نادیده های ایستگاه راه آهن تهران
بسیاری از کسانی که در طول سفر گذرشان به ایستگاه راه آهن تهران می افتد از تاریخ این بنای تاریخی بی خبرند، از تاریخ ریلی که آن ها را به مقصد می رساند هم همین طور، اما چند سالی است که مفهومی نو وارد دایره لغات گردشگری ایران شده است. مفهومی که علاوه بر افزایش دانش مسافران را در مورد راه آهن، آن ها را در فضایی قرار می دهد که می توانند تجربه های نابی کسب کنند: «گردشگری راه آهن» این شکل از گردشگری در دسته بندی «گردشگری صنعتی» قرار می گیرد. این نوع از گردشگری در دنیا مخاطبان خود را پیدا کرده و هر روز گردشگران زیادی به ویژه دانشجویان رشته های فنی و مهندسی از میادین و پالایشگاه های نفت، کارخانه خودروسازی و نیروگاه های برق و مکان های مشابه بازدید می کنند. گردشگری راه آهن مفهوم تازه ای است که با توجه به اهمیت و تاریخی که این صنعت در ایران دارد، شکلی چند بعدی پیدا می کند و در گشت و گذار در یک ایستگاه قطار یا یک مسیر تاریخی ریلی می توان بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران را نیز مرور کرد.
9 خرداد سال 1304 شمسی در پی تصمیم رضاشاه در خصوص ایجاد شبکه سراسری ریلی برای اتصال دریای مازندران به خلیج فارس، قانون انحصار قند و شکر و چای به تصویب مجلس رسید. به موجب این قانون مقرر شد تا از هر 3 کیلو قند و شکر که وارد ایران می شود، 2 ریال و از هر 3 کیلو چای، 6 ریال صرف احداث ساختمان راه آهن سراسری شود. بعد از دو سال مقدمات لازم فراهم و عملیات ساختمانی از شمال و جنوب شروع شد. کلنگ احداث راه آهن 23 مهر 1306 در تهران و همزمان در اهواز و بندرگز به زمین زده شد و 11 سال بعد در سال 1317 شمسی خط شمال و جنوب با مجموع 1394 کیلومتر به یکدیگر متصل شد.
ایستگاه راه آهن تهران را همه ما به عنوان بخشی از مسیر سفر می شناسیم و شاید در طول سفر تنها چند دقیقه ای در آن توقف داشته باشیم، اما شنیدن تاریخ این ایستگاه می تواند نگاه ما را به آن تغییر دهد. مجموعه ایستگاه راه آهن تهران در مساحتی نزدیک به 170 هکتار در حال فعالیت است. مجموعه ای که ساختمان اصلی ایستگاه آن در جنوب بلندترین خیابان خاورمیانه (خیابان ولیعصر) قرار دارد، اما تاسیسات، سازه ها و بناهای مرتبط با راه آهن از یک سو تا جوادیه و از سوی دیگر تا حوالی میدان شوش را دربر می گیرند.بسیاری منابع یک معمار اوکراینی به نام «ولادیسلاو گارادیتسکیی» را معمار اصلی ایستگاه راه آهن تهران می دانند. مردی که گفته می شود علاوه بر معماری، یک شکارچی قهار و یک طراح مد سرشناس هم بود. گارادیتسکیی بعد از انقلاب بولشویکی در اوکراین به لهستان مهاجرت کرد و بعد هم برای مشارکت در پروژه راه آهن به ایران آمد و در سال 1309 در مازندران فوت کرد و در گورستان ارامنه تهران (در محله دولاب) به خاک سپرده شد.
سمت راست میدان راه آهن، ساختمانی به قدمت ساختمان اصلی ایستگاه قرار دارد که بخش اداری راه آهن است. عملیات ساخت این بنا در زمان جنگ جهانی دوم آغاز شد، اما با اشغال ایران ساخت آن نیمه کاره رها شد و بعد از خروج اشغالگران از ایران ساخت آن ادامه پیدا کرد. این بنا زیر نظر «کریم طاهرزاده بهزاد» که در ترکیه و آلمان در زمینه معماری تحصیل کرده، ساخته شد. طاهر زاده بهزاد در سال 1314 مسئول ساختمان راه آهن شد و این بنا را نیز به عنوان بخش اداری طراحی کرد. نظر بهزاد این بود که قرینه این بنا در ضلع دیگر میدان ساخته شود، اما از آنجا که ضلع مقابل این بنا در مجاورت پاویون سلطنتی ایستگاه راه آهن قرار می گرفت با نظر رضاشاه ساخت بنای قرینه منتفی شد. این تصویر سقف ایستگاه راه آهن تهران است. روایات بسیاری در مورد اینکه این بنا را آلمانی ها ساخته اند و از نقش «صلیب شکسته» در آن استفاده کرده اند، نقل شده است. بسیاری هم معتقدند این نقش صلیب شکسته است که در سقف ایستگاه تهران تکرار شده، اما در اسناد تاریخی ایران از این نقش با عنوان «گردونه مهر» هم یاد شده است و بسیاری معتقدند که این نماد همان گردونه مهر ایرانیان است نه صلیب شکسته آلمانی ها. از سویی اسناد نشان می دهد که پیمانکار اصلی ایستگاه راه آهن تهران، دانمارکی بود نه آلمانی.
ایستگاه راه آهن تهران در سال 1317 با 4 خط فعال افتتاح شد و نخستین قطار هم از خط دو وارد ایستگاه تهران شد. یکی از مهمترین وقایعی که در ایستگاه راه آهن و خط یک این ایستگاه اتفاق افتاد، بازگشت پناهندگان لهستانی بعد از پایان جنگ جهانی دوم به کشورشان در سال 1943 و 1944 است.
این ستون نقطه صفر راه آهن سراسری ایران است. جایی که در مهر 1306 کلنگ احداث راه آهن سراسری به زمین زده شد. البته این ستون که به «ستون کیلومتر صفر » مشهور است، 20 سال بعد و در سال 1327 به مناسبت بیستمین سال احداث راه آهن ایران ساخته شد. در دو سوی این ستون دو فلش روی زمین کشیده شده که با دو عدد نشانگر اطلاعاتی است. در یک سو عدد 464 کیلومتر درج شده که نشان دهنده فاصله این نقطه تا ایستگاه بندر ترکمن است و در سوی دیگر عدد 928 کیلومتر ثبت شده که بیانگر فاصله این نقطه تا بندر شاهپور (بندر امام فعلی) است. این نقطه را می توان گرینویچ راه آهن ایران دانست.
در فضای کارگاهی ایستگاه راه آهن، لوکوموتیو سیاه رنگی قرار دارد که بازمانده روزهای نخست ورود راه آهن به ایران است. مشابه این لوکوموتیو بخار در مشهد و تبریز هم وجود دارد، اما مابقی لوکوموتیوها در طول سالیان از رده خارج، اوراق و فروخته شده اند.
راه آهن ایران در زمان افتتاح 67 لوکوموتیو بخار در اختیار داشت. در جریان جنگ جهانی دوم تعداد زیادی لوکوموتیو وارد ایران شد تا تجهیزات مورد نیاز را به شوروری برساند. زمانی که جنگ تمام شد، نزدیک به 200 لوکوموتیو بخار در ایران وجود داشت که تا سال 1335 هم در مسیرها فعال بودند.
جزییات دیدنی بسیاری در این لوکوموتیو تاریخی که ساخت آلمان است، وجود دارد. مثل این نشان «راه آهن دولتی ایران» که روی یکی از چرخ ها درج شده است.
روی تمام لوکوموتیوهای قدیمی و جدید یک عدد ثبت شده که اطلاعات فنی لوکوموتیو را نشان می دهد. دو رقم سمت راست 51، بیانگر تعداد چرخ های فعال و ثابت لوکوموتیو است و دو رقم ثبت چپ نشان دهنده سریال ساخت لوکوموتیو. لوکوموتیو بخار سیاه رنگی که در گوشه ای از ایستگاه راه آهن تهران قرار گرفته، 5 چرخ متحرک و 1 چرخ ثابت دارد.
و این لوکوموتیو که متاخر است و قدمت چندانی ندارد، 6 چرخ متحرک دارد و چرخ ثابت در جلوی لوکوموتیو ندارد.
تعداد چرخ های متحرک که با اهرم به هم متصلند و چرخ ثابت جلوی لوکوموتیو، در این تصویر مشخص هستند.
این اهرمی که در تصویر می بینید، همان «سوزن» است که مسیر ریل ها را تغییر می دهد. البته این سوزن دستی است و بسیار قدیمی و امروزه تنها در بعضی مسیرها مورد استفاده است و اغلب مسیرهای راه آهن ایران مجهز به سیستم الکترونیک هستند که از طریق دستگاهی مجهز، ریل ها را برای تغییر جهت قطار تنظیم می کنند. شاید نام شغل «سوزن بانی» را شنیده باشید، سوزن بان کسی است که طبق اطلاعاتی که از مرکز به او مخابره می شود، مسیر قطارها روی ریل را با حرکت این اهرم (سوزن) تعیین می کند.
در گذشته که لوکوموتیوهای بخار در مسیر راه آهن مشغول به کار بودند، آب هم به اندازه سوخت اهمیت داشت و به همین دلیل یکی از شاخص های مهم ایستگاه های راه آهن برج های آبگیری بودند. هر ایستگاه مجهز به چندین برج آبگیری و تاسیسات مجهز برای تصفیه و سختی گیری آب بودند. برج آبی رنگی که در تصویر می بینید، یکی از همین تاسیسات آب در ایستگاه تهران است. که اگر از خارج ایستگاه راه آهن و خیابان وحدت اسلامی عبور کرده باشید، آن را در تقاطع خیابان شوش و خیابان وحدت اسلامی دیده اید. این برج که هنوز هم بخشی از آب مورد نیاز ایستگاه راه آهن را در بخش تاسیسات تامین می کند، با نام «چاه شماره 12» شناخته می شود.
در کودکی همیشه یکی از سوالاتمان در قطار از بزرگترها این بود که قطارها چطور دور می زنند و کجا؟ قطارها اینجا دور می زنند، روی این صفحه دوار که هم سن و سال ایستگاه راه آهن تهران است. «سینی دوار» محلی است که لوکوموتیو روی آن قرار می گیرد، سطح 180 درجه می چرخد و جهت لوکوموتیو را برعکس می کند و قطار به اصطلاح دور می زند و تغییر جهت می دهد.
تاسیسات جانبی ایستگاه راه آهن بیشمارند، یکی از آن ها کارخانه جات تعمیرات جاری است که واگن ها و لوکوموتیوها قبل از حرکت به آن مراجعه می کنند و توسط کارشناسان فنی بررسی می شوند.می دانستید که چرخ قطار هم پنجر می شود؟ شاید این جمله به نظر یک مطایبه بیاید، اما از نظر فنی چرخ های قطار هم اگر شرایط فنی مناسب را نداشته باشند و حلقه های متصل به هم در آن ها در جای درست قرار نگرفته باشند، ممکن است خطرآفرین باشند و قطار را از ریل خارج کنند. نشانگرهای سفید رنگ روی این چرخ های قطار نشان از سلامت این چرخ ها و یا وجود ایراد فنی در آن ها دارد.
یکی از جذاب ترین بخش های ایستگاه راه آهن تهران، گورستان قطارهاست. علاوه بر ماجراجویی و جذابیت هایی که قدم زدن در این بخش از ایستگاه دارد، یادآوری این نکته که آخرین سکانس فیلم به یاد ماندنی «قیصر» ساخته مسعود کیمیایی نیز در این قسمت فیلمبرداری شده، بر جذابیت آن می افزاید.
اینجا لوکیشن فیلم قیصر است، همانجا که قیصر (بهروز وثوقی) برای تسویه حساب با منصور آب منگل وارد محوطه می شود و در یکی از واگن های قطار با او درگیر می شود.
قدم زدن روی ریل هایی که پر از قصه و تاریخند، یکی از جذابیت های گردشگری راه آهن است.
کشورها و شرکت های سازنده ریل تعدادشان در دنیا زیاد نیست. یکی از دغدغه های کشورهای مختلف هنگام ثبت سفارش در این شرکت ها، این است که مبادا ریلی را که خریداری کرده اند ایرادی داشته باشد یا توسط یک مشتری دیگر مرجوع شده باشد یا متعلق به یک خریدار دیگر باشد. تولیدکنندگان ریل برای رفع این نگرانی نام سفارش دهندگان را روی ریل حک می کردند.
تالار تشریفات هم بخش دیدنی دیگری که هنوز هم فعال است و پذیرای میهمانان ویژه ایستگاه تهران.
این تابلو هم در بخشی از تالار تشریفات تهران نصب شده است.
خروجی تالار تشریفات که در کنار خط یک ایستگاه قرار دارد و قطار تشریفات مقابل این در مسافران ویژه را سوار و پیاده می کند.
درباره لوگوی راه آهن چه می دانید؟
جالب است بدانید این لوگو از معدود نشان هایی است که طی سالیان تغییر نکرده و همچنان نیز استفاده می شود. این لوگو را یک طراح گرفیک سوئدی به نام «فردریک تالبرگ» طراحی کرده است. کسی که طراحی لوگوی بانک سپه تصویرسازی کتاب موش و گربه و ملانصرالدین را نیز در کارنامه دارد. در تمام آثار هنری راه آهن رد فردریک تالبرگ دیده می شود، چرا که او طراح هنری راه آهن بود. تالبرگ در سال 1314 تابعیت ایرانی گرفت و تا پایان عمر در ایران زندگی کرد.
چراهنوز راه آهن به صورت برقی درنیامده ولکوموتیوهای موجودبایدبا سوخت فسیلی کار کنند!؟