قلعه قشم یادگاری 400 ساله از اشغال یک ساله پرتغالی ها است
میراث آریا/ براساس آخرین اخبار بدست رسیده، قلعه قشم یادگاری 400 ساله از اشغال یک ساله پرتغالی ها است.
قلعه تاریخی قشم تقریباً در منتهی الیه شمال شرقی جزیره است. از آثار باقی مانده آن میتوان به آب انبار مرکز قلعه، قسمت ورودی و برخی دیواره ها و برجهی آن اشاره کرد. مصالح بکار رفته در قلعه عموماً سنگ و چوب و ملاط ساروج و گچ مقاوم (نیم پخت) است که سنگهای بکار رفته از کوه های محلی جزیره و سنگ های اسفنجی دریایی استخراج شده است.
براساس مقاله قلعه قشم یادگاری 400 ساله از اشغال یک ساله پرتغالی ها است و از ظاهر قلعه میتوان برداشت کرد که این قلعه یکبار در زمان های بسیار دور و یکبار نیز تقریباً چندین سال پیش تعمیر و مرمت شده و به این استناد میتوان دو دوره معماری برای آن در نظر گرفت. دورتادور قلعه یک خندق وجود داشته که به گفته اهالی، دارای عرض 12 متر بوده که در هنگام مد دریا، خندق پر از آب میشده و باعث جداسازی محوطه قلعه و خود قلعه از اطراف آن میشده است و نفوذ به قلعه را با مشکل همراه می کرده است. این خندق امروزه وجود ندارد.
در مورد تاریخ ساخت یا بازسازی قلعه به وسیله پرتغالی ها میتوان اشاره کرد که در بهار1580 جواهرساز ونیزی به نام گاسپارو بالبی از راه دریا از بصره به هرمز سفر کرد. تنها چند روز پیش از ورود به هرمز در پنجم می 1580، بالبی به باسعیدو (باسیدو) رسید. نویسندگان قرن نوزدهم ازجمله کارکنان کمپانی هند، مثل کمپتورن، هورس بورگ و وایت لوک به ویرانه های یک قلعه و شهرک پرتغالی در باسادوره یا موقعیت باسعیدو اشاره می کنند.
اگرچه پرتغالی ها در زمان بازدید بالبی از هرمز به خوبی در آنجا مستقر شده بودند، اما هیچ منبع مکتوبی در دست نداریم که گواه بر فعالیتشان در قشم باشد، بااین حال چند سال قبل در طی لایروبی و گسترش بندر قشم، گورستان دست نخورده پرتغالی ها درست نزدیک خط ساحلی فعلی کشف شد. تعداد دقیق گورهای از بین رفته نامشخص است و تنها یک سنگ قبر سالم مانده بود. بنابر نوشته ها چنین تعبیر می شود: قبر متعلق به آنتونیو کوریا و فرزندانش، درگذشته در 17 ژانویه 1591 میلادی (پاتس، 1395).
در سال 1618 رویفرییرد آندراده، طبق دستوری مبنی بر شناسایی و نابودی هر یک از کشتی های بیگانه اروپایی و برقراری ارتباطات بازرگانی با پارس، از لیسبون عازم هرمز شد. گشت زنی در تنگه هرمز و دهانه دریای سرخ، به منظور مصادره کشتی ها و لنج هایی بود که حامل کالاهای ممنوعه بوده و کشتی هایی که مجوز تجارت دریایی و رمز عبور صادره از سوی پرتغالی ها را نداشتند و به عنوان یک راهکار ثانوی در این خصوص در تاریخ 15 ژانویه 1619 میلادی پرتغالی ها به فکر استقرار قلعه ای در قشم افتادند که ایرانیان ساخت آن را مربوط به سال1614 میلادی می دانند.
رویفرییر در 1621 میلادی در قالب یک ناوگان با 33 فروند کشتی به سمت قشم رفت و پس از درگیری با پارسی ها و غلبه به آن ها، شروع به ساخت قلعه کرد (پاتس، همان).
در 1622 میلادی ناوگان انگلیسی و سربازان ایرانی ضربه سختی به پرتغالی ها در خلیج فارس وارد کردند و قلعه آنها در قشم را به تصرف خود درآوردند (وادالا 1355:42).
با این اوصاف پرتغالی ها بیشتر از یک سال در قلعه قشم حضور نداشتند. به نظر می رسد شالوده این دژ به دست پرتغالی ها و با بکار گرفتن کارگران ایرانی برپا شده است. اینکه آیا پیش از قلعه ای که امروزه در معرض دید ما قرار دارد، پی یا بنیاد دژ دیگری (شاید ساسانیان) در اینجا بوده است، به درستی روشن نیست و تنها کاوش های باستان شناختی پیگیر می تواند به آن پاسخ دهد (یغمایی، همان). اگرچه این احتمال (مثل قلعه هرمز) به نظر پررنگ می رسد.
قلعه قشم، کاربردی چون یک انبار بزرگ یا جای نگهداری مهمات و سلاح داشته که در مواقع اضطراری به دیگر دژها کمک می رسانده است. قلعه پرتغالی ها یک قلعه تدارکاتی بود که برای ارتباط با قلعه هرمز و رساندن تدارکات و خدمات به این قلعه مرکزی در قشم ساخته شده بود. آنچه امروزه قابل مشاهده است، دژی است راست گوشه ناقص (نزدیک به ذوزنقه) که از سنگ های دریایی و ساروج ساخته شده است. مهمترین کاربردهای این قلعه استفاده از آن به عنوان انبار مهمات جنگی و نیز منبع ذخیره آب شیرین برای سربازان و کشتی های پرتغالی بوده است.
این قلعه دارای دو حصار است (نوربخش 1369:321). در ضلع جنوب شرقی آن یک زیرزمین قابل مشاهده است (اقتداری 1348:765). در چهارگوشه آن چهار برج استوانه ای ویران دیده می شود. دیوارهای بیرونی و اتاق ها و انبارهای درونی نیز، ویران و از خاک و سنگ و آوار پرشده اند. در زمان آبادانی از میان چهار برج، دوتای آنها کاملاً و برج سوم با زاویه ای، روبه دریا بوده است. برج چهارم رو به جزیره و شهر قشم بوده و تنها راه بیرون رفت از قلعه به شمار می آمده است؛ چراکه سه باروی دیگر کور بوده اند و راهی به بیرون نداشته اند. نمای بیرونی و درونی برج ها و باروها از سنگهای کم وبیش یک اندازه مستطیل شکل آهکی است، اما درون باروها از سنگ لاشه آهکی نمکی پرشده است. ملاط بین سنگ ها، ساروجی سخت شبیه ساروج بناهای ساسانی است. در برج ها مثل برج شمالی، برج شرقی و جنوبی و همچنین باروهای بین آنها نشانه های تخریب و بازسازی، گسترش یا تغییر با استحکام بخشی بیشتر بچشم می آید.
شکسته سفالینه های به دست آمده از کاوش نیز خود گواهی بر این تضمین ها، تصرف ها و دوباره سازی ها است. تنها ورودی دژ در زیر برج جنوبی است و بیشترین بازمانده های ساختمانی نیز بر فراز همین برج است. در کنار در ورودی، در درون دژ اتاقکی است به گونه اتاق نگهبانی یا بازرسی، با دیوارها و سقفی گهواره ای، یکپارچه از سنگ های آهکی که هرگونه رفت وآمد را زیر نظر داشته است. بر فراز اتاق، سوراخ گرد و بزرگی است که به احتمال بسیار زیاد یک راه ایذایی بوده و از درون اتاق بالای برج بر سر مهاجمان، گلوله های سنگ یا قیر مذاب یا آب جوش می ریخته اند؛ چرا که جای مدافعان بر طاقچه ای مشرف به این سوراخ در کاوش بدست آمده است. چسبیده به دیوار شمال شرقی درون برج، بازمانده یک شیب (رامپ) بر جای است که بخش هایی از آن در کاوش بدست آمد. این شیب برای بالا بردن توپ های سنگین بر فراز برج و باروها و رفت وآمد سربازان بوده است.
طول باروهای چهارسوی برج، نزدیک دو متر است که در بام دیوارها به شکل راهرو ساخته شده و در هرچند گام، جای تیرکش ها، برای سربازان ایستاده، سربازان به زانو نشسته، توپچی ها و خادمان بچشم می خورد. دورتادور دژ خندقی بوده که امروز پرشده و نشانی از آن بر جای نیست. تقریباً در میانه حیاط دژ، گود دست ساخته ای است که انبار آب شیرین باران بوده است. حیاط قلعه از چهارسو شیب ملایمی به طرف استخر داشته بگونه ای که آب باران در این انبار جمع میشده است. انبار، سقفی گهواره ای و خمیده داشته که امروز تمامی سقف آن فروافتاده است و تنها جای این آبگیر به درازای 13، پهنای 4 و عمق 5/2 متر بر جای است (یغمایی، همان).
در آبان 1378 نیز در پی حفاری های شرکت برق در محدوده 500 متری قلعه پرتغالی ها، تونل قدیمی متصل به این قلعه، کشف شد. این تونل که به قلعه پرتغالی ها متصل است، راه فرار فرماندهان و نیروهای نظامی پرتغالی و همچنین مکان نگهداری مهمات نظامی آنان بود. این تونل تا محدوده میدان سعدی شهر قشم به طول حدود سه کیلومتر ادامه دارد.