بررسی آسیب های وارده به میراث فرهنگی در تابستان 1400
ایسنا/ براساس آخرین خبرهای بدست رسیده، بررسی آسیب های وارده به میراث فرهنگی در تابستان 1400 صورت پذیرفت.
میراث فرهنگی ایران در سالهای اخیر همچنان به بی مهری های زیادی دچار بوده و بناهای تاریخی و فرهنگی زیادی در همین راستا در ورطه نابودی قرار گرفتند. دفعات زیادی برای حفظ و صیانت این آثار وعده هایی داده شد اما روز از نو، روزی از نو. برای حفظ موارث فرهنگی باید دید که کجای کار می لنگد تا در همان راستا اقدامات نتیجه بخشی انجام شوند.
بی شک، یکی از مشکلات جدی برای میراث فرهنگی ایران حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی است. تخریب بافت های تاریخی به بهانه های مختلف و نبود توانایی کافی جهت حفاظت از آثار، تامین نشدن اعتبار برای مرمت بناهای تاریخی و افزایش سرقت آثار از جمله مشکلاتی است که میراث فرهنگی ایران با آن دست و پنجه نرم می کند.
در گزارش های قبلی، آسیب های میراث فرهنگی را در سال 99 و بهار سال 1400 بررسی کردیم و در این گزارش نیز به آسیب های وارده به میراث فرهنگی در تابستان سال 1400 می پردازیم.
ایران بدلیل موقعیت خاص جغرافیایی، به عنوان کشوری که با فرهنگ دیرین، در شکل گیری تمدن های جهانی دخیل بوده، میراث فرهنگی گسترده ای دارد. این میراث باید شناسایی، صیانت، حفاظت و معرفی شوند که این کار بخشی از وظایف وزراتخانه متولی است، چرا که میراث فرهنگی تمام آن چیزی است که از گذشتگان برای ما باقی مانده و دارای ارزش فرهنگی است. با توجه به اتفاقاتی که در سالهای اخیر برای موارث فرهنگی و تاریخی ایران رخ داده برای انتقال آنها به آیندگان باید تلاش بیشتری برای حفظ و نگهداریشان شود.
دست از تخریب بردارید
براساس مقاله بررسی آسیب های وارده به میراث فرهنگی در تابستان 1400 باید بدانید که دو سینمای قدیمی مشهد به فاصله سه روز از یکدیگر تخریب شدند. سینمای تاریخی آسیا که در سال 1340 در خیابان ارگ آغاز بکار کرده بود و یکی از پر مخاطب ترین سینماهای زمان خود بوده و از اویل دهه 60 تعطیل و در اختیار حوزه هنری کشور قرار داشته است. سه روز بعد از تخریب آن، سینما قدس مشهد با قدمتی 51 ساله که اسفند سال گذشته تعطیل و توسط حوزه هنری کشور به بخش خصوصی واگذار شده بود نیز تخریب شد.
وعده مرمت پل خداآفرین را عملی کنید
پل تاریخی خداآفرین که در قرن یازدهم میلادی روی رود ارس در مرز فعلی ایران و آذربایجان احداث شد، این پل در دو بخش کوچک و بزرگ که پل بزرگ به شماره 1858 و پل کوچک به شماره 1859 پنجم اسفند 1376 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
تقریبا یک سوم پل قدیمی تر در سال 1828 پس از عهدنامه ترکمن چای از قسمت متصل به دو ساحل منفجر شد که به مرور زمان این خرابی ها بیشتر شده و اکنون نیز در خطر نابودی کامل است. از سوی دیگر پل دوم که پایین تر است و قدمت کمتری نسبت به پل اول دارد، به علت بی توجهی در حال نابودی است. در سالهای گذشته بارها درباره مرمت این پل های تاریخی وعده داده شده اما اقدامی نشده است. البته که رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وعده مرمت و حفاظت آنها را داد و گفت که مرمت و حفاظت از پل های تاریخی خداآفرین، هدفی مشترک بین کشور ایران و جمهوری آذربایجان است اما باید دید این وعده عملی می شود یا مانند دفعات گذشته فقط گفته شده است.
فراموشی نقطه آغاز اسلام در یزد
منطقه ای با مجموعه ای با نام محلی شهدای فهرج که برخی روایات تاریخی و اسناد موجود مانند مسالک الممالک و جامع مفیدی آن را نقطه آغاز و زایش اسلام در یزد می دانند، باقی مانده از آغاز تاریخ اسلام در یزد است که در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیده و در حاشیه روستای فهرج قرار دارد. این منطقه تاریخی این روزها حال و روز خوبی ندارد و به گفته دهیار فهرج با وجود پیگیری های متعدد، هنوز بخشی از روستا محسوب نمی شود و به همین دلیل سهمی از اعتبارات دهیاری نیز نمیتوان صرف آن کرد.
مجموعه تاریخی شهدای فهرج، فضای سبز و تفرجگاه مناسبی ندارد. مردم و گردشگران زیادی در روزهای تعطیل به این مجموعه وارد می شوند و به عنوان زائر از اماکن اقامتی آن استفاده می کنند، اما هنوز امکانات رفاهی مناسب برای گردشگران در این مجموعه ایجاد نشده است.
تخریب یک بنا اتفاقی نیست
مزار عمادالکتاب، استاد خوشنویس خط نستعلیق در یک قرن قبل حدود 40 سال است در گوشه ای از قبرستان امامزاده عبدالله شهرری که در فهرست آثار ملی ثبت شده قرار دارد. مزار این هنرمند سالها محل بی توجهی بوده و بارها در نزدیکی آن نخاله و زباله رها شده است. چندین سال قبل هم درباره ساخت مقبره کوچکی روی این قبر صحبت شد که مدیر وقت میراث فرهنگی شهرستای ری مسئولیت آن را متوجه کانون خوشنویسان و اداره اوقاف که متولی این گورستان و امامزاده دانست.
در تابستان 1400 عکسهایی از نخاله های ساختمانی که روی قبر این استاد خوشنویسی رها شده بود، منتشر شد. پس از انتشار این خبر که برای چندمین بار رخ داده، نوروز تقی پور، رئیس وقت اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ری توضیح داد: کارگران محوطه امامزاده عبدالله (ع) حین بازسازی برخی از قبور، مقدار کمی خاک را به شکل اتفاقی و موقتی روی مقبره عمادالکتاب ریخته بودند که با حضور و نظارت کارشناسان میراث فرهنگی، مقبره این استاد بزرگ خوشنویسی کشور و محیط اطراف آن بطور کامل بهسازی و تابلو معرفی مشاهیر در کنار مقبره نصب شد. بعد از سالها بی توجهی به این مقبره، آشغال ریختن روی آن را اتفاقی می دانند و وقتی رسانه و مردم به خبر واکنش می دهند، پیگیری های لازم برای مرمت آن انجام می دهند.
برای حفظ میراث فرهنگی بیشتر همکاری کنید
مجموعه میراث جهانی بقعه و خانقاه شیخ صفی الدین اردبیلی که مقبره شاه اسماعیل و شیخ صفی الدین است، بخاطر ارزش هایی که دارد، در سال 1389 و در جریان سی و چهارمین نشست یونسکو در برزیل به شماره 1345 در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید. این در حالیست که حریم منظری این مجموعه جهانی با ساخت و سازی که مجوز آن را شهرداری اردبیل صادر کرد، نقض شده است.
الیار عاصمی زاده، رئیس شواری هماهنگی سازمان های غیردولتی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی می گوید: ما حتی نمی توانیم از حریم منظری مجموعه ای جهانی به عنوان داشته فرهنگی ثبت شده در یونسکو حفاظت کنیم. اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان اردبیل با اقدام حقوقی که داشته مانع از ادامه ساخت این بنا شده است. قطعا ما هم از طریق مراجع تخصصی و اجرایی پیگیر این نقض قوانین خواهیم بود. شهرداری مدعی است که اداره میراث فرهنگی پس از صدور پروانه نامه فرستاده که استعلام بگیریم، این درحالی است که درست سه روز پس از نامه این اداره برای توقف پروژه تا ارسال پاسخ استعلام، مجوز ساخت را صادر کرده و در اصل به درخواست میراث فرهنگی بی توجهی کرده است.
برجی که فقط نامش آزادی است
حذف پارکینگ 15 سال برج آزادی و ترک هایی که بعد از شلیک هشت توپ مشقی برای احیای یک رسم قدیمی در نوروز امسال، در کنار برج 50 ساله پایتخت شلیک شد، زخم های برج آزادی را بیش از پیش عمیق کرده است. زخم هایی که در طول سالهای گذشته به واسطۀ بی توجهی به این بنای تاریخی و ارزشمند و معاصر عمیق تر شده اند و این بار هم مدیریت شهری با برنامه ریزی که به نظر می رسد هیچ توجهی در آن نسبت به وضعیت برج آزادی نشده است، بی توجهی به این بنای تاریخی را بیشتر نشان می دهد، از سوی دیگر هم هنوز متولیان میراثی به عنوان یکی از دستگاه هایی که باید به این بنای تاریخی اهمیت دهند، هیچ اظهارنظری نکرده اند.
رو سیاهی به زغالی ها نماند
کاروانسرای زغالی ها که در میدان مفتح و در پای تپه مصلی قرار گرفته در تملک دانشگاه بوعلی سینا است و در سال 82 به ثبت ملی رسید اما بیشتر به مکانی شبیه است که فراموش شده و اثری که با وجود قرارگیری در مرکز شهر می تواند جز بهترین گزینه ها برای رونق گردشگری باشد رو به نابودی است. متولیان نگهداری از این بنای تاریخی هر کدام برای حفظ این بنا نظرات مختلفی دارند. مکانی که می توانست هویت شهر را به تماشا بکشد حالا به محل تجمع معتادان تبدیل شده و روز به روز مخروبه تر می شود. با این وضعیت وخیم باید در انتظار تصمیم نهایی متولیان بنشیند بلکه فرجی شود.
خطر از بیخ گوش نواب گذشت
عمارت نواب بنایی تاریخی با معماری معاصر است که روزگاری برای خود عظمت و شانی داشت ولی در پی سالها بی مهری اوضاع ناخوشی به خود گرفت. این روند آنقدر ادامه دار شد که بنا تا مرز تخریب و نابودی رفت. اما با صدای مطالبات عمومی و حساسیت جامعه میراث فرهنگی و گروه های جهادی دوستدار میراث از این مصیبت نجات یافت. سرانجام میراث فرهنگی در خصوص ساماندهی این بنا و استحکام بخشی پشت بام آن اقدام کرد.
سرقتی که نورگیرهای مسجد تاجری یزد را خاموش کرد
مسجد تاریخی عرب در بافت جهانی یزد از آثار ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران است که نورگیرهای زیبای رو به معبر آن سالهاست به علت سرقت کتیبه اش خاموش مانده است. نورگیرهای این مسجد رو به کوچه و پشت دیواری گلین که بعدها ایجاد شده، قرار گرفته و فرصت دیدن داخل مسجد از بیرون کوچه را مدتهاست که دریغ کرده اند. به گفته مردم محلی علت این اقدام مربوط به ماجرای دزدی کتیبه مسجد از طریق این نورگیرهاست لذا دیگر متولیان اطمینان نکرده اند که نورگیرها باز بماند لذا آن را با دیواری مسدود کرده اند.
ابرویش را می خواهند درست کنند اما چشمش را کور می کنند
محله تاریخی و کهن دباغان در جوار امامزاده حسین (ع) در قزوین که پیش از این به محله کهن بر شناخته میشد، سال 92 به بهانه توسعه اقتصادی و اجتماعی جنوب شهر قزوین که در دهه 70 نوشته شده بود، تخریب و محله را به مخروبه ای تبدیل کرد که امروز در آن نشانی از هویت اجتماعی نیست و برعکس محلی برای اختفای معتادان متجاهر شده است. این محله با سابقه دست کم 1300 ساله در تاریخ شهرسازی قزوین، نقش تعیین کننده ای در هویت تاریخی و پیشینه فرهنگی قزوین داشته است، اما با اجرایی شدن طرح ساماندهی محله دباغان، مردم بومی مجبور به مستاجری در حاشیه شهر و نقاط دیگر قزوین شده اند.
اکنون و بعد از گذشت این مدت زمان مسئولان قصد کرده اند تا نشاط را به محله برگردانند، بر همین اساس سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری قزوین اقدام به تأسیس بوستان در این محله کرده است، اما مشخص نیست این طرح آنهم بعد از حدود 30 سال چطور می تواند اصالت و هویت را به مخروبه های باقی مانده از دباغان قزوین قدیم برگرداند؟ اقدامی که مسئولان شهری تجربه اش را در بافت تاریخی یزد و حتی بافت تاریخی تهران داشته اند و تنها نتیجه اش تاکنون تبدیل زمین های باقی مانده از بناهای تاریخی به پارکینگ بوده است.