ارائه توضیحاتی درباره وضعیت تپه قلاکتی و حفاری های غیرمجاز
ایلنا/ براساس آخرین خبرهای منتشر شده، ارائه توضیحاتی درباره وضعیت تپه قلاکتی و حفاری های غیرمجاز صورت پذیرفت.
تپه قلاکتی گل محله سرخرود در شهر سرخرود شهرستان محمودآباد، نخستین سایت باستانی نزدیک به نوار ساحلی مازندران است که اولین کلنگ کاوش های علمی باستان شناسی روی آن نقش بسته است. این تپه که در فاصله چهار کیلومتری دریای خزر قرار دارد، با شماره 30743 در سال 1390 ثبت ملی شده و بیش از یک دهه است که پژوهش های باستان شناسی روی آن در حال انجام است. این تپه دارای دو برجستگی غربی و شرقی است و در کاوش های باستان شناسی که در سال 1398 و 1400 انجام شده، باستان شناسان موفق شدند توالی سه دوره فرهنگی را مشخص کنند. کاوش در این محوطه به همت میثم فلاح و میثم نیکزاد انجام شده است.
میثم فلاح (سرپرست هیأت باستان شناسی تپه قلاکتی) پیرامون ارائه توضیحاتی درباره وضعیت تپه قلاکتی و حفاری های غیرمجاز گفت: قدیمی ترین دوره فرهنگی که در این تپه بدست آمد، متعلق به عصر آهن است. فاز میانی به دوره تاریخی مشخصا دوره اشکانی و ساسانی باز می گردد و در فاز فوقانی نیز دوره اسلامی مشاهده شده است. در فاز فوقانی شواهدی از قلعه گمشده ماهانه سر که متعلق به مرعشیان بود و در حمله تیمور از بین رفت، بدست آمد.
او ادامه داد: در فاز دوره تاریخی نیز چند قطعه گل مهر و مهر سنگی بدست آمد. این مهرها متعلق به دوره ساسانی است که با نقوش جانوری مانند خرگوش، گاو ورزا، قوچ، گوزن و پرنده تزیین شده اند. البته گل مهرها دارای کتیبه پهلوی و ساسانی نیز هستند. از دوره اشکانی نیز در لایه نگاری که در سال 1400 در برجستگی شرقی داشتیم، موفق شدیم بقایای یک دیوار خشتی با ضخامت تقریبی یک متر و نیم را بدست آوریم که احتمال می دهیم بقایای یک قلعه از دوره اشکانیان باشد که بعدها ساسانیان نیز از آن استفاده کردند.
فلاح با اشاره به کشف مهر سنگی که تصویری احتمالا از یک خرگوش روی آن حکاکی شده، گفت: احتمال می دهیم جنس این مهر از سنگ عقیق سفید باشد که نقش یک خرگوش به صورت کنده شده و مقعر بر روی آن دیده می شود. اکنون این شی در نمایشگاهی در موزه ملی ایران در معرض دید عموم گذاشته شده است. خرگوش در دوره ساسانیان نماد جنس مونث و نماد نگهبانی است و نقش کمیابی است. از این رو، پیدا کردن این مهر با چنین نقشی، تپه قلاکتی را دارای اهمیت می کند.
گل مهرهای بدست آمده نیز دارای نقوش حیوانات مختلف است و نکته جالب آنجاست که روی برخی از این گل مهرها نقش مرغابی دیده می شود که اکنون نیز اگر به تالاب سرخرود برویم، می توانیم این پرندگان مهاجر را ببینیم. شاید در آن دوران نیز این قوها و مرغابی ها به این مکان مهاجرت می کردند. همچنین نقش یک گوزن نشسته در میان گل مهرها شناسایی شد که در کنار آنها کتیبه ساسانی دیده می شود.
سرپرست هیأت باستان شناسی تپه قلاکتی درخصوص خوانشی که از کتیبه ساسانی که در کنار گل مهرها قرار دارد انجام شده، گفت: این گل مهرها بسیار مخدوش شده هستند اما احتمال می دهیم دو کلمه «رستم» و «آذرگشنسب» را خوانده باشیم. مطالعات روی این کتیبه ها ادامه دارد.
او در پاسخ به این سئوال که عموما کشف مهر در تپه ها و محوطه های باستانی نشان از انجام معاملات تجاری و بازرگانی و فعالیت های اقتصادی دارد. از این رو، آیا میتوان گفت تپه قلاکتی نیز در دورره ساسانی و اشکانی یکی از مراکز تجاری بوده، گفت: همین گل مهرها نشان دهنده جایگاه ویژه اقتصادی و نظام طبقاتی اجتماعی است، چرا که مهرها نشان دهنده بازرگانی هستند و این گل مهرهای کشف شده می تواند نشان دهنده بازرگانی های حتی دریایی با سرزمین های همجوار دریای مازندران یا نقاط مختلف داخل کشور باشد.
این تئوری را در فصل جدید کاوش مطرح و دنبال خواهیم کرد. در واقع این پروپوزال را مطرح کرده ایم که با جایگاهی فرهنگی اقتصادی هنری بسیار مهمی در شمال ایران مواجه هستیم، چرا که مهر، گل مهر و کتیبه بدست آورده ایم. حتی احتمال می دهیم بحث مرکز مذهبی نیز در این محوطه مطرح باشد، چرا که در یکی از کتیبه هایی که خوانده شده است، متوجه شدیم احتمالا برای انجام مراسم مذهبی بود. با این وجود این تئوری باید مورد بررسی و مطالعه بیشتر قرار گیرد. داده های مهر گلی ما اندک است و کاوش های بیشتر می تواند ما را در رسیدن به پاسخ سئوالاتمان کمک کند.
به گفته این باستان شناس، تاکنون اشیای متعددی از سفالهای مخلتف از ادوار مخلتف از عصر آهن گرفته تا دوره تاریخی و حتی قرون اولیه اسلامی در این محوطه کشف شده است. سفال لعابدار فیروزه ای متعلق به دوره میانه اسلامی، قاشق مسی و مهره گچی متعلق به دوران اسلامی، سکه مسی متعلق به دوران متاخر اسلامی و مجموعه سردوک سفالی ساده و لعابدار متعلق به دوران تاریخی و اسلامی بدست آمد. حتی در دوره اسلامی قطعه سفالی بدست آوردیم که نوشته ای روی آن هست که شبیه کلمه «هراز» است. اکنون رودخانه، جاده و دره هزار وجود دارد و شاید این قطعه سفالی بقایای یک نوشته، شعر یا چیزی باشد که این کلمه روی آن نوشته شد اما از آنجا که این قطعه شکسته است، نمی توانیم به صراحت درخصوص آن صحبت کنیم.
فلاح ادامه داد: سنگ وزنه مسی احتمالا 150 گرمی متعلق به دوران تاریخی و نعل آهنی متعلق به دوران اسلامی نیز در کاوش ها بدست آمده است. اشیای تاریخی کشف شده در تپه تاریخی قلاکتی در موزه تاریخ و باستان شناسی شهرستان آمل به نمایش گذاشته شد، چرا که سرخرود و محمودآباد موزه ندارند و نزدیکترین موزه در شهرستان آمل قرار داشت که در آن نگهداری می شود.
سرپرست هیأت باستان شناسی تپه قلاکتی درخصوص وضعیت این محوطه و حفاری های غیر مجاز گفت: اولین کار قبل از شروع کاوش های باستان شناسی، آماده سازی جامعه محلی برای پذیرش این مهم است. از این رو سعی کردیم تا حوزه باستان شناسی عمومی را قبل از حوزه تخصصی فعال کنیم. از این رو صحبت با جامعه محلی را در پیش گرفتیم و در مساجد روستا، ارگان ها و فرمانداری با مردم به گفتگو نشستیم. اتفاق خوبی که در محمودآباد و سرخرود انجام شده، راه اندازی اتاق باستان شناسی در شهرداری سرخرود است که کارهای فرهنگی در آن انجام می شود. اتفاقا یکی از معدود اتفاقات فرهنگی که در این راستا انجام شده، چاپ تمبر از آثار تاریخی تپه قلاکتی است. بومیان منطقه وارثان این تپه هستند و خودشان می توانند حافظ این میراث باشند.
او در پاسخ به این سئوال که طی سالهای گذشته در شهرها و استانهای شمالی کشور شاهد گسترش حفاری های غیر مجاز و به تبع آن گنجیابی بوده ایم، آیا در حال حاضر با توجه به یافته های تپه های باستانی مانند قلاکتی، این تپه نیز در معرض حفاری های غیرمجاز و قاچاق اشیای باستانی قرار دارد یا خیر گفت: در منطقه ای که فعال هستیم در آمل و محمود آباد و شهر سرخرود، تمام سعی برقراری ارتباط با مجامع محلی بود تا آنها را برای حفاظت و حراست از این میراث آماده کنیم.
تاکنون استقبال خوبی را شاهد بودیم. قبل از شروع فصل کاوش در این تپه، حدود 70 حفره حفاری غیرمجاز در سال 1398 پیدا شده بود و از سال 1398 تا 1400 تنها دو حفره غیرمجاز انجام شده است. نگهبانی که در این منطقه حضور دارد از بومیان منطقه هستند و بارها پیش آمده که گزارش داده که فلان شخص قصد کندن این محل را داشته که این اجازه داده نشد.
فلاح با تاکید برآنکه خروجی یک کاوش باستان شناسی را میتوان از دو منظر بسیار مهم دید؛ یکی نشر مقاله، کتاب یا ارائه آن در یک همایش یا نشست علمی برای جامعه آکادمیک این حوزه و یا حوزه های وابسته که امری است اجتناب ناپذیر که می بایست انجام شود و دومی که به نظر نگارنده در برخی موارد جایگاه و نگاه بالاتری میتوان نسبت به اولی داشت، عمومیت بخشیدن و تزریق نتایج کار به خود جامعه است یعنی اینکه میتوان با اطلاع رسانی صحیح و منطقی، به تعاریف باستان شناسی، هویت، مواریث فرهنگی و پاسداشت آن اشاره کرد، گفت: این مهم است که مردم بومی از تپه ها و محوطه های باستانی خود حفاظت کنند.
باید زبان مردم را بلد باشیم. باید نگاه مردم به باستان شناسان به عنوان گنج یابانی که آمده اند میراثشان را ببرند، تغییر دهیم. در روزهای نخست آغاز فصل کاوش، بومیان منطقه موضع سختی نسبت به ما داشتند اما طی سالهای بعد به اندازه ای فرهنگ سازی کردیم و با مردم صحبت کردیم که کم کم با ما همراه شدند. البته خروجی کار نیز اهمیت دارد، چرا که مردم شاهد آن بودند که اشیای کشف شده در موزه به نمایش گذاشته و برایشان حفظ شد. همایش برگزار و کتاب چاپ شد. تمام اینها نظرشان را جلب کرد.