تفسیر جشن سده در سالروز برگزاری این آیین جهانی
ایسنا/ براساس آخرین گزارش های منتشر شده، تفسیر جشن سده در سالروز برگزاری این آیین جهانی صورت پذیرفت.
علیرضا حسن زاده، مسئول تدوین و تهیه پرونده جهانی «جشن سده» گفت: این آیین چون دیگر آیین های اصلی و بزرگ ایرانی، یک آیین تقویمی است. مهرگان، یلدا، سده، چهارشنبه سوری، نوروز و تیرگان همگی از آیین هایی به شمار می آیند که دارای محتوای تقویمی هستند و تغییر در گردش فصول و ماهها را نشان می دهند. در نزد مردم خراسان این جشن در جامعه کشاورزی به شکلی استقبال از بهاری است که در پیش روست و به این دلیل با تفأل درباره کشت و ورز و آبسالی یا خشکسالی و پرباری زراعی همراه است.
او پیرامون تفسیر جشن سده در سالروز برگزاری این آیین جهانی ادامه داد: در نزد زرتشتیان ایران این جشن با نیایش های دینی گره می خورد. البته در منابع ادبی ایران چون شاهنامه این آیین با قهرمانان فرهنگی که بنیانگذار تمدن هستند، پیوند می خورد، به این معنا که اگر مثلا بنیانگذار نوروز را «جمشید» معرفی می کنند، به روایت شاهنامه «هوشنگ» کاشف آتش است. در تمام آیین های اصلی ایرانیان «مهرگان، تیرگان، یلدا، سده، چهارشنبه سوری و نوروز» بن مایه اصلی نوزایی هستند. در «سده» این نوزایی به یاری نماد آتش بیان می شود. «سده» چون نوروز و برخلاف چهارشنبه سوری هم بعد دیوانی و رسمی داشت و هم بعد مردمی.
رئیس پژوهشکده مردم شناسی اظهار کرد: آیین «سده» بر مبنای «گفتمان زیست سالاری یا بایوکراسی» قرار دارد و در آن اخلاق زیست محیطی برجسته است، مثلا در این آیین چوبهای خشک سوزانده می شود و نباید به درخت یا گیاه آسیب رساند. روایت آتش زدن پرندگان کاملا مجعول و نادرست است. این آیین را براساس دلالت های امروزی آن میتوان آیین امید و شادمانی دانست. «سده» را میتوان جشن وحدت مردم ایران در بستر شادمانی شمرد.
حسن زاده درباره گستره جغرافیایی این آیین گفت: این جشن یک آیین ملی و بسیار کهن و از زمره آیین های آتش است که «جیمز فریزر» (مردم شناس انگلیسی) در کتاب «شاخه زرین» برخی از آنها را در اروپا معرفی می کند و از آیین های پیشواز بهاری بر می شمرد اما به مرور به دلایل مختلف از جمله ضدیت سلسله هایی چون بنی عباس و نمایندگان گفتمانی آنها چون غزالی که ضد نوروز و سده و در اصل ضد فرهنگ و تمدن ایرانی بودند، وسعت آن در ایران کاستی گرفت. امروزه حوزه های فرهنگی زرتشتی نشین و خراسان محل اصلی برگزاری این آیین به شمار می آیند. در تمام گستره تاجیکستان امروزه این جشن برگزار می شود و دولت تاجیکستان از برگزاری این جشن به شکلی وسیع حمایت می کند و در معرفی و گسترش این آیین بسیار موفق بوده است.
مسئول تدوین و تهیه پرونده جهانی جشن سده درباره اقداماتی که ایران باید پس از ثبت جهانی، برای حفظ این آیین باستانی انجام دهد، اظهار کرد: «سده» یک جشن ملی است و همه مردم ایران به برگزاری آن علاقمند هستند. انجمن های غیر دولتی هم به برگزاری این جشن علاقمند هستند. دولت می تواند از برگزاری این جشن حمایت کند، میدان ها و مکان هایی را به عنوان «سده گاه» تعیین کند و اجازه دهد که این جشن برگزار شود.
او افزود: در واقع نقش دولت، تسهیل در برگزاری این آیین و حمایت از مردم و انجمن های غیر دولتی است. با ثبت جهانی این عنصر وظیفه دولت برطرف کردن موانع برگزاری آن است. مهمترین هدف می تواند احیای این آیین در نواحی دیگر ایران باشد. البته این جشن در حوزه های فرهنگی زرتشتی و خراسان کاملا زنده است.
این مردم شناس اضافه کرد: باید کتابی در معرفی 24 عنصر ثبت شده میراث ناملموس در سطح جهان برای دو مقطع ابتدایی و متوسطه از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تألیف شود و از سوی وزارت آموزش و پرورش جزء دروس قرار گیرد. به این ترتیب «سده» هم در کنار سایر عناصر به کودکان و نوجوانان ایرانی معرفی می شود.
حسن زاده در پاسخ به این پرسش که "با توجه به وضعیت برگزاری جشن سده، این شکل برگزاری محدود، اقدام درست پاسدرانه ای برای حفظ این آیین به شمار می آید؟ یا میتوان رویکرد دیگری پس از ثبت جهانی داشت؟" اظهار کرد: در تهران در «کوشک ورجاوند» این آیین برگزار می شود. با ثبت جهانی این جشن طبیعی است که باید زمینه برگزاری آن بیشتر مهیا شود. به نظرم وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید متولی اصلی ساماندهی این جشن در بخش دولتی باشد، چون متولی اصلی میراث ناملموس و معنوی در کشور است و نگاهی فرهنگی و منعطف به فرهنگ مردم دارد. برگزاری آیین ها امری فرهنگی است و نباید آنها را از هیچ زاویه دیگری مثلا سیاسی و امنیتی دید.
مسئول تدوین و تهیه پرونده جهانی جشن سده افزود: با این حال، این آیین یک جلوه از فرهنگ شادمانی است و در طی تاریخ ایران، جشن ها و آیین های شادمانی گاه با ایام سوگ مقارن می شدند که خود مردم به شکلی کاملا درست و منطقی این موارد را مدیریت می کردند. باید به مردم و قدرت تشخیص آنها که حافظان اصلی فرهنگ هستند، ایمان داشت و اعتماد کرد. باید جایگاه آیین های شادمانی در ایران را به عنوان یکی از منابع مهم همگرایی و وحدت ایرانیان پذیرفت. این آیین ها سرمایه اجتماعی بزرگی برای وحدت مردم ایران هستند.
حسن زاده درباره تهدیدهایی که برای جشن سده وجود دارد نیز گفت: این جشن ها در طول تاریخ نماد وحدت و یکپارچگی مردم ایران بوده اند و سرمایه اجتماعی و تاریخی ما هستند که به هویت فرهنگی و ملی ما پایداری می بخشند. آتش در آیین سده، نماد نعمت و برکت الهی و جلوه زندگی و حیات است، اما سو تفسیرهایی از جلوه آیینی آتش در طی تاریخ وجود داشته که کاملا اشتباه است. توسعه سواد میراثی می تواند به فهم عمیق این آیین منجر شده و جلو این تفسیرها را بگیرد. در عین حال باید جایگاه برجسته تری به فرهنگ شادمانی در ایران داد و اجازه نداد که شادمانی های سالم و کهن، آیینی و هنجار مردم مورد سوء برداشت قرار گیرد. ثبت جهانی «سده» گامی مهم در مسیر فهم عمومی فرهنگ کهن کشورمان است.