محل کشف الواح هخامنشی چه سرنوشتی پیدا کرده است؟
ایسنا/ بدنبال آخرین خبرهای واصله، این پرسش مطرح می گردد که محل کشف الواح هخامنشی چه سرنوشتی پیدا کرده است؟
آبان 1311 خورشیدی (1932 میلادی) باستان شناسان به سرپرستی «ارنست هرتسفلد» پلکان سنگی بزرگ جبهه شرقی آپادانا و پلکان شمالی کاخ سه دروازه را که هر دو آنها دارای نقوش برجسته و حجاری های ممتاز است، کشف کرده بودند و در هنگام احداث راه برای عبور واگن، در گوشه شمال شرقی تختگاه تعداد زیادی الواح گلی را پیدا کردند.
اریک اشمیت، باستان شناس آلمانی آمریکایی در کتاب «تخت جمشید، بناها، نقش ها و نبشته ها» (انتشارات فرانکلین- امیرکبیر ترجمه عبدالله فریاد در سال 1342) به این شکل به ماجرا اشاره کرده است: «در سال 1312 مجسمه عظیم گاو که متعلق به پایه های سنگی طرفین ایوان ورودی تالار تختگاه بود ظاهر گشت. در قسمت شرقی همان کاخ، هیأت علمی به کشف پلکان سنگی که به آبروهای زیر زمینی منتهی میشد، موفق شد. در هنگام احداث راه به منظور عبور واگن در گوشه شمال شرقی تختگاه، هرتسفلد تعداد زیادی الواح گلی کشف کرد.»
در گزارش های موسسه شرق شناسی شیکاگو نیز آمده است: «در مارس 1933، یک اکسپدیشن باستان شناسی از مؤسسه شرق شناسی، بخشی از دانشگاه شیکاگو، در جنوب غربی ایران در میان ویرانه های تخت جمشید، پایتخت امپراتوری ایران باستان مشغول به کار بود. هنگام ساخت جاده ای برای عبور کامیون ها به منظور آوردن آب آشامیدنی، کارگران به طور تصادفی بایگانی عظیمی از لوح های گلی 2500 ساله، که با حروف میخی گوه ای شکل نوشته شده بود، کشف کردند که در داخل یک دیوار استحکاماتی ذخیره شده بود.»
«اریک اشمیت» که از سال 1313 تا 1318 خورشیدی سرپرستی کاوش های تخت جمشید را به عهده داشت، دیگر بخش های خزانه تخت جمشید را کاوش می کند، تاریخ این کاوش در برخی منابع بهار 1315 خورشیدی اعلام شده است. از جمله کشف های مهم این فصل نقش برجسته «بارعام» داریوش اول بود. در اتاق های نزدیک این نقش تعدادی لوح گلی به خط میخی بدست آمد.
پس از چند سال وقفه، از سال 1342 تا 1352 هیأتی از طرف اداره کل باستان شناسی و فرهنگ عامه وزارت فرهنگ و هنر به سرپرستی اکبر تجویدی به مدت پنج فصل در باروی شرقی تخت جمشید بر بالای کوه رحمت، شمال غربی حیاط سنگی واقع در دشت جنوبی پایین دست تختگاه و قسمت جنوبی تختگاه موسوم به «برزن جنوبی» را کاوش می کند که نتیجه آن کاوش ها در کتابی با عنوان «دانستنی های نوین درباره هنر و باستان شناسی عصر هخامنشی بر پایه کاوش های پنج ساله تخت جمشید» به سال 1355 توسط انتشارات مرکز باستان شناسی ایران منتشر شد.
تجویدی در صفحه 212 همان کتاب درباره بارو تخت جمشید نوشته است: «... به نظر می رسد برج و باروهای بالای کوه رحمت در تخت جمشید مربوط به دوران هخامنشیان و طبق مفاد کتیبه داریوش (اول) بر پیش بست جنوبی صفه در زمان همین پادشاه و در ابتدای شهریاری او که به قلع و قمع مخالفان می پرداخته و تخت جمشید را پایگاه مستحکم خود قرار داده ساخته شده است، اما در دوره خشایارشا تختگاه توسعه پیدا کرده و از حالت قلعه ای بیرون آوردند. باروها را که حالت احترام به پیشینیان بوده و مظهر شکست ناپذیری شاهنشاهی حفظ کردند و تنها تیرکش های آن را مسدود کردند و تغییرات جزئی دادند که تا همین امروز به همین شکل باقی مانده است.»
اکنون که پنجمین محموله از گل نبشته های هخامنشی از موسسه شرق شناسی شیکاگو به ایران رسیده است، این پرسش ها مطرح می شود که محل کشف این تبلت های گلی به چه سرنوشتی و وضعیتی دچار شده است؟ آیا همچنان شواهد و اثری از آن باقی مانده است؟ کاوش و حفاظت های بعدی در باروهای تخت جمشید در 50 سال اخیر چگونه بوده است؟ تابلوی مشخصی در تخت جمشید وجود دارد که نشان دهد الواحی که از جمله مهمترین محموله های استردادی ایران به حساب می آید و به گفته باستان شناسان اطلاعات ارزشمندی از نظام اداری و اجتماعی هخامنشان در اختیار می گذارد، در کجا یافته شده است؟
کامیار عبدی، باستان شناس فارغ التحصیل از دانشگاه میشیگان، عضو هیات علمی گروه باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی، نظریه پرداز و پژوهشگر پیرامون اینکه محل کشف الواح هخامنشی چه سرنوشتی پیدا کرده است؟ می گوید: باروهای تخت جمشید از بین نرفته اند، بلکه در طول زمان تحلیل رفته اند.
آن گونه این باستان شناس وضعیت باروهای تخت جمشید؛ جایی که گل نبشته های هخامنشی کشف شده اند را تشریح می کند: باروهای قسمت های دور مجموعه کاخ ها هنوز در قسمت شمالی باقی مانده است. درست همانجایی که گل نوشته های بارو را پیدا کردند. یک مقدار از باروها هم روی کوه رحمت و اطراف آن به شکل تپه هستند. امتداد بارو تمام مجموعه کاخ ها و صفه را می گرفته و بعد به سمت بالای کوه رحمت می رفته و باز از بالای کوه دور می زده و روی صفه می آمده است. قسمت هایی که روی صفه بودند و قسمت هایی از پادگان نظامی بودند که آنها را به شکل تپه هایی روی کوه می بینید. پلکان های نور و صدا را نیز روی قسمتی از بارو تعبیه کرده اند، زیر بخشی از این پلکان، قسمتی از بارو قرار دارد.
این باستان شناس تاکید می کند: قسمت هایی که هرتسفلد و تجویدی کاوش کردند و گل نبشته بدست آمده، همچنان باقی است.
علیرضا عسگری چاوردی، مدیر پایگاه جهانی تخت جمشید نیز درباره وضعیت باروهای تخت جمشید و محل کشف گل نبشته های گلی هخامنشی می گوید: با فاصله کمی از جایگاه نور و صدا در تخت جمشید، دقیقا جایی که کوه رحمت آغاز می شود و آخرین نقطه ای که به کوه وصل می شود، آن الواح بدست آمده است.
او اضافه می کند: باروهای بالاتر در تخت جمشید را شادروان تجویدی کاوش کرده و بخشی مرمت نشده و بهم ریخته است که از آنجا الواح هخامنشی بدست نیامده است. الواح باروی تخت جمشید (به موسسه شرق شناسی شیکاگو برای خوانش و رمزگشایی امانت داده شد) از همان جایی که اشاره کردم، کشف شده است. این محل از بالا آغاز می شود و پایین روی همین بخش شمالی جنوبی تخت جمشید ادامه پیدا می کند. آن پایین دست و به سمت کاخ آپادانا به ضلع غرب تخت جمشید و دشت 17 متر ارتفاع دارد و نیازی به بارو نداشته است، ولی ضلع شمالی و جنوبی تخت جمشید بارو داشته است.
عسگری چاوردی درباره گمنام بودن محل کشف گل نبشته های هخامنشی اظهار می کند: در طرح ساماندهی تخت جمشید حتما تابلوهای راهنما و توضیحات مبنی بر اینکه باروها کجا بوده و اتاق کشف الواح هخامنشی در بارو کجا بوده است حتما در تخت جمشید نصب خواهد شد.
مدیر پایگاه جهانی تخت جمشید اضافه می کند: در طرح محتوایی تغییرات موزه تخت جمشید هم مد نظر داریم تعدادی از الواح هخامنشی در همین موزه به نمایش درآید.
به تشخیص باستان شناسان و زبان شناس ها، گل نبشته های هخامنشی یافته شده از باروی تخت جمشید به زمان داریوش بزرگ، بنیانگذار تخت جمشید 522 تا 485 پیش از میلاد مربوط می شود. تا کنون پنج محموله از این الواح گلی که برای رمزگشایی و خوانش به موسسه شرق شناسی شیکاگو امانت سپرده شده بود، به ایران بازگردانده شده است. آخرین محموله شامل 3506 قطعه گل نبشته است که واپسین روزهای تابستان 1402 به ایران بازگردانده شد و اکنون 163 قطعه از آن تا پایان تیر در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شده است.