صنایع دستی و کمکی موثر به بازاریابی هنرمندان
با بررسی های انجام شده مشخص شد که بهره گیری از روش هایی نوین می تواند اثری مثبت در حیطه بازاریابی صنایع دستی داشته باشد. این خبر در بخش بازاریابی هنرهای سنتی جای گرفته است.
تغییری جالب در صنایع دستی
زهرا محسنی که به تازگی صاحب هشتمین کاشی ماندگار استان خراسان رضوی شد، می گوید: به هر حال صنایع دستی در درجه دوم اهمیت زندگی مردم قرار دارد و به همین خاطر هم نیاز است که برای بازاریابی صنایع دستی به هنرمندان کمک شود. او ادامه می دهد: شاید جوان ترها به یاد نداشته باشند، اما من یادم است که در گذشته در هر شهری و حتی در روستاهای کوچک هم یک فروشگاه مخصوص صنایع دستی وجود داشت که از طریق ادارات مختلف کار می کردند و هنرمندان صنایع دستی می توانستند بدون اینکه اجاره ای پرداخت کنند، محصولاتشان را در این فروشگاه ها ارائه کنند. نکته جالب توجه این بود که هر کدام از این فروشگاه ها علاوه بر ارائه محصولات استان خودشان، صنایع دستی استان های دیگر را هم ارائه می دادند. محسنی با بیان اینکه وجود این فروشگاه ها بیش از هر موضوع دیگری باعث کاهش نگرانی های هنرمندان صنایع دستی می شد، می گوید: بسیاری از هنرمندان این عرصه زندگیشان را از طریق صنایع دستی می گذرانند و کار مشکلی است که بخواهند فروشگاهی داشته باشند. این هنرمند که معتقد است که پیشتر حمایت های بیشتری از هنرمندان صنایع دستی صورت می گرفت در مثالی دیگری یادآور می شود: پیشتر موادی که هنرمندان برای تولید صنایع دستی نیاز داشتند، برایشان تهیه می شد. یادم است وقتی برای احیای یک هنر بومی به استان سیستان و بلوچستان رفته بودم و چند ماه در آنجا ساکن بودم، یکی از آشنایان که کار سوزن دوزی بلوچ انجام می داد می گفت از سمت بهزیستی و معاونت صنایع دستی به او پارچه و نخ و سفارش کار می دهند. این کار برای بسیار خوب بود. چراکه دیگر مثل الان لازم نبود که هنرمندان صنایع دستی مجبور باشند هر روز مواد اولیه را به یک قیمت تهیه کنند. او خاطرنشان می کند: البته با همه این اوصاف مشکلات صنایع دستی نسبت به حوزه های دیگر کمتر است. درست است که هنرمندان صنایع دستی باید با قیمت های متغیر مواد اولیه سر و کله بزنند، اما باز هم می تواند در خانه کار کنند. محسنی همچنین در بخش دیگری از صحبت های خود پیرامون بازاریابی هنرهای سنتی می گوید: توجه مردم و به ویژه جوان ها به صنایع دستی در سال های اخیر سیر خوبی داشته است. سال ها پیش به یکی از مسئولان گله کردم که چرا در تلویزیون ما که «ملی» است، فرش ایرانی با طرح میکی موس تبلیغ می شود؟ به او گفتم فرزندان من روی فرش هایی چهار دست و پا می روند که طرح های گل لاله عباسی و نقوش اسلیمی دارند و این نقوش در ذهن آن ها حک می شوند، ولی شما طرح میکی موس را روی فرش های ایرانی تبلیغ می کنید تا خانم های جوان هم خریداری کنند، اما امروز خوشبختانه در سریال ها از وسایل تزئینی سنتی ایرانی استفاده می شود که نوعی بازاریابی هنرهای سنتی به حساب می آید. او می گوید: به طور کلی امروز توجه خوبی به صنایع دستی می شود. اگر دقت کنید، تزئینات خانم ها به سمت صنایع دستی سوق پیدا کرده و هنرهای سنتی مورد توجه مردم قرار گرفته است. این هنرمند با باور بر اینکه بازاریابی صنایع دستی می تواند به تدوین تاریخ فرهنگی ایران کمک کند، یادآور می شود: ما در تاریخ کشورمان چند کتاب سوزی مهم داشتیم و به همین خاطر هم هویت فرهنگی تدوین شده ای نداریم. اسکندر نمی خواست کاخ را بسوزاند، بلکه آمد تا کتاب های ما را بسوزاند و آنقدر تعداد کتاب ها زیاد بود که سقف تخت جمشید که از چوب بود سوخت و منجر به آتش کشیده شدن تخت جمشید شد. محسنی ادامه می دهد: اما در این شرایط صنایع دستی به کمک ما آمده است. به عنوان مثال تصاویر حکم شده روی دیوارها نشان می دهد که پادشاه در تخت جمشید روی تختی نشسته که خراطی شده و لباسش طرح و نقش دارد. این اطلاعات قطعا به تدوین تاریخ هویت فرهنگی ما کمک می کند یا اینکه سفال کشف شده در شهر سوخته زابل به ما نشان داد که پنج هزار سال پیش ما انیمیشن داشته ایم. اگر سفال نبود ما چطور می توانستیم به این موضوع پی ببریم؟
منبع: ایسنا