قلعه شوش تلفیقی از تاریخ ایرانی و اروپایی است
خبرگزاری مهر/ براساس آخرین اخبار و گزارش های بدست آمده، قلعه شوش تلفیقی از تاریخ ایرانی و اروپایی است.
قلعه شوش یادگاری از دوره قاجار در استان خوزستان است که تکه ای از چغازنبیل و کاخ داریوش را در خود به امانت محفوظ داشته است. این قلعه که از جاهای دیدنی شوش به شمار می آید، در نزدیکی بسیاری از جاذبه های تاریخی این شهر قرار دارد.
قلعه شوش یا قلعه فرانسوی ها مکانی مناسب برای افراد علاقمند به تاریخ و معماری تلفیقی ایرانی اروپایی است. در این قلعه چشم انداز زیبایی از شهر را قابل مشاهده است.
قلعه شوش در واقع در راستای حفاری های باستان شناسان در سایت تاریخی شوش ساخته شده است و به نوعی یادگاری از آن دوره محسوب می شود. در میان دیوارهای این قلعه آجرهای کتیبه مانندی با خط میخی به چشم می خورند که همگی از منطقه باستانی شوش بدست آمده اند؛ آجرهایی که از عوامل اصلی جذابیت این قلعه هستند.
قلعه شوش از جاهای دیدنی استان خوزستان به شمار می آید و در شهر شوش و خیابان طالقانی روی تپه آکروپل واقع شده است. این قلعه تا مرکز شهر شوش، تنها دو کیلومتر (حدود چهار دقیقه) فاصله دارد. فاصله قلعه شوش تا شهر دزفول و اهواز به ترتیب، 35٫5 کیلومتر (42 دقیقه) و 118 کیلومتر (95 دقیقه) است. قلعه شوش با تهران نیز 680 کیلومتر (هشت ساعت و 10 دقیقه) فاصله دارد.
نخستین بار «بنیامین تودلایی» جهانگرد اروپایی در بازدید از منطقه شوش قدمت آن را تشخیص داد. او بدون انجام هیچ گونه حفاری این منطقه را همان شوشان اعلام کرد که در تورات از آن یاد شده است.
داستان ساخت قلعه شوش را باید در تاریخچه حفاری های تپه باستانی شوش جست و جو کرد. اولین حرکت های باستان شناسی در محوطه تاریخی شوش در سال 1851 توسط کنت لفتوس انگلیسی آغاز شد. حدود 30 سال بعد یک زوج فرانسوی به نام های مارسل اوگوست دیولافوا و ژان دیولافوا به ایران سفر کردند. آنها در سفرنامه خود توضیحات کاملی در مورد شهر باستانی شوش ثبت و پس از بازگشت به فرانسه مدیر موزه لوور را قانع کردند تا هزینه تحقیقات باستان شناسی در شوش را بپذیرد. به این ترتیب با وساطت پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه، دکتر تولوزان، آنها موفق شدند با دربار ایران قراردادی برای کاوش تپه باستانی شوش ببندند. آنها تحقیق و کاوش در منطقه شوش را در تاریخ هفت دسامبر 1884 آغاز کردند.
مطابق قرارداد بسته شده با دولت وقت، حق کاوش باستان شناسی در ایران به قیمت 10 هزار تومان به فرانسوی ها واگذار شد. البته آنها باید آثار فلزی کشف شده را به ایران تحویل می دادند و سایر آثار را به طور مساوی میان دو کشور تقسیم می کردند. بند بعدی قرارداد نیز این بود که در صورت تمایل ایران برای فروش آثار، کشور فرانسه در اولویت باشد.
مدتی پس از ورود دیولافوا و همکاران وی به ایران، مخالفت های مردم بومی با حضور آنان در منطقه آغاز شد و مردم برای ابراز مخالفت و اعتراض از دادن غذا و جای خواب به آنها امتناع می کردند. حضور گروه فرانسوی در منطقه مصادف با شیوع بیماری های مختلف، باران های سیل آسا و خورشید گرفتگی شده بود؛ بلایایی که مردم محلی آن را ناشی از بی حرمتی این گروه خارجی به آرامگاه دانیال نبی می دانستند.
هیأت باستان شناسی بدون چاره و بدون مکانی برای اقامت در شوش، در حفاری و کاوش پیشرفت چندانی نکردند. آنها برای اقامت تنها می توانستند از چند خانه کپری استفاده کنند که برای زائران آرامگاه دانیال نبی ساخته شده بود. مخالفت ها و محدودیت ها به تدریج سبب شد که دیولافوا و همکاران او به طور مخفیانه در اطراف محوطه باستانی شوش چادر بزنند و بعد از مدتی اتاقک های گلی برای خود بسازند.
دیولافوا در دست نوشته های خود به این نکته اشاره کرده که زندگی کردن زیر چادر آسان نبوده است و با وجود مسلح بودن اعضای گروه، آنها نمی توانستند آثار باستانی کشف شده را زیر چادر نگهداری کنند؛ زیرا این کار اصلاً عقلانی نبود. در زمان حضور دیولافوا در شوش، هیچ اقدامی برای تأمین امنیت گروه صورت نگرفت.
دیولافوا و همکارانش با بی اعتنایی به تعهدات خود، حدود 55 صندوق از آثار به دست آمده را از کشور خارج کردند و به فرانسه بردند. شاه وقت پس از اطلاع یافتن از این موضوع، دستور توقف حفاری را داد. البته باید بدانید که در حین توقف کار، هیأت فرانسوی به بهانه جمع آوری وسایل به ایران باز می گردند و با رشوه دادن به شخصی به نام «میرزا تقی خان» بیش از 300 صندوق دیگر از اشیای باستانی را نیز از کشور خارج می کنند.
هیأت اول باستان شناسی فرانسوی برخلاف تعهدات خود، بسیاری از آثار ارزشمند کشف شده در تپه شوش را از کشور خارج کردند؛ پس از خروج دیولافوا از ایران، در 12 مه 1895 میلادی، دولت فرانسه بار دیگر مذاکرات را با مظفرالدین شاه قاجار آغاز کرد تا در نهایت موفق شد با اهدای 50 هزار فرانک طلا به شاه، امتیاز انحصاری حفاری برای 60 سال در تمام خاک ایران را دریافت کند.
همچنین 2 سال بعد هیأت باستان شناسی فرانسوی به سرپرستی «ژاک دمورگان» وارد ایران شد و کاوش ها را دوباره در تپه باستانی شوش آغاز کرد. او به مدت 15 سال رهبری تیم باستان شناسی در شوش را بر عهده داشت. دمورگان با جلب موافقت دولت فرانسه، بودجه ای برای ساخت مکانی امن دریافت کرد تا هیأت کاوش بتوانند به راحتی و در امنیت کامل و در کنار تپه تاریخی به فعالیت های خود ادامه دهند.
ژاک دمورگان و تیم همراه او در سال 1897 با استفاده از خشت ها و آجرهای بدست آمده از دوره های مختلف در تپه شوش در بخش شمالی تپه تاریخی آکروپل، قلعه ای با معماری قرون وسطایی ساختند که به آن شاتو (به معنی قصر در زبان فرانسوی) گفته میشد. این قلعه با نظارت خاندان فیلی، چند مهندس دزفولی و کمک کارگران ایرانی شهر دزفول ساخته شد و برای چند سال متوالی محل نگهداری اشیای مهم، اسناد مربوط به حفاری و محل استراحت هیأت فرانسوی بود.
به گفته پروفسور ارفعی، فرانسوی ها بیش از آنکه به دنبال شناخت علمی و تاریخی باشند به دنبال کشف عتیقه بودند. آنها حتی ارزش تاریخی این اشیای عتیقه را نادیده می گرفتند. بعدها «رومن گیرشمن» مسئول تحقیقات باستان شناسی چغازنبیل در قلعه شوش سکونت کرد. وی هیچ گاه بچه دار نشد و همه می گویند نفرین سازنده زیگورات چغازنبیل (اونتاش ناپیریشا) گریبان او را گرفته است؛ همان نفرینی که گریبان آشور بانی پال (پادشاه آشوری) را نیز گرفته بود.
قلعه شوش با نان قلعه آکروپل نیز مشهور است؛ زیرا در کنار تپه آکروپل قرار دارد. به این قلعه «موزه آجر» یا «چغازنبیل کوچک» نیز می گویند؛ زیرا در ساخت بخشهایی از آن از آجر نوشته ها و کتیبه های کشف شده از کاخ آپادانای شوش (کاخ داریوش هخامنشی) و آجرهای زیگورات چغازنبیل شوش استفاده کردند.
در سالهای پس از 1350 مقرر شد تا هیأت فرانسوی در ازای دریافت مبلغی، تعدادی کارآموز جوان ایرانی بپذیرند. از آنجا که فضای کافی برای اقامت این کارآموزان در قلعه وجود نداشت، با کمک مالی سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی ایران، نخست وزیر و برخی مؤسسات فرانسوی، هشت اتاق، یک سالن و یک آبدارخانه در بالای انبار جنوبی حیاط اول و همچنین یک آتلیه نقشه کشی در سمت شرقی حیاط اول ساخته شدند. به این ترتیب، آخرین الحاقات به این قلعه در زمان ریاست ژان پرو انجام شد.
قلعه آکروپل در زمانهای جنگ تحمیلی ایران و عراق، مورد حمله دشمن قرار گرفت و آسیبهای بسیاری را متحمل شد. این قلعه از سال 1371 تغییر کاربری داد و به عنوان موزه ای برای نگهداری اشیا و آثار تاریخی کشف شده از شهر شوش افتتاح شد.
پیگیری ها و مکاتبات دولت ایران برای بازپس گیری (اسناد و مدارک) قلعه فرانسوی ها منجر به تحویل اسناد و مدارک این قلعه در سال 1373 از سوی دولت فرانسه به ایران شد. این قلعه تا سال 1373 چند بار مورد استفاده، مرمت و بازسازی اصولی قرار گرفت اما در یک مرمت غیر استاندارد در سال 1375 آسیب های جدی به این قلعه وارد شد. تیم غیر حرفه ای مرمت کاران، بخشهایی از اتاقها و راهروهای قلعه شوش را رنگ آمیزی کردند و به اصالت بنا صدمه بسیاری زدند.
براساس مقاله قلعه شوش تلفیقی از تاریخ ایرانی و اروپایی است، باید بدانید که بنای قلعه شوش در تاریخ 10 مهر 1380 با شماره ثبت 3983 در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسید؛ با این وجود از این بنا محافظت اصولی نمی شود و بازدید کنندگان این جاذبه بیشتر با یک مخروبه طرف هستند تا یک قلعه تاریخی.
یکی دیگر از نکات مهم درباره قلعه شوش، استفاده از آجرهایی با خط عیلامی است؛ آجرهایی که در ساخت قلعه مورد استفاده قرار گرفته اند. برخی افراد معتقدند که استفاده از این آجرها کاری غیر اخلاقی و نادرست بوده است و قابل پذیرش نیست؛ در این میان، برخی نیز بر این باورند که اگر آجرها در دیوارهای قلعه آکروپل مورد استفاده قرار نمی گرفتند، تاکنون تعداد زیادی از آنها از بین رفته بودند؛ به علاوه وجود این آجرها سبب می شود تا افراد بیشتری به بازدید از قلعه شوش بیایند.
امید می رود که با توجه بیشتر مسئولان، بنای این قلعه مورد عملیات مرمت اصولی قرار بگیرد تا نسل های بعد بتوانند شاهد شکوه قلعه آکروپل باشند. چند سال پیش در بهمن 1393 شمسی آثاری در قلعه شوش پیدا شد که تا آن زمان ناشناخته مانده بود. آثار به دست آمده دربردارنده تصویری از معبدی کلبه ای، قایق بادبانی سفالی، انبوهی از مهرهای کتیبه دار و گل نبشته هایی از تمدن کهن ایلام بودند.
معماری قلعه شوش شبیه به بناهای دوران قرون وسطای اروپا است اما میتوان المان های معماری ایرانی را نیز در آن مشاهده کرد. اغلب قلعه ها در مکان هایی مرتفع ساخته می شوند؛ زیرا کاربری اصلی آنها از گذشته حفاظت و مراقبت بوده است و به همین دلیل باید در نقطه ای بنا می شدند که دید دید خوبی نسبت به محیط اطراف داشته باشد.
قلعه شوش به منظور ایجاد مکانی برای مراقبت از اشیای پیدا شده و همچنین استقرار هیأت فرانسوی در شهر شوش بنا شد؛ به همین دلیل آن را در بلندترین نقطه شهر و به صورت پلکانی ساختند.
براساس مقاله قلعه شوش تلفیقی از تاریخ ایرانی و اروپایی است، باید بدانید که قلعه شوش پلانی ذوزنقه ای شکل دارد و بسیار بزرگ است. معماری این قلعه به طور کامل با نحوه ساخت بناها در دوران قرون وسطای اروپا تطابق دارد؛ این همخوانی در حدی است که برخی از تاریخ دانان بر این باورند که این بنا به قلعه باستیل در پاریس فرانسه شباهت دارد. قلعه باستیل پاریس، یک زندان بود که آن را با نام باستیل سن آنتوان نیز می شناختند. به باور بسیاری از تاریخ دانان فتح قلعه باستیل در قرن 14 میلادی سرآغاز انقلاب فرانسه بوده است.
قلعه شوش به طور کامل از خشت ساخته شده است و روی آن را با آجر پوشانده اند تا استحکام بیشتری داشته باشد. در معماری قلعه شوش به راحتی میتوان تلفیقی از معماری ایرانی و معماری اروپایی را تماشا کرد؛ زیرا با وجود نمای بیرونی شبیه به قلعه های اروپایی، طاق های نعل اسبی و درگاه های قوسی آن الهام گرفته از معماری ایرانی هستند. نقاشی های تلفیقی شرقی اروپایی از جمله تزئینات قلعه شوش به شمار می آیند. معماران اصلی این بنا دو تن از معماران دزفولی بودند.
قلعه شوش را میتوان به دو حیاط بزرگ بخش های اطراف و سه ورودی تقسیم کرد که یکی از آنها مسدود شده است. ورودی اصلی قلعه در سمت شرق قرار داشته و در کنار برج به درب اصلی حیاط می رسیده و از آنجا به وسیله پله هایی به حیاط اصلی اتصال پیدا می کرده است. دورتادور بخش داخلی این قلعه ذوزنقه شکل (قاعده کوچک آن) توسط یک راهرو احاطه شده است؛ راهرویی که در آن چند ردیف اتاق به چشم می خورند که درب همه آنها به حیاط باز می شود. دیگر بخشهای قلعه مانند آشپزخانه، ناهارخوری و انبار در سمت شرقی قلعه تعبیه شده بودند.
ظاهراً طبقه دوم قلعه شوش با سقف شیروانی و پنجره های آهنی پس از سال 1967 و در زمان ژان پرو به آن اضافه شده و به عنوان ناهارخوری کاربرد داشته است. در سه اتاق تو در تو در سمت شرقی، بعد از آشپزخانه، نقاشی های دیواری به تقلید از هنر بین النهرین بخصوص آشور و ایران و همچنین خدمه و نگهبانان دوره قاجار دیده می شوند.
در زمان تعمیر گچ دیوار، یک نقاشی از مردی خارجی با کلاه اروپایی آشکار شد که به احتمال زیاد تصویر سومین رئیس هیأت باستان شناسی در شوش باشد. روبه روی درب ورودی حیاط بالا، قبل از شروع پله ها نیز اتاقی وجود دارد که سقف آن بخشی از حیاط را تشکیل می دهد. از این اتاق برای نگهداری گنجینه و آثار کشف شده از تپه باستانی شوش استفاده می شده است.
قلعه شوش چهار برج دیدبانی در گوشه های شمالی دارد که در گذشته هر کدام از آنها کاربری خاصی داشته است. برج شمال غربی مربع شکل و برج شمال شرقی، دایره ای شکل و دارای یک طبقه با سقف گنبدی بوده است. طبق اسناد تاریخی از برج شمال غربی به عنوان کبوترخانه نیز استفاده شده است.
براساس مقاله قلعه شوش تلفیقی از تاریخ ایرانی و اروپایی است، باید بدانید که یکی از حیاط های قلعه شوش مانند تمامی قلعه های ساخته شده در قرون وسطا در ارتفاع بیشتری قرار گرفته است و زیر آن دو فضای تالار مانندی دیده می شوند که به زیرزمین شباهت دارند. در بالاترین بخش قلعه شوش نیز یک اتاقک شیشه ای تعبیه شده است که با نام «کلاه فرنگی» شهرت دارد اما کاربری آن تا به امروز به طور دقیق مشخص نشده است.
حیاط جنوبی پایین دارای دو ورودی دو سویه است که به صورت یک شیب و یک راه پله در سمت دیگر به پیشخوانی گرد منتهی می شوند. تراس های غربی و شرقی قلعه نیز به منظور تقویت و پشتیبانی دیوارهای اصلی در زمان گیرشمن به بنا اضافه شدند.
قلعه شوش محل استقرار باستان شناسان فرانسوی و ابزارآلات آنها بود؛ به همین دلیل یادگارهایی از کارها و فعالیتهای آنان بین سالهای 1895 میلادی تا پس از انقلاب اسلامی در قلعه باقی مانده است؛ آثاری که بازدید از آنها برای افراد علاقمند به باستان شناسی و تاریخ بسیار جذاب است.
دستگاه تقطیر آب، دستگاه پرس و مته دستی برای استفاده های متفرقه، یک دستگاه ماشین لندروور، جک دستی برای بالا بردن اشیای سنگین در محوطه باستانی شوش، دمنده زغال سنگ برای افزایش حرارت زغال سنگ، گاری چهار چرخ، بالابر دستی و…از جمله آثار موجود در قلعه شوش هستند.