روند تخریب و سرقت آثار تاریخی همچون گذشته ادامه پیدا کرده است
ایسنا/ براساس آخرین خبرهای بدست رسیده، روند تخریب و سرقت آثار تاریخی همچون گذشته ادامه پیدا کرده است.
سالهاست آدم ها با بیل و کلنگ، خانه و آشیانه را ترک گفته و شاید فکر کنید دیگر دنبال گنج رفتن منسوخ شد، اما همچنان در گوشه کنار این کره خاکی، نفرات بیشماری مشغول یافتن گنج هستند. شاید صحنه معروف فیلم های وسترن را بخاطر داشته باشید که با کلنگ به کندن و یافتن طلا مشغول می شدند اما می خواهم حواستان را از آن صحنه جذاب و مهیج دور کنم، اینجا هیچ خبری از طلا، گنج یا دفینه نیست!
آنچه اغلب گیر این سوداگران می آید بقایای یک محوطه تاریخی و نهایتاً تکه هایی از سفال هایی است که تنها از نظر باستان شناسی و مطالعه تاریخی جهت شناخت لایه های مختلف تاریخی کاربرد دارد و این جان فرسودن سوداگران، تنها باعث تخریب و از بین رفتن هزاران گواه تاریخی می شود. لایه های مختلف زمانی در محوطه های تاریخی مثل صفحات یک کتاب روی هم قرار گرفته و هر لایه گواه زمان و برهه ای از تاریخ است و برای پی بردن به حقیقت تاریخی آن می بایست آنها را لایه به لایه کاوش کرد تا براساس عمق هر لایه، جنس آن و بقایای مکشوفه پی به وقایع تاریخ آن منطقه برد.
حقایق بسیاری تاکنون یافت شده که وجود تمدنی در زیر تمدن دیگر را نشان می دهد؛ در حقیقت اصالت و قدمت هر منطقه را از روی کارشناسی محوطه های تاریخی و قدمت عناصر یافت شده آن حدس می زنند. آنچه مسلم است ما از تاریخ خود گواه روشنی در اختیار نداریم و آنچه می دانیم و می آموزیم به گواه هر آن چیزی است که از دیرباز کتابت شده است اما تاریخ را فاتحان نوشته اند پس جای آن دارد که به آنچه می دانیم و خوانده ایم هم ظنین باشیم. یکی از مهمترین وظایف باستان شناسان، شناسایی تاریخ براساس کاوش و تحلیل های علمی است. بطور مثال بررسی چند جسد یا یک نوع تدفین خاص در محوطه یک سایت تاریخی نشان از وجود یک گورستان و وجود آن گورستان احتمال سکونت در نزدیکی آن محل را تقویت می کند، با محدود کردن محل تجسس با گمانه زنی میتوان به یافتن یک تمدن رسید.
یافتن تمدن با هر قدمتی گویای قدمت پیدایش تمدن در آن منطقه است و اما کاری که سوداگران گنج می کنند نابودی تمامی نشانه و گواه های تاریخی است. آنها تنها در پی یافتن گنج و سکه های قدیمی هستند و هر چیز دیگری جز آن برایشان پشیزی ارزش ندارد. در حال حاضر نزدیک به یک میلیون محوطه تاریخی در ایران یافت شده که متأسفانه هیچ کدام از آنها سالم نمانده است.
نکته حائز اهمیت این است که خیلی از مواردی که توسط حفاری های غیرمجاز بدست می آید در مراحل بعدی کشف می شود اما مهمترین نکته آن است که یک شی مکشوفه دیگر یک اثر بی هویت است یعنی دیگر نمی توان در مورد آن نظر قطعی داد. بنابراین مواردی نظیر محل دقیق کشف، نوع بستر خاک، عمق اشیای وابسته و همچنین دوره زمانی آن برای همیشه به سان یک راز مگو باقی خواهد ماند. آنچه توسط باستان شناسان بدست می آید به شی تاریخی شناسنامه دار معروف است یعنی تمام مستندات کاوش، محل دقیق کشف به همراه مختصات و سایر توضیحات ضمیمه آن شده و در اختیار موزه قرار می گیرد تا علاوه بر آنکه ثبت و ضبط شود و در معرض دید عموم قرار گیرد، همه محققین و تاریخ شناسان ابعاد آن را بررسی کرده و بتوانند گوشه ای از اسرار تاریخ را کشف کنند.
پیشینه سرقت آثار ملی
از زمان سلسله قاجاریه، از آنجایی که در بدنه حاکمیت هیچ گونه شناختی با فرهنگ و میراث ایرانی وجود نداشت، غارت آثار تاریخی و تمدنی ایران آغاز شد و آثار تاریخی ایران سر از موزه های کشورهای غربی از جمله فرانسه و انگلیس درآورد. با وجود شعار باستان گرایی در دوره پهلوی، روند تخریب و سرقت آثار تاریخی همچون گذشته ادامه پیدا کرده و تاکنون نیز متوقف نشده است.
آیا گنجی در دل خاک نهفته است؟
مهمترین نکته ای که باید مد نظر قرار داد این است که شناخت درست بافت منطقه و بررسی پیشینه آن به خوبی جوانب یک پدیده تاریخی و فرهنگی را برای ما روشن می سازد، بطور مثال یک گورستان متعلق به اعصار گذشته محل مناسبی برای یافتن گنج است؟ در بسیاری از موارد محوطه های تاریخی، روستا یا شهرهای قدیمی هستند که بر اثر مواردی نظیر خشکسالی یا شیوع بیماری های واگیر تخلیه شده و یا در اثر عوامل طبیعی نظیر سیل و زلزله بطور کامل فرونشسته یا تخریب شده اند، این گواه های تاریخی تنها ابزار شناخت آنچه که بر ما گذشته هستند.
خاک قره تپه را رها کنید
تپه های سگزآباد یکی از تپه های باستانی ایران است که قدمت آن به اواخر هزاره دهم میلاد تا دوره هخامنشی بازمی گردد. قره تپه، تپه زاغه و تپه قبرستان، تپه های سه گانه باستانی جنوب شرقی دشت قزوین هستند که با قدمت 7 تا 9 هزارساله خود یکی از قدیمی ترین سایت های باستان شناسی دنیا بحساب می آیند. اهمیت منطقه سگزآباد در مستندات تاریخی نیز مشهود است، مارکوپولو در سفرنامه خود از سگزآباد نام برده و آن را در مسیر جاده ابریشم خوانده است.
تپه های سه گانه به احتمال زیاد جزو قدیمی ترین مناطق سکونت و یکجانشینی بشر در فلات ایران بوده که آثاری از عصر آهن نیز در این محل مشهود است. کاوش های باستان شناسی در این مجموعه از سال 1349 به سرپرستی عزت الله نگهبان، پدر باستان شناسی ایران آغاز شد و تاکنون توسط دانشکده باستان شناسی دانشگاه تهران ادامه دارد. یافته های باستان شناسان حکایت از تمدنی می دهد که به 1000 تا 1500 سال پیش از میلاد بازمی گردد. در کاوش هایی که طی سالهای اخیر در محدوده ی قره تپه انجام شده، شواهدی از یک گور و تدفین عصر آهن یافت شده است.
دکتر ملک شهمیرزادی در هنگام کاوش تپه های باستانی در سال 1349 گزارش می دهد که به علت کاوش های قاچاق تا عمق 2 متری هیچ لایه سالمی باقی نمانده بود، مردم به صورت عمودی حفاری کرده و پس از آن به احداث تونل هایی به صورت افقی پرداخته بودند و با این کار بخش زیادی از لایه های زمانی مختلف که مثل صفحات یک کتاب روی هم قرار گرفته را به کلی نابود کرده اند.
دکتر مصطفی ده پهلوان، سرپرست پروژه تعیین عرصه و حریم قره تپه با گلایه از کاوش های قاچاق و غیرمجاز می گوید امروز در قره تپه حتی یک متر لایه سالم در سطح باقی نمانده است، همچنین رطوبت حاصل از آبیاری زمین های کشاورزی و شخم های عمیق، بخش زیادی از گورها را از بین برده است. وی معتقد است که امکان محصور کردن این محوطه باستانی فراهم نیست، چرا که اگر به ازای هر متر مربع 2 مأمور هم قرار دهیم، تا مردم به آگاهی نرسند باز هم امکان تخریب منطقه وجود دارد.
فرهنگ گردشگری یا هنر تخریبگری
بازدید از آثار تاریخی و محوطه های باستانی به جهت آشنایی با تاریخ و پیشنیه هویتی بوده و خود دارای آداب و آیین خاصی است. نباید هیچ دخل و تصرفی در محوطه تاریخی صورت گیرد و هرگونه کاوش می بایست توسط باستان شناسان مجرب و برای اهداف علمی باشد، دقیقاً به همین منظور است که محوطه های تاریخی می بایست مورد حفاظت قرار گیرند.
در سال 99 یک گردشگر به مناطق باستانی شمال سیستان و بلوچستان سفر کرد که متاسفانه اقدامات ناشایست وی در محوطه باستانی تاسوکی موجب خشم مردم منطقه شد. این در حالی است که پیش از این نیز شاهد تاثیر مخرب حضور شماری از گردشگران در مناطقی نظیر ابیانه بوده ایم و گردشگری به جای رونق اقتصاد و گسترش فرهنگ، بیشتر به تخریب آثار باستانی، آلوده شدن محیط زیست و طبیعت و آزرده کردن ساکنین منطقه منجر شد.
مردم مقصرند!
آنچه مسلم است، بخش عمده ای از تخریب میراث فرهنگی توسط مردم انجام می شود ولی این سونامی وحشتناک بیشتر از روی ناآگاهی صورت می گیرد، با افزایش آگاهی و بیدار کردن وجدان و حس ملی گرایی در مردم میتوان نه تنها حجم زیادی از تخریب های این حوزه را کاهش داد بلکه از وجدان بیدار مردم در جهت حمایت و صیانت از پیشینه تاریخی و فرهنگی خود نیز استفاده کرد. اما تخریب و غارت هویت فرهنگی و تاریخی ساختار یافته تر از آن است که بتوان باور کرد تنها حاصل یک بی فرهنگی دسته جمعی است.
خاک، آخرین میراث تاریخی
با گسترش فرهنگ گنج و همچنین پیشرفت دانش، شیادان و سارقان این حوزه هم خود را بروزرسانی کرده و ضمن افزایش سرعت عملیات، سطح تخریب خود را نیز افزایش داده اند. طبق اظهارات دکتر ده پهلوان، رئیس موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران در مصاحبه ای با خبرگزاری مهر عده ای در حال حاضر با بیل مکانیکی و کامیون، اقدام به انتقال خاک تپه های باستانی به مکان های دیگر و سرند نمودن آن به جهت یافت اشیای تاریخی می کنند. نهادهای مختلف قطعاً از این موضوع اطلاع دارند، چرا که موزه های کشورهایی نظیر امارات و قطر طی سالیان اخیر از آثار ایرانی پر شده اند.
میراث گمشده جوبجی
در سال 1386 پیمانکاران خط انتقال آب، حوالی روستای جوبجی از توابع رامهرمز به دو تابوت برنزی حاوی بیش از 3400 گرم طلا در قالب حلقه، دستبند، گردنبد، دکمه سردست و انواع زیورآلات مربوط به دوره پیش از هخامنشیان برخوردند. این اشیای تاریخی هیچ وقت به نمایش درنیامد ولی رئیس میراث فرهنگی وقت وعده انتقال گنجینه مکشوفه را به عمارت صمیمی رامهرمز داد. حال با گذشت بیش از 14 سال، هنوز از سرنوشت این میراث خبری نیست اما بخشی از این گنجینه افسانه ای سر از موزه بن آلمان درآورد. اما داستان جوبجی انگار تمامی ندارد، در زمستان 99 به دستور فرمانداری کلیه ترانشه های محوطه باستانی جوبجی جهت احداث راه معدن توسط لودرها و ماشین آلات راهسازی پر شدند.
تپه باستانی سابق یا پارک باستانی معاصر
تپه باستانی واقع در اقبالیه که در سال 84 به ثبت ملی رسیده، یکی از بزرگترین محوطه های پیش از تاریخ استان قزوین بشمار می آمد! از بکار بردن فعل ماضی در معرفی این تپه باستانی تعجب نکنید، چرا که محوطه 5 هکتاری این تپه دیگر وجود خارجی ندارد و تبدیل به بوستان و تفرجگاه شده است. دکتر میراسکندری در کاوش های باستان شناسی این تپه آثاری از دوره اشکانی، ساسانی، سلجوقی، ایلخانی، صفوی و حتی قاجاری یافتند. تکثر آثار و توالی زمانی ادوار مختلف تاریخی نشانگر اهمیت فوق العاده این محل طی فراز و نشیب تاریخ بوده است.
شهرداری اقبالیه در سال 96 با اعلام نیاز شهر به بوستان و فضای سبز و با توجه به اینکه این تپه محل تجمع سگهای ولگرد شده است، اقدام به احداث بوستان در این محل کرد. ساخت سرویس بهداشتی، حوضچه های آبنما، جدول گذاری و مواردی از این دست تیر خلاصی بر پیکره نیمه جان این تپه باستانی بود.
تپه باستانی پوئینک در جدال با بیل های مکانیکی
اگر مهندس اوتیس، مخترع بیل مکانیکی می دانست اختراع او چه نقش خطیری در تخریب آثار باستانی و تاریخی و سند هویت ملت ها ایفا می کرد، نمی دانم عطایش را به لقایش می بخشید یا خیر، به هر حال تو گویی جدال تخریب گران و آثار تاریخی نه تنها یک امر دائمی و همیشگی است بلکه با پیشرفت علم، میزان تخریب آثار تاریخی نیز افزایش می یابد. تپه باستانی پوئینک که در سال 85 ثبت ملی گردید دارای دیرینه ای مربوط به دوره ساسانی تا ایلخانی است. قدمت لایه های زیرین این تپه باستانی از عصر آهن شروع می شود و تا دوره قاجاریه ادامه پیدا می کند، هسته مرکزی تپه نیز مربوط به دوره سلجوقی است و با توجه به اینکه این اثر ثبت ملی شده است، هر گونه تعرض به این مجموعه ممنوع است.
براساس مقاله روند تخریب و سرقت آثار تاریخی همچون گذشته ادامه پیدا کرده است باید بدانید که در جریان احداث کمربندی در سال 98 بخش جنوبی این تپه باستانی به صورت شبانه تخریب شد. احمدی، مدیرکل دفتر حفظ و احیای بناها و محوطه های تاریخی وزارت میراث فرهنگی در بازدید از این محوطه تاریخی دخل و تصرف در ضلع جنوبی این اثر را تایید کرد و گفت با استفاده از بیل مکانیکی به بنا آسیب وارد شده است و رد چرخ ها و فعالیت بیل مکانیکی در محل مشهود است.
تخریب تپه تاریخی افرینه لرستان
در سال 99 اهالی روستای افرینه از توابع لرستان خبر از تعرض شبانه عده ای ناشناس به تپه باستانی دادند. این تجاوزگران به فرهنگ و هویت ملی، با بیل مکانیکی تا عمق 20 متری اقدام به خاکبرداری کردند و بنا به اظهارات اهالی هیچ واهمه ای از شناخته شدن و لورفتن نداشتند. بخشدار سابق معمولان نیز در این خصوص به خبرگزاری ایلنا گفت: تخریب تپه 5 متر به صورت عرضی و 20 متر به صورت عمودی صورت گرفته و هر آنچه زیر تپه بوده را به یغما برده اند. نکته جالب این جاست که همان روز در کمال خونسردی کمرشکن وارد منطقه شده و بیل مکانیکی و سایر تجهیزات را از محل خارج کرده است.
تپه های باستانی که دیگر باستانی نیستند
براساس مقاله روند تخریب و سرقت آثار تاریخی همچون گذشته ادامه پیدا کرده است باید بدانید که تپه باستانی کیاوه در روستای شیخ حیدر از توابع خرم آباد که در سال 88 ثبت ملی شده و آثاری از دوره های چندگانه پیش از تاریخ نظیر مس و سنگ را درون خود جای داده است، در سال 94 به بهانه ایجاد زیر ساخت آبیاری قطره ای به شدت تخریب شد. تپه باستانی تلوری که مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان تا دوران های تاریخی پس از اسلام است و در سال 81 به ثبت ملی رسیده نیز به طریق مشابه تخریب شد.
تپه جنگل، گورستان حفاران غیرمجاز
بدون شک یکی از جنجالی ترین پرونده های کاوش غیرمجاز سالیان اخیر مربوط به حفاران تپه جنگل بوده است. تپه جنگل، تپه باستانی مربوط به دوره اشکانی در شهرستان شوش استان خوزستان است که در سال 80 ثبت ملی شده است. یگان حفاظت متوجه حفاری در تپه جنگل شد اما عمق فاجعه، بیش از این حرف ها بود. عمق تخریب بیش از 8 متر در عرض 6 متر بود و به گزارش شاهدان، حفاران به حوزه آبی تپه رسیده بودند. در مجموع برای این متجاوزان به هویت ملی بیش از 85 سال زندان صادر شد که شدیدترین حکم صادر شده تاکنون است.
تجارت آنلاین آثار باستانی
مدتی است شاهد فروش برخی از آثار باستانی نظیر تکه های سفال یا کوزه های باستانی در فضای مجازی هستیم. بتازگی یک پیج اینستاگرامی اقدام به ساخت و فروش زیورآلات با تکه های سفال یک محوطه باستانی کرد که اعتراض دوستداران میراث فرهنگی را برانگیخت. در بیانیه این مجموعه آمد که سفال هایی که ما برای ساخت زیورآلات استفاده می کنیم مربوط به شهر اصطخر از توابع استان فارس است که قدمتش به دوران ساسانیان بازمی گردد و یکی از بزرگترین شهرهای آن زمان بحساب می آمده که وسعت آن زیاد و تا نزدیکی تخت جمشید ادامه داشته است. سفال های دست سازه ها نیز مربوط به همین شهر بوده و کار مجموعه هیچ منافاتی با قوانین میراث فرهنگی ندارد.
این شهر کهن که در سال 1310 در زمره آثار ملی به ثبت رسیده و پیشینه آن به قرن پنجم پیش از میلاد بازمی گردد، نخستین پایتخت ساسانیان بوده است. این شهر در طول تاریخ نخستین بار توسط اسکندر مقدونی تخریب و بعدها در حمله اعراب تسخیر و به کلی ویران گشت. اکنون نیز با گذشت هزاران سال همچنان مورد بی مهری قرار گرفته و خاک پامال شده آن توسط عده ای غارت می شود.
غارت وحشتناک تمدن جیرفت
اوایل دهه هشتاد طغیان هلیل رود، باعث هویدا شدن گوری باستانی شد. همین خبر کافی بود تا سوداگران با بیل و کلنگ رهسپار منطقه شوند و خاک آن را شخم بزنند و هزاران شی تاریخی را به یغما ببرند؛ نتیجه این جنایت تاریخی زمینی شخم خورده با هزاران گودال و صدها گور خالی بود که دیگر هیچ نشانی از تمدن در آن یافت نمی شد. آنچه سوداگران نابود کردند نشانه های تمدن حیرت آوری بود که سرفصل جدیدی در شکل گیری تمدن بشر را رقم می زد.
یوسف مجیدزاده، باستان شناس پیشکسوت ایرانی به دعوت مسئولین وقت میراث فرهنگی از پاریس به ایران آمد تا عملیات حفاری و کاوشگری منطقه باستانی جیرفت را به عهده گیرد. به عقیده وی، جیرفت حلقه گمشده در تاریخ بشریت محسوب می شود. طی تخریب های وسیعی که صورت گرفته بود، بیش از 400 کیلومتر در کنار هلیل رود به کلی غارت و تخریب شده بود، اما این تخریب ها فقط در گورستان رخ داده بود. آنچه طی کاوش ها توجه دکتر مجیدزاده را به خود جلب کرد، تپه باستانی در مجاورت این گورستان بود که بعدها مشخص شد معبد بزرگ یک زیگورات پنج هزارساله است. کشف این معبد و الواح آن نشان از تمدنی بود که در هزاران سال پیش خط اختراع کرده بودند و معماری داشتند.
آنچه تاریخ از غارت گران هویت و تخریب گران تاریخ تمدن خواهد پرسید، این است که چه بهایی در مقابل این جنایت و تعرض به فرهنگ و تاریخ گرفتند، چه چیزی باعث می شود که افرادی برای کسب مادیات، میراث خود را غارت کرده و آن را به بهای ناچیزی به حراج بگذارند، آن هم تمدنی که در طول تاریخ هزاران نفر از فرزندان رشید خود را در راه حفظ و حراست از خاک، فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم از دست داده است. کسانی که با خون خود خاک تشنه این سرزمین کهن را سیراب کردند و از هر گزندی محفوظ نگه داشتند تا امروز شاهد آن باشیم که هویت، فرهنگ، تاریخ و طبیعت آن را به ورطه نابودی بکشانند.