مصر باستان | سرزمین خدایان فرعونی
مصر سرزمینی کهن که دنیایی از آثار باستانی درون آن می درخشند. مصر باستان کشوری است که روزگاران تلخ و شیرینی به خود دیده و شاهد فرمانروایی های فرعون های متعددی بوده. زندگی مردم این سرزمین، آمیخته با افسانه هاست و سرزمینی افسانه ایست که باید رفت و دید. اهرام های مصر از منحصر به فردترین ها هستند که در هیچ کجای دنیا نمی توان شبیه آن را دید. مصر از کشورهایی است که تمدن اولیه در آن شکل گرفته و سرزمینی کهن به شمار می آید. کشور مصر در شمال شرق قاره ی آفریقا قرار دارد. این کشور از شمال به دریای مدیترانه، از شرق به دریای سرخ، از جنوب به سودان و از غرب به کشور لیبی محدود است. جمعیت مصر 55 میلیون نفر و مساحت جغرافیایی آن 387000 مایل مربع می باشد. شایان ذکر است که تقریبا 99% جمعیت مصر در اطراف رود سکونت دارند. اکنون 90% مردم این کشور را مسلمانان سنی مذهب و 10% را مسیحیان تشکیل می دهند. در ادامه با همگردی همراه باشید در سفر به مصر باستان و دانستن حقایق جالب در مورد مصر...
حقایق جالب در مورد مصر
- نام کشور مصر باستان (Egypt) از کلمه ی آیجیپتوس (Aigyptos) که احتمالا یکی از نام های شهر باستانی ممفیس بوده، گرفته شده است.
- یکی دیگر از حقایق جالب در مورد مصر، گذشته این سرزمین است که به دو منطقه مصر سفلی (شمالی) و مصر علیا (جنوبی) تقسیم شده بود. محل دقیق مرز بین این دو منطقه هنوز مشخص نیست. ولی گاهی از محلی نزدیک ممفیس در جنوب قاهره به عنوان مرز بین دو قسمت نام برده می شود. شایان توجه است که مصر علیا سرزمینی خشک و ناهموار با فرهنگی ساده و روستایی بود، مصر سفلی سرزمینی پر نعمت، شهری شده و پرجمعیت بود.
- هر یک از دو قسمت این سرزمین به ایالات کوچکتری تقسیم می شده اند که آن ها را نوم Nome می نامیدند. مصر علیا که در زمان فراعنه شما او (Shemau) خوانده می شده، دارای 22 ایالت و مصر سفلی که تومهو (To-mehu) نامیده می شده و منطقه دلتای رود نیل را شامل می گردیده، دارای 20 ایالت بوده است. اولین ایالت مصر علیا نوم الفانطین (Elephantine) و بیست و دومین نوم آفرودیتو پولیس (Aphroditopolis) واقع در جنوب قاهره بوده است.
- تاج سلاطین منطقه ی مصر علیا سفید رنگ و تاج پادشاهان مصر سفلی قرمز رنگ بوده است. هنگامی که این دو منطقه تحت فرمانروایی فرعون واحدی قرار می گرفت، فرعون تاج ترکیبی به سر می گذاشت از دیگر حقایق جالب در مورد مصر می باشد.
- صحرای لیبی که در غرب رود نیل واقع شده است، عبارت از سرزمینی پوشیده از تپه های شنی و کوه های سنگی پراکنده است که گاهی اوقات از این قسمت برای تبعید بزهکاران و مخالفان سیاسی استفاده می شده است. از صحرای شرق رود نیل که گاهی آن را صحرای عربستان نیز خوانده اند، از قدیم الایام بهره برداری آغاز شده بوده است. در این صحرا برخلاف صحرای لیبی کوه ها دارای مواد کانی مختلفی هستند که به وسیله مصریان از قدیم الایام مورد بهره برداری قرار می گرفتند.
- مهم ترین محصولات این کشور را گندم دو شیاره و جو تشکیل می داده است. دو نوع جو در مصر کشت می شده است، جو مصر سفلی و جو مصر علیا. گندم نان نیز کشت می شده که از زمان حکومت بطالسه به بعد غله ی اصلی را تشکیل می داده است. از جو علاوه بر نان، اصلی ترین و رایج ترین نوشیدنی مصریان یعنی فُقاع نیز تهیه می شده است. در دوره تاریخی کشت کتان نیز رواج زیادی پیدا کرده بود.
- سنگ برای ساختمان از جنوب قاهره تا ادفو (Edfu) استخراج می شده است که از نوع سنگ های آهکی بودند. از ناحیه ای در جنوب ادفو سنگ های شنی استخراج می گردید که از ان ها برای ساختمان معابد بزرگ دوره سلسله ی هجدهم استفاده می شد و از قسمت های نزدیک اسوان سنگ های سخت خارا که به رنگ های سیاه یا قرمز بودند برای مجسمه سازی و همچنین سنگ بناها استخراج می شدند.
رود نیل
موقعیت جغرافیایی مصر، به خصوص رود عظیم نیل، بیش از هر عامل دیگری در شکل گیری تمدن مصر موثر بوده است. نیل حتی بیش از رودهای دجله و فرات، معرف فرهنگ هایی بوده است که وجودش مایه ی حیات آن ها شده بود. از آن جا که رود نیل در واقع تنها منبع آب بوده، زندگی در مصر به آن بستگی داشته است. در گذشته مصر سرزمینی حاصلخیز بوده است. جیمز هنری بریستد، مصر شناس، معتقد است که تبدیل سرزمین حاصلخیزی که به وسیله رود نیل مشروب می شد به بیابان شنی برهوت بسیار سریع و ناگهانی بوده است، مثل یک چشم برهم زدن.
رود نیل از جنوب خط استوا و از نزدیک دریاچه ی ویکتوریا و دریاچه ی آلبرت واقع در قلب آفریقا سرچشمه می گیرد و به طرف شمال جریان پیدا می کند و پس از طی حدود 6000 کیلومتر به دریای مدیترانه می ریزد. این رود در محل سرچشمه خود به نام "نیل سفید" خوانده می شود و در ناحیه ای نزدیک شهر خارطوم فعلی در سودان رود دیگری که از ارتفاعات اتیوپی سرچشمه می گیرد و "نیل آبی" نامیده می شود، پس از طی مسیری حدود 1600 کیلومتر به رود نیل سفید می پیوندد و رود نیل تشکیل می شود. رود نیل در مسیر خود از شهر خارطوم تا اسوان از شش محل غیرقابل کشتیرانی می گذرد که به ان ها اصطلاحا "آبشار" می گویند. آخرین آن ها در نزدیکی آسوان واقع شده که آبشار اول نامیده می شود.
نیل آبی
در وضعیت رود نیل که چون وریدی عصاره ی حیات را به سرزمین مصر می رساند، همه ساله در زمان و وقت معین تغییراتی پدید می آید که اهمیت به سزایی در زندگی و آداب و رسوم و فلسفه و مذهب مصر باستان دارا بوده است. هر سال در وقت معین در اواخر ماه می (حدود اولین هفته ی خرداد) حداقل آب در بستر آهکی رودخانه جریان پیدا می کند. در طی ماه مرداد سطح آب به بالاترین حد خود می رسد و به همین حالت تا اواسط شهریورماه باقی می ماند. در اوایل مهرماه رودخانه نهایت طغیان سالانه خود را داراست و از ماه مهر به بعد سطح آب شروع به پایین رفتن می کند تا در اول خرداد به پایین ترین سطح خود می رسد. اگرچه خود رود نیل قابل پیش بینی بود، اما سیلاب های آن سال به سال فرق می کرد. اگر سطح سیلاب ها بالا بود، هزاران نفر تلف می شدند، خانه ها ویران می گشت و دانه ها و بذرهایی که برای کشت سال آینده انبار شده بود از بین می رفت. اگر سطح سیلاب پایین بود، مناطق کمتری از آن بهرمند می شد و غلات کمتری کشت و درو می شد. در این سال ها نیز هزاران نفر از گرسنگی می مردند. بنا بر مشاهدات آدولف ارمن، مصر شناس، "روزهای سیلاب... روزهای اضطراب و دلواپسی بودند."
رودخانه نیل هر سال در ضمن طغیان خود زمین های زیرآب دو طرف رودخانه را به وسیله ی رسوباتی که باقی می گذارد، حاصلخیز می نماید تا حدی که می توان از زمین های قابل کشت دو نوبت محصول برداشت. این امر در گذشته نیز صورت می گرفت ولی محصول نوبت اول همیشه مرغوب تر از نوبت دوم بوده است. پس از پایان دوره طغیان و هنگامی که آرامش آن مجددا شروع می شد، جدول بندی و زه کشی کانال های آبیاری زمین های زراعتی آغاز می گردید. این امر همیشه به طور یکنواخت و مرتبا در موعد معین صورت می گرفت. این تکرار و یکنواختی در سایر آداب و رسوم مصریان باستان تاثیر عمیق گذاشته بود تا آن جا که بسیاری از پدیده های فرهنگی مصر باستان بر اساس این تغییرات به وجود آمده اند و یکی از دلایل تغییر ناپذیری و یا کم پذیری فرهنگ مصر باستان را در طی ادوار مختلف به سبب همین تغییرات منظم مصر باید دانست.
رودخانه ی نیل علاوه بر کشاورزی به عنوان شاهراه ارتباطی قسمت های مختلف مصر نیز بوده است. تا قبل از سلسله های جدید که اسب و گردونه مورد استفاده واقع نمی شده است. تنها وسیله ی ارتباط شمال و جنوب مصر همین رود نیل بوده است. کشتی رانی هم ساده و هم مقرون به صرفه بود. وقتی از جنوب رو به شمال می رفتند. از نیروی جریان آب استفاده می شد و زمانی که می خواستند از شمال به جنوب بروند، از جریان باد ملایمی که دائما از شمال به جنوب می وزد و یا بادبان استفاده می شد. در خط هیروگلیف لغت رفتن به پایین (یعنی به شمال جغرافیایی) به وسیله یک کشتی بدون بادبان و لغت رفتن به بالا (یعنی به جنوب جغرافیایی) به وسیله ی نقش یک کشتی با بادبان نشان داده شده است.
اهمیت رود نیل در زندگی مردم مصر باستان
اهمیت رود نیل در امر کشاورزی باتوجه به مقدار بارندگی در نواحی قاهره که از سالی حدود 3 سانتی متر تجاوز نمی کند، به خوبی روشن می شود. تغییرات سالانه ی نیل در زمان معین سبب شد که مصریان اولین و یا جزو اولین اقوام و مللی باشند که تقویم را تدوین کردند. در تقویم مصریان سال به سه فصل و هر فصل به چهار ماه تقسیم می شد.
در مصر باستان، حاشیه ی باریک اطراف رود نیل را خاک یا زمین سیاه و بقیه ی مصر را خاک یا زمین قرمز می نامیدند. منظور مصریان باستان از خاک یا زمین سیاه منطقه ی حاصلخیزی بوده است که خاک آن به وسیله ته نشست املاحی که طی طغیان های منظم سالیانه ی نیل آورده می شد، بارور می گردید. مرز بین این دو زمین یعنی زمین سیاه و زمین قرمز تا به آن اندازه مشخص است که شخص می تواند به گونه ای بایستد که یک پایش روی زمین سیاه و پای دیگرش روی زمین قرمز قرار گیرد. هرسال به علل طبیعی و نیز بی توجهی ساکنان دره ی نیل از مقدار خاک سیاه کم می شود و بر وسعت زمین قرمز اضافه می گردد.
از عواملی که در به وجود آمدن نوع خاص فرهنگ و فلسفه ی مصر باستان از اهمیت خاصی برخوردار است، حقیقت مرگ و زندگی است که مرز بین آن دو در سرزمین مصر به صورت زمین سیاه و زمین قرمز به خوبی مشخص است. تاثیر این عامل را در هنر مصر می توان به این صورت بیان کرد که هرچند هنر مصر یک هنر بومی و ملی است ولی روح آن بر پایه ی فلسفه ی مرگ و زندگی بنا شده است.