چند دهه هست که سبک اصیل نقاشی قهوه خانه ای به فراموشی سپرده شده است
ایسنا/ براساس آخرین اخبار منتشر شده، چند دهه هست که سبک اصیل نقاشی قهوه خانه ای به فراموشی سپرده شده است.
کیانوش معتقدی، پژوهشگر هنر درباره تاریخچه شکل گیری نقاشی قهوه خانه ای بیان کرد: زمینه های شکل گیری نقاشی قهوه خانه را باید از اواخر دوره صفویه بررسی کرد؛ زیرا ورود موضوعات مذهبی و عامیانه در نقاشی از این دوره قابل پیگیری است اما آنچه براساس اسناد به مثابه پرده های درویشی و تابلوها باقی مانده است، به آغاز دوره قاجار بر می گردد.
او افزود: در واقع ما می توانیم از آغاز دوره قاجار، شکل گیری یک نظام جدید را در نقاشی ایران پیگیری کنیم که در طبقه بندی نقاشی ایران در بخش هنرهای عامیانه قرار میگیرد.
او با بیان اینکه نقاشی قهوه خانه ای در ابتدا به صورت پرده های درویشی بوده و توسط نقاشان گمنام یا دراویش نقاشی میشده است، در این زمینه گفت: موضوع این پرده ها، شمایل نگاری مذهبی و واقعه کربلا و عاشورا بوده است. همچنین این نقاشی ها به سبکی عامیانه نقاشی می شدند؛ چرا که هنرمندان خالق این نوع آثار مکتب ندیده بودند و ساختار کلی این پرده ها روایت های مذهبی و عامیانه ای بودند که گاهی ترکیب شده با اسطوره ارائه می شدند.
معتقدی ادامه داد: روندی که ذکر شد در دوره قاجار ادامه پیدا کرد تا بعد از دوره مشروطه که این نوع از نقاشی وارد فضای قهوه خانه ها شدند؛ به این معنا که این پرده ها در دوره قاجار در کوی، برزن و فضای عمومی شهرها و در زمان های به خصوص چون ایام محرم و روز عاشورا نمایش داده میشد و نقالان راوی این نقاشی ها بودند ولی بعد از دوره مشروطه بود که این پرده ها به شکل یک تابلوی دکوراتیو وارد قهوه خانه ها شد.
او با اشاره به اینکه از دوره مشروطه ما با عنوان نقاشی قهوه خانه ای مواجه می شویم، افزود: از دوره مشروطه این پرده ها به سفارش صاحبان قهوه خانه ها تولید شدند. از این زمان به بعد یک الگوی مشخص در کار نقاشان قهوه خانه ای شکل گرفت که در آن تصاویر مدام تکرار می شدند. حسین قوللر آغاسی و محمد مدبر از مهمترین استادان این عرصه بودند که این سنت را به دوره بعدی انتقال دادند؛ به این شکل که هنگامی که این نقاشان یک روایت و قصه ای را نقاشی می کردند، در ادامه نیز خودشان و شاگردانشان عینا آن را تکرار می کردند.
او به تفاوت نقاشی قهوه خانه با پرده های مذهبی اشاره و اضافه کرد: طبق مباحثی که مطرح شد، تفاوت نقاشی قهوه خانه ای با پرده های مذهبی در این نکته هست که در گذشته نقاشی ها مبتنی بر یک روایت مذهبی و شمایل نگارانه توسط نقاشان گمنام خلق میشد ولی بعد از دوره قاجار بود که این نقاشی ها وارد ساختاری جدید شدند و براساس سفارش صاحبان قهوه خانه ها تولید می شدند و کارکرد قبلی خود را در فضای عمومی شهرها از دست دادند.
این پژوهشگر هنر در پاسخ به بررسی این سبک از حیث رنگ، فرم، محتوا و رویکرد گفت: اصولا این پرده ها قاب بندی های خاص خودشان را دارند و براساس یک نوع پرسپکتیو مقامی طراحی می شوند. همیشه سوژه اصلی که موضوع روایت اصلی پرده است بزرگتر از بقیه سوژه ها کشیده می شود و روایت های فرعی در کنار سوژه اصلی به شکل قاب بندی های کوچکتر دور تا دور صفحه یا پرده را می پوشاند که هر کدام روایت های مخصوص به خودشان را دارند.
او اضافه کرد: در این ترکیب بندی اصولا از رنگ های گرم بخصوص رنگ قرمز و قهوه ای استفاده می شود. برای تصویر کردن شخصیت های اصلی رویداد عاشورا نیز از لباس های روشن، پرچم ها و دستارهای سبز رنگ استفاده می شود و گاهی دور سر قدیسان و شخصیت های اصلی، هاله نور نقاشی می شود. دشمنان اسلام نیز با چهره هایی کریه و زشت و با رنگ پوست تیره و مشکی به تصویر کشیده می شوند.
معتقدی در ارتباط با مضامین بکار رفته در این نقاشی ها بیان کرد: تا آنجا که نقاشی قهوه خانه ای به شکل پرده درویشی و پیش از مشروطه است عموما مذهبی و تا حدی رزمی هستند اما از زمانی که این پرده ها به نقاشی قهوه خانه تبدیل می شوند اتفاق مهمی رخ می دهد و آن ورود اسطوره های ایرانی به این مضامین است و طبقه بندی جدیدی بوجود می آید و موضوعاتی چون رزم، بزم و دیدار دلدادگان و داستانهای تغزلی وارد پرده ها می شود. این مساله تا اواخر دوره پهلوی ادامه پیدا می کند تا زمانی که در این دوره گاهی مضامین اجتماعی و سیاسی نیز وارد این پرده ها می شود.
او در پاسخ به هدف از حضور زنان در برخی از این نقاشی ها گفت: زنان طبق قصه و روایت های مذهبی، اسطوره ای، ادبی و تغزلی همیشه نقش محوری و کلیدی داشتند؛ به همین دلیل از ابتدا در کنار پیکرها و فیگورهای مردانه، تصاویر زنان نیز وجود دارد.