10 نکته رازآلود و مرموز در مورد بدن انسان که علم هم از توضیح آن ها عاجز مانده است
روزیاتو/ علم چیزهای بسیاری می داند. ما دوردست ترین نقاط منظومه شمسی را جستجو کرده ایم، به بالاترین نقاط بلندترین کوهستان ها رسیده ایم و عمق اقیانوس ها را بررسی کرده ایم. اما همه چیز را نمی دانیم و دستکم یک راز بزرگ باقی مانده که هنوز رمزگشایی نشده و آن خود شمایید! یا بهتر بگوییم همه ما انسان ها! با توجه به اینکه تمام عمرمان از دورن یک کالبد انسانی گرم و نرم به بیرون نگاه می کنیم شاید فکر کنید کنترل خیلی خوبی روی این بدن دارید اما متاسفانه باید بگوییم که اینطور نیست.
علیرغم این موضوع که ما به یافته های باورنکردنی و فراوانی در مورد خودمان دست یافته ایم، مثلا توانسته ایم ژنوم انسانی را به طور دقیق شناسایی کرده و می توانیم در آزمایشگاه کلیه بساریم، هنوز هم سوالات بسیار ساده ای در مورد خود داریم که همچنان علم از پاسخ دادن به آن ها عاجز است. چرا همدیگر را می بوسیم؟ وقتی می خوابیم چرا فکر می کنیم در حال سقوط از یک ارتفاع بلند هستیم؟ نوجوانان چرا رفتارهای عجیب و غریبی دارند؟ این سوالات و بسیاری دیگر سوالاتی در مورد بدن انسان هستند که دانشمندان هنوز به دنبال پاسخی برای آن ها بوده و به نظر نمی رسد به این زودی ها به آن ها دست یابند.
10- پرش های هیپنیکی
بعد از یک روز کاری طولانی و سخت به خواب می روید و تازه به خواب رفته اید که ناگهان وحشت زده از خواب می پرید انگار که از یک صخره بلند در حال افتادن هستید و به یکباره خوابتان آشفته می شود. این چیزی است که به آن «پرش های هیپنیکی» ( Hypnic Jerk) گفته می شود. تئوری های بسیاری در مورد علت این پدیده وجود دارد اما نمی توان هیچ کدام را به طور قطع درست دانست. اصلی ترین تئوری ها و آنچه که بین مردم نقل می شود این است که این پدیده بازمانده عادت نیاکان ما در روزگاری است که روی درختان می خوابیدند. پرش هیپنیکی در واقع واکنشی است که ما را از خوابیدن و افتادن از روی چیز مرتفعی که روی آن خوابیده ایم نجات می دهد. این حالت معمولاً زمانی رخ می هد که فرد هنگامی که هنوز به طور کامل ریلکس و آرام نیست به خواب می رود یا زمانی که قصد خوابیدن ندارند و در واقع این پرش هیپنیکی یادآور این سوال برای شماست که آیا مطمئنید الان قصد خوابیدن دارید؟
یک تئوری دیگر به نقش مغز در این ماجرا می پردازد و می گوید که مغز در چنین شرایطی نمی تواند به خوبی انتقال بین حالت خواب و بیداری را برقرار کنند. وقتی می خوابیم، مغزمان به طور موقتی بدنمان را فلج می کند و این بدین خاطر است که هنگام خواب بلند نشده و خواب هایتان را بازی نکنید. اما این فلجی موقت می تواند به وحشتی منجر شود که مغز را بیدار کرده و خود را عمدتاً در قالب وحشت شبانه و کابوس نشان می دهد. بر اساس این تئوری، اگر مغز فرآیند خوابیدن و فلج موقتی را درست متوجه نشود، می تواند شما را به این فکر وادارد که اتفاق بسیار بدی رخ داده و همین موضوع باعث پرش های هیپنیکی در خواب شود که اطمینان یابد شما کنترل و بکارگیری اعضای بدنتان را از دست نداده اید.
9- عطسه واکنش به نور
عطسه واکنش به نور که با نام های Photic Sneeze Reflex و Sun sneezing نیز شناخته می شود پدیده ای است که باعث می شود برخی افراد وقتی به نوری بسیار درخشان نگاه می کنند دچار عطسه شوند. اگر چه این ماجرا برای برخی شبیه داستان های قدیمی می دانند اما واقعیت دارد و مشکل این است که دلیلش را نمی دانیم. تنها چیزی که در مورد این پدیده می دانیم این است که احتمالاً ژنتیکی است. عطسه کردن اغلب در اثر تحریک مجرای بینی رخ می دهد و به همین دلیل این تصور که نگاه کردن به خورشید می تواند باعث عطسه کردن شود کمی عجیب به نظر می رسد. یک توضیح درباره عطسه واکنش به نور این است که چشم ها و بینی از طریق عصب سه قلو به هم متصل هستند.
این بدان معناست که وقتی این عصب در اثر نور تند فعال می شود، سیگنال آن به نحوی بینی را نیز تحریک می کند و باعث می شود اعصاب آن به اشتباه فکر کنند چیزی بینی را تحریک کرده و در نتیجه عطسه کردن رخ می دهد. در حالی که این تاثیر بسیار بی خطر به نظر می رسد یا گاهی اوقات بسیار مفید نیز واقع می شود، این پدیده در عمل می تواند خطرناک باشد. عطسه واکنش به نور می تواند هنگام خروج از تونل در حین رانندگی رخ دهد و باعث تصادف شود و شواهد نشان داده که برای خلبانان نظامی و تجاری نیز دردسرساز شده است.
8- اثر انگشت
بدون اثر انگشت، می توانید از یک قتل قسر در بروید اما هیچ کس در مورد اینکه چرا انسان ها اثر انگشت دارند مطمئن نیست. بسیاری از چین و شکن ها بدن در اثر تا شدن ها، کشیده شدن ها و چروکیدن های مکرر ایجاد شده اند اما الگوهای خاص انگشتان دست و پا از بدو تولد وجود دارند. این اشکال حک شده زمانی که انسان هنوز در رحم است شکل می گیرد، علیرغم این باور عمومی که، حتی دوقلوهای همسان نیز اثر انگشت های یکسانی ندارند. مکتب های فکری مختلفی در مورد اثر انگشت های منحصربفرد انسان ها وجود دارد.
برخی دانشمندان بر این باورند که این اثر انگشت ها می تواند ابزاری برای داشتن کنترل بهتر در هنگام گرفتن اجسام در شرایطی باشد که دست ها و پاها خیس هستند و می گویند این همان دلیلی است که باعث می شود بعد از مدت طولانی در حمام بودن نوک انگشت پا و دست چروکیده می شود. یک تئوری دیگر این است که اثر انگشت حساسیت نوک انگشتان ما را افزایش می دهد و بدین ترتیب می توانیم فراز و فرودهایی که تنها 13 نانومتر سایز دارند را نیز حس کنیم و بدین ترتیب اثر انگشت پدیده ای بسیار کارآمد و موثر در زندگی روزمره است. همچنی باور عمده در مورد شکل بیضی شکل اثر انگشت برای این است که بتوانیم بافت نقاط برجسته و نوک تیز را بهتر درک کنیم.
7- بوسیدن
بوسیدن چیزی نیست که بتوان در تمام قلمرو حیوانات شاهد آن بود و حتی در میان تمام انسان ها نیز موضوعی پذیرفته شده نیست. پس شاید برخی فکر کنند این بدین معناست که بوسیدن رفتاری است که از طریق فرهنگ کسب شده و یکی از عجیب ترین رفتارهای فرهنگی است. خب البته اینطور نیست زیرا بوسیدن تاثیرات فیزیولوژیکی روی انسان دارد و باعث می شود بدن هورمون اوکسی توسین را ترشح کند. از این رو می توان گفت که بوسیدن ترکیبی از یک رفتار فرهنگی و یک ویژگی ذاتی انسان بوده و می توان آن را یک رفتار فرهنگی غیراکتسابی نامید.
دلایل اینکه چرا همدیگر را می بوسیم می توانند متعدد و عجیب باشند. یکی از این تئوری های معمول این است که اولین تجربه ما از آرامش، امنیت و عشق زمانی است که مادرانمان در کودکی از دهان خود به ما غذا می دادند (یعنی جوییدن غذا و انتقال مستقیم آن از دهان مادر به دهان نوزاد) همان کاری که امروزه شامپانزه ها در مورد نوزادان خود انجام می دهند. این رویه توسط نیاکان ما انجام شده و هنوز هم گاهی انجام می شود. یک تئوری دیگر این است که انسان ها ذاتاً به رنگ های روشنی مانند قرمز جلب می شوند که آن ها را به سمت میوه های رسیده هدای می کند و این موضوع به نحوی به سمت جذابیت جنسی کشیده شده است.
این تئوری تشریح می کند که از آنجایی که لب های قرمز بیشتر در نژاد قفقازی دیده می شوند، پدیده بوسیدن در عرض های جغرافیایی شمالی شکل گرفته و از آنجا به فرهنگ های دیگر منتقل شده است و همین ایده دلیل همه گیر نبودن آن در میان تمام انسان ها را توضیح می دهد. همچنین این امکان وجود دارد که رابطه ای بین بوسیدن و برآورد سازگاری بیولوژیکی جفت جنسی ما وجود داشته باشد. برخی مطالعات نشان داده اند که ما بیشتر به بوی عرق افرادی جذب می شویم که سیستم ایمنی بدنشان بیشترین سازگاری را با سیستم ایمنی بدن خودمان داشته باشد و این یعنی که همین موضوع در مورد بوسیدن و بزاق دهان رخ می دهد.
6- عجیب بودن نوجوانان
نوجوانان موجوداتی بسیار عجیب و غریب هستند. این را به عنوان یک مشت انسان بالغ کسل کننده نمی گوییم زیرا علم نیز همین باور را در مورد آن ها دارد. در قلمرو حیوانات نمی توان با نوجوانان راحت کنار آمد و آن ها را درک کرد. شما توله خرس ها را نمی بینید که یکباره عصبانی شوند و از خانه بیرون بزنند، یا بچه لاک پشت ها را نمی بینید که حلقه در بینی خود کنند. پس چه چیزی در مورد انسان ها رخ می دهد که آن ها را برای چندین سال از فرشته هایی کوچک و دوست داشتنی به شیاطینی غیرقابل تحمل تبدیل می کند. برخی بر این باورند که دلیل این است که در این دوره مغز در حال تغییر کلی در ساختار خود است.
دانشمندان فکر می کنند دلیل اینکه بعد از جشن تولد 13 سالگی دیگر دنیا برایتان بی معنی جلوه می کند این است که مغزتان کاملاً خاموش شده و مسیرهای عصبی را از نو طرح ریزی می کند تا مغزی بسازد که متفکر، منطقی و جذب کننده جنس مخالف است. سوال مهم این است که چرا این اتفاق همزمان با ورود ما به بلوغ جنسی رخ می دهد. بدون شک زمانی که انسان قابلیت تولید مثل را پیدا می کند، منطقی ترین زمان برای تلاش برای جلب توجه مخالف است و تغییرات رفتاری در واقع یک انتخاب تکاملی است در حالی که خود نوجوان فکر می کند بهترین راه ارتباط با جنس مخالف گفتن از ماجراهای عجیب و غریب و فراطبیعی است.
5- خوابیدن
خوابیدن پدیده بسیار عجیبی است و یکی از آن پدیده هایی در مورد انسان که هنوز به طور کامل آن را درک نکرده ایم. توانایی خوابیدن در تزریق دوباره انرژی به بدن بسیار عجیب است، علیرغم این واقعیت که بسیاری این کارکرد را تنها کارکرد خوابیدن می دانند. بدن انسان انرژی اش را از غذا گرفته و مقدار انرژی که در طول خواب های خوب شبانه ذخیره می کنیم در واقع بسیار اندک است، در حدود 50 کیلو کالری، که بسیار بیشتر از انرژی است که در طول خواب برای زنده نگه داشتن شما صرف می شود. پس خوابیدن برای تزریق دوباره انرژی به بدن برای یک روز طولانی دیگر، به آن مفهوم انرژی زایی که می شناسیم نیست. برخی دیگر بر این باورند که خوابیدن راهی برای حفظ عملکرد صحبح مغز است که به آن اجازه می دهد ترمیم ها و تعمیرات را با خیال راحت انجام دهد بدون اینکه مجبور باشد به طور همزمان با عوامل تحریک کننده ای که در طول بیداری وجود دارد مواجه شود. برخی دانشمندان بر این باورند که خواب دیدن به همین فرآیند ترمیم مربوط است.
خواب دیدن به ما اجازه می دهد تا تجربیاتمان را از طریق دنیای امن خواب و رویا پردازش کنیم، یعنی این که مجبور نیستم با افزایش و کاهش سطح هورمون ها مواجه شویم که اغلب در اثر تجربیات ترسناک و ناخوشایند رخ می دهند. در واقع مغز ما با این کار از این تجربیات رویایی یاد می گیرد. به همین خاطر است که می توانید حتی از بدترین خواب ها نیز بیدار شده و بیش از چند دقیقه بعد از آن خواب های وحشتناک نترسید. اگر نخوابیم، عملکرد مغز به سرعت رو به زوال گذاشته و در واقع تنها 17 ساعت بیداری، عملکرد مغز ما را به سطحی کاهش می دهد که در هنگام مست شدن تجربه می کنیم. مدت های طولانی بیخوابی در نهایت باعث سردرگمی، توهم و در پایان، مرگ می شود. رکورد نخوابیدن در جهان اکنون 11 روز است و زمانی که آن 11 روز برای رندی گاردنر به پایان رسید او به این باور رسیده بود که یک فوتبالیست مشهور است.
4- رابطه جنسی
خیر، لازم نیست دانشمندان را بیاوریم و در مورد پرندگان و زنبورها صحبت کنیم. همه می دانیم که چرا رابطه جنسی برقرار می کنیم، دستکم از لحاظ فواید آن در تداوم نسل انسان. اما به همین اندازه در مورد رویکردمان در رابطه جنسی و نحوه انجام آن مطمئن نیستیم. تعداد زیادی از موجودات روی زمین از طریق رابطه جنسی مستقیم تولید مثل می کنند. این یعنی که نر و ماده برای تولید فرزندان باید با هم رابطه جنسی داشته باشند. اما اگر به آن فکر کنید چطور می توان آن را یک برتری دانست در حالی که دو نوع متفاوت از یک گونه حیوانی، مرد و زن، نمی توانند بدون داده ای از دیگری تولید نسل کنند؟ چرا دو برابر انسان ها، با استفاده از دو برابر منابع، تنها می توانند یک نوزاد تولید کنند (غیر از استثناء چند قلوها)؟
این بدان معنا نیست که نمی توان به تنهایی نوزاد تولید کرد زیرا بسیاری از مخلوقات در دنیای حیوانات هرمافرودیت هستند و توانایی های تولید مثلی نر و ماده را در بدن خود دارند. البته شاید این بدان معنا نباشد که آن ها خود را حامله می کنند اما این معنا را دارد که تمامی جمعیت آن ها می توانند در یک زمان واحد از لحاظ تئوریک باردار باشند. حتی برخی کرم های پهن نیز هستند که می توانند خود را باردار کنند که البته این متضمن وصل کردن آلت تناسلی شان به سرهایشان است که روش جالبی برای تولید مثل نیز به شمار نمی آید. در هر صورت دانشمندان هنوز نمی دانند که چرا برای تولید مثل در انسان باید حتماً سناریو آشنایی مرد و زن باید رخ دهد.
3- چپ دست بودن
تنها حدود 10 درصد از انسان ها چپ دست هستند و به طور دقیق نمی دانیم چرا. این واقعیت که انسان ها تا به این اندازه متمایل به یک طرف (قرینه ای) هستند برای دانشمندان به اندازه کافی گیج کننده هست، زیرا بسیاری از دیگر حیوانات چنین ترجیحی در مورد یک طرف از بدن نسبت به طرف دیگر را نشان نمی دهند (غیر از میمون ها و خرس های قطبی که به طور کلی چپ دست هستند). چیزی که ما می دانیم این است که چپ دست بودن یک ویژگی ژنتیکی است اما این بخش گیج کننده ماجرا نیست. حتی با پذیرفتن عدم تناسب غیرنرمال نیز، آمار چپ دستی نیز به خودی خود گیج کننده است. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که 10 درصد چپ دستی در جمعیت انسان در طول تاریخ ثابت باقی مانده است.
این بدان معناست که شاید هیچگاه شاهد پایان چپ دست ها یا آغاز افزایش درصد تعداد آن ها نباشیم و این نسبت همچنان ثابت باقی خواهد ماند. نکته عجیب دیگر اینکه مغز چپ دست ها همیشه متفاوت از مغز راست دست ها نیست زیرا اغلب اوقات مغز آن ها عملکرد و ساختاری شبیه راست دست ها داشته، بسیاری از آن ها راست پا هستند در حالی که بسیاری از راست دست ها، چپ پا هستند. به طور کلی، شاید فکر کنید با چنین میزان از قالب بودن راست دستی، باید نسل چپ دست ها تاکنون منقرض می شد اما این اتفاق رخ نداده است، حتی با وجود تمام تابوهای اجتماعی و ترس هایی که در مورد افراد چپ دست در طول تاریخ وجود داشته است.
2- خندیدن
هیچ صدایی در جهان لذت بخش تر از صدای خنده و قهقهه یک نوزاد نیست، البته غیر از اینکه در نیمه شب باشد و شما فرزندی نداشته باشید! علیرغم این واقعیت که خندیدن کاری است که هر روزه انجام می دهیم، دانشمندان در مورد علت خندیدن انسان ها مطمئن نیستند و نکته جالب اینکه تنها تعداد معدودی از حیوانات این کار را انجام می دهند. علیرغم این واقعیت که بسیاری از حیوانات همانند ما انسان ها دارای ساختارهای اجتماعی پیچیده هستند، اکثر آن ها شوخ طبعی و خنده ندارند. نزدیک ترین حرکت به خنده انسان ها در میان بچه میمون ها دیده می شود، آن ها هنگامی که می بینند والدینشان یکدیگر را قلقلک می دهند صدایی شبیه نفس نفس زدن تولید می کنند که دلیل انجام آن نیز همانند خنده خود ما تاکنون برای دانشمندان مشخص نشده است.
همچنین خندیدن لزوماً چیزی نیست که با شوخی همراه باشد و کسانی که مجبور بوده اند به جوک های بی مزه بخندند شاهد این مدعا هستند. گفته می شود که تنها 20 درصد از خنده های ما در پاسخ به جوک های واقعاً خنده دار یا محرک هایی مانند قلقلک است و بقیه به خاطر مودب نشان دادن بوده یا خنده های غیرطبیعی که برای تداوم مکالمه است بدون این که صحبت بامزه و خنده داری رد و بدل شود. برخی معتقدند که خندیدن به عنوان راهی بای کنترل رفتار ما در جمع های اجتماعی به کار گرفته می شود. تفاوت بین «خندیدن با» و «خندیدن به» یک نفر می تواند کلید این معما باشد. وقتی به کسی می خندید، در واقع به آن ها می گویید که رفتارشان برای گروه شما قابل قبول نیست و با این کار یا آن ها را از گروه بیرون انداخته یا وادار به تغییر رفتار می کنید.
در مورد «خندیدن با»، این یک سیگنال مبنی بر این است که رفتار شما در گروه قابل قبول و نرمال است. این واقعیت که شوخی نقش مهمی در انتخاب جنسی دارد- که زنان حس شوخ طبعی مردان را دوست دارند- می تواند دلیل وفور شوخ طبعی و خندیدن در میان انسان ها باشد که به عنوان یک ویژگی انسانی موفق از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
1- داشتن سینه
همانند دیگر پستانداران ماده، زنان نیز نوزادان خود را شیر می دهند اما برخلاف دیگر پستانداران، سینه های انسان ها حتی زمانی که شیر تولید نمی کنند نیز سایز خود را حفظ گرده و گرد باقی می مانند. تئوری های متعددی در این مورد وجود دارد اما هیچکدام نتوانسته اند مقبولیت عام بیابند. یکی از اصلی ترین فرضیات در این مورد این است که پستان ها در انسان برای جلب توجه مردان است با این ایده که داشتن پستان به معنای سالم بودن و بارور بودن زن است. این موضوع با توجه به علاقه مردان به پستان می تواند قابل درک و منطقی باشد اما چند مشکل نیز دارد. از همه مهم تر اینکه همه مردان شیفته پستان زنان نیستند. فرهنگ های بسیاری وجود دارند که در آن ها به پستان زن به عنوان یک آیتم جنسی توجه نشده و تنها به عنوان ابزاری برای تغذیه نوزاد به آن توجه می شود.
مشکل دوم اینکه به عنوان یک قانون عمومی در دنیای حیوانات، این نرها هستند که قابلیت های رجولیت و نیرومندی مردانه خود را به نمایش می گذارند و این ماده ها هستند که انتخاب را انجام می دهند. از آنجایی که مردان ضرورتاً برای مدت 9 ماه پس از رابطه جنسی نابارور نمی شوند، به همان اندازه زنان برای آن ها مهم نیست که صرفاً با یک شریک جنسی قوی و از لحاظ ژنتیکی دوست داشتنی رابطه جنسی برقرار کنند. یک تئوری دیگر این است که محتوای چربی پستان ها به تقویت شیری که تولید می کنند کمک خواهد کرد. نوزادان انسان با آن مغز بزرگشان به مقدار زیادی انرژی برای رشد نیاز دارند و بسیاری بر این باورند که این تنها کارکرد پستان ها در زنان است.
سلام.از اینکه باین اندازه مطالب ارزشمند و واقعا خواندنی و جالب تهیه و درج فرموده بودید بسیار تشکر میکنم،بسیار سودمند و مفید بوده و حتی تا این حد میتوانم بگویم زحمت خواندن چندین کتاب و مقاله را از خود من کم نمودید.بسیار سپاسگزارم