از جاذبه های فرهنگی اورامان و موسیقی سنتی کردی چه میدانید؟
اورامان سرزمین ترانه های معطوف به طبیعت، سرزمین ادبیات شفاهی و نانوشته و سرزمین عرفان و تصوف است. اورامان در گذشته به علت صعب العبور و کوهستانی بودن ارتباط چندانی با نواحی دیگر نداشته و همین امر نوعی ایزولاسیون اجتماعی و جغرافیایی را بر ساکنین آن تحمیل نموده است. با این حال، ضرورت های زندگی این ارتباطات را روز به روز بیشتر کرده و وسعت بخشید. هنوز اوضاع اورامان به علت موقعیت جغرافیایی سخت، کم توجهی مقامات دولتی و عدم سرمایه گذاری بخش خصوصی در عرصه های مختلف تا نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد. امید است این مطلب در مجله گردشگری همگردی گامی در جهت شناساندن جاذبه های فرهنگی اورامان به مردم سایر نقاط ایران و جهان باشد. اگرچه زبان، فرهنگ و آداب و رسوم مردم اورامان تفاوت های چشمگیری با سایر مردم مناطق کردنشین ندارد، با این حال دارای ویژگی های منحصر بفرد خود بوده که حتی موسیقی سنتی کردی برای گردشگران می تواند جذاب باشد. پس، در سفر به اورامان با ما همراه باشید برای معرفی فرهنگ مردم اورامان که شامل گویش، ترانه، موسیقی، شعر، رقص و سماع هست.
گویش
در سفر به اورامان باید بدانید که مردم عموما به دو گویش هورامی یا گورانی و جافی یا سورانی صحبت می کنند. علیرغم تفاوت های گرامری و دایره لغات نسبتا متفاوت، متکلمین این دو گویش عموما و بدون آنکه کلاس مخصوصی را گذرانده باشند و صرفا به حکم همسایگی، کلام و سخن همدیگر را درک کرده و به دلایل تاریخی اغلب هورامی زبان ها قادرند به گویش جافی نیز صحبت نمایند. تاریخ بخش مهمی از ادبیات مکتوب اورامان مخصوصا شعر و موسیقی سنتی کردی، به گویش هورامی نوشته و اغلب مکتوبات پیروان آیین یاری از جمله دفتر موسوم به دیوان گوره و سرانجام به گویش هورامی نگاشته شده است. به نظر می رسد که تا حدود دو قرن گذشته، گویش هورامی در میان گویش های چهارگانه زبان کردی، گویش منتخب نخبگان و ادبای کرد بوده، زیرا حوزه ادبی این گویش بسیار فراتر از حوزه جغرافیایی آن هست. برخی معتقدند که گویش هورامی در حقیقت همان زبان مادی است که اصل و ریشه اش زبان آریانی قدیم یا آنزان به حساب می آید. جاف زبان ها عموما در بخش های جنوبی و شرقی اورامان سکونت داشته و کشاورز و دامدار بوده اند، در حالیکه مسکن هورامی زبان ها عموما بخش های شمالی و غربی بوده و اغلب پیشه باغداری را برگزیده اند.
ترانه ها و موسیقی
موسیقی سنتی کردی یا ترانه های اورامانی یکی از جاذبه های فرهنگی اورامان به شمار می رود. این ترانه ها که عمدتا موسیقی به همراه نداشته و فقط با صوت و آهنگ خوانده می شوند، جز جدایی ناپذیر فرهنگ مردم اورامان به حساب می آیند. مضمون بخش مهمی از موسیقی سنتی کردی را عشق و عرفان تشکیل می دهد. این ترانه ها سینه به سینه منتقل شده و ماندگار گشته اند. اشعار ترانه ها معمولا به هر لهجه جافی و هورامی بوده و از معروف ترین آن ها می توان به سیا چمانه و دره یانه اشاره کرد. ترانه های شاد و در اصطلاح محلی چپی معمولا همراه با رقص و در مراسم عروسی و شادی خوانده می شوند و ترانه های غمگین یا هوره عموما متعلق به پیروان آیین یاری بوده و انواع گوناگونی دارند. زنان نیز در مراسم یاد عزیزان از دست رفته هوره خوانی می کنند. متاسفانه، تاکنون اقدامی برای ضبط و ثبت صدای این زنان که در هر محله و روستایی تعداد آن ها کم نیست، صورت نگرفته است. ترانه های عرفانی عموما در تکایا و توسط پیروان طریقت قادری و نقشبندی خوانده می شوند و اکثر مضمون عرفانی و ندامت از کرده ها دارند. در اورامان قدیم غیر از نوعی نی که در اصطلاح محلی به آن لولی یا شمشال گفته می شود و دف، از آلات موسیقی دیگری استفاده نشده است. این دو وسیله هم عموما در مراسم مذهبی کاربرد داشته اند. با نی چندین نوع آهنگ نواخته می شود که معروف ترین آن ها چمری و سحری هستند. اخیرا برخی افراد، ترانه های اورامان را همراه با بکارگیری آلات مختلف موسیقی سنتی کردی می خوانند که با استقبال رو به رو شده است. همچنین در سفر به اورامان باید بدانید که در قیاس با سایر مناطق کردنشین شاید بتوان گفت که تعداد شاعران اورامان بیشتر بوده است. یکی از دلایل این امر آن است که تا حدود 100 سال قبل، برخی شاعران مناطق دورتر از اورامان نیز با لهجه گورانی شعر سروده اند. مضمون شعر شاعران اورامان عمدتا عاشقانه، عارفانه و طبیعت دوستی است. گاهی اوقات جریان یک واقعه مهم توسط افرادی در قالب شعر ریخته شده تا قدرت ماندگاری بیشتری پیدا کند. شاهنامه فردوسی و بسیاری از منظومه های عاشقانه مانند منظومه لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد به لهجه هورامی ترجمه گردیده و سینه به سینه نقل شده اند. از معروف ترین شاعرانی که جلوه ای ویژه به فرهنگ مردم اورامان می دهند، می توان به خانای قبادی، صیدی هورامی، بیسارانی، مولوی تاوگوزی، میرزا شفیع و میرزا عبدالقادر پاوه ای اشاره نمود.
رقص و سماع یا ذکر
از جاذبه های فرهنگی اورامان، رقص و سماع است. این دو مراسم متفاوتند و یکی جنبه دنیوی و شادی آور و دیگری جنبه معنوی و عرفانی دارد. در سفر به اورامان باید بدانید که رقص در این منطقه انواع مختلف دارد و عمدتا به طور دسته جمعی اجرا می شود. رقص موسوم به رش بلک نوعی از رقص بوده که در آن زن و مرد به طور مختلط با هم دیگر می رقصند. به دلایل خاص این نوع رقص اکنون نمود ظاهری چندانی ندارد. سماع یا ذکر نیز بیشتر در خانقاه ها و تکایا و عمدتا توسط مردان و به طور دسته جمعی اجرا می شود. گاهی اوقات در مراسم ذکر برخی دچار حال می شوند و دست به اعمالی مانند خوردن تیغ یا شیشه، سنگ، زدن چاقو یا خنجر به خود یا دیگران می زنند. این مراسم که جز فرهنگ مردم اورامان بوده، هنوز در برخی تکایا و خانقاها و در روزها و شب های خاص برگزار شده و مورد توجه برخی گردشگران داخلی و خارجی قرار دارد.
سایر جاذبه های فرهنگی اورامان
پوشش ساکنان اورامان نیز نوعی جاذبه ای فرهنگی است. موقعیت جغرافیایی و نوع امرار معاش مردم و فعالیت های روزانه منطبق بر آن در تعیین شکل ظاهری این نوع پوشش اهمیت فراوانی داشته اند. هرچند که فعلا در سایر نقاط استان کردستان استفاده از لباس های فرنگی تا حدود زیادی جای خود را باز کرده و استفاده از لباس کردی به جشن ها و مراسم خاص محدود شده است، با این وصف، اغلب مردمان اورامان در فعالیت های روزانه خود عموما لباس محلی می پوشند. در چند دهه اخیر، برخی از تکه های فرعی لباس رسمی زنانه و مردانه مردم اورامان توسط خیاطان محلی حذف شده و یا دچار تغییرات قابل توجهی گردیده، اما تکه های اصلی این پوشش کماکان ماندگار هستند. در سفر به اورامان باید بدانید که پختن نان عموما بر عهده زنان بوده و تقریبا هر خانواده امکانات مخصوص انجام این کار را در خانه خود دارد. هنوز در برخی روستاها، پختن نان به شیوه سنتی جریان دارد. اخیرا به ابتکار شورای برخی شهرها و روستاها، نانوایی سنتی دسته جمعی برای زنان دایر گشته که دیدار از این نانواهای زنانه دسته جمعی یا فردی نیز برای گردشگران خالی از لطف نیست و از جذاب ترین جاذبه های گردشگری اورامان به حساب می آید. لازم است خاطر نشان شود که نان اورامان مشخصات ویژه ای دارد و از نظر ضخامت در جرگه نان های بسیار نازک قرار دارد. مشکه ژندن نیز کاری زنانه بوده و هنوز در میان برخی ایلات و طوایف ساکن در اورامان به حیات خود ادامه می دهد. در این پروسه و با استفاده از امکانات مخصوص، ماست به دوغ و کره تبدیل می گردد. بازی های دسته جمعی روزانه و شبانه مانند توپقار، کوشک، سه باز و گروبازی که نیاز به چابکی؛ تحرک و هوشیاری فراوان داشته و عموما در میان جوانان مرسوم بوده اند نیز اکنون در فرهنگ مردم اورامان به حیات خود ادامه داده و مشاهده آن ها از نزدیک برای گردشگران لذت بخش خواهد بود. اجرای بعضی از این بازی ها نیاز به حداقل 10 تا 15 شرکت کننده دارد.