آیا صنایع دستی و هنرهای سنتی زنانه است؟
ایسنا/ بدنبال آخرین خبرهای بدست رسیده، این پرسش مطرح می گردد که آیا صنایع دستی و هنرهای سنتی زنانه است؟
همواره بر نقش مهم آنان در عرصه هنرهای سنتی و صنایع دستی تأکید می شود. دستمزد اغلب آنان در رشته های مختلف صنایع دستی مانند بافندگی ناچیز است اما به هر روی فعالیت می کنند؛ در خانه، در روستا، در کارگاه. برخی کارشناسان عقیده دارند آنها از ظرافت های ذهنی برخوردار هستند که کمتر در مردان دیده می شود؛ بله. این موارد همگی مربوط به زنان است. زنانی که در حوزه هنرهای سنتی و صنایع دستی فعالیت می کنند و طبق آمار، بار 85 درصد از تولید بر دوش آنان است. اما آیا این موارد باعث می شود تا صنایع دستی را رشته ای زنانه بدانیم؟
«صنایع دستی با هنر دستان زنان جان میگیرد»، «85 درصد از تولید کنندگان صنایع دستی بانوان هستند» و...عنوان برخی از گزارشهایی است که تاکنون منتشر شده و نقش کلیدی زنان را در صنایع دستی و هنرهای سنتی مورد توجه قرار داده اند. ایفای نقش زنان در این حوزه بویژه در روستاها آنچنان پررنگ است که بخش عمده تولید در حوزه صنایع دستی به دست زنان انجام می شود.
بارها از سوی مسئولان بویژه معاونت صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سایر مقام ها نیز به این نقش کلیدی اشاره شده است. این تأکیدها همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، ما را به سوالی اساسی می رساند: آیا صنایع دستی و هنرهای سنتی زنانه است؟
خبرنگار برای یافتن پاسخ پرسشی که پیش تر نیز به آن اشاره شد، به دانشکده هنرهای کاربردی واقع در خیابان ولیعصر (عج) مراجعه کرده تا پاسخ این سوال را از زبان دانشجویان جویا شود.
آنچه در ادامه می خوانید، شرحی است از این بازدید:
اینجا دانشکده هنرهای کاربردی، کلاس شماره دو است که بیژن اربابی در آن مشغول به تدریس طراحی تولید است. استادی که خطاب به یکی از دانشجویانش میگوید: من همه جوره پای دانشجو می ایستم.
او پیش دانشجویان از محبوبیت قابل توجهی برخوردار است. کلاس درسش بیشتر گفت و گو محور است و بنابراین کمتر دانشجویی را می بینم که خمیازه بکشد یا بدنبال حضور زدن و ترک کلاس باشد.
بیژن اربابی قسمتی از زمان کلاسش را برای مطرح کردن پرسشی که مدتی بود ذهنم را درگیر کرده بود، اختصاص داد. وقتی کار تدریس کم و بیش پایان یافت، در جمع دانشجویانی که اغلبشان هم دختر بودند سوالی را مطرح کردم: «به نظر شما آیا صنایع دستی رشته ای زنانه محسوب می شود؟»
دختری که موهای مجعدی دارد، با شنیدن سوالم لب به سخن باز می کند؛ این موضوع نوعی تهدید هم محسوب می شود، چون در رأس صنعت، بخشی که سودآوری دارد، اساسا در انحصار مردان است اما بخش کارگری و تولید بر عهده خانم هاست و این نوعی تبعیض محسوب می شود که در حوزه فرش نیز قابل مشاهده است.
در ادامه دانشجویان دیگر نیز در بحث مشارکت می کنند. خانمی که کم و بیش پوشش کامل تری نسبت به سایر دانشجویان دارد، درباره این موضوع چنین اظهارنظر می کند: اصلا نمیتوان مطلقا اعلام کرد که صنایع دستی رشته ای زنانه است یا مردانه. نسبت زنان به مردان در رشته های مختلف صنایع دستی متفاوت است و چه بسا حضور مردان در رشته ای پررنگ تر از زنان باشد.
او در ادامه دلیل می آورد: شاید بخاطر ظرافت ذهنی، خانم ها بیشتر به فرش گرایش پیدا کرده اند اما در عین حال آقایان طیف گسترده ای در حوزه فرش را در کنترل خود دارند. خانم ها بیشتر دوست دارند در فضای آکادمیک حضور پیدا کنند و طراحی فرش را خیلی جدی یاد بگیرند و فقط به این بسنده نمی کنند که پشت دار قالی بنشینند و دو تا گره بزنند. ما الان هنرمندانی داریم که بسیار حرفه ای کار می کنند و در بخش تئوری نیز قوی هستند. اغلب مردان به بعد اقتصادی توجه دارند و یکی از دلایلی که باعث شده آنان به صنایع دستی و هنرهای سنتی کمتر روی بیاورند. همین مسأله است.
این دانشجو اضافه می کند: به تعداد خانم هایی که در منزل در حوزه صنایع دستی فعال هستند، آقایانی داریم که برای امرار معاش خود و کسب درآمد در کارخانه های مختلف کار می کنند و بازهم نمیتوان گفت که صنایع دستی رشته زنان است یا به سمت زنانه بودن گرایش پیدا می کند.
دانشجویی دیگر که عینکی به چشم خود دارد، با اشاره به حضور پررنگ زنان در برخی رشته های صنایع دستی می گوید: عرف جامعه این است که زنان در منزل کارهای خانه و بچه داری را انجام دهند با توجه به این نکته، اینکه برای کسب درآمد در منزل صنایع دستی تولید می کنند، به نظر من بیشتر یک فرصت است تا تهدید. در سنت گذشته، خانم ها هستند که فرش را می بافند و آقایان کار دیگری انجام می دهند. این رو به جلو آمده و همچنان هم باقی مانده است. در رشته های قدیمی مانند صنایع دستی از گذشته چنین بوده و طبیعی است که امروز هم به این صورت باشد.
دانشجویی دیگر در بحث مشارکت می کند و کار کردن زنان در خانه برای تولید صنایع دستی را یک «فرصت» معرفی می کند.
تنها دانشجوی مردی که در کلاس حضور دارد نیز در ادامه مطرح می کند: بافندگی کاری است که نیاز به صبوری بالا دارد و دریافت دستمزد، ملزم به تمام شدن کار است که زمان زیادی می برد. فکر می کنم برای همین موضوع است که آقایان کمتر وارد این رشته می شوند، چراکه هر ماه برای تأمین مخارج زندگی باید مقدار مشخصی پول جمع کنند. مردان نمی توانند 6 یا هشت ماه صبر کرده تا پول بافندگی را دریافت کنند. در این هشت ماه چگونه زندگی را بگذرانند؟ اگر بافندگی یک درآمد ثابت داشته باشد، قطعا شاهد مردان بیشتری در این حوزه خواهیم بود. در رشته هایی که کسب درآمد سریع تر است، آقایان حضور پررنگ تری دارند. برای مثال میتوان به قالیشویی اشاره کرد.
بیژن اربابی در ادامه صحبت های دانشجویانش میگوید: باید برخی واقعیت ها را در نظر داشته باشیم. کثیر بافندگان ما خانم هستند و نمی توانیم بگوییم خودجوش این را یاد گرفته اند. حضور این زنان در لایه های روستایی و عشایری پررنگ تر است؛ چرا که در آنجا حالت دستوری کمتر است و فعالیت در حوزه صنایع دستی بیشتر حالت خودجوش دارد.
او مثال می زند که در مازندران اغلب کارهای سخت مانند کار کردن در کشتزارها را زنان انجام می دهند: این شرایط امروز است که این سوال را ایجاد کرده که جایگاه بانوان در صنایع دستی چیست؟ امروز می توانیم این سوال را مطرح کنیم که جایگاه زنان در مقابل دست بافته ها چیست؟ این معرفی کردن و پاسخ دادن به این سوالات قطعا تأثیراتی دارد. جامعه امروز مدرن مشخص می کند که زن و مرد چه جایگاهی داشته باشند. الان که ما بیشتر سفارش بافی انجام می دهیم، جایگاه زنان بهم می ریزد و دیگر اهمیتی ندارد زن یا مرد؛ سفارش باید انجام شود.
این استاد دانشگاه همچنین بیان می کند که اگر صنایع دستی را صرفا زنانه بدانیم، در واقع مردانی را که مشغول بکار در رشته های مختلف این حوزه هستند نادیده گرفته ایم.
اربابی در آخر جمع بندی می کند: سنت های جامعه را نمیتوان تغییر داد. عرف ها را نیز نمی توانیم نادیده بگیریم. یک زن ممکن است با توجه به نحوه اجتماعی فکرش، زمان بیشتری را بتواند در یک اتاق برای قالیبافی سپری کند.