در زمینه آموزش مستقیم و غیرمستقیم هویت ایرانی کوتاهی داشته ایم
ایرنا/ براساس خبرهای منتشر گشته، در زمینه آموزش مستقیم و غیرمستقیم هویت ایرانی کوتاهی داشته ایم.
با توجه به اینکه امسال سازمان یونسکو شب یلدا را به نام کشور جمهوری اسلامی ایران و افغانستان در فهرست آثار جهانی ثبت کرده، دفتر پژوهش و بررسی های خبری در میزگردی به بررسی ثبت جهانی یلدا و هویت و فرهنگ ایرانی با حضور دکتر «محمود جعفری دهقی» رئیس انجمن ایران شناسی، استاد فرهنگ و زبان های باستانی ایران و «علی عزت زاده» دبیر انجمن ایران شناسی و دانشجوی دکترای ایران شناسی در دانشگاه شهید بهشتی پرداخت.
فواید ثبت جهانی آثار
فرآیند ثبت این آثار چگونه است و کار به دست کدام ارگان است؟ آیا از استادان و نهادهای علمی هم استفاده می شود؟
عزت زاده: این فرآیند در وزارت میراث فرهنگی انجام می شود و قبلا در دست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود. متاسفانه از جامعه دانشگاهی و صاحب نظران فرهنگی بهره ای گرفته نمی شود و این خودش یک نوع ضعف است. البته در مجموع کارشان خوب و مثبت بوده است. نکته ای در مورد اهمیت ثبت عرض کنم. وقتی یک اثر یا میراث ملموس ثبت می شود، مورد توجه همه جهانیان قرار میگیرد و همچنین بودجه ای برای کمک در نظر گرفته می شود که بیشتر کمک های معنوی است.
براساس مقاله در زمینه آموزش مستقیم و غیرمستقیم هویت ایرانی کوتاهی داشته ایم، باید بدانید که از طرفی برای خود ما هم یک انگیزه بوجود می آورد و ما را موظف می کند که در پاسداشت آن اثر بیشتر بکوشیم. هر اثری که ثبت می شود از طرف سازمان میراث مورد پایش است که کارهای پژوهشی انجام شود و اطراف و حریمش هم حفظ شود. این موارد عملا باعث می شوند اثری که متعلق به ایران است، متعلق به جهان اعلام شود. افتخارش نصیبمان می شود و ما موظف به حفظ و نگهداری از آن می شویم. بنابراین ثبت آثار در مرکز میراث جهانی بسیار مهم است.
چغازنبیل، نقش جهان و تخت جمشید، سه اثر اول ثبت شده ایران
تا کنون چند درصد آثار را ثبت کرده ایم؟
عزت زاده: در میراث ملموس تا کنون 26 اثر تاریخی و طبیعی را ثبت کرده ایم. اولین ثبت ها سال 1358 بود که دکتر عدل و کارشناسان همکارشان تحت تاثیر شرایط انقلاب قرار نگرفتند و کارشان را به پیش بردند. چغازنبیل، میدان نقش جهان و تخت جمشید سه اثر اولی بودند که هوشمندانه از سه دوره و گونه مختلف انتخاب شده بودند. برای مثال از چغازنبیل داریم که از دوران ایلامی بوده و نقش جهان از بناهای دوران اسلامی را هم داریم.
براساس مقاله در زمینه آموزش مستقیم و غیرمستقیم هویت ایرانی کوتاهی داشته ایم، باید بدانید که بعد از آن هم کارهایی که شده بسیار خوب بودند. بناهای ارمنی و کلیساهای شمال غرب ایران را داریم و شهر سوخته که برای 5000 سال پیش بود، یا قنات ایرانی. کارهای بسیار خوبی شد اما در ایران آثار بسیار زیادی داریم که در نوبت هستند. برای مثال کوه سبلان و کوه دماوند یا کاخ گلستان که ثبت شده اما خیلی از ابنیه هنوز ثبت نشده است. ما 61 پرونده در آغاز پارسال داشتیم که پارسال راه آهن و چشم انداز فرهنگی اورامان ثبت شد و امسال هم شب چله و هنر سوزن دوزی ترکمن بود که اولی مشترک با افغانستان و دومی مشترک با ترکمنستان بود. یکی هم هنر نوازندگی عود که مشترک با سوریه بود.
برخی کشورها باستان شناسان را برای تاریخ سازی استخدام می کنند
آیا امکان ندارد یونسکو اثری را که مربوط به کشوری است را به نام کشوری دیگر ثبت کند؟
جعفری دهقی: این امکان هست. وقتی پرونده ای تشکیل می دهند، آن پرونده حاوی برخی مستندات است. اگر برای مثال کشور دیگری بخواهد مستندات را گردآوری کند، طبیعتا آنچه گردآوری کرده، مربوط به کشور و منطقه خودش است. بنابراین ممکن است برخی اطلاعات در آن درج نشود یا سانسور شود. متاسفانه کشورهای خلیج فارس برخی باستان شناسان را استخدام می کنند تا برای خود تاریخ سازی کنند. حتی یک رشته آثار ایرانی مثل بادگیرها را کشورهایی مثل امارات به نام خود ثبت کردند، در حالی که اصالت آنها از ایران سرچشمه گرفته است. علت هم این است که پرونده ای که می فرستند یکسری مستندات و اطلاعاتی در آن قرار می دهند تا به نفع خودشان تمام شود. یونسکو هم وقتی می بیند از جایی درخواستی نشده و آنها پیگیر هستند، به نام آنها ثبت می کند.
آیا کارشناسان ایرانی در این فرآیند می توانند نظر بدهند؟
جعفری دهقی: بله می توانند. البته اگر به موقع اقدام و اسناد لازم گردآوری شود. ایران بسیار غنی از میراث تاریخی است و آثار بی شمار ملموس و ناملموس ایران قابل ثبت است. به همین دلیل پیگیری و نظارت بر آنها کار بسیار سختی است. به همین دلیل لازم و ضروری است که میراث فرهنگی به کمک متخصصان و اساتید دانشگاه بر این امور نظارت و فعالیت داشته باشد و نه با تعارض، بلکه با تعامل این آثار تاریخی را زنده نگه دارد.
شما خاستگاه ایجاد سنت یلدا را نوع زندگی قدیم برشمردید. برداشت امروزی ما از یلدا، آن هم در عصر ارتباطات چیست؟
جعفری دهقی: باوجود اینکه امروزه را عصر ارتباطات می نامند، اما باید عصر بی ارتباطی هم بنامیم. بسیاری از خانواده ها و دوستان و بستگان که در گذشته ارتباط نزدیکتری داشتند امروزه از هم دور شده اند. دست کم یلدا فرصتی است تا خانواده ها دور هم جمع شوند و یکدیگر را ببینند و به صحبت و گفت و گو با یکدیگر بپردازند یا به حافظ خوانی بپردازند و این باعث وفاق خانوادگی و اجتماعی می شود و ما باید این فرصت را غنیمت بشماریم و از آن استفاده کنیم.
در ایام اخیر، رویدادهای سیاسی و اجتماعی باعث شد برخی حتی نسبت به عرق ملی و هویت ایرانی هم بی توجهی شد. حتی در مواردی افراد از باخت تیم ایران شادی کردند یا زمزمه هایی هرچند ضعیف از تجزیه شنیده شد. میراث ها و شاخص های هویتی و فرهنگی در دوره کنونی چه نقشی می توانند در ایجاد انسجام و پیوند میان مردم ایران داشته باشند؟
عزت زاده: نقش بسیار مهمی دارند. این آثار هم نمایش دهنده هویت ایرانی هستند و هم خودشان عاملی هستند برای تحکیم هویت ایرانی. اگر اکنون می بینیم که ندای تجزیه طلبی بلند می شود و شنیده می شود و گوش شنوایی هم دارد، خودمان کوتاهی کرده ایم. ما در زمینه آموزش مستقیم و غیر مستقیم هویت ایرانی کوتاهی کرده ایم. ما در آثار ادبی کهن، شاعرانی داریم که حقیقتا بهترین شاعران جهان هستند. فرزندان ما خیلی با آثار این افراد مانوس نیستند و این مشکل ناشی از آموزش است. ما وقتی آثار گذشته را آموزش می دهیم به عبارتی به صورت غیر مستقیم هویت خود را انتقال می دهیم و آشنا کردن کودکان با آثار ملموس و ناملموس میراث فرهنگی ایران بسیار مهم است و باید بدان فکر کنیم.
رشته دانشگاهی «ایران شناسی» در اواخر دهه 80 در ایران تاسیس شد. هنوز برخی می گویند در ایران اصلا ایران شناسی نیاز نداریم! اتفاقا برعکس، مشکل ما ضعف ایران شناسی و شناخت ایران است. اشتباهاتی که می کنیم در همه زمینه ها ناشی از همین است. ایران شناسی رشته ای نیست که فقط در دوره کارشناسی ارشد و دکتری تدریس شود. کارشناس ایران شناسی میداند چگونه باید از دبستان به کودکان آموزش داده شود تا با هویت ایرانی آشنا شوند.
اگر هویت ایرانی آموزش داده نشود، چیزهای دیگری پیدا می شوند که جایگزین آن شوند. بنابراین اگر آنها صدای بلندی پیدا کردند ناشی از کوتاهی ما است. ما بدون تردید دشمن داریم، اما دشمنمان را نه باید بزرگتر از آنچه که هست در نظر بگیریم و نه دست کم بگیریم. از طرفی نباید بنشینیم و ببینیم دشمن ما چه می کند، ما هستیم که باید با برنامه آن را شکست دهیم. ایران آنقدر آثار غنی دارد که مانند سیل همه را با خود می تواند ببرد.
امسال حتی در پی مباحث و رویدادهای سیاسی، برخی رسانه های خارج از کشور حتی توصیه به عدم برگزاری یلدا داشتند. نظر شما چیست؟
جعفری دهقی: هویت ما را همین مسایلی نظیر یلدا و نوروز و به همراه آموزه هایی که از طریق اسلام به ما داده شد تشکیل می دهد و این موارد در تعارض هم نیستند. مساله این است که ما در واقع آن تجارب گذشته و فرهنگ پیشین خود را با فرهنگ دوره اسلامی تلفیق کردیم و چیزی که به جهان ارائه داده ایم ارزشمند است. یک نمونه آن، عرفان ایرانی است که پدیده شگفتی است. امروزه واقعا وظیفه مدیران جامعه ما این نیست که با آن فرهنگ ها تقابل کنند و آنها را خلاف اندیشه های امروزی بدانند. بلکه بایستی کمک کنند و آنها را با هم تلفیق کنند، زیرا به هر حال اینها هویت ما هستند و ما به کمک همین هویت است که تا کنون برپا بوده ایم و با وجود مشکلات خاص در طول تاریخ، خوشبختانه توانسته ایم هویت، زبان و فرهنگمان را حفظ کنیم و این ناشی از عناصر شکل دهنده هویت ماست.
و نکته پایانی؟
جعفری دهقی: بحث فرهنگ و هویت و تمدن ایرانی اسلامی چیزی نیست که در یک جلسه کوتاه بتوان به آن پرداخت. یک مثنوی گسترده است و باید با توجه به این عناصر فرهنگی و هویتی، در منطقه تعامل بیشتری داشته باشیم.
عزت زاده: من سه نکته را یادداشت کردم که مطرح کنم. یک نکته این است که اسلام هیچ تعارضی با ایران ندارد. مسلمانی با ایرانیت در تعارض نیست. بلکه الان هویت ما یک هویت مرکب است. قطعا اسلام در آن نقش دارد اما رواداری دینی هم هست یعنی ما ارامنه، زرتشتیان و یهودیان را داریم که اینها خیلی ایرانی هستند و اصلا تفکیک ایران و اسلام معنی ندارد. اما در عین حال این را در نظر بگریم که اسلام همه این ادیان را امضا کرده یعنی انکار نکرده است.
آنچه اشکال داشته، کنار گذاشته است. معماری ایرانی که اکنون به عنوان معماری ایرانی اسلامی معروف است، در اصل معماری دوره پارت هاست و در دوره ساسانی پیشرفت کرده و در دوره اسلامی شکوفا شده است. جشن های ما جشن های غفلت نبود، بلکه آیین های بامحتوا بوده و در آنها حافظ خوانی و شاهنامه خوانی میشده و برای دیدار هم بوده که در اسلام هم سفارش شده است. شاهنامه خوانی سنتی بوده که حتی در نقاط ترک و بلوچ و کردنشین هم جدی بوده و متاسفانه امروز ضعیف شده است.
نکته سوم هم این است که ما باید پول هزینه کنیم، پولهایی که دیده می شوند و دیده نمی شوند. قطر که امسال جام جهانی را برگزار کرد، در افتتاحیه بازیهای آسیایی در سال 2006، مفاخر فرهنگی ایران را به عنوان مفاخر خودش معرفی کرد. ما می توانیم این ایراد را بگیریم که چرا مفاخر ما را به عنوان مفاخر خود معرفی می کنند. اما از طرفی هم نمی توانیم چون آنها هم یک طرف ایران بزرگ فرهنگی هستند ما کاری نکرده ایم. پس ما باید بیشتر کار کنیم و بیشتر هم باید هزینه کنیم.
دوحه یک «بنیاد قطر» دارد که 100 میلیون پوند به آرشیو ملی بریتانیا داده اند و بخشی ایجاد کرده اند و اسناد مربوط به خودشان را جمع آوری و تاریخ خود را شکل می دهند. برخی زبان شناس ها با حمایت مالی کشورهایی، ریشه برخی گویش های ما را منتسب به زبان های دیگر می کنند.
هویت ایرانی و ملت ایران قبل از شکل گیری تئوری های جامعه شناسی وجود داشتند، اما در دوره معاصر، عناصر تشکیل کشور بر پایه عناصر تشکیل دهنده هویت مثل زبان و فرهنگ و دین ایجاد شده و کشورهای تک زبان و تک دین و.. را شکل داده اند و ناموفق بوده اند. در حالی که ویژگی ایران چند فرهنگی بودن است. دو زبان عربی و ترکی هر دو متعلق به هویت ایرانی هستند. 4 قرن تاریخ ایران به زبان عربی است و بسیاری از متون ایرانی به زبان عربی هستند. ما شاعرانی داریم که به زبان ترکی و فارسی شعر گفته اند. من استاد ازبک می شناختم که فارسی شعر میگفت و «رباب» می زد و شعر خود را با خط «سیریلیک» که روسها بنا گذاشتند، مینوشت. ما اگر خوب کار می کردیم، تمام همسایه هایمان لشگر فرهنگی ایران بودند.