شاهد تغییراتی در خوانش الواح هخامنشی هستیم

ایلنا/ براساس آخرین اخبار بدست رسیده و گزارش های منتشر شده، شاهد تغییراتی در خوانش الواح هخامنشی هستیم.

باستان شناسان در کاوش های سالهای 1312 و 1313 مجموعه ای بزرگ از هزاران گل نبشته را در دو اتاق از استحکامات تخت جمشید کشف کردند. بخش بزرگی از این گل نبشته ها سندهای حسابدارای ایالت پارس از امپراتوری بزرگ هخامنشیان را در سالهای 13 تا 28 پادشاهی داریوش بزرگ (509 تا 494 ق. م.) دربر میگیرند. خوانش این گل نبشته ها آگاهی ارزشمندی از آنچه در زمان داریوش در ایالت پارس میگذشت را در اختیار ما میگذارد.

این اطلاعات موضوعاتی از جمله جابجایی، دریافت، ذخیره سازی کالاهایی مانند گندم، جو، آرد، اشربه، توت، خرما، بز، گوسفند و… برای مصرف انسان و دام و بذر برای کاشت و پرداخت دستمزد به کارگزاران دولتی از شاه تا خدمتکاران، کارگران و چهارپایان مستقر در محل یا در حال سفر، پرداخت هزینه های سفر، نامه ها و گزارش های عملکرد روزانه و سالانه… را دربر میگیرد.

این الواح با موافقت دولت وقت ایران برای مطالعه و بررسی به دانشگاه شیکاگو امانت داده شد. الواح در 50 صندوق چوبی که شامل حدود 2000 جعبه مقوایی و چند پیت نفتی که در تخت جمشید (پارسه، پرسپولیس) به پارافین مذاب آغشته شده بودند، از طریق بوشهر به آمریکا فرستاده شدند. در قرارداد و موافقت نامه طرفین آمد که «ایران لوح هایی گلی را برای رمزگشایی و خواندن، به امانت به دانشگاه شیکاگو که مشغول کاوش در تخت جمشید (پارسه، پرسپولیس) بود، می سپارد و مؤسسه شرقی دانشگاه موظف است دو نسخه از مستندات خود را به دولت ایران بدهد.»

مطالعات گل نبشته ها پس از پارافین زدایی از سال 1937 میلادی آغاز می شود. مسئولیت خواندن در مرحله نخست به استادی آلمانی- آمریکایی به نام آرنولد پوبل (Poebel) سپرده شد که تخصص او در حوزه زبان سومری بود. او سه شاگرد داشت که از آن جمله میتوان به «جورج کامرون» و «ریچارد هلک» » اشاره کرد. این گروه تا زمان آغاز جنگ جهانی حدود 400 گل نبشته را خواندند و متوجه شدند زبان بیشتر این گل نبشته ها ایلامی است. در ابتدای کار نمی دانستند که گل نبشته ها به کدام پادشاه هخامنشی تعلق دارند. ابتدا گمان میکردند که به خشایارشا یا اردشیر اول مربوط است، تا سرانجام به گل نبشته ای متعلق به سال بیست و دوم پادشاهی برخوردند.

با توجه به اینکه در آن گل نبشته ماه سیزدهم بود، یعنی سالی کبیسه ای و براساس متن های بدست آمده از میان دو رود دریافتند که متعلق به داریوش بزرگند. پس از مدتی یک گل نبشته دیگر خوانده شد که نام داریوش به عنوان پادشاه در آن آمده بود. با آغاز جنگ جهانی دوم گروه از هم پاشیده می شود و تنها جرج کامرون در مؤسسه می ماند که بیشتر سرگرم رمزگشایی و خوانش گل نبشته های گنجینه های تخت جمشید شد تا سرانجام آنها را در سال 1948 (1327) به چاپ رساند.

ریچارد هلک نیز پس از پایان دوره سربازی به مؤسسه برمیگردد و از آن پس تا روز مرگ سرگرم خوانش و رمزگشایی گل نبشته های بارو بود. در سال 1969 (1348) کتاب متن های گل نبشته های باروی تخت جمشید هلک منتشر شد که دربردارنده متن 2078 گل نبشته بود – متن 1956 از خوانش ها و رمزگشایی های خودش و متن 131 گل نبشته از خوانش های گروه نخستین – همگان می توانند این کتاب را رایگان از اینترنت نسخه برداری کنند.

در سالهای پایانی زندگانی اش هلک 2586 دیگر را رمزگشایی می کند. او در سال 1978 سی و سه متن گزینش شده را در مجله ای فرانسوی به نام DAFI به چاپ می رساند. عبدالمجید ارفعی (پژوهشگر و متخصص زبان های باستانی اکدی و ایلامی) این افتخار را داشت تا شاگرد هلک باشد و تاکنون متن 647 گل نبشته از خوانش های او را با ترجمه فارسی و انگلیسی منتشر کند. او می گوید: بزودی دیگر خوانش های ایشان را نیز منتشر خواهم کرد.

ارفعی با اشاره به اینکه این روزها شاهد تغییراتی در خوانش الواح هخامنشی هستیم که شیوه خوانش آنها متفاوت است، گفت: به شیوه نگارش ایلامی، نگارش زبان به خط میخی میان دو رودی از میان حدود 900 شکلی که برای نگارش سومری و اکدی استفاده میشد تنها 131 برای بیان هجاها و برخی از واژگان و اندکی بیشتر در دوره های پیشتر و 24 شکل برای عدد ها و دو شکل هجا را در کاربردی ویژه برای شناسه شخص نرینه استفاده میشد.

برای نمونه میتوان گفت، هنگام خوانش متن شماره PF 1845 (شماره ای که کد می نامد)، واژه سوور (sawur) را سووایر (sawuir) میخواند و نیز به هنگام خوانش همین متن، دستور گیرنده را دستور دهنده میخواند و دستور دهنده را دستور گیرنده. این اشتباهات در خوانش و ترجمه نشان از آن دارد که آشنایی چندانی با این گل نبشته ها ندارند و تلاش های چهل و چند ساله شادروان هلک که پیش رویشان است را سرسری و به نادرستی برای دیگران بازگو می کنند. در شرح همین متن، سوور که در همواره با واژه گشتین (GEŠTIN «شراب») بکار برده شده است، چرا و چگونه به سرکه تفسیر می شود.

این متخصص زبانهای باستانی اکدی و ایلامی در پاسخ به این سوال که آیا در شرایط فعلی و باتوجه به خوانش هایی که سالها پیش توسط استادان انجام شده، این نیاز احساس می شود که دوباره خوانی از روی آن الواح داشته باشیم، گفت: من نمیگویم هر آنچه توسط «ریچارد هلک» و سایر استادان خوانده شده درست است و دیگر نمی شود روی آن حرفی زد اما معتقد هستم کسی می تواند که سالها روی این گل نبشته ها کار کرده باشد اگر کسی بدون تجربه چندین ساله بخواهد درصدد بازخوانی برآید و آگاهی لازم را هم نداشته باشد و بخواهد نوعی مطابق میل خود برخی چیزها را تغییر دهد، قطعا کژی و نادرستی بسیار خواهد داشت و اعتباری هم در دنیا نخواهد داشت.

خوانش الواح به روش هایی نادرست

وی درخصوص چگونگی در دست گرفتن و خوانش الواح هخامنشی و اینکه شاهد تغییراتی در خوانش الواح هخامنشی هستیم، گفت: خواندن خط میخی بدون آنکه یک نور از سمت چپ به لوح بتابد امکان ندارد. نه من و نه هیچ یک از استادانم هنگام خواندن یک گل نبشته دستکشی به دست نمیکردیم و هیچگاه هم بدون داشتن نوری از سمت چپ، خواه نور خورشید، خواه نور چراغی، گاه با ذره بین و گاه بی ذره بین، نمی توانستیم گل نبشته ای را بخوانیم، چرا که نیازمند سایه خط ها هستیم.

ارفعی خاطرنشان کرد: شاید ناآگاهی من باشد اما من تاکنون هیچ گزارشی ندیدم که بعد از مرگ استادم «ریچارد هلک» طی 42 سال گذشته کتیبه دیگری از آنچه در مؤسسه شرقی دانشگاه شیکاگو است، خوانده شده باشد. فقط یکبار دیدم که 3 کتیبه توسط گروهی سه نفره که گفته شده، از آن شخصی نامبرده نشده است، خوانده شده است.

چرا در بازگرداندن هزاران الواح هخامنشی تعلل می شود؟

او که یکی از کتیبه خوانان ایرانی است و برخی از لوح های گلی تخت جمشید با تلاش وی ترجمه شده است، به ماجراهایی که این روزها در خصوص باز پس گیری الواح هخامنشی در جریان است، اشاره کرد و گفت: این الواح تاکنون در چهار مرحله به ایران برگردانده شده است؛ سال 1327 شمسی (179 قطعه)، سال 1331 شمسی (37 هزار خرده قطعه)، سال 1383 شمسی (300 قطعه) و سال 1398 شمسی (1783 قطعه) و همچنان حدود 17 هزار گل نبشته سالم و قطعات شکسته از الواح هخامنشی در اختیار موسسه شرقی شیکاگو قرار دارد. چرا در سال 1398 هنگامی که بخش دیگری از الواح با موافقت های صورت گرفته از موسسه شرقی شیکاگو باز پس فرستاده شد، کسی نپرسید چرا فقط 1783 قطعه بازگردانده شد؟

چرا مسئولان ایرانی نخواستند همه الواح بازگردد؟ چرا به مؤسسه شرقی گفته شد که خزانه داری تنها برای خروج 1783 مجوز صادر کرد؟ مجوز خروج این تعداد لوح توسط خرانه داری آمریکا صادر شده بود یا مسئولان مؤسسه شرقی درخواست خروج این تعداد لوح را داده بودند؟ خزانه داری آمریکا نمی تواند در مقابل رای دیوان عالی این کشور ایستادگی کند و وقتی دیوان عالی رای به خروج تمام الواح و بازپس دادن آنها به ایران داده، پس چرا این همه تعلل از سوی مسئولان مؤسسه شرقی و ما صورت میگیرد؟ آیا مسئولان مؤسسه شرقی، خزانه داری آمریکا را بهانه کرده اند؟

هیچکس این سوالات را نپرسید و همه به به و چه چه کردند. آنها با سربلندی 1783 لوح را تحویل دادند و ما هم متاسفانه با سربلندی 1783 را تحویل گرفتیم درحالی که باید هر 17 هزار لوح را تحویل می گرفتیم. اگر مؤسسه شرقی مستندسازی و عکسبرداری را بهانه می کنند – و حاضر نشدند و نیستند تا مستندات انجام شده پس از درگذشت هلک را در اختیار پژوهشگاه میراث فرهنگی بگذارند – یا نمی توانستند این کار را در ایران انجام دهند. شاید هم ما نمی خواستیم دل نازکی را به درد آوریم.

خاطراتی از خوانش الواح

ارفعی در ادامه با اشاره به خاطرات خود از خوانش الواح هخامنشی گفت: در خوانش هایمان گهگاه به موضوعی برمی خوریم که برایمان جالب است. در یکی از الواح از دختری یاد شده که از سیستان می آمد و جیره سفر او از دختر داریوش هم بیشتر بود. برایم سوال برانگیز شد که این دختر کیست که جیره سفرش حتی از دختر داریوش هم بیشتر است. نمی دانیم این دختر چه مقامی داشت. در خوانش هایمان متوجه شدیم که زنان و مردان در دوره داریوش با یکدیگر کار میکردند ولی هرگاه گروهی دارای رییسی (iršara) باشد، آن رییس همواره یک زن است –بجز یک مرد در شیراز – و دستمزد زنان کارفرما (رییس) بیشتر از مردان بود. بطور مثال اگر مردها سه پیمانه دستمزد ماهانه دریافت میکردند، زن ها 5 پیمانه (هر پیمانه اندکی کمتر از 10 لیتر بود) دستمزد جیره میگرفتند.

ارفعی اذعان داشت: در یک از کتیبه آشکارا عنوان شده است که داریوش شاه دستور داده تا از اموال شخصی خود، 100 گوسفند به همسرش بدهند و این بدان معناست که شاه از اموال شخصی خود به همسرش می بخشید و با اموال کشوری کاری نداشت.

شاهد تغییراتی در خوانش الواح هخامنشی هستیم
شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

به زودی شاهد بازگشت بخش دیگری از الواح هخامنشیان توسط موسسه شرق شناسی شیکاگو خواهیم بود

گلاره یوسف پور ، شنبه 11 تیر 1401

براساس اخبار بدست آمده، به زودی شاهد بازگشت بخش دیگری از الواح هخامنشیان توسط موسسه شرق شناسی شیکاگو خواهیم بود.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :