نقاشی هایی که نقطه شروعی برای کاوش در کارنامه درخشان کلود مونه هستند
ایسنا/ این خبر درباره نقاشی هایی که نقطه شروعی برای کاوش در کارنامه درخشان کلود مونه هستند، برای شما نوشته شد.
نمایی از روئل 1858
«کلود مونه» در جوانی به عنوان یک کاریکاتوریستبه موفقیت هایی دست یافت. یک دلال رنگ نقاشی های او را خرید و آنها را در کنار نقاشی های مربی و دوستش «اوژن بودن» به نمایش گذاشت. «کامیل کوروت» نقاش مکتب باربیزون از این نقاش به عنوان «پادشاه آسمان ها» یاد می کند. مونه به او نزدیک شد و با او همکاری کرد. در نخستین روز «بودین» از راه رسید، سه پایه خود را نصب کرد و دست به کار شد. این آغاز یک مسیر برای کلود مونه بود. او فهمید که می خواهد نقاش شود.
«بودین» چشم های مونه را آموزش داد، از دانشش به او آموخت و او را با طبیعت و زیبایی های آن آشنا کرد. یکی از نتایج این جلسات، نقاشی «نمایی در روئل» است که شاید نخستین نقاشی «مونه» باشد. او یادگیری نقاشی را با «یوهان جانگکایند» شاگرد «بودین» ادامه داد. «مونه» بعدا در کارگاه های آموزشی در پاریس شرکت کرد اما مدتی بعد ترجیح داد مستقل فعالیت کند.
زاغ 1868 تا 1869
«کلود مونه» چندین سال درگیر مشکلات مالی بود و بدهی داشت. با وجود چند نمایشگاه موفق، به رسمیت شناخته شدن و موفقیت او به عنوان یک نقاش زمان برد. این نقاش چیره دست فرانسوی از لذت های ساده ای مانند گذراندن وقت با خانواده، یک غذای خوب و آرامش حومه شهر بهره می برد.
این لحظات آرامش بخش به خلق چندین تابلو نقاشی خیره کننده منجر شد که یکی از آنها «زاغ» است. این نقاشی در سال 1869 از سوی نمایشگاه رسمی «سالن» رد شد. «مونه» معتقد بود که حومه شهر در زمستان در مقایسه با تابستان جلوه زیباتری دارد. نقاشی کردن در فضای باز زمستان به «مونه» این امکان را می داد تا به تصویر کشیدن بازتاب نور آفتاب در برف را تمرین کند.
La Grenouillère سال 1869
«مونه» در همان سالی که نقاشی «زاغ » را خلق کرده بود برای نقاشی کردن به همراه «پیر آگوست رنوار»، یکی دیگر از استادان امپرسیونیست، به فضای باز رفت. مونه با بسیاری از نقاشان معروف از جمله پیسارو، دگا، سزان، مانه و دیگران دوست بود. او همچنین دارای یک مجموعه خصوصی باشکوه از نقاشی ها بود که اکثر آنها آثار هنری بستگان او بودند.
«مونه» و «رنوار» می خواستند موضوعی مدرن مرتبط با فعالیت های اوقات فراغت دوران زندگی خود را به تصویر بکشند و به همین دلیل «Grenouillère» که یک حمام و کافه شناور بود را به عنوان سوژه انتخاب کردند. هنگامی دو نسخه نقاشی شده توسط «مونه» و «رنوار» را با هم مقایسه می کنیم، می بینیم که مونه فاصله بیشتری از سوژه دارد و اشخاص داخل نقاشی تارتر بچشم می خورند. «مونه» در این نقاشی به روشنایی و حرکت جریان آب تأکید می کند؛ این در حقیقت ظهور سبک امپرسیونیسم بود.
طلوع آفتاب 1872 تا 1873
این نقاشی است که باعث پیدایش اصطلاح «امپرسیونیسم» شد. مونه در این نقاشی نیز همچون نقاشی قبلی این فهرست به طرز قابل توجهی منظره را بدون در نظر گرفتن جزئیات به تصویر کشیده است. او حرکت نور و آب و در واقع حرکت زندگی را با ضربات کوچک قلمو و رنگ به نمایش گذاشته است.
این سبک نوآورانه مونه و سایر نقاشان مشابه را از نمایشگاه سالن رسمی حذف کرد. در واکنش به این اتفاقات، این گروه از نقاشان تصمیم گرفتند یک نمایشگاه مستقل در سال 1874 برگزار گنند. منتقدان شوریده شدند و یکی از آنها نقاشان را با لقب امپرسیونیست ها به تمسخر گرفت. او بدشانسی آورد. این گروه از نقاشان از نام پیشنهادی استقبال کردند و آن را به نماد سبک خود تبدیل کردند.
کارگاه قایقی سال 1876
کلود مونه در سال 1873 یک کارگاه نقاشی بر روی قایق ساخت تا بتواند با آزادی کامل روی آب نقاشی کند و فاصله بین خود و سوژه را کم کند. تولید تیوپ های رنگ، این نوع کار در فضای باز را تسهیل کرد. قبلاً تجهیزات نقاشی باعث محدودیت هایی میشد و نقاشان مجبور بودند در کارگاه های هنری کار کنند.
انتخاب یک قایق برای ساخت کارگاه نقاشی تصمیم عجیبی برای «مونه» نبود، چرا که او علاوه بر اینکه به عنوان نقاش نور شناخته می شود، نقاش آب نیز بود. این هنرمند شیفته به تصویر کشیدن آب، زمان قابل توجهی را در این قایق گذراند.
«مونه» در این راه با دوستش «ادوارد مانه» همراه میشد و در یکی از نقاشی هایش «مانه» را در همین کارگاه قایقی به تصویر کشید. «مونه» چندین بار این قایق را نقاشی کرد و نقاشی های بسیاری از سواحل رودخانه سن فرانسه و این قایق خلق کرد.
ایستگاه سن لازار 1877
کلود مونه در سال 1877 آثار قابل توجهی را هم در داخل و هم خارج از ایستگاه سن لازار پاریس خلق کرد و نقاشی «ایستگاه سن لازار» سال 1877 یکی از آنهاست.
شقایق ها 1873
کلود مونه در نخستین نمایشگاه امپرسیونیسم تابلو نقاشی «شقایق ها» را نیز به نمایش گذاشت. این تابلو نقاشی همسر اولش کامیل و پسرشان ژان را در حال قدم زدن در مزرعه به تصویر می کشد. اعضای خانواده مونه اغلب سوژه نقاشی های او می شدند. او عاشق گذراندن وقت با نزدیکانش بود و این مسئله در آثار هنری اش نیز مشخص است.
این رویکرد منجر به خلق شاهکارهای بیشتری شد، که از جمله آنها به «قدم زدن، زنی با سایبان» میتوان اشاره کرد. او زندگی خود را در چنین نقاشی هایی به تصویر می کشید، اما با گذشت زمان، بتدریج عناصر طبیعی جای انسان ها را در نقاشی های او گرفتند.
مجموعه نقاشی های کومه های گندم، سپیدارها و کلیسای جامع روآن
«کلود مونه» خلق نقاشی در قالب مجموعه را از سال 1890 آغاز کرد. مشهورترین این مجموعه نقاشی ها موضوعاتی همچون کومه های گندم، سپیدار و کلیسای جامع روآن را به تصویر می کشند.
تمامی این نقاشی ها در یک مجموعه مشابه یکدیگر خلق شده اند و تنها تفاوت آنها نحوه تابش نور آفتاب است.
از همین نکته میتوان اهمیت و علاقه «مونه» در نقاشی کردن حالات مختلف تابش نور خورشید را دریافت. او در این مجموعه نقاشی ها روند تغییر فصل و آب و هوا را نیز به تصویر کشید.
کانال بزرگ 1908
کلود مونه همیشه در سفر بود و سفر همواره فرصتهای جدید نقاشی کردن را برای او فراهم میکرد. زمانی که پس از جنگ فرانسه و پروس به لندن نقل مکان کرد، از این فرصت برای نقاشی مکانهای مختلف شهر از جمله پارکهای عمومی و رودخانه تیمز استفاده کرد. مونه در آنجا با نقاشی های ترنر آشنا شد. مونه بعداً با سبکی متمایزتر به لندن بازگشت و مناظر باشکوهی از مجلس بریتانیا در حال محو شدن را به تصویر کشید.
او پس از بازدید از لندن، به هلند سفر کرد و مدتی را نیز در نروژ سپری کرد. مونه همچنین به ایتالیا سفر کرد. نقاشی «کانال بزرگ» نتیجه سفر او به ایتالیا است.
مجموعه نقاشی های نیلوفرهای آبی
از حوالی 1890 میلادی تا درگذشت مونه در سال 1926 میلادی، منبع الهام اصلی نقاشی های این هنرمند، برکه باغ ژیورنی بویژه نیلوفرهای آبی برکه بودند. او تصاویری از نیلوفرهای آبی را با نمای نزدیک نقاشی کرد.