جزیره هرمز| سرزمینی با تار و پود رنگین
جزیره هرمز در جنوب کشور در میانه خلیج همیشه فارس، جزیره ای است که سالیان دراز بین استعمارگران جهانی دست به دست شده و درازای تاریخ را با پیچ و خم بسیار طی کرده است. اگر در داستان آلیس در سرزمین عجایب، از اتفاقاتی که برای شخصیت داستان می افتد بهت زده شده اید و گاهی هوس کرده اید پای به این سرزمین پر رمز و راز بگذارید باید بگوییم سفر به جزیره هرمز عجیب تر و بهت آور تر از مکانی است که آلیس در ان جا ماجراهایش را از سر گذرانده. جزیره هرمز با خاکی رنگین و کوه هایی رنگین تر چنان فضای عجیب و چشم نوازی را ساخته که هر گردشگری به محض ورود به این جزیره برای مدتی طولانی به این تار و پود تنیده شده از رنگ خیره می ماند و متحیر می شود از دست طبیعت برای بافتن چنین طرحی و نقشی با رنگ های طبیعی بر سیطره کوه ها و زمین جزیره. این جزیره نمکین که واقعا یک گنبد از جنس نمک است با مساحتی معادل 42 کیلومتر مربع در میان آب های نیلگون خلیج فارس، همچون فرشی دستباف با رنگ های ایرانی پهن است و انگار قالیچه سلیمان به انتظار گردشگران نشسته است. برای رسیدن به این قالیچه افسانه ای باید 30 دقیقه قایق سواری از مرکز استان هرمزگان را به جان بخرید و سفر به جزیره هرمز لذتی مضاعف ببرید.
دانستن تاریخچه شیرین در سفر به جزیره هرمز
جزیره رنگین هرمز تا قرن 14 میلادی با نام جزیره لارون مشهور بود و هرمز در کنار رودخانه میناب قرار داشت. هرمز قدیم یک شهر بسیار مهم از لحاظ اقتصادی بود و بازاری پر رونق داشت. به همین دلیل مورد طمع قوم مغول قرار گرفت و این قوم بیابان گرد در حمله ای خونین تمام شهر را ویران کردند. اهالی هرمز برای این که توسط این جنگجویان بی رحم سلاخی نشوند به هر وسیله، خود را به جزیره کیش می رسانند و از آن جا راهی جزیره لارون می شوند و به یاد دیار نابود خوده شد، آن مکان را هرمز می نامند. از آن جایی که سفر به جزیره هرمز در مکانی فوق العاده استراتژیک فرار داشت و محل عبور بسیاری از کشتی های تجاری بود و با تجربه ای که مردم تازه وارد جزیره در امور کسب و تجارت داشتند به سرعت جزیره هرمز تبدیل به مرکز بازرگانی برگی شد که مهاجران بسیاری را به سمت خود کشاند. مهاجرانی که بعضی از آن ها از هند و آفریقا به آنجا آمده بودند. این جزیره به قدری پر رونق شد و بر سر زبان ها افتاد که به مدت دو قرن و تا قبل از اشغال آن توسط پرتغالی ها، مرکز ولایات خلبج فارس نام داشت. اما کمی بعد از آن که در سال 909 میلادی، آلفونسو آلبوکوک در سفر خود، گذرش به خلیج فارس افتاد و پیشنهاد اشغال این مناطق را در دربار مانوئل، پادشاه کشورش مطرح کرد، این جزیره به اشغال در آمد و مستعمره شد. این اتفاق در سال 912 میلادی و طی کشتاری وحشیانه صورت گرفت. قلعه پرتغالی ها یکی از بقایای به جا مانده از دوران استعمار آن کشور است. شاه عباس، پادشاه مقتدر سلسله صفوی در سال 1623 میلادی تمام سواحل جنوبی ایران از جمله جزیره هزار رنگ هرمز را از لوث اجنبی ها پاک نمود و حتی پایه های شکست های بعدی این استعمار کهن را فراهم نمود. بندر عباس، بنای شاه عباس است بر خرابه های بندر گمبرون که به هنوز هم به نام همان پادشاه قدر قدرت خوانده می وشد. هر چند در ادوار بعدی این جزیره به دست استعمار پیر، بریتانیای کبیر هم افتاد و مدتی زیر یوغ چکمه های این سربازان کهنه کار روزگار گذراند اما هیچ گاه از مام وطن جدا نگشت.
خاک سرخ رنگ
جزیره رنگارنگ هرمز اکنون یک جزیره تقریبا خالی از سکنه است و تنها بخش مسکونی اش روستای هرمز کوچک است که در میان نخلستان این جزیره جای گرفته و بسیار ابتدایی و بدوی است. روستایی با یک مسجد زرد و کوچه هایی که هیاهویی در آن نمی پیچد و در خنکای عصر گاهی کسی توی پیچ خیابان اش منتظر نایستاده است. اما جزیره هرمز پر از مکان های دیدنی و جذاب است که گردشگران زیادی برای دیدن آن ها، هر ساله خود را به این سرزمین رنگین کمانی می رسانند. اولین منظره دیدنی جزیره هرمز همان خاک های رنگی روی کوه ها است. وقتی از مسیر دریایی قشم به سمت جزیره هرمز در حال رفتن باشید کوهی قرمز رنگ توجه شما را جلب می کند اما این تنها دلیل عجیب بودن این سرزمین نیست. خاک سرخ رنگ این کوه «گلک» نام دارد که قابل خوردن است و اهالی بومی هرمز از این خاک برای طبخ ماهی و نان استفاده می کنند و در ترشی و سس و مرباهای خود نیز می زنند. جالب تر آن که این جزیره تنها یک ساندویچی دارد و برای میل غذا باید سراغ غذاهای خانگی بروید و به حتم طعم گلک را خواهید چشید و سپس تصمیم می گیرید به این کوه بروید و برای سوغات، خاک سرخ توی ظرف بریزید. این کوه 200 متری در جنوب جزیره قرار دارد و سرامیک سازها و رنگ سازها، سالیان درازی است که از آن استفاده می کنند. هر از چند گاهی هم هنرمندان با جمع شدن در این جزیره خوش رنگ، دست به طراحی و نقاشی با خاک های رنگی این جزیره تنها می زنند و نقش هایی زیبا روی زمین می آفرینند.
آینه ای از گذشتگان
قلعه پرتغالی ها از دیگر دیدنی های این جزیره هزار رنگ است. تنها 750 متر از بندرگاه جزیره که فاصله بگیرید این عظیم ترین دژ استعماری ساخته شده در ایران را می بینید که توپ های زنگ زده در میان آن، نماد سال ها ظلم و ستم به مردم ایران زمین، شما را به نظاره نشسته اند. پرتغالی ها با ورود به جزیره هرمز و سفر به جزیره ، یک کلیسا بنا کردند تا به امور مذهبی خود بپردازند. سقف این کلیسا با سنگ های مرجانی جزیره تزئین شد و شکوهی دو چندان به این بنا داد. نکته جالب در ساخت این کلیسا، هنر معماران پرتغالی در طراحی ستون های کلیسا است. آن ها با الهام از نخل های جزیره هرمز ستون هایی به شکل نخل ساختند و با سه رنگ مرجانی موجود در هرمز یعنی رنگ های سبز و سفید و قرمز آن را آراستند. بیرون راندن پرتغالی ها از این جزیره زیبا توسط شاه عباس آن هم بدون داشتن نیروی دریایی از زیرکی و هشیاری این پادشاه صاحب شوکت خبر می دهد. شاه عباس با ممنوعیت تجارت ابریشم برای انگلیسی ها، آن ها را وادار کرد تا نیروی دریایی خود را به یاری ایران بفرستند و طی جنگی سهمگین، این خاک رنگین را به صاحبان اصلی اش باز گرداندند. اما کلیسای ساخته شده با اولین بارش، چکه کرد آب از میان مرجان های سقف به داخل آمد. این اتفاق کلیسا را به سرعت تبدیل به آب انباری بزرگ کرد و شد ایده ای برای ساخت آب انباری عظیم تر تا آب قلعه را تامین کنند. بعد از دیدار از قلعه و آب انبار آن می توانید سری هم به روستای هرمز بزنید و مسجد امام شافعی را از نظر بگذرانید.
سفر به سرزمین پهناور
جزیره هرمز، این خاک رنگارنگ جنوبی، در سکوتی رخوت انگیز، میان آب های پر تلاتو خلیج همیشه فارس، جایی است برای شنیدن صدای موج و مرغان دریایی و قدم زدن در میان قلعه ای که از در و دیوار هایش هنوز صدای ضجه و شیون مردومان مظلوم جنوبی را می توان شنید. با سفر یه این خاک چند رنگ در جنوب سرزمین پهناور ایران، لحظاتی را میان تاریخ و سکوت سپری کنید و از این حجم زیبایی لذت ببرید.