بازارچه صنایع دستی عودلاجان نیاز به توجه بیشتری دارد تا جان دوباره گیرد
ایسنا/ براساس آخرین خبرهای بدست آمده، بازارچه صنایع دستی عودلاجان نیاز به توجه بیشتری دارد تا جان دوباره گیرد.
عودلاجان روزگاری است که دیگر جایگاه ارزشمندی ندارد و با وعده حفظ و بازسازی آن به شرط حفظ بافت تاریخی به دل کوچه ها و بناهای تاریخی و قدیمی چنگ می زنند تا آن را مدرن و خاطرات تهران را مخدوش کنند.
عودلاجان، محله ای است که از دل آن افردا نامداری بیرون آمدند؛ از آن محله های قدیمی با باغات و خانه های باشکوه بسیار که خانه مدرس، باغ ملک الشعرا، کاخ گلستان و عمارت مسعودیه در این منطقه جای گرفته اند. محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تاریخی تهران با توجه به نزدیکی به ارگ سلطنتی، سابقه طولانی در اسکان دادن اعیان و اشراف و صاحبان مناصب در ادوار مختلف تاریخ دارد. مجاورت این محله با بازار نیز از مهمترین دلایل حضور اقوام و قومیت های مختلف اعم از یهودیان، اعراب و… در این محله بوده است. ساکنان این محله در قدیم بیشتر کلیمی بوده اند و زرتشتیانی نیز در این محله سکونت داشتند. همچنین برخی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران مانند خاندان قوام الدوله، خاندان مستوفی، نصیرالدوله بدر و سید حسن مدرس نماینده مجلس شورای ملی در عودلاجان ساکن بودند.
عودلاجان از جنوب به میدان مولوی، از شمال به خیابان امیرکبیر و سرچشمه، از غرب به شمس العماره و ضلع شرقی آن به امامزاده یحیی محدود می شود و هم اکنون محله های پامنار، ناصرخسرو و امامزاده یحیی را در برگرفته است. گذر باغ نظام الدوله، گذر در حمام نواب، گذر شتر گلو، گذر مسجد حوض، گذر در مدرسه و کوچه های نظام العلما، سردار، سپهدار، شاه بیاتی، معین الملک، حاجی علی، آقا موسی تاجر، میرزا آقاجان، خدابنده لو، حاجی آقا بابا، آقا محمد محمود، سهراب خان، نقاره چی ها، هادی خان و محمدخان امیر تومان از جمله گذرها و کوچه های عودلاجان هستند.
اما این محله قدیمی تهران که هویت و شناسنامه آن است و خاطرات تهران قدیم را یدک می کشد، امروز رنگ و بوی دیگری دارد؛ رنگ پریده است و دیگر بوی زندگی نمی دهد. محله ای که روزی اعیان نشین بوده، امروز تبدیل به انباری برای بازار شده و برخی خانه های قدیمی و فاقد مالک آن جایگاه معتادان و افراد خطرناک شده است. در طول دو دهه اخیر تنها اقدام موثر که برای عودلاجان انجام داده اند، ثبت ملی این محله 140 هکتاری بوده است.
قصه پیرامون اینکه بازارچه صنایع دستی عودلاجان نیاز به توجه بیشتری دارد تا جان دوباره گیرد، از آنجا شروع شد از اواخر سال 87 طرحی برای سر و سامان دادن مغازه های زیر بازارچه عودلاجان در اداره کل میراث فرهنگی تهران مطرح شد اما این طرح فقط در دست مطالعه بود و هیچ حرفی ازآن زده نمیشد تا زمانیکه بخشی از سقف بازارچه عودلاجان ریخت، این طرح و ایجاد یک شهر موزه در عودلاجان جدی تر مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
طرح ساماندهی عودلاجان دوباره از سال 88 و در زمان مدیریت محمدحسین فرمهینی فراهانی در میراث فرهنگی تهران مورد مطالعه قرار گرفته و قرار شده بود تا پایان شش دماهه اول سال 92 با همکاری میراث فرهنگی، شهرداری و مغازه داران بازارچه بطور کامل اجرا شود اما این طرح تا پایان عمر مدیریت فراهانی به سامان نرسید و هر روز و در هر مناسبت وعده ای برای افتتاح این پروژه مطرح می شد.
در روزهایی که این طرح نیمه کاره رها شده بود، امیدها با روی کار آمدن محمدعلی نجفی در میراث فرهنگی و گردشگری جان گرفت. در آذر سال 92 رجبعلی خسروآبادی، مدیر جدید ادراه میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران اعلام کرد که قصد دارد کار نیمه تمام عودلاجان را با آغاز کننده پروژه به پایان برسد. وی در آن زمان گفت فراهانی مدیر جدید پروژه ساماندهی بافت تاریخی عودلاجان است. او استدلالش این بود که هر کسی این فرزند را زاییده است باید خودش آن را بزرگ کند، هر چند او هم که وعده داده بود تا 22 بهمن این پروژه به پایان میرسد، عطای بازارچه عودلاجان را به لقایش بخشید.
براساس مقاله بازارچه صنایع دستی عودلاجان نیاز به توجه بیشتری دارد تا جان دوباره گیرد باید بدانید که بیش از پنج سال از تعطیلی 20 مغازه در بازارچه عودلاجان می گذرد که در اوایل سال 94 بهمن نامور مطلق، معاون وقت صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی در نشستی مشورتی با عنوان راه اندازی بازار صنایع دستی عودلاجان، این بازارچه را یکی از نقاط کلیدی فروش صنایع دستی در تهران می داند و از آن به بعد بحث راه اندازی بازارچه سنتی صنایع دستی با هدف داشتن مرکزی مجزا برای فروش صنایع دستی پایتخت برنامه ریزی می شود.
بازگشت هویت به قلب تاریخی تهران قدیم
سرانجام 11 مهر سال 95 این بازارچه قدیمی به عنوان نمایشگاه صنایع دستی عودلاجان افتتاح می شود.
مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران نیز در مراسم این افتتاحیه رسمی می گوید: یک زمان بازارچه و محله عودلاجان رونق و اعتباری داشت و جای خوبی بود و من امیدوارم که عودلاجان با همکاری خوب مردم و مسئولان بار دیگر سر و سامان گرفته و به رونق اقتصادی خود بازگردد.
عابد ملکی، شهردار منطقه 12 نیز با اشاره به روند احیا و مرمت بازارچه عودلاجان با بیان اینکه مردم و کسبه این بازارچه نقش مهمی در احیای آن داشتند، می افزاید: طبق برنامه ریزی های انجام شده، قرار است ادامه این بازارچه از سمت شمال تا خیابان پامنار و از سمت غرب، از کوچه حاجی ها به کوچه مروی راه اندازی شود. بازگشت هویت به قلب تاریخی تهران قدیم از جمله برنامه های شهرداری تهران در منطقه 12 محسوب می شود، به عبارت ساده تر احیای بازارچه عودلاجان به مانند طرح های عمرانی که در محدوده تاریخی این منطقه در حال انجام است؛ در راستای طرح ارتقای کیفیت زندگی در این منطقه است. در حال حاضر تعداد زیادی از املاک در بخش مسکونی عودلاجان به حال خود رها شده اند که ما برآنیم تا با رونق بازارچه عودلاجان به بخش مسکونی هم سر و سامان بخشیم و فضای مناسبی را برای گردشگران فراهم آوریم.
مسعود سلطانی فر، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیز در این افتتاحیه به صرف مبلغ شش میلیارد تومان برای افتتاح فاز اول آن اشاره می کند که قرار است با همین رویکرد به بازسازی بخش های دیگر آن و حتی محله مسکونی عودلاجان ادامه پیدا کند.
خبرنگار بعد از گذشت چند روز از افتتاح نخستین بازارچه صنایع دستی تهران، سری به مغازه دارها می زند. تعداد زیادی از این هنرمندان به درخواست مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان بطور موقت برای عرضه صنایع دستی به تهران آمده اند و باید برای حضور یک ماهه در این بازارچه، حدود 500 هزار تومان به مالکان مغازه ها اجاره دهند، برخی دیگر هم مالکان هستند که در جلوی مغازه هایشان ترمه، سفال یا گلیم عرضه می کنند و در پشت آن همچنان به شغل های قدیمی خود مانند فروش ظروف یکبار مصرف و سلفون مشغولند!
یکی از مغازه دارها می گوید: چون عرضه صنایع دستی اجبار شده، ما هم بطور موقت جلو مغازه را با صنایع دستی تزیین کرده ایم و این اجناس را به صورت امانی از یکی دیگر گرفته ایم تا این یک ماه که عرضه صنایع دستی اجباری است، بگذرد و ببینیم بعد چه می شود. رفت وآمد در این بازارچه کم است و کسی اصلا نمی آید که بخواهد صنایع دستی بخرد! حالا اگر در این مدت نتیجه خوبی بگیریم و همه هم حاضر شوند صنایع دستی عرضه کنند، خودمان این شغل را ادامه می دهیم، در غیر این صورت به شغل قبلی برمی گردیم.
یکی دیگر از هنرمندانی که از اصفهان آمده است، می گوید: ما هر شب برای اقامتمان پول پرداخت می کنیم، هزینه هایی که تا حالا برای ما برگشتی نداشته و فروشی هم نداشتیم. در این مدت هم مجبور شدیم چندبار به اصفهان برویم و برگردیم. چون آینده بازارچه صنایع دستی مشخص نیست، مغازه ها هم طبقه بندی ندارند و هر جایی که توانستیم یک چیز را آویزان کرده ایم. دقیقا نزدیک ماه محرم هم بازارچه را افتتاح کردند، زمانی که برای فروش اصلا خوب نیست.
بسیاری از هنرمندان و کاسبان عودلاجان معتقدند، اگر همه با هم بخواهند و کمک کنند واقعا می توانند بازارچه صنایع دستی را حفظ کنند، مثل روزی که این بازارچه افتتاح شد، گرچه تا روز قبلش در حال ساخت و ساز بود و همه چیز نامرتب بود، اما این اتفاق افتاد.
تعدادی از آنها گفته اند، ما حاضریم اینجا بمانیم به شرط آنکه همه مغازه ها به معنای واقعی صنایع دستی عرضه کنند.
سرنوشت بازارچه صنایع دستی عودلاجان چه می شود؟
حالا بعد از پنج سال تعطیلی بیست مغازه و ضرر مالی ماکان آن این بازارچه راه افتاده اما این نگرانی برای مالکان مغازه بازاچه عودلاجان همچنان وجود دارد که آیا با تغییر کاربری دائم مغازه هایشان به صنایع دستی، این بازارچه رونق خواهد داشت یا خیر؟ همچنین تعدادی از این مغازه ها تحت مالکیت سازمان اوقاف بوده اند و باید مستاجران این مغازه ها برای تغییر کاربری به این سازمان عوارض می پرداختند.
علی محمد سعادتی، قائم مقام شهردارمنطقه 12 تهران می گوید: در حال حاضر بازارچه عودلاجان در مرحله تثبیت رونق اقتصادی قرار دارد و دیگر قرار نیست به صورت یک نمایشگاه فعالیت کند؛ بلکه موضوع اصلی تغییر کاربری شغلی تمامی مغازه های این بازارچه تاریخی به صورت دائمی از فروش نایلون به صنایع دستی است. یکی از نگرانی های صاحبان بازارچه عودلاجان و افرادی که مغازه های آن را اجاره کرده اند؛ در رابطه با همکاری سازمان میراث فرهنگی و همراهی سازمان اوقاف بود که خوشبختانه سازمان میراث فرهنگی از ابتدا و معاونت صنایع دستی بعد از راه اندازی راسته صنایع دستی، همکاری خوبی با کسبه، هیات امنای بازارچه و شهرداری منطقه دارند.
در عین حال نگرانی های کسبه بازارچه عودلاجان را در ابتدای راه جدید فعالیت آن طبیعی است و تا صنعتگر اطمینان کند یا وام کم بهره از سوی سازمان میراث فرهنگی به تولید کنندگان داده شود و مسائل اوقافی حل و فصل شود؛ زمان نیاز دارد، همانطور که می دانید در ابتدا این بازارچه به صورت یک نمایشگاه صنایع دستی با حضور معاون رئیس جمهور افتتاح شد و به رغم تلاقی برگزاری نمایشگاه صنایع دستی در بازارچه عودلاجان با ماه محرم، کسبه و هنرمندان از فروش و اطلاع رسانی زیادی که در این زمینه انجام شده بود، راضی بودند.
او با اشاره به تخفیفاتی که به مالکان در زمان احیا و مرمت مغازه ها و بازارچه ارائه شد، بیان می کند: به رغم آن که شهرداری منطقه در رابطه با تغییر مشاغل، مرمت و تعمیرات اساسی و غیر اساسی به صورت عرفی می توانست عوارض مربوط به این اقدامات را از مالکان و یا مستاجران دریافت کند، اما در این بازارچه به دلیل اینکه هم مالکان و هم مستاجران کنونی و افرادی که مستاجران آتی این بازارچه خواهند شد در این راسته بازار با خیال راحت اقدام به تولید و فروش صنایع دستی کنند و با آسودگی خاطر منابع مالی خود را در ارتقای شغلی خود بکار ببرند؛ تخفیفات زیادی در پرداخت عوارض به آنها ارائه کرد و حتی بسیاری از عوارض معمول را در عودلاجان مورد معافیت قانونی قرار داد.
به عبارت ساده تر سعی کردیم از ظرفیت های قانونی استفاده کنیم تا دغدغه این افراد در گامهای اول، کسب و کارشان باشد و خیلی نگران پرداخت های مالی به شهرداری و سایر سازمانها نباشند. همچنین برای پرداخت عوارض برخی مغازه ها که تحت مالکیت سازمان اوقاف هستند، جلساتی با این سازمان برگزار کرده ایم تا با همراهی و همیاری اوقاف موجبات بهتر شدن اقتصاد این بازارچه را فراهم کنیم.
بعد از گذشت چهارماه از افتتاح این بازارچه و بی توجهی برخی مالکان به هشدارهای داده شده از سوی معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور و شهرداری به دلیل عرضه کالاهایی بجز صنایع دستی، سرانجام بیستم دی 95 مغازه های خاطی پلمب شدند.
حالا یک سالی است ورودی بازارچه عودلاجان از خیابان 15 خرداد ساماندهی شده، سقف قدیمی قاجاری آن بار دیگر روی حجره های بازارچه استوار شده اند و با مرمت کامل بازارچه، حالا کسبه چند سال بیکار مانده، با کنار گذاشتن شغل اجدادشان به فروش سوغات و صنایع دستی در این بازارچه روی آورده اند.
هر چند هنوز نیمی از مغازه ها تعطیل اند، اما بازارچه به گواه مغازه داران این روزها از یک سو بخاطر زیبایی های مرمتی و از سوی دیگر به دلیل تورم و گرانی ها، جایش را فقط بین دانشجویان معماری و مرمت و سلفی بگیران باز کرده و مغازه دارانش با اجناس صنایع دستی خود که حتی ارزانتر از دیگر بورس های صنایع دستی در تهران است و کافه ها و رستوران هایی که تلاش کرده اند خوراک و غذاهای سنتی تهران را احیا کنند، چشم به در مانده اند، آنها مهمترین علت نبود گردشگران در این محوطه تاریخی و فرهنگی را تبلیغ نکردن میراث فرهنگی و شهرداری در نقاط مختلف تهران می دانند.
تیر 96 پویا محمودیان، مدیرکل صادرات صنایع دستی از افتتاح کافی شاپی با طراحی هنرهای سنتی در این بازارچه خبر می دهد و می گوید: سعی داریم در این کافی شاپ با سرو نوشیدنی ها و خوراکی ها در ظرف های صنایع دستی هم به معرفی ظروف کاربردی صنایع دستی کمک کنیم و هم این محصولات را برای فروش عرضه کنیم.
مدیرکل صادرات صنایع دستی و هنرهای سنتی همچنین درباره برنامه معاونت صنایع دستی برای جذب گردشگر به این بازارچه اظهار می کند: مکاتبه هایی با هتل ها انجام شده است. یکی از اعضای هیات مدیره عودلاجان در حال رایزنی با هتل های چهار و پنج ستاره برای معرفی این بازارچه است. در آینده نزدیک نیز نشست مشترکی بین کسبه بازار، تورگردانان و نمایندگان هتل های تهران برگزار می کنیم تا بتوانیم جاذبه های گردشگری و صنایع دستی این بازارچه را به آنها بهتر معرفی کنیم.
همچنین درصدد طراحی لوگو، سایت، صفحه و اپلیکیشن موبایل برای بازارچه عودلاجان هستیم. قطعا برای اجرایی شدن این اقدامات به زمان نیاز داریم تا بخش خصوصی و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با تامین بودجه با هدف انجام اقدامات لازم برای این کار همکاری کنند. همچنین ما به کسبه این بازارچه قول داده بودیم تا شرایط گرفتن وام 100 میلیون تومانی با بهره چهار درصد از صندوق کارآفرینی امید را برای آن ها فراهم کنیم. اکنون در حال پیگیری هستیم تا بعد از بازدید سرپرست صندوق کارآفرینی امید حوزه تهران از مغازه های بازارچه عودلاجان، پرونده متقاضیان وام را به آنها بدهیم تا کسبه متقاضی وام در اولویت قرار بگیرند.
اما هیچ یک از این اقدامات و وعده ها شرایط را برای کسبه عودلاجان هموار نکرد و همچنان آنهایی که در ضرر بودند همان کسبه بازارچه صنایع دستی عودلاجان بودند.
این بازارچه برای رونق به تبلیغات نیاز دارد
بر همین اساس حیدری، نماینده کسبه عودلاجان شهریور سال 97 می گوید: کسبه بازارچه آنقدر در این مدت هزینه های ریز و درشت داده اند که دیگر توان پرداخت هزینه برای تبلیغات را ندارند. کسبه از میراث فرهنگی و شهرداری برای انجام این کار درخواست داده است. مسئولان می گویند می توانند با آوردن جمعه بازار به این نقطه از بافت تاریخی تهران، به شناسایی این مکان کمک کنند. از سوی دیگر هزینه هایی از سوی اداره مالیات برای هر کدام از مغازه ها بسته شده، در این شرایط مغازه داران که در طول چند سال گذشته هیچ درآمدی نداشته اند، ترجیح می دهند باز هم مغازه های خود را باز نکنند، چون هنوز هیچ درآمد و پولی ندارند که بخواهند به اداره مالیات بدهند.
از سوی دیگر گرانی های این روزها وضعیت درآمد کسبه ای که مغازه های خود را باز کرده اند هم با مشکلات زیادی مواجه کرده است. خرج کسبه عودلاجان با درآمدشان نمی خواند، تبلیغ می تواند یکی از راههای درآمدزایی بیشتر برای این بازار باشد، اما هنوز کسی به آن فکر نکرده است.
بعد از ساماندهی این بازارچه توجه کمتری از سوی مدیریت شهری و میراثی ها به آن شده است، بجز یکی دو بازدید مسئولان که در طرح تهرانگردی علی اصغر مونسان، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی در آن فضا انجام شد و به ایجاد جمعه بازار در آن فکر کردند تا شاید قدری رونق را به این منطقه بیاورند.
انگار هنوز آنقدرها هم دست و دل مسئولان برای بازارچه عودلاجان با آن همه هزینه مرمتی و ضرر مالکانش نمی لرزد.
عودلاجان؛ مرگ تدریجی یک رویا
دو سال از افتتاح بازارچه صنایع دستی عودلاجان می گذرد اما اوضاع فروشندگان این بازارچه باز زمانی که مغازه هایشان بسته بود فرقی نمی کند، چه بسا که باید هزینه هایی هم از جیب بدهند.
الهام قادری، صاحب یکی از فروشگاه های صنایع دستی و تنها کافه بازارچه دائم صنایع دستی پایتخت 10 مهر 97 می گوید: بازارچه صنایع دستی عودلاجان مثل یک نوزاد متولد شده و رها شده است. برای آنکه این نوزاد شکل بگیرد و متولد شود مسئولان و نهادها تلاش کردند اما زمانی که متولد شد هیچکس بانی سرپرستی از آن نشد و همه آن را رها کردند و هر کسی گفت به من مربوط نمی شود.
او همچنین درباره مبلغ 6 میلیارد تومانی که رییس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در روز افتتاحیه از آن صحبت کرد، چنین اظهار نظر میکند: این مبلغ به دو میلیارد تومان رسید. سال گذشته اعلام کردند که مدارکتان را ارائه کنید، به هر مغازه 100 میلیون تومان وام می دهیم. من هم مدارک را ارائه کردم که بعد از مدتی برای وام تماس گرفتند. زمانی که دوباره مراجعه کردم گفتند این مبلغ به 50 میلیون تومان رسیده است و وقتی اعتراض کردم، پاسخ دادند: همینه که هست.
بازار بی رونق عودلاجان هر روز که می گذشت بی رمق تر و بی رونق تر می شد. انگار بعد از آن همه انتظار برای آباد شدن، قسمت نبود مغازه های این بازار گذر مردم و مشتری ها را به خود ببیند. تا کمی رنگ و رو به خود گرفت و خواست با کاربری جدید صنایع دستی میان مردم و گردشگران جای گیرد، سر و کله کرونا پیدا می شود، دوباره رنگ از این بازارچه تازه پا گرفته، می پرد.
اردیبهشت 99 است و بازار تهران در روزهای شیوع کرونا و قرنطینه خانگی مانند شب عید شلوغ و پرهمهمه است، اما در این هیاهوی عجیب و غریب مردمی که با سرعت در حال رفت و آمدند، دالان تاریخی عودلاجان انگار در نقطه دیگری از دنیا قرار گرفته؛ ساکت، کساد و سوت و کور.
نمیتوان انکار کرد بازار صنایع دستی و بویژه عودلاجان پیش از شیوع ویروس کرونا هم رونق چندانی نداشت، اما امید بود که این وضع درست می شود و با تبلیغات درست و افزایش گردشگران خارجی این بازارچه هم رونق می گیرد.
بازارچه ای که به سختی نفس می کشد
خرداد سال 1400 است و در میان هیاهوی بازار، دالان سربسته ای به سختی نفس می کشد؛ دالانی که حالا بیشتر محل رفت و آمد باربرهاست و نه چندان خبری از مشتری هست و نه حتی رهگذر. عودلاجان انگار فرزند ناخلف بازار بزرگ و شلوغ تهران است؛ همان بازراچه ای که بعد از سختی های بسیار با شکل و شمایلی سنتی و دلنشین، بازار صنایع دستی تهران شد. وعده افزایش حجره هایش به 140 باب نیز به گوش رسیده بود، اما حالا همان 20 مغازه سامان گرفته، بعد از گذشت پنج سال با تعداد محدودی دکان در این سو و آن سوی گذر سرپا مانده است.