وضعیت راهنماهای گردشگری در ایام بیکاری و کرونا
ایسنا/ این خبر پیرامون وضعیت راهنماهای گردشگری در ایام بیکاری و کرونا برای شما نگارش شده است.
راهنماهایی که راننده شده اند!
12081 راهنمای گردشگری در ایران از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کارت گرفته اند. بیکاری گروهی از این راهنماها که گردشگران خارجی را در ایران همراهی می کنند، از آبان سال گذشته و پس از سانحه هواپیمای اوکراینی، آغاز شده است؛ زمانیکه شرکت های هواپیمایی بین المللی پروازهای ایران را متوقف کردند و آسمان ایران ناامن اعلام شد. اما گروه دیگر که ایرانی ها را در سفرهای خارجی و داخلی همراهی می کردند با بسته شدن مرزها پس از همه گیری ویروس کرونا و پرخطر اعلام شدن سفر حتی در داخل کشور، به جرگه بیکاران پیوستند. اندک جمعی از راهنمایان گردشگری باقی مانده بودند که تا همین اواخر تورهای طبیعت گردی برگزار می کردند که آنها هم با اوج گرفتن آمار مبتلایان کرونا، از کار بیکار شده اند.
در اسفند سال 98 حرف از ادامه بیکاری 12 هزار راهنمای گردشگری تا شش ماه بعد از آن بود، اما حالا پیش بینی ها بر تداوم این بیکاری است. دولت برای حمایت از راهنمایان، به عنوان یکی از رسته های شغلی آسیب دیده از ویروس کرونا 6 میلیون تومان وام با نرخ سود 12 درصد اختصاص داد؛ وامی که جذاب نبود و چندان هم از آن استقبال نشد. در بسته حمایتی دوم که مهرماه مصوبه ستاد ملی کرونا را گرفت، سهم تسهیلات راهنمایان گردشگری به 20 میلیون تومان رسید با همان نرخ سودِ 12 درصد. اما برخی از راهنماها می گویند: سامانه کارا حتی کد ملی آنها را نمی شناسد، چه برسد که بتوانند این وام را بگیرند.
حمید درودیان، عضو هیأت مدیره و خزانه دار انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران پیرامون وضعیت راهنماهای گردشگری در ایام بیکاری و کرونا می گوید: راهنماها فراموش شده اند. ما تنها گروه از بخش گردشگری بودیم که از آبان سال گذشته، یعنی قبل از آنکه ویروس کرونا در دنیا شایع شود، بیکار شدیم. راهنمای گردشگری از نظر وزارت کار حتی شغل بحساب نمی آید و بیمه هم به آن تعلق نمی گیرد. آقای مونسان، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی قول داده بود همزمان با جشن راهنمایان گردشگری که قرار بود اسفند 1398 در استان گلستان برگزار شود، خبر خوش بیمه راهنمایان را بدهد اما ویروس کرونا که به ایران سرایت کرد آن مراسم لغو شد و از بیمه هم خبری نشد. مدارک بیمه کیومرث غفاری، راهنمای پیشکسوت ایران که در تیر درگذشت، هنوز نزد من است. استاد غفاری نزدیک به شش دهه با عشق کار کرد دریغ از آن که با یک بیمه از او قدرشناسی شود. با این حساب تکلیف بقیه راهنماها روشن است.
او ادامه می دهد: طولانی شدن این بیکاری و نبود حمایتهای کارآمد باعث شده بسیاری از راهنمایان گردشگری از این حرفه خارج شوند و به مشاغل دیگری روی آوردند. حتی می دانم خیلی هایشان راننده تاکسی اینترنتی شده اند. چگونه می توان این سرمایه ها را دوباره به گردشگری برگرداند!؟
این عضو انجمن صنفی راهنمایان گردشگری تهران درباره اقداماتی که تشکل های صنفی برای جلب حمایت های بیشتر می توانند انجام دهند، اظهار می کند: در دیگر استان ها راهنماها شاید راحت تر با مسئولان استانی ارتباط برقرار کنند. بالاخره موقعیتی پیش می آید که تشکیلات راهنماها، استاندار یا دادستان را ببینند تا مشکلات را مطرح کنند، اما در تهران ما بعد از 9 ماه هنوز نتوانسته ایم مدیر میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران را ملاقات کنیم. بعد از مدتها یک وقت دیدار داده بودند که آن هم با محدودیت ها و تعطیلی های کرونا همزمان شد. مطالبه ما باید از کجا و از طریق چه کسی پیگیری شود، وقتی حتی یک مسئول استانی وقت برای ملاقات ندارد، یا وقتی وزارت کار می گوید در حقوق کارمندان خودش مانده است، چگونه می تواند مشکلات اصناف دیگر را حتی بشنود؟
او می گوید: البته که معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی زحمت کشیده و تسهیلاتی را برای فعالان گردشگری فراهم کرده است، اما پایین ترین رقم بسته حمایتی دولت، یعنی 6 میلیون تومان نصیب راهنما شد که نرخ سود آن هم 12 درصد بود. راهنمایی که یک سال است بیکار شده و هیچ درآمدی ندارد و معلوم هم نیست دیگر چه زمانی بتواند کار کند، چگونه می تواند آن 6 میلیون تومان با 12 درصد بهره را بازگرداند؟ بماند راهنماهایی که از طریق موسسه های دیگر بیمه شده اند اصلا نتوانستند برای همان 6 میلیون تومان هم ثبت نام کنند.
او اضافه می کند: بیشتر راهنماهای حرفه ای که عمری دانش، تخصص و مهارت کسب کرده اند نیز نتوانستند از این تسهیلات اندک بهره مند شوند، چون سامانه کارا درست تنظیم نشده است. راهنمایی که مثلا چند ماه برای یک آژانس توریستی کار می کرده و بیمه شده بوده نمی توانست در این سامانه ثبت نام کند. کد ملی او پذیرفته نمی شد. البته راهنماهایی که بیمه خویش فرما داشتند مشکلی پیدا نکردند. ولی چرا باید چنین اتفاقی بیافتد؟ چرا سیاست گذاری ها حتی برای حمایت کردن ناکارآمد است؟
درودیان می گوید: راهنمای گردشگری جز مشاغلی بود که در دوران کرونا 100 درصد آسیب دید. اگرچه آژانس دار، هتلدار یا بومگردی ها هم دچار ضرر و زیان سختی شده اند، اما راهنما چه سرمایه ای دارد جز دانش؟ درآمد، دفتر خدمات مسافرتی، هتل یا اقامتگاه که ندارد. راهنماها امیدوار بودند امسال دیگر مشکل بیمه حل شود، حالا نه تنها این اتفاق رخ نداده که مشکلات معیشتی هم به آن اضافه شده است. از طرفی، بانکها طوری با فعالان گردشگری، مخصوصا راهنماها برخورد می کنند که عطای این وام نیم بند را به لقایش ببخشیم.