که روزگاری خود محصل آن بوده اند، می روند تا در مدح و رسای علم برای دانش آموزان این مجتمع آموزشی سخن بگویند.
البته پروفسور «کامران وفا» یکی از فیزیکدانان برجسته دنیا و استاد دانشگاه «هاروارد» نیز یکی از این چهره های برجسته ای است که خود او هم روزگاری از این دبیرستان فارغ التحصیل شده است و هم این که تاکنون سخنرانی هایی را برای دانش آموزان البرز داشته است.
پروفسور وفا در خصوص سالهای تحصیلی اش در البرز می گوید: من در سال 1350 وارد البرز شدم و شش سال در اینجا درس خواندم. در آن زمان درس خواندن در البرز در یک شرایط سختی بود، البته سخت خوب. ما هنوز بعد از گذشت تمام این سالها خودمان را یک البرزی می دانیم. به اعتقاد من یاد گرفتن دروس در سنین دبیرستان بوجود می آید نه در دانشگاه. در واقع پایه اینجا بنا می شود. یادم می آید در آن سالها دکتر مجتهدی وقتی که در محوطه دبیرستان راه می رفت به یک شعاعی به دورش یک خلا ایجاد میشد. همه ما استانداردهای بالای او در نظم و انضباط را می دانستیم. به شخصه علاقمندم که از هر نظر به البرز کمک کنم و دوست دارم که البرز همیشه همان جایگاه و «دیسپلین» خود را داشته باشد.
از معلمی در «البرز» تا استادی در «شاهین»
اگر به خاطر کثرت نام ها از کنار افراد بسیاری که در تاریخ معاصر ایران در حوزه های مختلف علمی و دانشگاهی و فرهنگی و هنری و حتی ورزشی تاثیرگذار بوده و روزگاری از دبیرستان البرز فارغ التحصیل شده اند بگذریم، شاید نتوان به راحتی از کنار نام بزرگ و پرآوازه «عباس اکرامی» پایه گذار مکتب اخلاق در ورزش ایران که روزگاری در دبیرستان البرز به عنوان یک معلم تدریس میکرده گذشت. این مرد بزرگ به نوعی مکتبی را در ورزش ایران پایه گذاری کرد که هرگاه جای خالی «اخلاق» را در آن حس کردیم، ناخودآگاه به یاد «افسانه شاهین» او و باشگاهی که وی شالوده اولیه آن را ایجاد کرده بیفتیم. مکتبی که یک شعار اصلی داشت: «اول درس، دوم اخلاق و سوم ورزش». شعاری که بعدها مرام نامه بسیاری از بازیکنان فوتبال این تیم بزرگ ورزشی شد.
«عباس اکرامی» که فارغ التحصیل دانشسرای عالی بود پس از دریافت لیسانس در وزارت فرهنگ وقت، استخدام شد و به عنوان معلم به تدریس فیزیک و شیمی در دوره اول متوسطه در دبیرستان مشهور آن زمان یعنی «البرز» و «فیروز بهرام» پرداخت.
استاد اکرامی سپس بواسطه علاقه بسیار به فوتبال و حضور در باشگاه شاهین، هرچند که دیگر شیمی و فیزیک را تدریس نمیکرد، اما بخاطر اعتقادی که به امر علم آموزی داشت چه بسیار شاهینی هایی را که به گفته خودشان «بچه درس خوانی» نبودند را به سمت تحصیل فرستاد تا عاقبت دکتر و مهندس های دنیای فوتبال شوند. شاید به خاطر همین پیوند عجیب و نامرئی بین علم و ورزش است که دکتر جردن برای اولین بار در دبیرستان تازه تاسیس البرز، آموزش رشته های ورزشی همچون فوتبال، بسکتبال و والیبال را به برنامه درسی مقاطع مختلف دبیرستان اضافه کرد و دکتر مجتهدی نیز برهمین اساس، اقدام به آباد کردن زمین استاندارد فوتبال دبیرستان و ساخت یک سالن زیبای سرپوشیده ورزشی در این مرکز آموزشی کرد.
زمین فوتبالی که در قسمت غربی زمین های این دبیرستان قرار دارد و در حال حاضر به نظر می رسد که برای رونق گرفتن دوباره مثل بسیاری از بخش های قدیمی دیگر دبیرستان نیازمند همت، بودجه و حمایت جدی مسئولان کشور است.
بنا به گفته برخی از البرزی های قدیمی، زمین فوتبال دبیرستان البرز پس از زمین فوتبال آبادان، قدیمی ترین زمین استاندارد فوتبال ایران است. ادعایی که البته با استناد به زمان ساخت استادیوم امجدیه در سال 1318 که طراح آن نیز «نیکلای مارکف» بوده و مقایسه آن با تاریخ ساخت دبیرستان البرز در سال 1303، چندان به دور از واقعیت به نظر نمی رسد.
راستی! مهندس «تقی توکلی» کارآفرین و بنیانگذار صنعت نوین آذربایجان که اکثر مردم ایران او را با «کبریت توکلی» می شناسند هم از جمله فارغ التحصیلان دبیرستان البرز است.
مجتهدی که البرز را ماندگار کرد
دکتر «زاهد شیخ الاسلامی» مدیر اسبق ارتباط با صنعت دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا که خود او نیز از دانش آموختگان البرز است در خصوص این که چه عاملی باعث شده است تا فارغ التحصیلان این دبیرستان تا این حد در بخش های مختلف اثرگذار باشند؟ میگوید: نقشی که یک مربی در دوران دبیرستان می تواند داشته باشد یک چیزی است که تا آخر عمر بر روی افراد باقی می ماند. مجتهدی مردی بود که همه ما تربیت شده او هستیم و هنوز هم بخشی از آن مرد بزرگ در وجود ما هست.
او هیچ وقت از اصولی که به آنها اعتقاد داشت کوتاه نمی آمد. در واقع مجتهدی، البرز را جایی می دید که سالی 600 تا آدم معتقد به مملکت از آنجا بیرون می آمدند. من سالهای زیادی را در آمریکا زندگی کردم و می دانم که کمتر دانشگاهی در آمریکاست که یک یا دو البرزی در آنجا نباشد. مجتهدی حتی در سالهایی که در غربت زندگی میکرد و دوران کهولت خود را می گذراند باز هم دست بردار نبود. حرف اول و آخرش به همه ماهایی که با او کماکان در ارتباط بودیم این بود که: «من شما را تربیت کردم که به ایران خدمت کنید. اینجا چیکار می کنید...؟!»"
در پایان سیر و سیاحت در البرز، در حالی که باران ریز زمستانی گاهی به برف هم تبدیل می شود و بوی عطر خاک زمین های حاصلخیز دبیرستان البرز را بلند کرده به یاد صحبت های کوتاه اما بسیار مهم دکتر مجتهدی در مراسم تجلیلی که شاگردانش برای وی در آمریکا برایش ترتیب دادند می افتم؛ «... شما ثروت مملکت هستید. شما همه چیز مملکتید. یک آرزو دارم در زندگی. پس از مرگم این آرزو را عملی کنید. به مملکت خودتان خدمت کنید. شما مال ایرانید. دلم می خواهد مملکت من به دست شما آباد شود.»
عقاب پیر البرز سالهاست که در این نقطه از پایتخت آشیان کرده است. او هرچند به جای کوه بر روی زمین آشیانه ساخته است اما در آسمان علم و دانش ایران عقاب هایی را پرورش و به پرواز درآورده که «مام وطن» به داشتن هر یک از آنها افتخار می کند.