سفرهای دوستانه | لذت هایی که تنها در سفر با دوستان چشیده می شود
سلام. من نیلا هستم. حدود 34 سال سن دارم و تا به امروز که 10 سال از شروع اولین سفرم گذشته است کشور ها و جاذبه های زیادی را مورد بازدید قرار داده ام. به مناطقی رفتم که مملو از جاذبه های تاریخی بودند و یا به دلیل جاذبه های طبیعی شان سالانه هزاران گردشگر را پذیرایی می کنند. در هر کدام از سفر هایی که داشتم تجربه های ریز و درشت زیادی به دست آوردم. از هر دیاری چیزی آموختم و از هر نقطه ای لحظه ای را در دفتر ذهنم ثبت کردم. اما یکی از بی نظیرترین سفر هایم، سفری بود که با صمیمی ترین دوستم آنجلی داشتم. سفری که لحظه لحظه اش سرشار از لذت و شیرینی بود. شیرینی هایی که در هیچ کجای این دنیای پهناور به دست نیاوردم. من این شانس را داشتم که با بهترین دوستم به نقطه ای از جهان سفر کنم و ضمن گشت و گذار در آن منطقه میزان دوستی و به اصطلاح قدرت دوستیمان را بسنجم. توانستم درک کنم که چقدر از نظر فکری و سبک زندگی به دوستم نزدیک هستم و چقدر با اون سلایق یکسان دارم.اگر چه در سفر ها وجود همسفر یک امتیاز به حساب می آید اما هر نوع همسفری نیز نمی تواند برای شما خوشایند باشد. مثلاً شما به اندازه ای که از سفر با خوش مشرب ترین اقوام خود لذت می برید نمی توانید از سفر با یک مقام مسئول لذت ببرید. حال این را مجسم کنید که صمیمی ترین دوستتان که ظاهر و باطنش چون یک آینه برای شما شفاف است قدم به قدم کنار شما باشد. قطعاً این شرایط برای شما بسیار لذت بخش و هیجان آور می باشد. اما این لذت واقعی را زمانی درک می کنید که همانند من دوست خود را راهی سفر کنید. آنجلی اگر چه یک گردشگر حرفه ای نبود اما من در کنارش مواردی را لمس کردم که با هیچ کس دیگری برایم قابل درک نبود. گرچه اعتراف می کنم که سفر ما بدون چالش نبود اما به دلیل صمیمتی که داشتیم خیلی زود از این دست انداز ها عبور می کردیم و این خود یک امتیاز برای ما به شمار می آمد. حال قصد دارم برخی از لحظه های ناب سفر با صمیمی ترین دوستم و نمونه نکات سفرهای دوستانه و را برایتان شرح دهم. شرحی که گمان می کنم شما را نیز به سوی این نوع در سفرهای دوستانه و سفر با دوستان ترغیب کند.
سفرهای دوستانه : یادگیری در عین صمیمیت و سر خوشی
همانطور که گفتم آنجلی یک گردشگر حرفه ای نبود. اما من بدون هیچ تعارف و برزگنمایی معترفم که از اون چیز های زیادی یاد گرفتم. مواردی را که در هیچ جای دیگر در دل رفتار های صمیمانه و دوستانه به من آموزش نمی دادند. من دانستم که باید آهسته تر راه بروم تا آنجلی در مسیر ها از من عقب نیفتد و این یک صبر شیرین بود. یاد گرفتم که زمانی که آنجلی سریعاً لباس می پوشید سرعت عمل به خرج دهم. یاد گرفتم که اجتماعی بودن من همه جا خوب نیست و باید گاهی اوقات خویشتن دار تر باشم. اما این را نیز آنجلی آموخت که در سفر داخل پیله خود نباشد و با مردمان بومی گرم بگیرد. او از من شجاع در بیان را آموخت و من نیز کمی تودار تر شدم تا سفرمان بدون حاشیه پیش رود و شیرینی ها را با خیالی آسوده مزه کنیم. گویا که ناخواسته از هم الگو می گرفتیم و سعی می کردیم ضعف هایمان را از دل قوت رفتار دیگری بشناسیم و اصلاح کنیم. شاید این تجربه برابر صد ها هزار لذت در این جهان باشد. تجربه ای که در دل شاد ترین لحظات و در یک سفر دلچسب شکل می گیرد.
سفرهای دوستانه : رسیدن به یک شناخت کامل تر در دل یک سفر پر ماجرا
در سفرهای دوستانه بدانید که همیشه بزرگ تر ها به ما می گفتند که اگر می خواهید نسبت به یک نفر شناخت کاملی پیدا کنی با او به سفر برو. من این را باور داشتم اما گمان نمی کردم که در سفرم با آنجلی نیز این مورد را لمس کنم. من که گمان می کردم تمام آن چیزی که آنجلی است را می شناسم در طول سفر نظرم عوض شد. به جزئیات علایق او پی بردم و از تنفرات ریز و درشتش سر در آوردم. لیست غذا های محلی مورد علاقه اش را در یک دفترچه توانستم درج کنم و بدانم که زمان خرید هدیه چه کالایی را بیشتر دوست می پسندد. اگر چه حال خوش و ناخوشش را پیشتر نیز می دانستم اما کامل تر آموختم که در هر کدام از شرایط روحی چه کارهایی انجام می دهد و از من چه انتظاری دارد. آنقدر او را شناختم و او مرا شناخت که از یک زمانی به بعد گمان می کردیم روحیات هم دیگر را چون یک لوح واضح در جلوی چشممان داریم.
سفرهای دوستانه : تشویق هایی صمیمانه و بدون چشم داشت در تمام لحظات سفر
در یکی از سفر هایم یک توریست از کشور اسلونی را مشاهده کردم. او به من گفت که برای مقابله با ویژگی های منفی اش سفر می کند و برای این کار بهترین دوستش را با خود همراه کرده است. او به من گفت که دوستش یک فرد مستقل است. فردی که بسیاری از مشکلات او را ندارد و یا توانسته است در پیچ و خم های زندگی این موارد را مرتفع کند. به همین دلیل او را با خود همراه کرده است که با استفاده از تشویق های صمیمانه دوستش مشکلات خود را در لحظات شیرین خوش از میان بردارد. حرف های او در خاطرم باقی مانده بود تا زمان سفرم با آنجلی فرا رسید. به راستی دریافتم که حرف آن گردشگر چقدر به جا بوده است. در سفرهای دوستانه بدانید که وقتی که ما در مسیر های سخت واقعی و یا روحیه سفر دچار یک کش مکش می شدیم دیگری چون فرشته نجات و یا هوادار ظاهر می شد. با تشویق های بی امان و دوستانه اش محیط را امن می کرد و مشکل را سهل، به نحوی که قابل شکست باشد. این صحبت را شاید الان که این متن را می خوانید به صورت کامل درک نکنید اما شک ندارم که روزی به آن خواهید رسید. روزی که با دوست صمیمیتان هم سفر شوید.
سفرهای دوستانه : مطرح شدن برندی با عنوان دو دوست در میان مردم محلی
زمانی که با صمیمی ترین دوستتان پای به یک منطقه جدید می گذارید علاوه بر یک گردشگر برای آن ها پیام آور یک عنوان جدید نیز هستید. و آن عنوان و برند چیزی جز نشان دوستی شما نیست. این عنوان آن قدر پر رنگ می شود که دیگر کسی شما را گردشگر فلان کشور و ایالت نمی خواند و به جای فراخوانی فردی شما، عنوان دو دوست گردشگر را به شما منسوب می کنند. شیرینی این لقب گاهی از خود مکانی که به آن سفر کرده اید بیشتر می شود. به عنوان مثال در زمان سفرمان یک شب من زودتر از آنجلی به محل اقامتمان برگشتم و آنجلی برای خرید به بازار رفت. زمان ورودم مهمان دار از دیدن من به صورت تکی تعجب کرد و گفت دوست گردشگرت کجاست؟؟ و این برای من آنقدر لذت بخش بود که می خواستم آن لحظه را برای خودم تا ابد نگه دارم. این موضوع را به آنجلی نیز گفتم. او هم چون من بسیار خوشحال شد از این موضوع. موضوع برند دوستی مان را می گویم.
سفرهای دوستانه : خنده هایی بلند، عمیق و دو نفره
دوستان صمیمی همیشه برای هم حرف های جدیدی دارند. همیشه به چیز هایی می خندند که شاید برای سایرین پیش پا افتاده به نظر رسد و همیشه کلمات مختصری دارند که آن ها را از ته قلب به خنده می اندازد. همه ما این لحظات را تجربه کرده ایم و قطعا چندین و چند مثال نیز در خاطر داریم. اما خنده هایی که در طول سفرتان برایتان پیش می آید رنگ و بوی دیگری دارد. جوک هایی که از آن اقلیم گردشگری برگرفته شده است و برای همان مکان خاص است. طنز هایی که اگر ده ها سال نیز از آن بگذرد باز هم شما را به دل همان منطقه می برد و از ته دل می خنداند. این قاعده برای من و آنجلی نیز وجود دارد. مثلا اگر الان من به او زنگ بزنم و فقط بگویم کریچ او دقایقی را می خندد و من نیز خواهم خندید.
سفرهای دوستانه : کلمات مشترک، حاصل سفری مشترک
در سفر با دوستان بدانید که از هم نشینی در طول سفر یک دستاور دیگر نیز برای شما حاصل می شود و به اصطلاح نقشی پر رنگ به خود می گیرد. و آن هم کلمات مشترکی است که به کار می برید. از نمونه نکات سفر با دوستان در نظر داشته باشید که، کلماتی که گویا از دل یک فرهنگ لغت دوستانه بر زبان شما جاری می شود. این موضوع برای خودتان و هر کسی که با شما هم کلام می شود قطعاً جالب توجه خواهد بود. شما بدون اینکه عمد خاصی داشته باشید و یا برای این کار برنامه ای ریخته باشید از اصطلاحات، کلمات و لغات یکدیگر استفاده می کنید. این درجه از شباهت کلامی تا جایی پیش خواهد رفت که حتی پایان جملات یک دیگر را بدون بیان شدن می فهمید. این شگفتی زمان من را بیشتر به هیجان آورد که در یک زمان و برای یک رویداد یک کلمه و جمله یکسان را با هم به کار می بردیم. لحن و بیانمان یکسان می شد و به سؤالاتی که ازمان پرسیده می شد به یک صورت و با یکسری جملات مشابه پاسخ می دادیم. این اتفاق را من معجزه سفر می دانم. سفری که ضمن پختگی و شناخت قلب ها فکر ها و زبان ها را با یکدیگر پیوند می دهد و به هم شبیه می سازد. قدرت دوستی در کنار عنصری به نام همدلی در دل محیط و شرایطی به نام سفر شما را در نهایت به مرزی از دوستی می رساند که به این اشتراک زبانی برسید و از آن لذت ببرید.
سفر با دوستان : ثبت تصایری ناب، وسیله ای برای نمایش دوستی شما در سفر دو نفره
آنجلی به همان میزان که من گردشگری را دوست دارم به عکاسی عشق می ورزد. این میزان علاقه اون سبب شده بود که با خود دوربین عکاسی و سه پایه اش را بیاورد. شاید در ابتدا حس می کردم وجود این وسایل نیاز نیست. اما خیلی زود نظرم عوض شد. در زمانی که آنجلی با صبر و خوش رویی از من یک عکس را چندین بار می گرفت و به جزئیات توجه می کرد من به راز داشتن یک دوست عکاس پی بردم. وقتی که موهایم نامرتب بود او با لبخند من را به فرمی مناسب تر دعوت می کرد و یا در عکس طوری قاب بندی را تنظیم می کرد که مورد علاقه من است. چیزی که شاید عکاسان رهگذر به آن کمتر توجه دارند. از این ریز بینی های آنجلی پس از چندی الگو گرفتم و سعی کردم من نیز از دوست خودم عکسایی بی نظیر ثبت کنم. عکس هایی که بعد از گذشت مدت ها هنوز نیز جان دارند و خوشی های آن سفر دو نفره و دوستانه را جلوی چشمانمان مجسم می کنند.
سفرهای دوستانه : حرف ها و پیچ پیچ های دو نفره، یک امتیاز سفر با دوست صمیمی
آدم پر صحبت و به قول معروف حرافی مثل من در هیچ جمعی احساس غریبی نمی کند. همیشه حرف هایی برای گفتن دارد و همیشه نیز می تواند اتفاق های خنده داری را بیان کند تا دیگران را سر ذوق بیاورد و بخنداند. اما در طول سفری که با بهترین دوستم داشتم فهمیدم که لذت حرف های دو نفره و خنده هایی که فقط خودمان از آن سر در میاوردیم چه شیرینی خاصی را به جانم سرازیر می کند. یک بار در جمعی نشسته بودیم و با شنیدم یک جمله ای نظیر تخت های فنری من و آنجلی آنچنان خندیدیم که اشک از چشمانمان سرازیر شد. همه هاج و واج به ما نگاه می کردند اما ما قدرت این را نداشتیم که در میان خنده هایمان به آن ها توضیح دهیم که یاد چه خاطرۀ مشترکی افتاده ایم. این حس را فقط وقتی به خوبی درک می کنید که آن را از نزدیک لمس کرده باشید. اگر شما هم جای من بودید و دوست صمیمیتان جای آنجلی قطعاً توصیفات من را متوجه می شوید. این لذت ها اگر چه کوچک است اما تا سال های سال بی مثال باقی می ماند.
سفرهای دوستانه : رقم خوردن اتفاق هایی پر ریسک با تکیه به همسفری از نوع دوست صمیمی
از نمونه نکات سفر با دوستان در نظر داشته باشید که، در طول سفری که با دوست صمیمیتان دارید آنقدر دل و جرأت پیدا می کنید، آنقدر از هیجان لبریز می شوید و آن قدر اعتماد به نفس پیدا می کنید که مایلید به تمام کار هایی دست بزنید که سال ها ازشان گریزان بودید. حال می خواهد تجربه پرش از ارتفاع باشد یا خوردن حلزون. این اعتماد به نفس فقط در کنار یک دوست همراه رخ می دهد. نزدیکی شما گاهی سبب می شود بدون آیین که نیاز به گفتن باشد ریسک مورد علاقه دوستتان را از چشمانش بخوانید و او را به تجربه کردنش ترغیب کنید. مثلاً من کاملاً شوق آنجلی برای سوار شدن بر کایت های تفریحی را دانستم و او نیز رغبت من را برای غواصی و این گونه بود که به پشتوانۀ دوستی مان به دو کاری دست زدیم که اگر تنها سفر کرده بودیم به سویشان هم کشیده نمی شدیم.
سفرهای دوستانه : استرس های غیر طبیعی در زمان دوری از دوست همسفر و سفر با دوستان
سفر با دوستان و سفر با کسی که دوستش دارید و او را دوست خود می دانید شما را شرطی می کند. اگر در هواپیما کنارش نشینید بی قرار می شوید. اگر در فروشگاه میانتان فاصله باشد دلتنگ می شوید و حتی ممکن است استرس هایی بی سابقه بگیرید. گویی که یکی از مهم ترین گنجینه هایتان به تاراج رفته و یا قسمتی از وجودتان را جا گذاشته اید. از نمونه نکات سفر با دوستان در نظر داشته باشید که، در سفر های این چنینی نیمی از وجودتان بدون شک دوست شماست و با اوست که کامل می شوید. دوباره لبخند بر لبانتان می آید و از سفر لذت می برید. در سفر با دوستان ، چیزی که در سفر های تک نفره دیگر معنایی ندارد و در سفر های گروهی و خانوادگی رنگ و بویی دیگر می گیرد. این لحظه ها حتی با دلهره هایش از آن شیرینی ها و لذت هایی است که کنار صمیمی ترین دوستتان میسر می شود. من و آنجلی با رفتار های متفاوتمان شده بودیم یک فرد. یک فرد که با ویژگی های خاص خودش به نیمه دیگر خودش به شدت وابسته بود.
سفرهای دوستانه : شکل گیری فردی جدید و گردشگری به نام ما دو دوست مسافر
پس از گذشت چند روز، درست در نقطه ای میانه سفرتان و یا سفر با دوستان متوجه می شوید که دیگر من و تویی در بین شما و دوستتان وجود ندارد. به مرور تبدیل شده اید به یک فرد واحد به نام ما. فردی که با قدرتی بی مثال قصد دارد سفرش را در شیرین حالت ممکن سپری کند و خاطره سازی کند. این ما شدن از یکسان شدن روحیه های شما بر می خیزد. از یکسان شدن سلایق، یکسان شدن هیجانات و یکسان شدن برنامه های فردی. دیگر با هم اختلافی بر سر بیرون رفتن و یا استراحت کردن ندارید. دیگر تفاوت سلیقه در انتخاب غذا را پشت سر گذاشته اید و در نحوۀ انتخاب سوییت نیز به یک نظر رسیده اید. این ماحصل همان سفر دو نفرۀ صمیمیانه ایست که از زادگاهتان شروع کردید و در قلب غربت قوت بخشیدید.
سفرهای دوستانه : سوغاتی ناب سفر دو نفره: بالا رفتن روابط دوستانه و ایجاد قلمرو هایی جدید
وقتی که سفرم با آنجلی به پایان رسید و چمدانم را در اتاقم باز کردم مثل سایر سفر ها خسته نبودم. به جای اینکه نیاز به استراحت داشته باشم پر بودم از شوق دوباره سفر رفتن. دوباره سفر کردن با بهترین دوستم. دقایقی نگذشته بود که گوشی تلفن زنگ خورد. لبخندی بر لبم نشست. آنجلی بود. او نیز احساس مرا داشت. او نیز مانند من برای سفر های بعدی نقشه می کشید و برایم از دلتنگی هایش می گفت. او می گفت که در سفر به چه چیز هایی رسیده است. می گفت که دیگر با من رودربایستی ندارد و مرا از خودش به خودش نزدیک تر می داند. حسی که بدون اغراق در من نیز وجود داشت.از اولین سفر من با آنجلی مدت ها می گذرد. ما بعد تر نیز ما هم چند سفر رفتیم. سفر با دوستان و سفر هایی از جنس ناب دوستی. دوستی خاصی که دیگر برای ما شده بود تمام زندگی. و این استحکام در دوستی را سفر های دوستانه به ما ارزانی داشت.امیدوارم شما نیز روزی به این تجربه ها و لذت ها دست بیابید و دوستی هایتان را با بهترین دوستانتان از این طریق استوار کنید.