شهر تروی چگونه پیدا شد؟
ایسنا/ بدنبال آخرین خبر و گزارش های منتشر شده، این پرسش مطرح می گردد که شهر تروی چگونه پیدا شد؟
«هاینریش شلیمان» باستان شناس آلمانی در اواخر قرن نوزدهم میلادی در ترکیه کاوش عجیبی را آغاز کرد. او مشغول کاوش در یک تل باستان شناسی یا نوعی تپه ساخت بشر بود. در آن زمان فقط تعداد کمی از متخصصان با این محوطه که با نام «حصارلیک» شناخته می شود، آشنایی داشتند. همچنان که «شلیمان» به حفاری در این محوطه ادامه میداد، امیدوار بود که ویرانه های یکی از مشهورترین شهرهای ادبیات کلاسیک یعنی «تروی» (تروآ) را پیدا کند.
براساس مقاله شهر تروی چگونه پیدا شد؟ باید بدانید که مشکل اینجا بود که این احتمال می رفت «تروی» وجود نداشته باشد. «هومر» شاعر نامدار یونانی «تروایی ها» و شهرشان را در شعرهای حماسی قرن هشتم پیش از میلاد در «ایلیاد» و «ادیسه» به محبوبیت رساند. در این شعرها داستان نبردی 10 ساله بین یونان و «تروی» روایت شد که در آن شخصیتهایی همچون شاه «پریاموس» و «آگاممنون» و جنگجویان بزرگی همچون «آشیل» و «هکتور» با یکدیگر جنگیدند. در این شعرها به نبردهای خونین، ماجراهای شگفت آور، اعمال قهرمانانه و عواقب غم انگیز اشاره شد.
اما آیا «تروی» یک مکان واقعی بود؟ «شلیمان» مصمم بود که اثبات کند این مکان واقعی است و این کار را کرد. «حصارلیک» در ترکیه امروزه تا حد زیادی به عنوان محل وقوع داستانهای حماسی «هومر» شناخته می شود. تحقیقات نشان داده است که این تپه نه تنها یک «تروی» بلکه 9 «تروی» را در خود جای داده که هر یک از آنها روی ویرانه های قبلی ساخته شده اند. امروزه باستان شناسان این نکته را در نظر گرفته اند که «تروی 6» مشابه ترین نامزد برای داستان «تروی» نوشته «هومر» است. قدمت این شهر به 1700 تا 1250 پیش از میلاد باز می گردد.
براساس مقاله شهر تروی چگونه پیدا شد؟ باید بدانید که در شرق این شهر امپراتوری هیتی ها قرار داشت و در غرب آنها میسنی های قدرتمند بودند. «تروی» نیز در موقعیت مکانی استراتژیکی قرار داشت که برای رسیدن باید وارد محوطه «داردانل» شد. هر کسی که اداره «تروی» را بر عهده داشت، باید عبور و مرور از مسیرهای تجاری شلوغ آن را کنترل میکرد؛ حقیقتی که از چشم رقبای یونانی آنها دور نمانده بود.
در طول چندین قرن «تروی» بارها و بارها ویران شد، اما شهری جدید روی آخرین ویرانه ها ساخته شد. مردم تا دوره رومیان در آنجا زندگی می کردند. ویرانه ها هنوز هم در فاصله 350 کیلومتری جنوب غربی استانبول قابل مشاهده هستند؛ اما شهر «تروی» چگونه پیدا شد؟
در سال 1868 میلادی، «هاینریش شلیمان» به همراه یک نسخه از «ایلیاد» در چمدان خود مصمم به کشف مکان واقعی «تروی» به ترکیه می رسد.
در سال 1870 میلادی «شلیمان» پس از دو سال ناامیدی و با وجود نداشتن مجوز از مقامات عثمانی، حفاری را آغاز می کند. او چندین تروی را کشف می کند که هر کدام روی ویرانه های دیگری ساخته شده بودند.
براساس مقاله شهر تروی چگونه پیدا شد؟ باید بدانید که در سال 1873 میلادی او با دست یابی به سطح شهر «تروی دوم» کوزه ها و ساختمان بزرگی را پیدا کرد که معتقد بود کاخ «پریام» است. در ماه می او انبوهی از طلا را کشف کرد که قبل از اینکه آن را از ترکیه به آلمان قاچاق کند، آن را «گنج پریام» نامید.
در سال 1882، «شلیمان» از «ویلهلم درپفلد» کمک میگیرد. «درپفلد» پس از مرگ شلیمان در سال 1890 میلادی به حفاری حصارلیک ادامه می دهد و این فرضیه را مطرح می کند که «تروی ششم» نه «تروی دوم» شهری است که در حماسه «هومر» جاودانه شده است.
در سال 1932 میلادی «کارل بلیگن» (Carl W. Blegen) به «تروی» رسید و تا سال 1938 میلادی در آن مشغول شد. او به این نتیجه رسید که «تروی ششم» بر اثر یک زمین لرزه ویران شده است و نه آتش سوزی. او با بررسی «تروی ششم» شواهدی از یک آتش سوزی بزرگ را کشف کرد و به این نتیجه رسید که اینجا ممکن است همان شهر گمشده «هومر» باشد.
در سال 1988 میلادی، «منفرد کورفمان» باستان شناس آلمانی کاوش های دیگری را آغاز کرد و تا زمان مرگش در سال 2005 میلادی به این کار ادامه داد. «کورفمان» این فرضیه را مطرح کرد که «تروی ششم» شبیه ترین گزینه احتمالی به شهری است که در حماسه یونانی از آن سخن گفته شده است.
با این حال، روایت «هومر» از «تروی» حول شور و شوق می چرخد و نه سیاست. این روایت از ارتباط عاشقانه بین «پاریس» شاهزاده تروایی و «هلن» ملکه اسپارتی که همسرش برادر «آگاممنون» بود، آغاز می شود. گریختن این مرد و زن به «تروی» آتش جنگی را بین این دو ملت آغاز می کند که به یک محاصره یک دهه ای منجر می شود و در پایان آن یونانی ها به دنبال یک شکست فجیع به نیرنگ زدن با اسب چوبی بزرگی متوسل می شوند. در واقعیت، انگیزه وقوع چنین نبردی احتمالا منطقی و واقع بینانه تر از این بوده است که «هلن» مسبب راهی شدن هزاران کشتی شده باشد. ظاهرا، ارزش تجاری و استراتژیک «تروی» این شهر را به هدف مناسبی برای حملات همسایگانش تبدیل کرده بود.
شهروندان «تروی» تهدیدات خارجی را پیش بینی کرده بودند. آنها دیوار دفاعی ساخته بودند و اطراف شهر خندق هایی را حفر کرده بودند که از ورود ارابه های جنگی جلوگیری کند. به نظر می رسد مشکلات در حوالی 1250 پیش از میلاد به اوج رسید. بقایای باستان شناسی متعلق به این دوره از تاریخ نشانه هایی از یک حمله و آتش سوزی ویرانگر را نشان می دهند. با این حال هویت حمله کنندگان و جزئیات این حمله مشخص نیست. در جایی که دیگر باستان شناسی نمی تواند قطعیتی ارائه دهد، برای کشف علت سقوط «تروی» باید به شعر کهن «هومر» رجوع کنیم که در آن از روش هوشمندانه یونانی ها برای تبدیل این شهر باشکوه به ویرانه گفته شده است.
براساس مقاله شهر تروی چگونه پیدا شد؟ باید بدانید که «ایلیاد» نوشته «هومر» داستان سقوط این شهر را روایت می کند، اما از برشمردن دلایل این ویرانی ها خبری نیست. در «اودیسه» که ادامه این شعرهاست، به پایان این نبرد اشاره می شود. نویسندگان در طول چندین قرن به داستان اصلی شاخ و برگ داده اند، اما فقط بخشی از آثارشان باقی مانده است. از جمله این آثار به دو فصل از «Iliupersis» که با نام «غارت تروی» هم شناخته می شود میتوان اشاره کرد که احتمالا به قرن هفتم پیش از میلاد تعلق دارد و از ویرانی این شهر سخن میگوید.
جزئیات بیشتری درباره روزهای پایانی «تروی» قرنها بعد نوشته شد. از جمله این متون به «انه اید» نوشته «ویرژیل» میتوان اشاره کرد که قدمت آن به حوالی قرن نخست پیش از میلاد می رسد. «بعد از اوج» (Posthomerica) نوشته «کوئینتوس» نیز اثری است که در قرن سوم میلادی آغاز شده و داستان را از همان نقطه ای که «ایلیاد» رها می کند، یعنی از خاکسپاری «هکتور» ولیعهد «تروی» ادامه می دهد.
به گفته «کوئینتوس»، این شهر پس از مرگ «هکتور» بزرگترین جنگجوی «تروی» سقوط کرد. با این حال برخی از ساکنان این شهر همچنان امیدوار بودند که با رسیدن نیروهای متحدین محاصره شهر به پایان برسد. نخستین نیروی کمکی از سوی جنگجویان «آمازون» ملکه «پانته زیله» بود، اما حتی این گروه توان مقابله با یونانیان را نداشت.
به دنبال آن اهالی «اتیوپی » نیز به کمک «تروی» آمدند. «اتیوپی» که «هومر» از آن سخن گفته بود، مکان دوری واقع در اطراف رودخانه افسانه ای «اوکئانوس» بود، که شاید بتوان آن را با رود «نیل» که مدتها نیروهای فراعنه مصر را تأمین میکرد، شناسایی کرد. نیروهای «اتیوپی» به فرماندهی پادشاه «ممنون» به سمت تروی حرکت کرده بودند. «ممنون» و «آشیل» در یک نبرد با یکدیگر جنگیدند و در نهایت «آشیل» با پیدا کردن یک شکاف در زره رقیب جانش را گرفت. «آشیل» در نبرد برنده شد اما این پیروزی دوام زیادی نداشت.
براساس مقاله شهر تروی چگونه پیدا شد؟ باید بدانید که «پاریس» شاهزاده تروی این نبرد را از پشت دیوارهای شهر تماشا کرده بود. در همان لحظاتی که «آشیل» آماده حمله به شهر بود، «پاریس» با راهنمایی «آپولون» یکی از شخصیتهای اساطیری یونان تیری را به سمت «آشیل» پرتاب می کند که به نقطه ضعیف بدن او یعنی به پاشنه پایش اصابت می کند و در نتیجه «آشیل» کشته شد.
10 سال نبرد طاقت فرسا ناگهان برای حمله کنندگان پوچ جلوه کرد و فرماندار یونانیان دستور عقب نشینی داد. در این لحظه بود که «اودیسئوس» یکی از رهبران یونان پیشنهاد ساخت اسب بزرگ و زرد چوبی را برای مخفی کردن جنگجویان مطرح کرد. نیروهای یونان به عقب نشینی تظاهر کردند و این اسب چوبی عظیم را به عنوان پیشکش در ساحل قرار دادند. در این مرحله موفقیت نقشه «اودیسئوس» به این بستگی داشت که تروایی ها اسب را به داخل شهر راه دهند. با وارد شدن اسب به شهر به عنوان پیشکش یکی از کاهنان معبد «آپولون» به اسب به عنوان یک حیله شک می کند، اما سخنان او نادیده گرفته می شود و در نهایت نیروهای یونان با بیرون آمدن از اسب به شهر حمله می کنند.
محققان اخیر نظریه های منطقی تری درباره این اسب بزرگ ارائه کرده اند، از جمله اینکه اسب چوبی در واقع نوعی ادوات محاصره بوده است. چنین ابزاری را میتوان در نقش برجسته آشوری از کاخ «آشور ـ ناصیر ـ پال دوم» (883-859 قبل از میلاد) در نمرود مشاهده کرد. البته قدمت این «اسب آشوری» به چند قرن پس از نابودی «تروی ششم» می رسد.
بنابراین اسب تروی را میتوان به عنوان یک ادوات محاصره ای به طور منطقی توجیه کرد، اما حتی اگر این توضیحی رضایت بخش باشد، سؤالات بسیاری باقی می ماند؛ مردانی که به تروی حمله کردند چه کسانی بودند؟ و تروایی های چه کسانی بودند که برای نجات این شهر سخت جنگیدند؟