فنس کشی در حریم درجه یک سنگ نگاره ساسانی تنگ قندیل
ایسنا/ براساس آخرین گزارش های بدست رسیده، فنس کشی در حریم درجه یک سنگ نگاره ساسانی تنگ قندیل صورت گرفت.
سنگ نگاره تنگ قندیل در نزدیکی روستایی به همین نام از بخش چنارشاهیجان، توابع شهر کازرون در استان فارس واقع شده است. نقش برجسته در اندازه دو متر و 80 سانتیمتر در دو متر و 10 سانتیمتر روی تخته سنگی درون دره ای پهن و در نزدیکی بستر رودخانه ای فصلی تراشیده شده است.
در این نگاره دو مرد و یک زن دیده می شوند، فرد میانی یا همان شاهنشاه روی یک پای خود تکیه داده و دست چپ خود را روی شمشیر گذاشته و در حال گرفتن گل از بانویی است. پوشاک او بگونه ای بالاتنه چسبان با یک شنل آویزان و شلوار گشاد چین دار است. در روبروی او و سمت چپ، زنی ایستاده و روی پای چپ خود تکیه داده و با دست راست به پادشاه گلی را پیشکش می کند. او قبایی بلند بر تن دارد که تا زمین ادامه پیدا کرده است. پشت سر پادشاه و سمت راست نگاره، فردی حلقه قدرت را در دست راست خود گرفته و دست چپ خود را روی شمشیر قرار داده است.
درباره نقش حجاری شده بر این تخته سنگ، باستان شناسان نظرات مختلفی دارند، از جمله اینکه برخی پادشاه را نرسی (شاه ساسانی) و زن را آذرناهید مادر پادشاه می دانند یا اینکه نگاره زن و مرد را به شاپور یکم و آذر آناهیتا نسبت می دهند و برخی دیگر این سه نگاره را به ترتیب بهرام سوم جانشین شاه، بهرام دوم شاه ساسانی و همسرش شاپور دختک می دانند که به هر روی، از نظر باستان شناسان یکی از زیباترین و ارزشمندترین سنگ نگاره های ساسانیان بشمار می آید، طوریکه از آن به دردانه سنگ نگاره های ساسانی تعبیر شده است.
سیاوش آریا، کنشگر و پژوهشگر میراث فرهنگی که اخیرا بازدیدی از این سنگ نگاره داشته است، میگوید: در نوروز که همراه چند خانواده برای دیدن این سنگ نگاره رفته بودیم با این حصار و در بسته آن روبرو شدیم! میراث فرهنگی نه تنها با فنس کشی و دیوارچینی در حریم این اثر تخلف کرده است که در نوروز، درست زمانی که مسافران و گردشگران فراوانی از آثار تاریخی بازدید می کنند، حصار کشیده شده را قفل کرده و بسته بود.
او پیرامون فنس کشی در حریم درجه یک سنگ نگاره ساسانی تنگ قندیل توضیح می دهد: اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس پاییز سال 1399 خورشیدی در محوطه باستانی تنگ قندیل کازرون و برای پاسداری و حفاظت بهتر از سنگ نگاره ساسانی بهرام دوم، دست به دیوارچینی و فنس کشی در حریم درجه یک و با فاصله ای بسیار نزدیک با یادگار ساسانیان زده و آن را محدود و محصور کرد که این روش کار، افزون بر آن که مورد اعتراض کارشناسان و کنشگران میراث فرهنگی قرار گرفته، نقض قانونهای میراث فرهنگی بشمار می آید.
این کنشگر میراث فرهنگی معتقد است : میراث فرهنگی با این اقدام حریم یادمان ملی را خدشه دار کرده است و این کار با روح قانون میراث فرهنگی و منشورهای فراملی حفاظت و مرمت آثار و قانون حریم و عرصه آثار تاریخی، ناهمسان و ناسازگار بوده و تخلف بشمار می آید.
آریا یادآور می شود: برای روشن شدن داستان و چرایی انجام این مداخله ها در یک اثر تاریخی، همان سال 1399 به اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی رفته و با مسئول حرایم میراث فرهنگی استان گفت وگو کرده و اعتراض خود را بیان کردم، ولی با شگفتی فراوان، دریافتم که خود مسئول حرایم میراث فرهنگی جانمایی و دیوارکشی را انجام داده و طرح را به اجرا گذاشته است و کارمندان پایگاه جهانی بیشاپور نیز طرح را به پایان رسانده اند.
همچنین زمانی که از مسئول حرایم میراث فرهنگی استان پرسیدم آیا این طرح در شورای فنی اداره میراث فرهنگی مطرح شده و پروانه کار را دارد و این کار حریم یادمان ملی را خدشه دار کرده و تخلف بشمار می آید، پاسخ گرفتم که «این گونه کارها نیاز به مطرح شدن در شورای فنی و پروانه کار ندارد و از دید ما طرح خوب و درست است و هیچ ایرادی ندارد و اگر اعتراضی دارید بروید و با معاونت میراث فرهنگی در میان بگذارید» شوربختانه این گونه پاسخگویی های یک سویه با چنین ادبیات و شیوه ای در بخش های گوناگون اداری کشور رواج داشته و دارد و به یک رویه عادی از سوی برخی از کارمندان و مسئولان دولتی تبدیل شده است.
این پژوهشگر میراث فرهنگی همچنین به نظر باستان شناسان درباره حصارکشی این سنگ نگاره ساسانی رجوع می کند که چنین گفته اند: فنس کشی و دیوارچینی باید بسیار ساده باشد و در صورت مخالفت سازمان یونسکو با طرح آن در آینده، باید بی درنگ برچیده شود. نه اینکه با سنگ و سیمان و میله های بالاتر از ارتفاع سنگ نگاره حصارکشی کنند. با این روش کاری، هویت محیطی و چشم انداز (منظر) آن به شدت به هم خورده است. در حریم آثار باید دست کم تا فاصله 100 متری، آن هم به شیوه نرده کشی آهنی حصارکشی کرد، آن هم نه تا این اندازه نزدیک.
او اضافه می کند: بهترین کار برای حفاظت از این سنگ نگاره، نصب سازه های موقت برگشت پذیر بر بالای اثر است. روش محاصره کردن به هیچ روی در جهان امروز برای یک اثر تاریخی آن هم در محیط طبیعی و دست نخورده، قابل دفاع نیست. بدون تردید انجام چنین محدودیتی برای سنگ نگاره تنگ قندیل در محل زایش خود، پیش درآمد دست درازی های پسین به حریم آن خواهد بود و بگونه ای فرمان دست درازی را به دیگر نهادها در پیرامون آن صادر کرده اند. هرچند چنگ اندازی با استناد به این گونه محدودسازی، میراث فرهنگی را می تواند در محاکم قضایی به آسودگی محکوم کند؛ زیرا که آنها محدوده را نشانه گذاری کرده و آشکارا وانمود می کنند که محدوده ما این بخش نشانه گذاری شده است! به همین سادگی. از دید حفاظت و چشم انداز اثر نیز این روش فاجعه آمیز است.
آریا می گوید: به عقیده باستان شناسانی که نظر آنها را جویا شده ام، بدترین شکل این روش کار، قطع دید بصری اثر با گردشگر و به گونه کلی بیننده است. سنگ نگاره را سراسر و کامل از بیننده دریغ کرده اند که خود سبب بروز ناهنجاری های بعدی همانند تحریک به بالا رفتن از نرده ها، احتمال دزدیده شدن آهن آلات، نابودی حفاظ و ... خواهد شد. کاش به همان دیوارچینی سنگی بَسنده می شد و دست کم حفاظت فیزیکی با استخدام یکی از بومیان منطقه، مورد نگرش قرار میگرفت.
این فعال میراث فرهنگی همچنین اظهار می کند: این فنس کشی عرصه نقش را محدود کرده است. باید در نظر داشت جدا از آن محدوده که شاید عرصه سنگ نگاره بشمار آید، حریمی گسترده تر با نگرش به بروز دست اندازی های احتمالی آینده، در نزدیکی سنگ نگاره در نظر گرفته شده که با ضوابط سخت باید مصوب شود. اگر زمین های پیرامونی آن نیز جز منابع ملی است باید با همکاری اداره منابع طبیعی و ملی استان فارس حریمی گسترده برای آن در نظر گرفته شود.
این کنشگر میراث فرهنگی متذکر می شود که اداره میراث فرهنگی بدون آینده نگری در بستر تنگه و رودخانه، گرداگرد سنگ نگاره را دیوارچینی و فنس کشی کرده که بیگمان و در آینده ای نه چندان دور با بارش دوباره باران های فصلی و گاه سیل آسا، آسیب های برگشت ناپذیری بر دیوارچینی ها وارد می شود که تهدیدی جدی برای سنگ نگاره بشمار می آید و آن را با خطری بزرگ روبرو خواهد کرد؛ زیرا سیل از بالادست و دامان کوه روانه شده و همۀ دیوارچینی ها را با خود خواهد برد. موضوعی که میراث فرهنگی هیچگونه توجهی به آن نداشته است.
او با این یادآوری که میراث فرهنگی معمولا با کمبود شدید بودجه روبرو است، اظهار می کند: برچیدن این دیوارکشی و اجرای طرحی دیگر نیازمند بودجه ای جداگانه است که بیگمان از توان اداره میراث فرهنگی خارج است و از دیگر سو، نقض قانون رخ داده و اعتراض کارشناسان و کنشگران میراث فرهنگی را در پی دارد. همچنین این روش آبروی میراث فرهنگی را لکه دار می کند. از سویی، این اقدام مایه هدررفت بودجه و نابودی بیت المال می شود؛ زیرا سرانجام باید این دیوارکشی برچیده شود، وگرنه خطری بزرگ سنگ نگاره ساسانی تنگ قندیل را تهدید می کند.
آریا در اهمیت این سنگ نگاره توضیح می دهد: وجود سنگ نگاره ها در یک نقطه نشانگر رویدادی تاریخی است که در آن مکان یا نزدیک به آن رخ داده است. محوطۀ باستانی تنگ قندیل در دوره ساسانی جایگاه رویدادی تاریخی داشته که داستان آن بر سینه تخته سنگی سترگ تراشیده شده است. این حجاری به سبب نزدیکی به شهر باستانی بیشاپور اهمیت خود را دوچندان نشان می دهد. برخی بر این باورند در این سنگ نگاره «شاهپوریکم» همراه با جانشین و بانو آذرآناهیتا نقش بسته است، گروهی نیز شاهنشاه را «هرمزدیکم» و بیشتر باستان شناسان و به درستی آن را «بهرام دوم» می دانند، اما آنچه مهم است، پیوستگی زنجیروار نقش سراب بهرام در نزدیکی نورآباد، تنگ قندیل و تنگ چوگان است که بیانگر اهمیت و رویدادهای تاریخی در درازای این مسیر است که سرانجام به تنگ چوگان می رسد.
با گذر از آنجا و در طبیعت دست نخورده دریاچه فامور (پریشان)، نقش برجسته دیگری از دوره ساسانی خودنمایی می کند و در دنباله این مسیر در خندجان یا سرمشهد امروزی با سنگ نگاره «بهرام دوم و شکار شیر» روبرو خواهیم شد. باید دانست سنگ نگاره ها کتاب گویای رویدادی هستند که در منطقه رخ داده یا دست کم هویت آن را بازگو می کنند.