کتیبه تازه ای درباره نجوم و گاهشماری در استان فارس کشف شد
ایلنا/ براساس آخرین گزارشهای منتشر شده و خبرهای واصله، کتیبه تازه ای درباره نجوم و گاهشماری در استان فارس کشف شد.
نقش رستم مرودشت در استان فارس دربردارنده یکی از زیباترین و متنوع ترین آثار تاریخی ایران است که هر ساله هزاران گردشگر داخلی و خارجی از آن دیدن می کنند. در این مکان از دیرباز نقش برجسته های دوره عیلامی، هخامنشی و ساسانی، آرامگاه های هخامنشی، ساختمان موسوم به کعبه زرتشت و همچنین سنگ نوشته های متعددی از دوره های تاریخی بجای مانده که هر تماشاگری را سرشار از ذوق و شادی می کند. اخیرٱ سنگ نوشته های متعددی بر فراز کوهستان نقش رستم به وسیله پژوهشگران بومی کشف شده که بتدریج در همایش ها و مقالات علمی در حال انتشار است.
ابوالحسن اتابکی (پژوهشگر آزاد) درباره کشف این کتیبه ها گفت: یکی از این کتیبه ها که به اتفاق آقای حبیبی و خانم ابراهیمی کشف نمودیم، سنگ نوشته ای درباره نجوم و گاهشماری است که در دو سطر کوتاه به خط «پهلوی کتابی» بر روی سنگهای هموار کوهستان به نگارش درآمده است. رسم الخط کتیبه و نحوه نگارش آن نشان می دهد که این سنگ نوشته در اواخر دوره ساسانی به وسیله کاتبان محلی از اهالی شهر استخر یا ساکنان قلعه نقش رستم بر فراز کوهستان نگاشته شده است.
اتابکی بر این باور است که واژه «فراراست» که در این سنگ نوشته بکار رفته در متون اوستایی و پهلوی، تنها برای پیمایش زاویه ای آسمان بکار رفته است. وی به استناد از کتاب «آثارالباقیه و قرون خالیه» ابوریحان بیرونی آشکار می کند که واژه فراراست یا معادل آن «ذراع» برای اندازه گیری میان ستارگان، صورت های فلکی و فاصله میان دو نقطه که بروی دو نصف النهار قرار گرفته اند نیز بکار می رفته است. ترجمه این سنگ نوشته که بتازگی در مجله «پژوهشنامه تمدن ایرانی» دانشگاه کرمان به چاپ رسیده، چنین است:
«بیست و دو فراراست (ذراع) شمردن، سوی کنش نافرمانی»
او ادامه داد: اهمیت علم نجوم در ایران باستان چنان بوده که کتابهای متعددی از دوره ساسانی درباره گاهشماری و نجوم تالیف شده است و پس از آن در دوره اسلامی نیز منجمان بزرگی همچو «عبدالرحمان صوفی رازی» با نوشتن کتب و رساله های فراگیر در باب نجوم خدمات گسترده ای به جامعه جهانی عرضه نمود. حافظ شیرازی با سرودن چکامه ای در باب علم نجوم چنان مات و مبهوت عالم هستی است که از عدم توانایی و درک کیهان و پیچیدگی آن زبان به شکوه می گشاید:
چیست این سقف بلند ساده بسیار نقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست