قواخ تپه در روزگار آشور نو یکی از مراکز مقاومت در برابر حملات آشوری ها بوده است
میراث آریا/ براساس آخرین خبرهای واصله، قواخ تپه در روزگار آشور نو یکی از مراکز مقاومت در برابر حملات آشوری ها بوده است.
سجاد علی بیگی در دومین نشست تخصصی بیستمین گردهمایی سالانه باستان شناسی ایران مطرح گفت: هر چند فصل نخست گمانه زنی در قواخ تپه کوتاه و محدوده کاوش در آن بسیار کوچک بود اما هم یافته های سطحی و هم بقایای کاوش شده نشان داد که قواخ تپه تا چه اندازه در عصر آهن III مهم بوده است.
این باستان شناس افزود: یافته های بسیار با اهمیت کاوش نشان می دهد که قواخ تپه در روزگار آشور نو یکی از مراکز زاگرس برای مقابله و مقاومت در برابر هجوم و حملات سازمان یافته آشوری ها بوده و به استناد سنگ یادمان برپا شده در محوطه، این قلعه شهر حداقل یکبار در روزگار سارگن دوم فتح شده است.
او با بیان اینکه علاوه بر این یکی دیگر از یافته های مهم محوطه، کشف یک «قاب سنگی پاشنه در» در این تپه باستانی است که نمونه های آن تنها در پایتخت ها، کاخ ها یا مراکز ایالتی آشور بدست آمده، اظهار کرد: این اثر حاکی از وجود بنایی از دوره آشور نو در این محوطه است که نشان می دهد که پس از فتح محوطه بنایی به سبک آشور در این محوطه برپا و احتمالاً حاکم دست نشانده آشوری برای کنترل این منطقه در قواخ تپه مستقر شده است.
به گفته این باستان شناس، ادامه کاوش ها در این محوطه می تواند افقی تازه در خصوص وضعیت غرب ایران و بویژه ماهیدشت در قرن هشتم در اختیار قرار دهد.
او در پایان اظهار کرد: با توجه به اهمیت محوطه و منطقه کوزران در باستان شناسی زاگرس مرکزی شایسته است در قواخ تپه «پایگاه ملی پژوهش های باستان شناسی» ایجاد شود تا علاوه بر قواخ تپه، سایر محوطه های باستانی مهم منطقه کوزران ماهیدشت سامان یابند.
کاوش نجات بخشی گورستان ولم بهشهر در حاشیه سد گلورد نکا مازندران
در ادامه رحمت عباس نژاد سرستی با اشاره به فعالیت های صورت گرفته در کاوش نجات بخشی گورستان ولم بهشهر در حاشیه سد گلورد نکا گفت: سد گلورد و محوطه ولم در منطقه هزار جریب و در 45 کیلومتری جنوب شهرستان های نکا و بهشهر در کنار رودخانه مهراون رود و در ارتفاعی بین 800 تا 900 متر از سطح دریا واقع شده اند.
او افزود:گورستان ولم بهشهر یکی از گورستان های مهم دوران اشکانی است که شوربختانه در اثر فعالیت های عمرانی و غفلت های آگاهانه و ناآگاهانه در معرض آسیب قرار گرفته است.
این باستان شناس اظهار کرد: انجام فصل اول کاوش نجات بخشی و استفاده از نتایج آن و همچنین، اجرای مصوبات شورای فنی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مبنی بر ادامه کاوش های نجات بخشی و تعیین عرصه و حریم آن می تواند برخی از لطمه های وارده را جبران و ترمیم کند.
او با بیان اینکه در این گورستان جمعاً 28 تدفین برداشت شد که 8 مورد پیش از اشکانی (4 بالغ، 3 غیربالغ و 1 نامشخص) و 20 مورد گوردخمه های اشکانی (10 بالغ و 10 نابالغ) هستند، تصریح کرد: نمونه های استخوانی و اسکلت های انسانی، پس از مطالعات دقیق مقدماتی مورد بسته بندی در حفاظ های مناسب قرار گرفته و برای مطالعات تکمیلی آماده سازی شده اند.
عباس نژاد سرستی با اشاره به اینکه 175 گورنهاده در قالب ظروف سفالی شاخص دوران اشکانی، ابزارها و ادوات فلزی، زیورآلات فلزی، استخوانی، شیشه ای، صدفی، سنگی و مهره های تزئینی و انواع انگشتر مهرهای منحصر بفرد گردآوری شده گفت: از لحاظ گونه معماری نیز گوردخمه های این محوطه با گوردخمه های وستمین ساری قرابت زیادی دارند و در حال حاضر، در چارچوب گونه های محلی و تا حدودی منطقه ای قابل طبقه بندی و مطالعه هستند.
کاوش باستان شناسی تپه کلا ارفع ده مازندران
کاوش باستان شناسی تپه کلا ارفع ده نیز عنوان مقاله مشترک مهدی عابدینی عراقی و عبدالرضا مهاجری نژاد بود که توسط عابدینی عراقی ارائه شد.
او گفت: تحلیل و مقایسه سبک شناسی معماری آتشکده ارفع ده با دیگر نمونه های هم زمان ساسانی نمایانگر شباهت های این اثر، از نظر نقشه، در ساخت خود از الگویی مشابه نمونه های ساسانی بهره برده است.
این باستان شناس افزود: فضاهای موجود و معماری آتشکده ارفع ده نشان می دهد که این بنا دارای دو دوره مشخص معماری است، دوره اول که مربوط به دوران ساسانی است و چهار طاقی و فضاهای خارج از آن در این دوره ساخته شده و دوره دوم که دوره معماری متعلق به دوران اسلامی و به شکل دقیق تر دوران اسپهبدان تبرستان است.
او با بیان اینکه آتشکده با گسترش اسلام در منطقه کوهستانی سوادکوه بی آنکه تخریب شود یا تغییر کاربری دهد متروک و به مرور زمان تخریب شده، اظهار کرد: چهار طاقی ارفع ده از نوع چهار طاقی های منفرد نبوده و با فضاهای وابسته به برگزاری مراسم آتش ساخته شده است.
فصل سوم کاوش نجات بخشی گورستان مرسین چال (محدوده سد فینسک) سمنان
عطا حسن پور نیز در ادامه این نشست تخصصی به تشریح فصل سوم کاوش نجات بخشی گورستان مرسین چال (محدوده سد فینسک) سمنان پرداخت و گفت: در مورد تاریخ گذاری و دوره های استفاده از گورستان، چگونگی مرگ و اطلاعات انسان شناسی مردگان، هرگونه اظهارنظر قطعی تا قبل از تأیید نتایج آزمایش های غیر علمی خواهد بود.
او افزود: بخصوص اینکه تاکنون 4 گروه باستان شناسی مختلف در این محوطه به کاوش پرداخته و به نتایج و دستاوردهای متفاوتی رسیده اند که بدون شک نتایج بدست آمده از این کاوش ها در برخی جهات در تضاد خواهند بود، بنابراین تا زمانی که مدیریت کاوش ها به صورت واحد و متمرکز درنیاید، این گونه ابهامات و اختلاف نظرها بدیهی به نظر می رسد.
حسن پور اظهار کرد: اما کاوش کوتاه مدت در سومین فصل، محوطه ای را نمایان ساخته که در میانه دوران تاریخی ایران برای مدتی به عنوان گورستان استفاده شده است.
این باستان گفت: در فاصله یک صد متری غرب این گورستان، محوطه ای به نام «غرش مال خِیل» وجود دارد که کاوش آن می تواند پاسخگوی سؤالات فراوانی باشد، زیرا هنوز مشخص نیست گورخفتگان مرسین چال ساکنان بومی این منطقه بوده اند یا رهگذرانی کوچ رو، از چگونگی مرگ آنها نیز هنوز اطلاعاتی در دست نیست اما در مورد زمان استفاده از گورستان چند شاخصه وجود دارد.
او در پایان افزود: با توجه به محتوای نقوش موجود روی انگشترها از جمله نقش هرکول، سفالینه های بدست آمده مانند ظرف جلینگی، تکوک و ظروف شاخص، شیوه تدفین و مقایسه با محوطه های پیرامونی از جمله گنداب خرند، قومس و وستمین این احتمال می رود که تدفین در گورستان مرسین چال از دوران سلوکی آغاز و تا دوران اشکانی ادامه داشته است. البته این تاریخ گذاری نسبی تا قبل از بدست آمدن نتایج آزمایش های گاهنگاری مطلق در حد یک فرضیه اولیه خواهد بود و نزدیکی این محوطه به شهر قومس و قرابت داده های باستان شناسی آن نیز می تواند در تأیید این فرضیه کمک کند.