مسجد صفی کانون تاریخ و تدین مردم رشت است
میراث آریا/ براساس آخرین خبرهای منتشر شده، مسجد صفی کانون تاریخ و تدین مردم رشت است.
مسجد صفی رشت که با نامهای مسجد سفید و مسجد شهیدیه نیز معروف است، قالبا به عنوان قدیمی ترین بنای برجا و اساسا شواهد مادی استقراری در شهر رشت بشمار می رود و در محله ای به همین نام واقع شده است. اگرچه تاریخ احداث اولیه این بنا چندان مشخص نیست اما بواسطه سابقه تاریخی، وقایع تاریخی مرتبط با آن و نیز ارتباط شخصیت های مهم تاریخی و مذهبی با آن از یک سو و همجواری با چاه وقفی معروف به صاحب الزمان در محله بازار رشت از سوی دیگر از اهمیت و احترام ویژه ای نزد اهالی این شهر برخوردار است. بویژه که امامت برپایی نماز در این مسجد برعهده آیت الله سید مجتبی رودباری از معتمدین و محترمین و شخصیت های بنام این شهر است که بر اهمیت آن افزوده است.
تاریخ دقیق احداث این بنا براساس مدارک مکتوب مشخص نیست؛ اما آن را از مساجد قدیمی شهر رشت میدانند. در کتاب تاریخ علما و شعرای گیلان آمد که مسجد صفی از مساجد قدیمی است که شاید قدیمی ترین مسجد شهر رشت باشد. شیخ صفی الدین هنگامی که گیلان جزیره ای بود، اینجا صومعه ای ساخت و صومعه او کم کم به مسجد مبدل شد. از این مسجد تا زمان توقف کوتاه و چند روزه شاه اسماعیل در آن نامی برده نمی شود. حسن بیک روملو این مسجد را مسجد سفید خوانده است و می نویسد که شاه اسماعیل صفوی، هنگام فرار از اردبیل به گیلان چند روزی را نزدیک این مسجد گذرانده است.
بنابر قول حسن بیک و مقاله مسجد صفی کانون تاریخ و تدین مردم رشت است، میتوان گفت این مسجد قبل از جریان کشته شدن محمدباقر میرزا، پسر بزرگ شاه عباس برپا بوده و نام آن مسجد سفید بوده است. احتمال می رود پس از کشته شدن او که معروف به صفی میرزا بوده است، نام سفید به مرور زمان پس از قتل او در جوار این مسجد به صفی تبدیل شده باشد.
گملین که در سال 1184 هجری قمری از رشت دیدن کرده، در ذکر محلات و مساجد رشت، از این مسجد به نام مسجد سفید یاد می کند و رابینو آن را با دو تکیه بخشی از محله بادی الله میداند. بنا به گفته رابینو، نخستین انتخابات انجمن شهر در یک روز جمعه برابر با 19 خرداد 1286 خورشیدی در این مسجد برگزار شد؛ انتخاباتی که زنان حق شرکت در آن را نداشتند.
این مسجد بنا به کتیبه های موجود بویژه کتیبه دور طاق محراب که در یک ردیف کاشی با زمینه لاجوردی نوشته شده، در سال 1344 هجری خورشیدی مصادف با 1295 هجری خورشیدی تجدید بنا شده و کاشی کاری لاجوردی آن نیز بدست احمد پسر حاجی یوسف کاشی ساز انجام شده است. در اوایل انقلاب با افزودن بنایی به بخش غربی و در دور مناره، بار دیگر کالبد بنا دچار تغییر شده و طبقه فوقانی مسجد، به عنوان بخش الحاقی دوره معاصر بدان افزوده شد.
در مهر سال 1390 پرونده ثبتی این بنا، توسط کارشناسان ثبت آثار اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان گیلان آماده و از سوی این اداره کل، جهت ثبت در فهرست آثار ملی کشور پیشنهاد شد و در نهایت با شماره 197 در این فهرست به ثبت نهایی رسید. گمانه زنی سال 1398، به عنوان نخستین فعالیت رسمی باستان شناختی در محدوده شهر رشت بطور عام و در مسجد صفی رشت بطور خاص به عنوان درآمدی بر برنامه مرمتی در نظر گرفته شده برای این بنا به انجام رسید که اطلاعات این گزارش کوتاه مربوط به همین پژوهش اخیر می باشد.
ضلع شمالی مسجد در زیربنای اصلی دارای 3 پنجره طاقی بزرگ به عرض 310 سانتیمتر است که هر طاقی با جرزهایی به پهنای 60 سانتیمتر از یکدیگر جدا می شوند. محور تقارن شمالی جنوبی بنای اصلی مسجد از جنوب از میان محراب آغاز شده و در ضلع شمالی از وسط طاق پنجره میانی میگذرد. گمانه کاوش شده با شماره گمانه در شبستان مسجد، به ابعاد 5/1×5/1 متر، به فاصله 205 سانتیمتری شرق این محور تقاورت ایجاد شده، بطوریکه به اندازه 10 سانتیمتر از شرق دیواره جنوبی جرز میانی مسجد در گوشه شمال غربی گمانه قابل پیگیری باشد. ضلع شمالی این گمانه مماس با دیوار شمالی مسجد و در محل اتصال به شاه نشین طاق پنجره شرقی است. این سکو 13 سانتیمتر از کف فعلی بنا ارتفاع داشته و عمق آن تا در درب پنجره 135 سانتیمتر است.
سطح گمانه همانند سایر بخش های کف مسجد، دارای سنگ فرش مرمر بوده و عبور لوله های رادیاتور در شمال این بخش باعث شده تا 30 سانتیمتر شمالی آن با روکش سیمانی باشد. کاوش در این گمانه با استفاده از بتن کن و با برداشتن لایه های سنگ و سیمان آغاز شد.
بطور کلی در کاوش گمانه در شبستان مسجد صفی رشت تعداد 137 بافتار و 7 گور شناسایی شد و لایه های کاوش شده نیز عمدتاً شامل لایه های انباشتی درون گورها یا لایه هایی است که توسط فعالیت های کف سازی آشفته شده اند.
مهمترین ساختارهای بدست آمده شامل کف آجری و دیوار بخش الحاقی شمال مسجد در دوره قاجار، ساختارهای مرتبط با گورهای سازه ای و نیز سطوح استقراری شامل سطح پاکوب ها و کف سازی است.
نخستین کف فرش که بلافاصله پس از برداشتن کف مرمرین معاصر و ملات سیمانی و لایه آسفالت مرتبط با آن بدست آمده، از آجرهایی با ابعاد 20×20×4 سانتیمتر ساخته شده که شاموت شن ریز و ماسه درشت دارند. همچنین، برخی پاره آجرها با ابعاد 10×7×4 سانتیمتر نیز مشاده می شود. آجرهای این بافتار، رطوبت زیادی به خود گرفته و رنگ آنها قرمز مایل به قهوه ای است. تراکم شاموت در این آجرها زیاد و پخت آنها کافی است و استحکام مناسبی نیز دارند. این آجرفرش فاقد ملات است اما در دیواره شمالی گمانه، در زیر بخش کاشی کاری شده، شواهدی از ملات شفته آهک دیده می شود. احتمالاً در دوره های بعد با برداشتن این کف آجری به منظور تدفین، نظم آن را به هم زده اند و بسیاری از آجرها شکسته شده است
دیوار بخش الحاقی شمال مسجد
این بخش دارای ساختاری آجری است که در منتهی الیه ضلع شمالی گمانه بدست آمده و به نظر می رسد کرسی پنجره ها بر روی این آجرچین سوار است. در محدوده کاوش تعداد 8 ردیف عرضی قابل مشاهده است. ارتفاع بدست آمده از آن در محدوده کاوش، 217 سانتیمتر و طول شرقی- غربی آن 5/1 متر است. به نظر می رسد برای احداث این دیواره ابتدا کناره تپه گورستانی را تراش داده و سپس با اتکا به توده خاک با مقطع عمودی ایجاد شده، دیوار را احداث کرده اند. در ملات این سازه از شفته آهک استفاده شده و آجرچینی در این سازه به صورت راسته نما انجام شده است.
در فوقانی ترین بخش بدست آمده از این دیوار در این کاوش و در عمق 6 سانتیمتری از سطح گمانه، بقایایی از 7 ردیف طولی از کاشی کاری متصل به دیوار بدست آمد که تنها 4 سانتیمتر از بخش زیرین آنها باقی مانده است. به نظر می رسد این کاشی کاری ها در اثر نصب قرنیز های جدید مرمرین مسجد آسیب دیده است. این کاشی ها خمیره قرمز مایل به قهوه ای با ماسه درشت داشته پخت آنها کافی است. دارای زمینه ای سفید مایل به شیری بوده که با نقوش احتمالاً اسلیمی به رنگ آبی لاجوردی تزئین شده است. این نقوش درون کادری قرار دارند که از دو خط موازی به رنگ مشکی و به ضخامت 3 میلیمتر و نواری به رنگ سبز آبی و ضخامت 8 میلیمتر ایجاد شده است. طول ضلع موجود این کاشی ها 18 سانتیمتر و ضخامت موجود آنها 3 میلیمتر است.
قبور بدست آمده
ساختار قبور بدست آمده از این گمانه شامل گورهای ساده چاله ای و نیز گورهایی با ساختار معماری است. همه گورهای بدست آمده از این گمانه به دوره اسلامی تعلق دارند و بنا به سطوح پاکوب شناسایی شده به نظر می رسد طی بازه زمانی طولانی ایجاد شده اند. به طوری که برخی از گورهای جدیدتر، با تخریب گورهای قدیمی تر احداث شده و تدفین های متأخرتر، سازه معماری و اسکلت تدفین شده قبلی را آشفته و مضطرب کرده است. البته بقایای تدفین گورهای سالم تر فوقانی نیز به دلیل رطوبت بالای خاک تقریباً از بین رفته و هیچ اسکلت کاملاً سالمی بدست نیامده است. گورهای چاله ای ساده به صورت چاله هایی بیضوی هستند؛ گورهای با سازه معماری نیز به شکل مستطیل و متشکل از آجرهایی با ملات شفته آهک، همراه با ماسه درشت، ذرات ریز آهک به فراوانی و ذرات ذغال، آهک، ماسه و خاکستر با تراکم کم ساخته شده است.
سطوح استقراری
در این گمانه زنی به غیر از ساختارهای کف سازی معاصر که شامل لایه های آسفالت و سیمان و نیز کف مرمرین امروزین مسجد است و دو دوره کف سازی با آجر 7 سطح پاکوب نیز شناسایی شده است. این سطوح پاکوب عمدتاً به دلیل ایجاد قبور در دوره های مختلف دچار آشفتگی و تخریب شده اند. اما مهم ترین فاز استقراری بدست آمده از این گمانه که قدیمی ترین آن نیز هست در سطح فوقانی خود، دارای آثار سوختگی است و شیبی برابر با 3 درجه از سمت شرق به غرب و نیز از جنوب به سمت شمال دارد. این سطح پاکوب به مرحله ای پیش از ایجاد نخستین گور اسلامی در این محل مربوط بوده و نخستین فاز استقراری شناسایی شده در این گمانه به شمار می رود. بر روی این سطح پاکوب قطعات مربوط به یک ظرف سفالی بدست آمده که قدیمی ترین آثار منقول به دست آمده از محل گمانه می باشد. تعیین قدمت دقیق این سطح پاکوب، به وسیله نمونه گرمالیان مربوط به این مجموعه سفالی و نیز مطالعات تطبیقی و مقایسه ای فرم سفالی در حال بررسی است.
یافته های منقول
مهمترین مجموعه آثار منقول بدست آمده از این گمانه زنی، مجموعه های سفالی و نیز تکه های کاشی هایی است که در تزئینات بنا مورد استفاده بوده است. قطعات ظروف بدست آمده از این گمانه عمدتاً شامل ظروف سفالی ساده و بدون لعاب هستند اما نمونه هایی نیز از قطعات سفال لعابدار با لعاب هایی به رنگ زرد، سبز و آبی فیروزه ای و نیز برخی ظروف چینی با خمیره کائولین بدست آمده است.