موزه رسانه ای چند منظوره است که مخاطب در آن قرار دارد
ایلنا/ براساس آخرین خبرهای بدست رسیده، موزه رسانه ای چند منظوره است که مخاطب در آن قرار دارد.
رضا دبیری نژاد (رئیس کتابخانه و موزه ملی ملک) در سلسله نشستهای تخصصی سنجه با عنوان بایدها و نبایدهای موزه داری که در پردیس موزه ای دفینه برگزار شد، به موضوع موزه های نهادی و خصوصی در قاب موزه شناسی گفتمانی پرداخت و گفت: معتقدیم هر موزه ای متاثر از گفتمان های حاکم بر نظام علمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی هر جامعه است و این گفتمان ها هستند که موزه ها را پدید می آورند و از سمت دیگر، موزه ها هم با عملکرد و روایت خودشان تلاش می کنند بازتاب گفتمان ها باشند. برای همین هم عمل موزه ها را یک عمل گفتمانی می دانیم. بحث ما سر این است که بررسی کنیم چگونه موزه ها براثر گفتمان ها بوجود آمده اند و برعکس؛ موزه ها چه گفتمانی را بازتاب می دهند.
وی پیرامون اینکه موزه رسانه ای چند منظوره است که مخاطب در آن قرار دارد، ادامه داد: همیشه وقتی حرف از موزه بوده عمدتاً یاد موزه های دولتی و به طور خاص موزه های وزارت میراث فرهنگی می افتیم و آنها متر و معیار ما می شوند. حتی موزه های دولتی را هم با موزه های میراثی می شناسیم در حالی که می دانیم اگر چند صد موزه در کشور سراغ داریم شاید یک چهارم آنها موزه های تحت تملک وزارت میراث فرهنگی هستند. مابقی موزه ها برای سایر نهادها اعم از نهادهای دولتی و غیر دولتی هستند.
دبیری نژاد بیان کرد: ما برای اینکه این تمایز را بین موزه های میراثی و موزه های غیر میراثی ایجاد کنیم، آنها را تحت عنوان موزه های خصوصی و نهادی تلقی می کنیم و معتقدیم همه موزه های میراثی یک وظیفه ملی دارند و نهادی مانند میراث فرهنگی با همه عقبه ای که داشته متولی حاکمیتی و حکومتی امر میراث فرهنگی در کشور است. پس گفتمان میراث فرهنگی باید از آنجا ناشی شود چه گفتمان سازی شود یا نه.
دبیری نژاد بیان کرد: اما در یک معنای دیگر، موزه هایی داریم که خارج از این اتفاق هستند و آنها وظایف سازمانی میراث فرهنگی را ندارند. برای همین مفهوم موزه امروزه دیگر مفهوم گذشته را ندارد.
وی با بیان این سوال که حد موجودی موزه تا کجاست گفت: تا هر کجا که دانش بشر رسیده، می توانسته موزه وجود داشته باشد. حتی می توانید برای کرات آسمانی، بستنی و شکلات، خودرو یا برای مفاهیم انتزاعی مثل عشق یا آینده موزه داشته باشید. پس ظرف موزه خیلی وسیع شده است و نمیتوان دیگر در آن ظرف فقط به گذشته پرداخت.
رئیس کتابخانه و موزه ملی ملک گفت: اولین بار پس از مشروطه در قوانین مصوب شورای ملی در سال 1286 در قانون بلدیه اسم موزه آمد. بلدیه یا شهرداری به عنوان متولی و موظف راه اندازی موزه ها شناخته شدند. به این دلیل که هنوز ما به آن به انفکاک سازمانی نرسیده بودیم زمانی که عتیقات از بین رفته و کاوش های مجاز و غیر مجاز انجام شده و از کشور خارج شد؛ احساس نیاز بوجود آمد که نهادی به اسم موزه وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه در گذشته اسم عتیقات و آثار باستانی مطرح بود نه میراث فرهنگی گفت: موزه برابر با عتیقه های باستانی و مردم شناسی بود و اولین شکل گیری و تصور رایج از موزه بود که بعدها ادامه پیدا کرد هنوز هم شاید در عوام به دنبال عتیقه جات تاریخی حتی آنتیک هستند و از این ادبیات استفاده می کنند. بعدها موزه ها بوجود آمدند برای اینکه بخشی از عتیقات در آنها حفظ شود. الان اداره کل موزه ها از یک طرف اداره کل موزه های کشور است و از طرفی اداره کل موزه های میراث فرهنگی است.
اما چون موزه های میراث فرهنگی را در تملک دارد با سازوکار خود پیش می رود و مدام در این فکر هستند که چه کار کنند؛ چگونه مشکلات انبار و ثبت و ضبط آثار و پروژه های نیمه کاره را حل و فصل کنند و...در نهایت ناچارند نظام برنامه ای برای آن داشته باشند و همان نظام برنامه را متر و معیار برای همه موزه ها کرده اند.
او یادآور شد: موزه موسسه ای است که به گردآوری و معرفی میراث طبیعی و فرهنگی بشر می پردازد و در دسترس عمومی قرار می دهد و حالا باید برای آنها اهداف معرفی کرد. اهداف کلان ممکن است بین موزه ها مشترک باشد اما اهداف خرد متاثر از اهداف سازمانی است. هر سازمانی توقعی از موزه دارد که با سازمان دیگر متفاوت است. اینکه چه چیزی توسط موزه ها گردآوری می شود و چطور معرفی می شود در هر موزه ای تفاوت دارد. هر موزه با هر آنچه که دارد سناریوسازی می کند و در نهایت به نمایش می گذارد که تجلی آن گفتمان است.
دبیری نژاد ادامه داد: وقتی پانویس زیر آثار موزه ای می گذاریم؛ همه اطلاعات آن اثر نیست و هر اثر جنبه های دیگری هم دارد. موزه ممکن است بر مبنای نیاز مخاطبان، داده ها را در مستندنگاری جامع تکمیل می کند. سکه در خیلی از مجموعه ها وجود دارد اما وقتی این سکه در موزه ملی می رود یک روایتی دارد و وقتی در موزه تجارت قرار می گیرد به عنوان یک امر تجاری محسوب می شود و وقتی در موزه وقفی قرار می گیرد به عنوان موضوع جذاب برای واقف محسوب می شود.
او با اشاره به آنکه موزه ها در زمانی متعلق به دوره ای از بازه تاریخی شکل می گیرند و بعد از افتتاح راه خود را در مسیری ادامه می دهند که از مسیر سازمانی خارج می شود، گفت: در این نقطه است که دیگر آن سازمان به نیازهای موزه توجهی نمی کند و می گوید چرا باید پژوهش انجام دهد. برای همین موزه کم کم منزوی و مستهلک می شود در حالی که اگر این دو در یک خط قرار گیرند و هر دو در یک گفتمان باشند؛ آن وقت خود به خود این گفتمان ها وقتی خود را تقویت می کنند سازمان هم به آن موزه می پردازد و موزه هم به وظیفه اش عمل می کند.
در بیشتر مواقع، موزه را یک ویترین صرف تلقی می کنیم. درحالی که موزه رسانه چند منظوره است که مخاطب در آن قرار دارد و نمی تواند آنقدر بسته باشد، چون دافعه ایجاد می کند. باید پذیرفت موزه یک منشور چند وجهی است و در واقع یک نگرش است نه صرفا یک قالب. برای همین نباید از موزه قالب ساخت.
او ادامه داد: درست است که نمایشگاه برگزار می کنیم، اما همان قدر که بین تئاتر و سینما و مجله و روزنامه تفاوت وجود دارد نمیتوان از شیوه ای که برای گالری ها استفاده می کنیم برای موزه ها هم همان روشها را استفاده کرد. ایکوم به دلیل اینکه تنوع در موزه ها را پذیرفته و جدا از اینکه کمیته های مختلفی دارد موضوعات مختلف موزه ها را هم تفکیک کرده و موزه های دانشگاهی و خانه موزه ها را از هم تفکیک می کند. ایکوم پذیرفته که هر کدام از اینها می تواند اهداف و روش های جداگانه ای داشته باشد.
دبیری نژاد خاطرنشان کرد: آیا در کشورمان به این سمت رفته ایم که دسته بندی موزه ای را به صورت همکاری و سیاست گذاری شکل بدهیم؟ این اتفاق نمی افتد و حتی این الگویی است که شورای جهانی دنبال می کند و می تواند مبنایی باشد که یک نهاد مرجع در حوزه موزه داری چطور به این نتیجه برسد که چگونه موزه ها را ببیند و برخورد کند آیا در کشورمان این دسته بندی را شکل داده ایم؟ ما هنوز موزه ها را در یک قالب می بینیم و یکسان نگری می کنیم. چند دانشگاه هستند که درباره موزه تخصصی کار می کنند اما نمی دانم نظام های دانشگاهی هم در خدمت تکثر این آموزش را انجام می دهند یا بنا به تجربه های پیشین همچنان روی همان ریل حرکت می کنند این را باید در عمل دید.
رئیس کتابخانه و موزه ملی ملک خاطرنشان کرد: اگر به دنبال تاثیرگذاری دانش موزه داری هستیم باید گفتگوی تعاملی بین فضای دانشگاهی و اجرایی موزه ها ایجاد شود. دانشگاه ها با فضای نقادانه تند رفتار می کنند و ترجیح می دهند این فاصله را حفظ کنند. از آن طرف بدنه اجرایی خود را کامل و درست نبینند و با همه بخش های آموزشی و پژوهشی وارد گفتگو شوند. وقتی یک نفر منتقد سینماست فکر می کند هر فیلمی که روی پرده می آید باید ببیند و نقد کند اما آیا متولیان موزه داری و سیاست گذاری در مقابل موزه هایی که ایجاد شده اند و رویدادهایی که وجود دارد احساس وظیفه می کنند که از این موزه ها دیدن کنند؟
موزه داران و صنوف و نظام اموزشی ما در جستجو اتفاقات نیستند و وقتی اسم یک موزه را می شنوند می گویند نمی شناسیم. اینجاست که می بینیم یک مجموعه گسسته ای داریم. از این مجموعه چگونه توقع گفتمان سازی وجود خواهد داشت؟