روایتی متفاوت از تخریب ساباط تاریخی عبید زاکانی

ایسنا/ این خبر پیرامون روایتی متفاوت از تخریب ساباط تاریخی عبید زاکانی برای شما مخاطبان گرامی نگارش شده است.

کوچه سقف دار

مهرداد پرهیزکاری، دکترای معماری ساباط پیرامون روایتی متفاوت از تخریب ساباط تاریخی عبید زاکانی می گوید: براساس فرهنگ مهرازی ایران، ساباط بخش سرپوشیده در کوچه های کهن است که به درایگاه چند خانه راه دارد و جایگاه گردهمایی همسایگان و بازی بچه ها است. بالاخانه ساباط به یکی از خانه های همسایه راه دارد.

برخلاف اینکه این روزها ساباط ها طرفدار زیادی ندارند، اما در قدیم اهالی سایه اش را دلپذیر می دانستند و محیطش را امن؛ حریم خصوصی منازلشان بوده و سواره نظام امکان وارد شدن به آن را نداشته است.

شبانه خرابش کردند

این بار که بدنبال ساباط کسمایی به کوچه می روم، از قبل می دانم چه بر سرش آمده است. بعضی از همسایه ها می گویند شبانه تخریبش کرده اند، بعضی دیگر اما معتقدند که بعد از تخریب اتاقهای بالای ساباط به بهانه مرمت، ساباط هم فروریخت. جای تیشه ها بر سقف هشتی پیدا است و زمین هنوز پر از خاک است.

از ابتدای ساباط دو پله اول را که پایین می روم، آسمان آبی بالای سرم و خورشید که از پشت پنجره بی سقف اتاق تخریب شده طبقه بالا به داخل می تابد با همه زیبایی اش بین آجرهای شکسته سقف که روی طاقچه دیوارها چیده شده و اتاقهای خراب شده بالای ساباط؛ توی ذوق می زند؛ نور این دالان همان چیزی است که ساکنان خانه های انتهای ساباط همیشه می خواستند؛ چرا که به گفته اهالی، شهرداری حتی برای این معبر تاریک، روشنایی هم تعبیه نکرده و همسایه ها مجبور شده بودند برای رفت وآمد و امنیتشان از برق منزل خودشان ساباط را روشن کنند، آنطور که ساکنان اینجا می گویند رفتگران محله هم این معبر را تمیز نمی کردند و اهالی به نوبت آب و جارویش می زدند.

بلیط دبی

ساباط کسمایی درست در کنار منزل کسمایی میرمیران واقع است و اتاقهای شاه نشین این خانه روی سقف آن قرار دارند، از حیاط خانه هم دری به ساباط باز می شده است. انتهای ساباط بلند کسمایی حالا محوطه کوچکی است که به در 3 منزل باز می شود؛ خانه هایی با درهای آهنی و زنگ های جدید و دیوارهای سنگی با حفاظهای بلندکه تناسبی با آجرهای اُخرایی رنگ دیوارهای ساباط با آن نشیمن های آجرچینی شده و سقف هلالی شکلش ندارد.

اهالی می گفتند اینجا؛ انتهای ساباط قبلا منزل بزرگی بوده که چند بار فروخته شده و درنهایت به 3 خانه تقسیم شده است؛ اما بعد از تقسیم و فروش همچنان هرکدام از آن 3 خانه از سقف های گره چینی شده و درهای نقره کاریش سهمی داشته اند. یکی سقف و درها را به میراث فرهنگی داده و یکی با نخاله های خانه موقع تخریب همه را دور ریخته است. یک لنگه از در اصلی و زنگ زده خانه قدیمی و کنتور برقی که دیگر کار نمی کند هنوز در انتهای دالان هست.

علیرضا خزائلی، مدیرکل میراث فرهنگی استان معتقد است وقتی مجموعه مدیریت شهر و استان اجازه تخریب و ساخت وساز را در بافت تاریخی می دهند در واقع با از بین بردن یکپارچگی و وحدت بافت باعث تک ماندن ساباط و عدم تامین امنیت آن می شوند و درنتیجه معضلاتی برای اهالی پیش می آید که باعث نارضایتی اهالی از وجود ساباط می شود.

خزائلی اشاره می کند به نقل قول هایی از این قبیل که «از وقتی آمدیم اینجا خواستگار برای دخترم نمی آید» و قهری که بین ساکنان و ساباط با این مفاهیم بوجود آمد. هرچند اهالی انتهای ساباط که 50 سال است اینجا ساکن اند دلایل بزرگتری برای این قهر بر می شمارند. آنها از روزهایی می گویند که با اشتیاقی از وجود این ساباط پا به این خانه ها گذاشتند اما آب گرفتگی های مکرر موقع هر نم باران و ترکهای روی ستونها که هر روز بیشتر می شد و حشراتی که از الوارهای ساباط به خانه هایشان افتاده بود امانشان را برید. آنها جدا از عدم رسیدگی مدیران شهری به ساباط در طول سالیان، حتی شکایت دارند از این چند روزی که ساباط خراب شده و گاز و برق منازلشان هم قطع بوده؛ اما هیچ کدام از مسئولان سراغی از آنها نگرفتند.

خزائلی در این باره توضیح می دهد: بدلیل تخریبی که صورت گرفته بود، دسترسی انشعابات برق و گاز برای رفع خطر توسط آتش نشانی قطع شد و از آنجا که شدت تخریب زیاد بود، وصل مجدد آن تا چند روز امکان پذیر نبود.

نارضایتی همسایه ها از عدم رسیدگی مدیریت شهری به وضعیت این ساباط قصه جدیدی نیست؛ از اعتراضشان نسبت به رفت وآمد افراد مزاحم یا حضور معتادان و بی خانمانان تا انجام اعمال منافی عفت در این اثر تاریخی، احتمالا نامه های شکایتی در بایگانی «شهرداری» و «میراث فرهنگی» موجود باشد؛ نامه هایی که هیچ کدام جوابی نگرفتند و حالا بعضی معتقدند که اهالی آن 3 منزل انتهای ساباط، بعداز اینکه کارد به استخوانشان رسیده دست به کار شده و خودشان شبانه ساباط 150 ساله را خراب کرده اند. اهالی هم معتقدند که سرمایه گذار خانه کسمایی باعث تخریب ساباط شده است.

مدیرکل فعلی میراث فرهنگی ضمن تائید طومارهایی که اهالی به مجموعه مدیریت شهری نوشته بودند، معتقد است که عوامل متعددی که در سالهای متمادی بوجود آمده و بی تفاوتی مجموعه مدیریت شهری به این مسئله، باعث این اتفاق شده و این مسئله ریشه ای فرهنگی دارد و مدیران قبلی باید پاسخگو باشند.

حق مسلمی که نیست

حالا پس از مرمت و بازسازی کامل سقف ساباط، از آنجایی که برخلاف حقوق شهروندی اهالی انتهای ساباط حتی مسیری برای عبور موتور یا دوچرخه تا در منازلشان ندارند و از طرفی چون مالکیت ساباط با خانه کسمایی است؛ یعنی مسیر عبور و مرور منازل انتهای ساباط در واقع مالک خصوصی دارد، از این رو به گفته خزائلی مدیریت شهری سعی دارد تا با تملک 30 مترمربع از یک پلاک مسکونی، دسترسی به 3 پلاک منتهی الیه شمالی را برای ساکنان فراهم کند بدون آنکه تخریبی صورت بگیرد و باید دید این وعده چه زمانی تحقق می یابد.

حق مسلمی که نیست

سرمایه گذار و عدم پذیرش جامعه محلی

ماجرای تخریب ساباط، از خانه کسمایی حکایت دیگری دارد. درختان بلند آن خانه از پشت دیوارش پیداست و جز معدود منازل قدیمی ای است که در این کوچه باقی مانده است. یک در آن به ساباط باز می شود و حالا بعد از سال هایی که متروکه بوده توسط دو زوج جوان خریده شده تا با سرمایه شخصی بازسازی شود و احتمالاً بعنوان اقامتگاه بومگردی مورد بهره برداری قرار بگیرد. هرچند همسایه ها با توجه به خاطره ای که از خانه بهروزی و مزاحمت هایش برای اهالی دارند، از این وضعیت ناراضی هستند و نگران آن هستند که اینجا بساط قلیان راه بیفتد و قهوه خانه درست شود؛ اما زن و شوهری که به هوای این خانه از تهران مهاجرت کرده و پا به شهری غریب گذاشته اند، می گویند اصلا از دخانیات خوششان نمی آید.

کسانی که احتمالا از میهمان نوازی قزوینی ها بسیار شنیده اند ولی حالا به لطف تیشه فرورفته بر پیکر ساباط، میلیون ها تومان هزینه ای که به گفته خودشان برای شاه نشین خانه کرده بودند از دست رفته است.

یکی از مالکان فعلی خانه کسمایی در حیاط روی الوارهای لرزان داربست ها راه می رود و نگران خطر دیوار ترک خورده ضلع شمالی برای همسایه های انتهای ساباط است؛ همسایه هایی که به گفته او حتی به خاطر خطر دیوار برای جان خودشان هم اجازه نمی دهند در حیاطشان داربست نصب تا دیوار مرمت شود.

همسایه ها هم از رفت وآمدهای خانه کسمایی ناراضی هستند و می گویند اینجا دیگر آرامش قبل را ندارد؛ هر روز آدمهای مختلف می آیند و فیلم می گیرند و طعنه ای می زنند و همسایه ها مسببین این جو ایجادشده علیه شان را همان سرمایه گذاران خانه کسمایی می دانند و معتقدند سرمایه گذارانی که برای زندگی خودشان قسمتهای جدیدتر شهر را انتخاب کرده اند از سختی زندگی در این مناطق چیزی نمی دانند: «برای ما دم از حفظ بافت تاریخی می زنند. اگر راست می گویند خودشان یک هفته انتهای ساباط زندگی کنند تا سختی زندگی ما را ببینند!»

خزائلی پیرامون روایتی متفاوت از تخریب ساباط تاریخی عبید زاکانی تأکید می کند: کاربری هایی که به فضاهای سنتی می دهیم و حضور سرمایه گذاران در آنها باید همراه با پذیرش جامعه محلی باشد، به قیمت قهر ساکنان نمی توانیم فضایی را مرمت کنیم و این اصلاً پسندیده نیست. تأکید مؤکد ما این است و به همه سرمایه گذاران هم اعلام می کنم که سعی کنید این مسئله را رعایت کنید و به جامعه محلی و رضایت آنها اهمیت بدهید و همراهی و همدلی آنها را جلب کنید.

اما این اهالی که 50 سال است در کنار ساباط زندگی می کنند از رفتارها و هجمه هایی که علیه شان در فضای مجازی ایجادشده دلخورند و شعله ور شدن این آتش را از هیزم سرمایه گذاران خانه کسمایی می دانند.

هرچند خزائلی معتقد است که میراث فرهنگی موفقیت را تنها در مرمت آن ساباط نمی داند، بلکه به عقیده او موفقیت در این است که عاملی باشد برای آشتی همسایه ها و ساباط و خلق فضایی که مایه مباهات و افتخار همسایه ها است نه سرافکندگی .

سازمانی که باید نقش واسطه بی طرف بین اهالی شاکی و سرمایه گذاران ناامید را داشته باشد و امیدوارانه منتظریم تا مانع از ضایع شدن حق هرکدام از طرفین شود.

به شلوغی خیابان که برمی گردم فکر می کنم ساکنان آن کنج دنج، در این هیاهوی شهر، مثل ساکنان ساحل به صدای امواج دریا عادت کرده اند، آنقدر که مادری جوان، ساکن در انتهای کوچه، درباره ساباط می گوید: «چیز خاصی نداشت؛ خراب بشه بهتره» و همسایه دیگری که زباله های خانه اش را مقابل در یکی از خانه های قدیمی و متروک کوچه می گذارد و با خودش تا سر کوچه نمی برد، معتقد است: «بهتر که خراب شد. خانه کسمایی هم اگه خراب بشه ماشین ها راحت تر رفت وآمد می کنن» یا به قول آن مادری که به دیدن دخترش در همسایگی خانه کسمایی آمده: «جَوونا خونه ندارن، همان عالی قاپو و شازده حسین (ع) بعنوان میراث فرهنگی بسه. این خانه کسمایی هم اگه خراب بشه 10 خانواده سقفِ بالای سر پیدا می کنن.» و اینجاست که باید پرسید برای معرفی یا فرهنگ سازی برای درک ارزش یک اثر تاریخی تاکنون چه اقداماتی صورت گرفته؟ سازمانهای مربوطه به فکر سختی های زندگی شهروندان ساکن در نزدیکی یک اثر تاریخی هستند؟ چه اقداماتی برای دلگرم کردن اهالی چنین مناطقی و ترغیب آنان به حفظ و نگهداری بافت تاریخی انجام شده است؟ حالا از شهری که هر محله اش چندین ساباط داشته کمتر از 10 عدد دیگر مانده، مسئولان برای حفظ و معرفی آنها چه برنامه هایی دارند؟

شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

برخورد قضایی با عاملان تخریب ساباط تاریخی محله عبید زاکانی

گلاره یوسف پور ، دوشنبه 28 مهر 1399

براساس آخرین خبرهای واصله، برخورد قضایی با عاملان تخریب ساباط تاریخی محله عبید زاکانی صورت می گیرد.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :