همه چیز درباره زندگی شخصی و هنری شهرام ناظری + عکس

آخرین خبر/ همه چیز درباره زندگی شخصی و هنری شهرام ناظری؛ مردی که در 9 سالگی صدایش جهانی شد.

بیوگرافی و آثار شهرام ناظری

شهرام ناظری در سال 1329 در کرمانشاه و در خانواده ای ادیب، فرهنگ دوست و اهل موسیقی متولد شد. وی از زمان کودکی مانند اکثر خوانندگان که صدای خوش در خانواده شان موروثی بوده، صدای خوش را از پدر و مادر خود به ارث می برد و پدرش که صدای لطیفی داشت و از سبک قدما و خوانندگان آن دیار به خصوص شیخ داوودی خواننده بزرگ بهره گرفته بود، فرزندش را تحت تعلیم قرار داد. قطب این خانواده، استاد حاجی خان ناظری (پرویز خان پورناظری) بوده که اکثر موسیقی دانان کرمانشاه را با نت و موسیقی اصیل ایران تعلیم داده و خود از شاگردان درویش خان و کلنل وزیری بوده است.

پدر شهرام ناظری ضمن آشنایی با گوشه ها و ردیف های آواز ایرانی با سه تار هم آشنایی داشت و مادر وی هم صوتی خوش و با آواز آشنایی داشته و شهرام در چنین محیطی پرورش یافت.

این محیط مناسب هنری موجب شد تا وی در سن 9 سالگی اولین برنامه هنری خود را در رادیو کرمانشاه همراه با تار مرحوم درویشی، از نوازندگان معروف کرمانشاه، اجرا نماید.

وی سپس در سن 11 سالگی در رادیو تلویزیون ایران چند برنامه در آواز ایرانی اجرا نمود و برای پر بارتر کردن درک موسیقی خود ارتباط بیشتری با پسر عمویش کیخسرو پورناظری و درویش نعمت علی خان خراباتی که تأثیر بزرگ و مهمی بر آشنایی او با موسیقی محلی و کردی و درک آن داشته اند برقرار کرد.

وی همواره در پی بهره بردن از مکاتب و استادان مختلف بوده است. در سال 1345 برای بهره گیری از محضر اساتیدی چون عبداله خان دوامی، نورعلی خان برومند، عبدالعلی وزیری و محمود کریمی، مقیم تهران شد و ضمن بهره گیری از محضر این اساتید، سه تار را نیز نزد استادان احمد عبادی، محمود تاج بخش، جلال ذوالفنون و محمود هاشمی فرا گرفت.

شهرام ناظری به مدت یک سال در تبریز با نوازندگان و موسیقی دانان آن دیار مانند غلامحسین بیگجه خانی و فرنام قیطانچیان که از شاگردان اقبال آذر بودند در زمینه موسیقی ایرانی کار کرد.

درسال 1354 بنا به پیشنهاد نورعلی برومند به استخدام رادیو تلویزیون در آمد و اولین برنامه خود را با گروه شیدا به سرپرستی محمد رضا لطفی با مثنوی مولانا و ترانه ای از شیخ بهایی اجرا کرد و پس از آن با گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان همکاریش را ادامه داد.

وی درسال 1355 در نخستین کنکور موسیقی سنتی ایران (باربد) مقام اول را به دست آورد. در سال 1356 همراه با گروه سماعی به سرپرستی اصغر بهاری و حسن ناهید برای اجرای کنسرت در جشنواره توس انتخاب شد. در سال 1358 همراه با گروه چاووش که خود از اعضای اصلی آن بود در سخت ترین شرایط صدای موسیقی سنتی و اصیل ایران را به گوش مردم هنردوست ایران رساند.

شهرام ناظری از سال 1357 تا 1360 با تلاش پی گیر و بی وقفه، آلبوم های چاووش 2، 3، 4، 7 و 8 را با همکاری گروه چاووش، گروه شیدا و گروه عارف به سرپرستی محمد رضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان، آلبوم مثنوی موسی و شبان را با همکاری جلال ذوالفنون و بهزاد فروهری، شعر و عرفان را با همکاری نوازندگان مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران و گروه مولانا به سرپرستی جلیل عندلیبی، آلبوم سخن عشق باهمکاری گروه تنبور شمس و مرا عاشق را با همکاری گروه عارف به سرپرستی پرویز مشکاتیان تهیه کرد.

او در سال های 1360 تا 1364 از فعالیت خود کاست و به روش های مختلف مشغول تدریس موسیقی و ردیف های آوازی به علاقه مندان گردید.

از سال 1364 به بعد با همکاری گروه های موسیقی ایرانی کارهای زیبایی را به بازار موسیقی عرفانی و اصیل ایرانی عرضه ساخت که از درخشان ترین این آثار می توان شورانگیز با همکاری حسین علیزاده، گل صد برگ و آتش در نیستان با همکاری جلال ذوالفنون، کنسرت اساتید با همکاری گروه اساتید (گروه فرامرز پایور) و بی قرار با همکاری گروه جلیل عندلیبی را نام برد.

شهرام ناظری طی فعالیت هنری خود برای اجرای کنسرت های موسیقی اصیل ایرانی و عرفانی سفرهای بی شماری به کشورهای آسیایی، اروپایی و آمریکا داشته است و در فستیوال های جهانی نیز حضور یافته است.

وی درسال های اخیر در کنسرت های داخلی که زحمات اجرای آنها به دلیل کمبود امکانات و مشکلات پیش رو، زیاد است، حضور بیشتری داشته است. وی در جشنواره موسیقی فجر درسال 1380، به همراه فرزندش حافظ ناظری، شرکت کرد و جایزه اول این فستیوال را به عنوان بهترین خواننده موسیقی اصیل ایرانی را به دست آورد. وی جایزه مخصوص هیئت داوران را نیز از جشنواره مهر دریافت داشته است.

در خانه ما همیشه حرف شاهنامه و فردوسی بود

شهرام ناظری که سال ها به این فکر می کرده که چرا هیچ کس روی اشعار فردوسی کار نمی کند حالا بعد از سال ها تصمیم خود را عملی کرده و بالاخره روی شاهنامه کار کرده است.

چندسال پیش وقتی شهرام ناظری نشان لژیون دو نور را برای سمفونی رومی از آن خود کرد همه فکر می کردند که او حالا حالاها تصمیم دارد تا روی اشعار مولانا کار کند. اما ویژگی آدم های خلاق همیشه این بوده که در یک جا معطل نمانند و زودتر سراغ پروژه بعدی شان بروند. با اینحال کمتر کسی فکر می کرد که او کمتر از دوسال بعد از دریافت نشان شوالیه سراغ فردوسی برود.

ناظری که سال ها به این فکر می کرده که چرا هیچ کس روی اشعار فردوسی کار نمی کند و از سویی همیشه این حس را داشته که صدایش آن لحن حماسی لازم را برای اجرای اشعار فردوسی دارد حالا بعد از سال ها تصمیم خود را عملی کرده و بالاخره روی شاهنامه کار کرده است. این کار را از پاریس شروع کرده و این روزها به همراه پسرش حافظ همچنان در ایالت ها و شهرهای مختلف آمریکا مشغول برگزاری کنسرت است. او که حسابی خوشحال است که حافظ درس موسیقی خوانده و کار موسیقی را به عنوان کار اصلی اش انتخاب کرده آهنگسازی را نزدیک تر از او به خود حس نمی کند.

او در این باره گفته است: من یک نوع لحن و بیان آوازی را پیدا کرده ام چرا که هم ذهن محققی داشته ام و هم اینکه از بچگی آموزش موسیقی دیده بودم، آن هم آموزشی که به دور از جو حاکم بر موسیقی سنتی آوازی ایران بود، به دور از تقلیدها و روزمرگی ها بود. کسی نیامد دقیقا به من بگوید که تو هم باید عینا از این راه وارد موسیقی بشوی، چون اگر قرار بود که من وارد آن راه بشوم، بی شک مقلد می شدم. در نتیجه من از راه دیگری وارد موسیقی شدم و دریچه دیگری را در آواز دیدم که به ذهن هیچ خواننده دیگری نمی رسید و آن این بود که من از کودکی وارد موسیقی شده بودم و از همان دوران طفولیت، حس موسیقی و حس تشخیص در من وجود داشت. حالا در این بین هم شانس های زیادی آوردم، چرا که همه چیز موافق این بود که من در این راه بروم، خانواده ام بسیار همراه من بودند، مادر و پدرم عاشق شعر و موسیقی بودند، مدرسه ای که در شش سالگی به آنجا رفتم، عموهایم هم بسیار علاقه مند به موسیقی بودند و مرا تشویق می کردند و در نتیجه همه چیز موافق بود و همه هم دوست داشتند که چیزی یاد من بدهند. از شش سالگی هم که به مدرسه رفتم از خوش شانسی که من داشتم، هم مدرسه و هم ناظم آنجا هر دو اهل شعر و موسیقی بودند. وقتی شش سالم بود، صبح ها ناظم مدرسه آقای همتی سر صف مدرسه کوروش کرمانشاه ساز می زد و من آواز می خواندم و هر روز این جریان تکرار می شد و بعد از این مراسم بود که بچه ها سرکلاس می رفتند. یعنی این را می خواهم بگویم که همه چیز برای من در زندگی ام با موسیقی شروع شده است حتی یکی از بزرگان کرمانشاه که مردم برای او احترام ویژه ای قائل بودند، به مدت 30 سال مرا در موسیقی راهنمایی می کرد، کسی که منبع موسیقی، شعر و تاریخ اجتماعی ایران بود.

دیگر نمی خواهم شهرام ناظری گذشته باشم

استاد آواز ایران تابستان سال گذشته در جریان تور آواز ایران درمحل خانه هنرمندان به گفتگو با خبرنگاران نشست.

در این نشست خبری شهرام ناظری ابتدا در مورد کنسرت اول این تور که قرار است روزهای 25 و 26 تیر ماه در قزوین برگزار شود گفت: این کنسرت با همراهی گروه مولوی خواهد بود و سعی کرده ام ترکیبی از قطعات جدید و قدیمی را ارائه کنم که در راستای همان مسیر حرکتی گذشته ام باشد. البته این طبیعی است که یکسری تغییرات در آن دیده شود.

وی همچنین افزود: بسیاری از مردم هنوز هم دوست دارند من همان شهرام ناظری 20 سال قبل باشم و این را بارها به من گفته اند. اما به دلیل اینکه اولا من یک موزیسین هستم و بعد یک خواننده، و دوم اینکه چون من همواره در حال تحقیق و مطالعه هستم، همواره در کارهایم تغییر وجود خواهد داشت و اصلا دوست ندارم آن شهرام ناظری گذشته باشم.در این کنسرت نیز چنین تغییراتی وجود خواهد داشت.

افتخارات شهرام ناظری

شهرام ناظری، در سفری که مهرماه 1386 به فرانسه داشت، نشان شوالیه ادب و هنر (Chevalier des Arts et Lettres) را از سوی دولت فرانسه دریافت کرد. این نشان بالاترین نشان فرهنگی فرانسه است و پاس داشتی است از طرف دولت فرانسه به هنرمندانی که تلاش ویژه ای در اعتلای فرهنگ و هنر انجام می دهند. وی از طرف مجمع آسیاسوسیتی به عنوان هنرمند برتر آسیا انتخاب و از طرف بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد تقدیر ویژه شد وی همچنین در سال 1998 میلادی جایزه بهترین موسیقی عرفانی جهان را در مراکش کسب نمود.

نشان طلایی بارگاه مولانا بر سینه ی شهرام ناظری نشست

آسین چلپی، نشان طلایی بارگاه مولانا جلال الدین محمد را در قونیه به سینه ی شهرام ناظری چسباند.

این خبری بود که ایسنا از مراسم تقدیر خانواده مولانا از صاحب صدای مولاناخوان شرق بر مزار عارف پارسی گوی ایران زمین منتشرکرد.

دراین مراسم آسین چلبی - نواده شانزدهم پسری مولانا از سلطان ولد - با تقدیر از فعالیت های شهرام ناظری درباره ی توسعه افکار و اندیشه مولانا گفته بود: از سوی خانواده چلپی مرکزی تاسیس شده است که خدمت و اشاعه ی اندیشه حضرت مولانا در دنیا هدف قرار داده اند؛ این موسسه به ثبت رسیده و مرکز آن در قونیه است. سپس چلبی با تقدیر ازفعالیتهای استاد آواز ایران ، شهرام ناظری را شایسته ترین کسی دانست که میتواند ریاست افتخاری این مرکز پژوهشی را در ایران برعهده داشته باشد.

منبع: البرز نیوز

شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

همه چیز درباره اختلال شخصیت ضد اجتماعی

گلاره یوسف پور ، پنج شنبه 27 خرداد 1400

برخی اصطلاحات حوزه روانشناسی همچون واژه سایکوپات (Psychopath) باعث سردرگمی می شوند.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :