نشست تاریخچه جست و جو و شناسایی زنان بر پایه داده های باستان شناختی و انسان شناختی برگزار شد
ایسنا/ براساس خبرهای واصله، نشست تاریخچه جست و جو و شناسایی زنان بر پایه داده های باستان شناختی و انسان شناختی برگزار شد.
نظیف سخنان خود را در نشست چنین آغاز کرد: پیش از گشودن بحث اصلی باید ابتدا مقدمه ای از تاریخچه فمینیسم بگویم. هر چند گفتنشان به معنی پذیرش قطعی آنها نیست و نمی خواهم بگویم که ما به آنها باور داریم.
این متخصص عهد باستان تقسیم بندی دوره های فمینیسم را چنین توصیف کرد: این جنبش علیه مردم سالاری شکل گرفت؛ در واقع ضد مرد سالاری و همه نظام های وابسته به آن که با الهام از مذهب یا اسطوره شکل یافته بود و زن را در رتبه دوم انسانی قرار می داد. به بیانی دیگر، همیشه مرد را از جنبه های فطری و ذاتی برتر نمایش می داد. در دهه های پایانی قرن بیستم میلادی و در واکنش به همین جهان بینی بود که جنبش فمینیستی ظهور یافت.
وی ادامه داد: موج اول فمینیسم درباره حق رأی بود. زنان از جنبه های مختلف از جمله شرکت در انتخابات به دنبال حقوق برابر با مردان بودند. موج دوم به اواخر دهه های 1970 و 1980 میلادی بر می گردد. زنان در این بازه احساس کردند با جبرگرایی زیستی روبرو هستند و به عبارتی در محیط های فرهنگی و اجتماعات مانند دانشگاه و کار سرکوب می شوند که تصمیم به از میان بردن آن گرفتند.
او ضمن تأکید بر این نکته که باستان شناسی با نگاه و تمرکز بر زنان در پی موج دوم فمینیسم پدیدار شد، بیان کرد: این گروه از باستان شناسان چنین تحلیل کردند که آگاهانه یا از سر ناآگاهی تحقیقات باستان شناسی با تأکید بر مردان و آن هم حول عیارهای معاصر انجام می شود. دیدگاه های جدید فمینیستی یا موج سوم نیز در پی موج دوم روی کار آمد و از شاخصه های مهمش این بود که جنسیت های مبهم و چند گانه را هم در نظر داشت.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: بحث مقدماتی دومی که باید مطرح کرد، مسئلۀ باستان شناسی جنسیتی و فمنیستی است. آیا این دو تفاوت دارند؟ باستان شناسی فمنیستی به دنبال نقد نگاه مرد سالارانه است. اما باستان شناسی جنسیتی ممکن است فمنیستی باشد یا نباشد. این بحث های نظری هنوز هم ادامه دارد و نظر قطعی و حتمی در بین باستان شناسان در این مورد یافتنی نیست.
این باستان شناس که در کارنامه خود آثار متعددی از جمله کتاب «زن و جنسیت در پیش از تاریخ» دارد، بحث اصلی خود را چنین شروع کرد: قبل از 1960 میلادی زنان انسان هایی شناخته می شدند که به محیط خانه محدودند و شوهرانی دارند که در بیرون کار می کنند و آنها را به همراه فرزندانشان از بعد اقتصادی و خاصه تهیه خوراک حمایت می کنند. باستان شناسی از همین زمان به نقد پژوهش ها و تفسیرهای مرد سالارانه پرداختند.
این نویسنده تصریح کرد: یکی از اولین زنان باستان شناس که جنسیت و نقش زنان را به تحقیقات خود وارد کرد، جین گودال بود. در همین دوره، اواخر قرن بیستم میلادی، پژوهش های قوم نگاری هم مورد توجه گرفت. مطالعاتی پیگیری شد که هدفش روشن کردن واقعیت زندگی زنان در روزگار باستان بود. برای مثال، تهیه خوراک که همواره با تمرکز به نقش مردان تحلیل میشد، از بعد زنانه نیز پررنگ شد. براساس یافته های جدید، خوراک های گیاهی را زنان با زدن به دل طبیعت فراهم می آوردند که از شکار حیوانات، ایمن تر و هوشمندانه تر محسوب میشد.
این پژوهشگر حوزه زنان یادآور شد: گروهی از باستان شناسان تحقیق کردند تا پی ببرند که آیا به راستی فقط مردان بودند که خوراک را تهیه می کردند و به شکار می رفتند؟ مطالعاتی وجود داشت و هنوز هم تداوم دارد که معتقد بود مردان زودتر از زنان به مرحله «دوپاراه روندگی» وارد شدند. در واقع، اول مردان به تکامل رسیدند و این کمال در زنان دیرتر بروز یافت.
او همچنین افزود: براساس همان نگاه یادشده و باور به پیشتازی مردان در رشد، آنها را تأمین کنندگان اصلی مخارج زندگی زنان و کودکان می دانستند. همین الگوی باستانی و کلیشه های جنسیتی گوناگون در دنیای جدید هم ادامه یافته است. این تعریف از تقسیم کار، زن در خانه و مرد در بیرون نهادینه شد و همچنان ادامه دارد.
نظیف در ادامه به بحث جنسیت و تهیه خوراک این گونه نگاه کرد: در جریان غالب بر باستان شناسی، همواره مردها را شکارچی می دانستند و زنان نیز افراد منفعل جامعه شناخته می شدند. تحقیقات نوین باستان شناسی ثابت کردند که مردان هم چندان قهرمان دنیای شکار و تهیه گوشت نبودند. این تحقیق ها نشان داد که مردان شکارچی در واقع لاشه خور بودند. آنها گوشت حیوانی را به خانه می بردند که پیش تر به دست حیوانی دیگر شکار شده بود. پژوهش جدید بعدی نشان داد که برخلاف تصورات عموم، زنان مغز کاملتری داشتند. در گفتار پیشتاز بودند و عواطفشان را قوی تر بروز می دادند. به عبارتی، اولین ارتباط گفتاری در نوع بشر از سوی زنان صورت گرفت؛ گفتاری که بین مادر و کودک بروز یافت.
وی دیگر نقش زنان را در دنیای باستان چنین تبیین کرد: زنان سازندگان دست افزار هم بودند؛ نقشی که براساس تحقیقات قدیمی تر باستان شناسی فقط به مردان نسبت داده میشد. پژوهش های قوم نگاری ثابت کرد که هیچ دلیل تاریخی یا غیر فرهنگی وجود ندارد که زنان روزگار باستان را در شمار تولید کنندگان قرار ندهیم. در جنوب غربی اتیوپی ثابت شد که ساخت بیش از 77درصد ابزارها به دست زنان اتفاق می افتد.
این پژوهنده درباره شکارچی گری زنان اظهار کرد: امروزه قوم نگاری ثابت کرده است که چقدر زنان در شکار نقش داشتند. در یک پژوهش در گوری نه هزار ساله مربوط به یک زن ابزارهایی مثل «پرتابه های سنگی» یافت شد که همیشه مخصوص مردان دانسته میشد. در جایی مثل آمریکا تا 50 درصد شکار و تهیه خوراک بر عهده زنان بود. بنابراین، زنان هم گوشت می آوردند و با انواع ابزارهای این پیشه مثل تور یا دست افزارهای نوک تیز سروکار داشتند.
او توضیح داد: غارها نیز همیشه راوی حضور مردان بودند. در دوره پارینه سنگی جدید همواره مردان در مرکز روایت ها قرار داشتند، اما نمونه های حضور زنان از طریق مطالعات قوم نگاری ثابت شد. در دانشگاه پنسیلوانیا تحقیقی صورت گرفت که براساس آن آثار پا و دست زنان و کودکان نیز در غارها هویدا شد.
زنان و سفالگری مبحث بعدی نظیف بود که درباره اش چنین توصیف کرد: در وستونیتسه کشور چک آشکار شد که زنان قدیمی ترین دست سازه های سفال تاریخ را ساخته اند. شمن را نیز که پیوندی با شفابخشی طبیعی و مذهبی دارد، همواره مردانه می پنداشتند. اما در برخی مناطق مثل کره بیشتر شمن ها زن بودند. در واقع، امروزه اختراع سفال و آیین های شمنی را به زنان نسبت می دهند.
نقش مادربزرگ بودن نیز انگاره بسیار مهمی است که مهمان این نشست چنین درباره اش گفت: زنان پس از ورود به دوران یائسگی از طریق مراقبت از کودکان به باروری بشر و تداوم جمعیت انسانی کمک می کردند. مادربزرگ ها در در تهیه غذا هم نقش داشتند. از دانش و مهارت های گوناگونی برخوردار بودند که به نسل های بعدی منتقل می کردند؛ نقش هایی که همگی برای بقای انسان ضرورت داشت.
این پژوهشگر عهد باستان نقش زنان را در دوران پس از پارینه سنگی چنین ارزیابی کرد: از دوران نوسنگی نیز می گویند زنان در مرتبه کهتری قرار داشتند. به نظر می رسد با آمدن عصر نوسنگی و استفاده از گاوآهن نقش زنان به حایشه رفت. اما باز هم تحقیقاتی فارغ از نگاه های مرد سالارانه انجام شد و ثابت کرد که زنان هم در تولید و تهیه مواد خوراکی از جمله آسیابانی و آسیاب کردن غلات نقش داشتند.
این باستان شناس در خاتمه تأکید کرد: ما نمی خواهیم زنان را بزرگ کنیم یا مردان را به حاشیه ببریم. در این دگرگشت زنان و مردان دوشادوش بوده اند. برخی کارها زنانه و برخی کارها مردانه بود. ما می خواهیم نگاهی منصفانه داشته باشیم و زنان را منفعل جلوه ندهیم.