گشتی در محله تاریخی عودلاجان تهران
امامزاده یحیی نام بقعه ابوالقاسم عزالدین یحیی است که در کوچه ای به همین نام در محله ای حدفاصل شرقی-غربی خیابان ری و خیابان سیروس و شمالی-جنوبی امیرکبیر به 15 خرداد (بوذرجمهری) واقع شده است. این محله بخشی از محدوده بزرگ عودلاجان قدیم تهران است که از خیابان ناصرخسرو تا خیابان ری امتداد داشت.
اگر روزی گذرتان به کوچه پس کوچه های تهران افتاد، آنجا که هنوز شاید بتوان ردپایی از عطر سبزه های روییده از میان کاهگل ها و نفس اقاقیا و نسترن ها یافت یا دلتان گرفته بود و یک گوشه دنج و مصفا می خواست یا حتی اگر خواستی دمی در حال و هوای طهران نفس بکشید؛ در میان محله ای چند صد ساله به نام عودلاجان، جایی هست در همین شهر شلوغ، سرد، سنگی و پرهیاهو که همه آن حس های خوب را می توانید در آن یکجا بیابید. بقعه امامزاده یحیی در محله قدیم تهران که اگرچه مدتی است ظاهرش نو و مدرن شده، اما هنوز پر است از عطر اقاقیا و صفا و صمیمیت محله های کوچک و قدیمی و پر از خلوت حضور.
امروز برای گشت و گذار در یک محله تاریخی و تماشای یک اثر و بنای مذهبی بهتر دیدیم، سری به حرم کوچک و باصفای امامزاده یحیی در پایتخت بزنیم، حرمی در یک محله قدیمی با کوچه پس کوچه های آشتی کنان و خانه های زیبای تاریخی در اطرافش که حالا بخشی از آن ها تبدیل به موزه شده است.
اگر به هر دلیل پای دلتان به سمت امامزاده یحیی کج شد و زائر امامزاده شدید، یادتان باشد که این بقعه کوچک، دیدنی ها و داستان های بسیار دارد. به عنوان نمونه در این آرامگاه کتیبه ای است که می گویند از جمله قدیمی ترین خط نوشته در تهران است. این کتیبه که سندی برای قدمت آرامگاه هم هست، در زمان ملک شاه غازی و در 895 قمری نوشته شده است. خود بقعه به حدود 800 سال قبل و زمان خوارزمشاهیان باز می گردد.
بقعه امامزاده حدود 800 متر مربع مساحت دارد. بنای اصلی آن متشکل از برج خشتی مغولی هشت ضلعی و یک گنبد هرمی شکل با 12 ضلع متعلق به قرن هفتم هجری است. در دوره قاجاریه اطراف برج خشتی با کاشی های هفت رنگ مزین شد، اما گنبد به همراه صحن اصلی امامزاده در سال 1318 ویران و به جای آن یک اداره دولتی ساخته شد. از آنجا که مقبره در سردابی در عمق چهار متری زمین قرار داشت، در نتیجه از صدمه و آسیب جان سالم به در برد و بنای امامزاده در سال 1320 تجدید بنا شد. در این سال بنایی به همان سبک بنای قدیمی ساخته و در طول سال ها تزئینات بسیار به آن اضافه شد.
یک صندوق چوبی عتیقه
از قدیمی ترین آثار باقیمانده در آستان امامزاده، صندوق چوبی روی مرقد است که روی آن تاریخ 895 هجری قمری ثبت شد. در کتیبه ای که پیش از این ذکر آن رفت، نوشته شده که این صندوق توسط دو برادر به نام های استاد حسین و استادمحمد لواسانی ساخته شده است. روی در قدیمی بقعه نیز در دو کتیبه کوچک به خط ثلث نوشته شده که بانی بقعه خشتی قدیم شخصی به نام «قرابشاره» و معمار آن «دیوحسن» است. در صحن امامزاده علاوه بر بقعه امامزاده یحیی و محمد (ع)، مقبره مرحوم بهاء الملک همدانی نیز وجود دارد.
امامزاده یحیی کیست؟
امامزاده یحیی گرچه به این نام معروف است، اما این مکان در واقع آرامگاه دو نفر است. ابوالقاسم عزالدین یحیی (ع) و امامزاده محمد (ع) که به قولی با 15 واسطه به امام چهارم، امام سجاد (ع) می رسند. البته درباره نسب ابوالقاسم عزالدین یحیی اختلاف نظری وجود دارد. در کتاب شریف رضی، ایشان از فرزندان امام سجاد هستند، ولی روی صندوق بقعه نوشته شده ایشان یحیی بن زید و فرزند امام حسن مجتبی (ع) هستند. ابوالقاسم عزالدین یحیی همچنین از بزرگان و مشاهیر عصر سلجوقی و بزرگ و سرور علویان ری، قم و آمل بوده است. ایشان بسیار مورد احترام و تکریم طغرل بیک سلجوقی بوده و دختر عمه سلطان سنجر بن ملک شاه، پادشاه سلجوقی را به همسری داشت. وی در جنگی میان طغرل سلجوقی و سلطان محمد خوارزمشاه، پس از کشته شدن طغرل بیک به شهادت می رسد. وی پس از شهادت توسط مردم در همین مکان به خاک سپرده می شود، مکانی که بعدها به زیارتگاه مهمی در تهران تبدیل می شود. مقبره دیگری که در محوطه امامزاده یحیی قرار دارد، متعلق به امامزاده محمد است که بنابر گفته شریف رازی، برادر امامزاده یحیی است که او نیز سال 592 ه. ق به دست علاءالدین تکش خوارزمشاه به شهادت می رسد.
امامزاده و اقمار زیبای تاریخی
زیارت امامزاده یحیی (ع) هم فال است هم تماشا، چرا که مجموعه ای از خانه ها و اماکن تاریخی و دیدنی در نزدیکی آن وجود دارد که می تواند یک روز خاطره انگیز و یک گشت به یادماندنی را در بافت قدیمی تهران رقم بزند. سرای کاظمی کمی آن طرف تر از امامزاده قرار دارد و امروز به یکی از زیباترین موزه های تهران تبدیل شده است. خانه مهرانگیز کامبیز که به خانه وثوق الدوله معروف است و به یکی از نوادگان شاهان قاجار تعلق دارد و امروز خانه فرهنگی محله امامزاده یحیی است، در سوی دیگر قرار دارد. حمام نواب که صحنه هایی از فیلم های خاطره انگیز تاریخ سینما مانند قیصر و گوزن ها و ضیافت در آن فیلمبرداری و امروز تبدیل به موزه شده، نیز در همان نزدیکی جای دارد. مدرسه معمارباشی و خانه مدرس از دیگر مکان های دیدنی در اطراف امامزاده یحیی است.
این شاهد زنده را دریابید
فکر می کنید از زمان شکل گیری تهران چند سال می گذرد؟ صد، سیصد، هزار سال یا بیشتر؟ امروز براساس یافته های باستان شناسی و کشفیات انجام شده در بافت قدیمی تهران، مشخص شده می توان تاریخ موجودیت یافتن تهران را به 5000 سال قبل ربط داد. مورخان نیز براساس آنچه در کتب تاریخی باقی مانده، تایید می کنند که تهران از سده های بسیار دور محل اسکان مردمان و آمد و رفت کاروان ها بوده است. آنچه آن ها از تهران توصیف می کنن،د بسیار با آنچه ما امروز شاهد آن هستیم، متفاوت است. شهری با قنوات بسیار، درختان چنار کهنسال و مزارع پونه و ریحان. امروز تنها منبع و ماخذ ما درباره آنچه بر تهران گذشته، تنها همان مدارک و کتاب ها هستند، اما در میان این همه مدارک کاغذی، یک شاهد زنده 900 ساله وجود دارد که شاید روزی بتوان همانند داستان یک فیلم علمی - تخیلی خاطراتش را ثبت و ضبط کرد. این شاهد سبز، یکی از دیدنی های کنار امامزاده و کهن ترین درخت چنار تهران و سومین چنار بزرگ تهران است.
درخت کهنسال امامزاده پیر است و شکننده، پس برای ماندنش، قسمت هایی از درخت را با زنجیر بسته اند تا بیشتر از این در هم نشکند.
قدمت این درخت آن اندازه زیاد است که دیگر شباهت چندانی به چنار ندارد، فرورفتگی زیبایی در داخل درخت وجود دارد که آن را از دیگر چنار ها متمایز می کند. از آنجا که همیشه پیران، مراد و راهنما هستند و امیدی است به دستگیریشان، پس آثاری از دخیل و قفل های بسیار روی شاخه های نیمه خشکیده چنار تاریخی دیده می شود.
باقیمانده از یک خانواده چناری
چنار کهنسال تهران هفت متر قطر دارد و ظاهرا خواهرانی هم داشت. آن ها سه درخت بودند که یکی خشک شده و دیگری مورد بی لطفی شهرداری قرار گرفته و به بهانه ایجاد مزاحمت در خیابان بریده شد. درخت باقی مانده که در کنار صحن زنانه قرار دارد با شماره یک، در سال 1330 در فهرست وزارت فرهنگ و اداره باستان شناسی به ثبت رسیده است.
درباره حفره و فرورفتگی چنار داستان جالبی هم وجود دارد. بنابر گفته اهالی محل امامزاده، در سال های گذشته کفاشی داخل این درخت را سوراخ کرده و آنجا مشغول کفاشی و زندگی بوده و حتی شب ها در همان درخت می خوابیده است. در حدود 30 سال قبل کفاش ناگهان این محل را ترک کرده و دیگر کسی از او خبر ندارد. برخی نیز بر این باورند حفره بزرگ و سیاه درخت، به دلیل دود شمع و چراغ های نذری است.
درخت پیر تهران که شاهد زنده سرگذشت شهر ماست و دلش صندوقچه اسرار این شهر، امروزه بسیار به مراقبت و توجه نیاز دارد.
منبع: باشگاه خبرنگاران