در کتابهای درسی زیربنای هویت ایرانی را نداریم
ایلنا/ براساس آخرین گزارش های بدست رسیده و خبرهای منتشر شده، در کتابهای درسی زیربنای هویت ایرانی را نداریم.
محیط طباطبایی (رئیس ایکوم ایران) با اشاره به آنکه موزه ملی ایران می تواند برندی مخصوص خود داشته باشد تا در سراسر دنیا با آن برند شناخته شود، گفت: هرچند ممکن است برخی بگویند که جام حسنلو یا محراب اولجایتو که در موزه ملی نگهداری می شوند، می توانند برند موزه باشند اما مشهورترین اشیای بخش ایران باستان، سفال شوش و سرباز اشکانی هستند و در بخش دوره اسلامی الحمد میرعماد است، چرا که معرفی این آثار در همه جا وجود دارد از کتاب های درسی گرفته تا تبلیغات در بخش های مختلف و همه این آثار را می شناسند. مهم آن است که بتوانیم از شناخته شده ها برای برندسازی استفاده کنیم همانطور که تابلو مونالیزا تبدیل به برند موزه لوور شده است.
او پیرامون اینکه در کتابهای درسی زیربنای هویت ایرانی را نداریم، ادامه داد: برند چیزی نیست که ما بخواهیم از اول آن را بسازیم بلکه باید شکل گیری طبیعی پیدا کرده باشد.
محیط طباطبایی معتقد است: آثاری که از آن به عنوان اشیای معروف موزه ملی یاد شد از آن جهت معروف هستند که در کتابهای درسی معرفی شده اند بنابراین میتوان به قدرت آموزش و کتابهای درسی پی برد. بچه ها از همان ابتدا با مجسمه شمی آشنا می شوند و به گوششان آشناست. حال آنکه الان بخواهیم به آنها بگوییم که جام فلان یا مجسمه فلان هم در موزه ملی قرار دارند که خیلی مهم هستند. این در گوششان فرو نمی رود و دلیل هم کتاب های درسی هستند.
رئیس ایکوم خاطرنشان کرد: بارها مطرح کرده ام که کتاب درسی نیازی نیست درسی برای موزه بنویسد بلکه فقط کافی است تا هنگام آموزش حرف "م" در الفبا بگویید "م" مثل "موزه". اگر در کتاب اول ابتدایی می نوشتیم "م" مثل "موزه" بسیاری از مشکلات ما برای آشنایی نسل جدید با موزه حل میشد.
او در پاسخ به این سئوال که گفته می شود "موزه" کلمه فارسی نیست از این رو در مقابل این طرح که "م" مثل "موزه" مقاومت می شود نیز گفت: موزه یک مفهوم جهان است همانطور که "مادر" یک مفهوم جهانی است. چندی قبل فرهنگستان زبان فارسی "گنجینه" را به جای "موزه" معرفی کرده بود اما بعدها نوشته میشد گنجینه موزه ملی اما بعد از 3 سال دوباره همان "موزه" مورد قبول قرار گرفت. موزه، گنج نیست که به آن بگوییم گنجینه بلکه خود واژه موزه است و اشتراک جهانی در آن وجود دارد.
محیط طباطبایی با اشاره به آنکه چندی قبل درخواست هایی مبنی بر نوشتن کتاب درسی پیرامون میراث فرهنگی شده بود، تصریح کرد: میراث فرهنگی نیازمند کتاب نیست بلکه بخشی از هویت ایرانی است. ما نمی توانیم کتاب و درس میراث فرهنگی داشته باشیم و به آن نمره دهیم و مثلا بگوییم فلان دانش آموز میراث فرهنگی اش شده 14، مگر میتوان برای هویت نمره تایین کرد؟ باید بازنگری در کتاب های درسی از کلاس اول ابتدایی تا پایان سالهای تحصیلی داشت. باید از طریق آموزش غیر مستقیم، میراث فرهنگی را آموزش داد و در نسل جدید علاقه ایجاد کرد.
رئیس ایکوم یادآور شد: نه تنها کتاب های درسی بلکه تمام نظام آموزش و پرورش باید مبتنی بر میراث فرهنگی کشور باشد. میراث فرهنگی است که می تواند سبب شود تا فردی که فارغ التحصیل می شود را یک ایرانی بار آورده باشد. این درحالی است که امروزه با توجه به سیستم آموزشی و کتاب های درسی که داریم افراد دیپلم می شوند اما دیپلمه ایرانی نیستند بلکه می توانند دیپلمه هرجای دنیا باشند. آنچه ایران را متفاوت می کند با دیگر کشورها متفاوت می کند، میراث فرهنگی ما است. اینجاست که هویت پیدا می کنیم.
او تصریح کرد: چندسال پیش در اویل دهه 80 شمسی کتاب اول را بررسی کردیم. کتاب فارسی شامل یک خانواده چهارنفره سطح متوسط جامعه بودند که روی موکت نشسته بودند. گفتیم بجای موکت، فرش ایرانی بگذارند. در بخش دیگری از کتاب، درس مسجد داشت که عکس مسجدی که مشخص نبود کجاست را گذاشته بودند. گفتیم به جای آن عکس مسجد شیخ لطف الله اصفهان را بگذارند. در بخشی دیگر تصویری از یک خیابان بود که باز گفتیم تصویری از خیابان های شناخته شده همچون خیابان ولیعصر و خیابان چهارباغ اصفهان که ثبت ملی شده اند را بگذارند.
او ادامه داد: حتی در میوه خوری کتاب درسی تصاویر میوه هایی همچون کیوی، موز و آناناس و... بود. ما پیشنهاد دادیم میوه های ایرانی مانند انار، سیب، انگور و میوه هایی که در ادبیات ما به آن اشاره شده قرار دهند. حتی در خانه خانواده مذکور کتابخانه ای قرار داشت که گفتیم بر روی کتاب های آن بنویسند بوستان، گلستان، شاهنامه و نهج البلاغه و... لزومی ندارد که دانش آموز حتما بداند اینها چیست همان قدر که اسمشان به چشمش میخورد با آن آشنا می شود.
محیط طباطبایی تاکید کرد: باید به دانش آموزان آدرس درست و با هویت دهیم تا در نهایت فارغ التحصیلان ایرانی داشته باشیم. این ادامه پیدا می کند. در بزرگسالی حافظ میراث فرهنگی می شود و با فرهنگ ایرانی عجین می شود. مشکل اصلی ما آن است که در کتابهای درسی زیربنای ایرانی را نداریم.