آیین قربانی | قربانی برای خدایان از رسوم دنیای باستان
به استناد یافته های محققین، از زمان پیدایش انسان ها خرافات و باورهای اشتباه مانند پرستش بت، قربانی برای خدایان و.. جزئی لاینفک از زندگی به حساب می آمده است. این باورهای غلط ریشه در فرهنگ و آداب رسوم هر قبیله و سرزمین دارد که گاه به علت کثرت پیروان، اجتناب از آن ممکن نیست. این اعتقادات معمولا اشتباه ، وحشیانه ،ترسناک، خشن و گاها خنده دار بودند. بیشتر این اعمال در کشورهای عقب مانده و جهان سومی هنوز هم بر قوت خود باقی است. برخی از این عقیده ها به قدری ناباورانه و به دور از ذهن هستند که رایج بودنشان به هیچ عنوان در باور انسان های فرهیخته و متمدن نمی گنجد. در مقابل باید گفت ،خوشبختانه، بسیاری از همین باورهای از بنیاد اشتباه، به کلی منسوخ و برچیده شده اند. در این مطلب به یکی از فاجعه آمیزترین این اعتقادات یعنی قربانی انسان در دنیای باستان می پردازیم. با همگردی همراه باشید تا آیین قربانی رابررسی کنیم.
قربانی کردن کودکان در تمدن های باستان
انسان با عنوان اشرف مخلوقات، در طول تاریخ حیات، از روز پیدایش خود تا همین دوران معاصر، گاهی تا مقام والای کمال خود صعود و گاه تا رذیلترین مقام حیوانیت نیز سقوط کرده است. مقام والا که جای خود را دارد و باعث مباهات دیگر انسان ها شده و تا حد هم سطحی ملائک و حتی بالاتر، همانند پیامبران و اولیا عروج نموده و در مقابل، با اعمالی دونشان انسانیت مانند قربانی انسان در دنیای باستان گاهی آنقدر رذیل و پست گشته که به درجه ای کمتر و پایین تر از یک حیوان سقوط کرده است. باور قربانی کردن فرزند در مغز کمتر کسی می گنجد. بماند که با چه درجه حماقتی حاضر به چنین کاری می شده اند. چند تمدن که چنین عملی را مرتکب می شده و همچنین فلسفه مضحک اعتقاداتشان را در اینجا بیان می کنیم.
تمدنی در کنعان
نام کنعان بقینا معرف حضورتان هست. سرزمینی که درحال حاضر بین لبنان، سوریه و اردن واقع شده است. خدای کنعانیان مولک نام داشته که برایش کشتن یک انسان و قربانی برای خدایان، امری بسیار عادی بوده است. اعتقادات باطل حاکی از این است که مولک از سوزاندن و قربانی کردن کودکان خوشحال می شده که صد البته در انجیل این عمل نهی و رانده شده است. چنین خدایی چگونه در قاموس پرستندگانش قابل پرستش بوده خدا داند.
تمدنی در بابل
شهر بابل، در زمان خود یکی از نیرومندترین نیروهای دنیای باستان بود. بسیاری معتقدند تمدن جهان این سرزمین آغاز شده است. در همین تمدن آیین قربانی رایج بود و کودکان را برای رضایت خدای ماردوک، آنو و یا اوروک فدا می کردند. در طی مراسمی که سالیانه برگزار می شد، کودکان معصوم را درون آتش می انداختند. این رسم و اعتقاد بی رحمانه در حدود 23 قرن اجرا می شد تا اینکه اسکندر مقدونی به بابل حمله کرده و این شهر را در تملک خود در آورد. امپراطوری باشکوه بابل بعد از اشغال اسکندر دیگر هرگز شکوه و جلال خود را باز نیافت.
تمدن ازتک
آیین قربانی انسان در نزد قوم ازتک از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. قوم ازتک جایی بین آمریکای شمالی و جنوبی و در آمریکای مرکزی قرار داشت. در باور باستان شناسان قربانی انسان در دنیای باستان نزد این قوم یکی از اصول اساسی به حساب می آمد. شایان ذکر است که اکثر قربانیان بعد از مرگ خورده می شدند. به عقیده پیروان این خدا، خدایان قبل برای بقای نسل بشر خود را قربانی نموده بودند. اگر کسی برای این خدا قربانی می داد، در حقیقت ادای دین به جا می آورد. قربانی نیز انجام وظیفه کرد و دین خود را ادا شده می دانست. بعضا قربانی های دیگری از قبیل اشیا هم خدمت خدای ازتک عرضه می شد که به خون انسان آغشته می شد. قربانی را با خون دست، گوش و زبان و یا عضو مهم دیگر خود رنگین کرده و به خدای خود تقدیم می کردند. باقیمانده اجساد قربانیان از قبیل استخوان، جمجمه و پوست را هم تزئین کرده و به نمایش می گذاشتند یا از آن ها برای ماسک جادوگران و پیشگویی هایشان استفاده می کردند. گاها حیواناتی را نیز برای قربانی پرورش می دادند.
تمدن تولتک
مردم این تمدن قبل از تمدن ازتک، جایی در مکزیک امروزی سکونت داشتند. برای دو قرن این نقطه از جهان در دست این تمدن قرار گرفت و آیین قربانی در راس عقاید دیگرشان قرار داشت. این حرف براساس اعتقاد باستان شناسان گفته شده است، زیرا در چند نقطه از این منطقه گورهای دسته جمعی که متعلق به کودکان بود، یافت شده است. کودکان بی گناهی که تنها برای رضایت خدایان از زندگی محروم شده و به طرز وحشتناکی زندگی از آنان گرفته شد تا به عنوان قربانی انسان در دنیای باستان محسوب شوند. تولتک ها در مقایسه با دیگر تمدن های وحشی، وحشی تر و بی رحم تر از دیگر تمدن ها بوده اند. تاریخ و سر گذشت چنین تمدن های بی رحمانه ای، حاکی از این است که بشر تا چه حد می توانسته کودن، دژخیم و نژاد پرست بوده باشد.
تمدن سرخ پوستان اولمک
اولمک، یک تمدن باستانی از اقوام آمریکای مرکزی است که قدمتش به قرن ها پیش از میلاد مسیح باز می گردد. آداب و فرهنگ این قوم تاثیر مهمی در آمریکای مرکزی و شمالی داشت. شاخص ترین نمونه تمدن اولمک، مجسمه سازی است. مجسمه هایی عظیم به شکل سر انسان و بچه هایی خندان و فربه که از جنس بازالت که سنگی مقاوم است، ساخته شده اند. در مکانی بنام سان لورنزو قرار دارند. در هنر مجسمه سازی و پیکر تراشی این قوم، متفق القول اکثرا کودکانی را تجسم داده اند که صورت هایی پف کرده، و با دهانی نیمه باز همراه با خنده ای کنایه آمیز دارند. همگی صورتی به شکل گربه وحشی که بیننده را به یک نتیجه می رساند. اینکه قوم مذکور خود را از نسل گربه سانان تصور می کردند. هشت سر سنگی عظیم از دیگر آثار باقیمانده از این قوم است که به عقیده محققان اولین سر سنگی، امپراطور و حاکم تمدن اولمک بوده است. طبق یافته های باستان شناسان، از بقایای این تمدن می توان دریافت که یکی از رسوم این تمدن، قربانی برای خدایان بوده است. شاهد این مدعا نیز استخوان های هزاران هزار کودک بوده که در جای جای شهر یافت شده است.
تمدن اینکاها
اگر در آمریکای مرکزی، دیگر تمدن ها گاهی بزرگسالان را هم فدا می کرد، در مقابل اینکاها صرفا کودکان را برای آیین قربانی آماده می کردند. از دید اینکاها، قربانی برای خدایان یک سرافرازی بزرگ محسوب می شد. ناگفته نماند که کودکان هر چه قوی تر و سالمتر، افتخار هم بزرگتر محسوب می شد. وقتی اروپایی ها به این منطقه آمدند، خیلی تلاش کردند این عقیده باطل را بر اندازند، ولی گاهی مخفیانه کودکی قربانی می شد. تا اینکه بالاخره کاملا از میان رفت. امپراطوری اینکاها کم جمعیت ولی وسیع بود.
تمدن سلت ها
سلت ها، ترسناکترین و بی رحم ترین تمدن در بین تمدن های دیگر که با متحد کردن قبایل دیگر،علیه امپراطوری روم می جنگید، بودند. در جنگ سر دشمنان را می بریدند و خشونت را به حد اعلای خود رسانده بودند. پر واضح است که از نظر چنین مردمانی، برای رضایت خدایان، برگزاری آیین قربانی و کشتن کودکان به عنوان قربانی برای خدایان کار سختی نبود. از کشفیات دیرینه شناس ها چنین بر می آید که سلت ها کودکان را مومیایی کرده و در حفره هایی قرار داده و برای آیین قربانی آماده می کردند. همچنین فواره هایی که برای جاری شدن خون کودکان تعبیه شده بود که حکایت از این دارد که خون جاری شده در نهایت قساوت نوشیده می شد. چنین اسناد یافته شده گواه آن است که تمدن سلت ها واقعا تمدنی بی رحم بوده و در جنایت روی دیگر دیگر تمدن های باستان را سفید نمود. هرچند قربانی برای خدایان و جنایت در حق انسان ها به هیچ شکلی تایید نمی شود.
تمدن تئوتیهواکان
تمدنی با نام تئوتیهواکان در مکزیک ئبا سازه ای هرمی شکل از جنس سنگ با نام مون وجود داشت. وجود ساختمان های سنگی در تمدن های باستان، دلیل آن بود که قربانیان را در این سازه ها قربانی می کردند. تمدن تئوتیهواکان نیز روش بی رحمانه و خاص خود را برای قربانی کردن کودکان بی گناه در آیین قربانی داشت. سینه کودکان را می شکافتند، قلب را بیرون آورده و تقدیم خدایان می کردند. قدمت هرم مون به دو هزار سال پیش می رسد. در آن بقایای خون های بسیاری یافت شده و جالب آنکه هیچ مدرک مکتوب و یا تصویری از این تمدن باقی نمانده، زیرا به یکباره و بدون هیچ دلیلی مفقود شد. بعدها تمدن ازتک ها از این شهر با عنوان شهر خدایان نام می برد که کاملا سالم بحال خود مانده بود.
تمدن مایا
باستان شناسان در کشور گواتملا، با تحقیقات و کندو کاوهای خود با اتفاقی نادر مواجه شدند. سنگ های آبسدین که حاصل فوران آتشفشان ها بودند، به اشکال عجیب در زمین هایی مدفون بودند. پس از بررسی های خود به این نکته رسیدند که تمدنی که قبلا در این منطقه ساکن بوده اند، با نام مایا این سنگ ها را با هدف فدا کردن کودکان برای آیین قربانی در این محل ها قرار داده اند. سنگ یاد شده یعنی آبسدین، به شکلی طبیعی از شیشه گفته می شود که تیره است، وقتی از آتشفشان فوران کرده و کم کم سرد می شود، شکلی سخت بخود می گیرد. از نظر مردمان تمدن مایا این سنگ، مقدس محسوب می شد. بچه های کوچک را با این منظور که در دنیای دیگر فردی پر قدرت می گردند، چهره به چهره در جوار این سنگ های به اصطلاح مقدس می گذاشتند و زنده به گور می کردند. در دنیای امروز که هر انسانی برای خود حقی قائل هست، چنین فجایعی دور از ذهن و باور نکردنی هستند. چنین اعمالی از کسانی نشات می گیرد که در نهایت نادانی و خرافه پرستنی قرار دارند. به امید روزی که هیچ انسانی در هیچ جایی از جهان امروز ما مورد ظلم قرار نگیرد.