رد پای تاریخ بر بند بند کهن شهر قزوین
ایسنا/ این خبر پیرامون رد پای تاریخ بر بند بند کهن شهر قزوین برای شما مخاطبان عزیز نوشته شده است.
در دوران ما هویت بخشی موضوع حائز اهمیتی است، هرکسی به دنبال اصالتی است که ممکن است از یک اثر به آن برسد، روستاها محل پر رفت و آمدی شده اند برای تاریخ پژوهانی که می خواهند ثابت کنند اجداد ما روزی به شکوه و فرزانگی در گوشه ای زندگی می کردند و در همین ایام شهر قزوین را «کهن شهر قزوین» می نامند.
راستش برای من که یک دهه از سکونتم در قزوین می گذرد تنها یک مفهوم که با چشم های خود دیده ام و لمس کرده ام مهم است و آن اینکه قزوین یک شهر سنتی و زیبا است، شهر کوچکی که رد پای تاریخ را می توانید در کوچه پس کوچه هایش دنبال کنید و همین یعنی اصالت، یعنی روح و یعنی همه آنچه می تواند دلی را به شهری گره بزند.
محمد حسن سلیمانی، پژوهشگر تاریخ قزوین پیرامون رد پای تاریخ بر بند بند کهن شهر قزوین می گوید: روزگاری در ایران 250 دروازه برای ورود به شهرها وجود داشته که امروز از آن دروازه ها تنها چهار عدد باقی مانده که 2 دروازه هنوز در قزوین پابرجاست، دروازه درب کوشک در محله درب کوشک قزوین قرار دارد که به نوعی در زمان خود دروازه ای به روی اولین شهرک صنعتی ایران بوده است و در روزگار رونق خود شهر را از محله صنعتی که در آن زمان کارخانه آرد، پنبه پاک کنی، بافندگی و روغن کشی را شامل میشد، جدا میکرد.
این پژوهشگر تاریخ قزوین ادامه می دهد: روبروی درب کوشک هم عمارت کالسکه خانه حاج ابوالقاسم رضوی (مالک کارخانه آرد رضوی) دایر بوده که امروز هم این بنا پابرجاست و از آن به منظور راهنمایی گردشگران استفاده می شود.
سرک کشیدن به گوشه های کمتر دیده شده قزوین را ادامه می دهیم و به وجود جذاب مدارس علمیه در قزوین می پردازیم. تلفیق مسجد و مدرسه در ایام قاجار بسیار باب بوده و نمونه آن در قزوین هم فراوان است، مسجد و مدرسه صالحیه، شیخ الاسلام و حیدریه از این نمونه ها هستند اما مدرسه صالحیه که در سه طبقه بنا شده، ارزش تاریخی فوق العاده ای دارد و کاملاً چشم نواز است. این مدرسه امروز هم به کاربری علمی خود ادامه می دهد اما در گذشته علوم ریاضی، فلسفه و نجوم هم در آن تدریس میشد. به گفته متولی مدرسه امروز از 82 حجره دایر در این فضا 27 حجره فعال است و در نوبت صبح و عصر 8 کلاس در آن برپا می شود.
فضای صالحه برای من بیننده صفای دیگری دارد، فضا، فضای آموزشی طلاب جوان است و ورود خانم ها به این مدرسه محدودیت دارد برای همین هم دیدنش برای من لطف را دوچندان کرده است.
سلیمانی درباره مسجد و مدرسه صالحیه توضیح می دهد: این مدرسه از بزرگترین مراکز علمی در دوره قاجاریه بوده و امروز حدود 191 سال از زمان تأسیس آن می گذرد؛ مدرسه علمیه صالحیه 1211 خورشیدی مورد بهره برداری قرار گرفته است.
وی می گوید: ملا محمد صالح برغانی قزوینی برادر شهید ملا محمد تقی معروف به شهید ثالث این مدرسه را تأسیس کرده و این مدرسه تأثیر بسزایی در توسعه علمی قزوین و جذب افراد برای تحصیل به قزوین داشته و باید گفت در روزگار اوج، مدرسه صالحیه مهمترین مدرسه فلسفه ایران بوده و از نخستین مراکز علمی که علاوه بر آقایان خانم ها هم در آن تحصیل می کردند.
این قزوین پژوه بیان می کند: مدرسه صالحیه در 4000 مترمربع و در سه طبقه بنا شده و تا دوره مشروطه رونق فراوان داشته و پس از آن موقعیت خود را از دست داد و در دوران پهلوی به علت دین ستیزی که این حکومت داشت، کاملاً متروکه شد، در دهه 40 خورشیدی سید حسن موسوی شالی اهتمامی بر بازگرداندن این مدرسه به چرخه علم آموزی داشت و با همکاری آیت الله باریک بین این مدرسه را احیا کردند و در دهه 80 نیز مرمت و بازسازی این بنا به طور کامل انجام شد.
دورتادور ورودی خانه حصاری از جنس آهن دارد طوری که نمی توانید تصور کنید پشت این حصارها چه چیز در انتظار شما است؟ همین که در باز می شود شوکه می شوید، یک خانه با اصالت به سبک اواخر دوران قاجار که امروز با زیبایی تمام به همت آقای حسن علوی شیر خورشیدی، مالک فعلی آن مرمت شده است.
سلیمانی در توضیح حضور و خدمات خاندان شیر خورشیدی در قزوین بیان می کند: خانواده شیر خورشیدی در دوران مشروطه جزو خانواده های بسیار مؤثر بوده اند و اگر بخواهیم در خصوص تاریخچه مشروطه خواهی در قزوین صحبت کنیم، نمی توانیم از کیفیت اثرگذاری این خاندان چشم پوشی کنیم.
این قزوین پژوه ادامه می دهد: تلگراف های علوی شیر خورشیدی در زمینه سیاست در قزوین هنگامه به پا کن بوده است. سید جعفر فرزند او از آزادی خواهان در دوره مشروطه بود و از اولین فعالان زمینه رسانه نیز محسوب می شود وی نشریه فدای اسلام را منتشر کرده و نیز در نجف تا اجتهاد خوانده است و از چهره های خوشنام در قزوین به شمار می رود که اعتماد عمومی را هم جلب کرده است.
افسانه علوی شیرخورشیدی که از ساکنان عمارت شیر خورشیدی است، در خصوص خانه و خانواده اش می گوید: روزگاری را به یاد می آورم که کرسی 9 ماه از سال در خانه دایر بود و خانه مان هرگز از مهمان خالی نبود، مهمانانی از عراق و از گیلان همواره در خانه ما حضور داشتند و به همین علت هم علاوه بر حضور مادرم به عنوان کدبانوی خانه همواره کارگرانی برای کمک به او در کنار ما حضور داشتند.
خانه ای که هنوز شاه نشین، کرسی خانه و بخشهای مختلف یک خانه ایرانی در آن وجود دارد و در زیرزمینش حوضچه دیده می شود، وسط حیاطش یک حوض فیروزه ای مزین به گلدان های شمعدانی است و دورتادور حیاط درختان خرمالو را می بینی و این بنای آجری قاجاری در گوشه خلوتی از قزوین تائید می کند که این شهر کوچک تاریخ خیز است، می شود به بند بند آن تکیه کرد و به آن بالید و با منطق و مدرک این شهر محجوب را در برابر نام های بزرگی که در چشم ها سوسو می زند، آورد.