یک عمر امید و پشیمانی | بهره گیری از تجربیات تلخ زندگی

شکست خوردن آسان است. وقتی که نگاهی به اطراف بیاندازید و ناگهان خود را شگفت زده ببینید که چگونه به اینجا رسیده اید و چرا دورتر از جایی که باید می بودید، به نظر می رسد. چه اشتباهی کرده اید؟ آیا هنوز فرصت دارید تا به عقب بازگردید و دوباره آغاز کنید؟ تا همان شخصی بشوید که دوست داشتید، بشوید؟ تا کارهایی را انجام دهید که می خواستید بکنید؟ این مقاله درباره پشیمانی و تجربیات گذشته هست.

شکست

تجربه تلخ اما موثر و مهم

یک روز تبدیل به یک سال می شود و خیلی زود تبدیل به یک دهه. قبل از آنکه این مسئله را در بین تجربیات گذشته بفهمید، مایل ها با زندگی که تصور می کردید فاصله گرفتید. به خودتان می گویید: فردا، فردا چیزها را درست می کنم، اما فردا می آید و می رود و شما همان مسیر را ادامه می دهید و در رودخانه پر از موج زندگی گیر می افتید و به شکست خوردن ادامه می دهید. خواندن مقاله مثل مسابقه سفر به دور دنیای من حسرتی را به جلوی ذهنم آورد. من تعداد زیادی از آن مقاله ها را از جانب غریبه هایی که وارد آن مسابقه ها شده بودند، شنیده بودم؛ غریبه هایی که برای من درباره شکست خوردن، درد، عذاب، از بین رفتن رویاها و یک شانس از تجربیات گذشته دوباره درد و دل کرده بودند. با این حال در پشت همه نگرانی ها، افسوس ها و غمگینی ها، امیدی وجود داشت. تمایل به یک شروع جدید از تجربیات گذشته، یک شانس برای آنکه انسانی باشید که می خواستید باشید، شانسی برای پیدا کردن هدف در زندگی خود، برای فرار از آینده ای که آن ها آن را نمی خواستند ولی احساسی بسیار اجتناب ناپذیری داشت. نویسنده و بلاگر، کری دکترا (Cory Doctorow) می گوید: شما چرخه اشتباهات احمقانه خودتان و شکست خوردن را زندگی می کنید و چرخه نکات برجسته دیگران را تجربه می کنید. وقتی شما از مردم می پرسید که چرا می خواهند به دور دنیا سفر کنند و دو هزار نفر داستان هایی تعریف می کنند که همه به نسخه ای از یک شروع تازه ختم می شوند، این مفهوم آشکار اما فراموش شده را به ذهن شما باز می گرداند که زندگی من میدانی از پشیمانی ها است که شامل پشیمانی های کوچک و بزرگ می شود. پشیمانی از اینکه چرا زودتر سفر نکرده ام، چرا خیلی زیاد به میهمانی نرفته ام، هرگز به یک زبان خارجی مسلط نشده ام، هیچ وقت در خارج از کشور تحصیل نکرده ام، اجازه داده ام تا یک رابطه مطمئن از هم بپاشد، در تماس با دوستانم نبودم، پولی پس انداز نکرده ام، آرامتر حرکت نکردم و دنباله رو شجاعتم نبوده ام. سپس پشیمانی های روزانه بیان می شوند. چیزهایی مانند 30 دقیقه زودتر کامپیوترم را کنار نگذاشتم یا مطالعه بیشتر یا سرخ کردن بیشتر سیب زمینی سرخ کرده. افسوس های بسیاری وجود دارد. هنگامی که درباره مسائل خودمان فکر می کنیم، اغلب فراموش می کنیم که هر کسی در اطرافمان در حال مبارزه با جنگ های درونی خود است. سوال هایی از قبیل اینکه چرا چمن ها سبزتر از آن نمی شوند، چرا یک نفر در خوار و بار فروشی با شما تند و تیز رفتار کرد، چرا شما را در اداره با اسم کوتاه صدا می زند، چرا برایتان یک ترول زننده در ایمیل می فرستد. آن ها هم مانند شما با اهریمن های درونی خودشان معامله می کنند و به شانس های دومشان فرصت های از دست رفته و رویاهای غیر ممکنشان فکر می کنند. ما به جامعه آموزش می دهیم تا از یک عمر پشیمانی جلوگیری کنند. هیچ پشیمانی نداشته باشید، شعار ماست اما من فکر می کنم که پشیمانی عامل انگیزشی قدرتمندی است. پشیمانی یک معلم یا کتابی راهنما برای یک زندگی بهتر است. پشیمانی به ما می آموزد که در کجا اشتباه رفته و از چه اشتباهاتی مجددا جلوگیری کنیم. خواندن این مقاله در ابتدا من را از نظر روحی پایین کشید. من نمی توانستم کمکی کنم و فکر می کنم که افراد ناراحت بسیاری در جامعه وجود دارند اما چیزی که بیشتر به آن فکر می کردم، این بود که فهمیدم آن ها ناراحت نبودند. این تازه واردها نرفتند تا در پشیمانی غرق شوند. آن ها به دنبال راهی بودند تا به جلو حرکت کنند. آن ها احساسی الهام بخش و انگیزشی داشتند. بسیاری وعده داده بودند که مهم نیست نتیجه ورودشان چه شود، آن ها مصمم بودند تا یک تغییر ایجاد کنند. خواندن این مقاله ها به من آموخت که به نظر می رسد پشیمانی، بهترین انگیزه زندگی است. دو هزار نفر گفته اند: دوباره نه، من این کار را دوباره انجام نخواهم داد. شاید داشتن یک عمر افسوس به این معنی است که شما واقعا زندگی کرده اید. پس از همه این حرف ها این مفهوم را متوجه شدم که پشیمانی چیز بدی نیست.

تجربه تلخ اما موثر و مهم

بلیط دبی
شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

تاکید بر لزوم بهره گیری از ظرفیت نظام شورایی کشور برای ایجاد تحول در رویکردهای گردشگری

گلاره یوسف پور ، شنبه 29 مرداد 1401

براساس اخبار واصله، تاکید بر لزوم بهره گیری از ظرفیت نظام شورایی کشور برای ایجاد تحول در رویکردهای گردشگری صورت گرفت.

نظرت چیه
1 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :
    • 29 خرداد 1398

    درود بر پاکی و شرفش. این نظر بنده است. چشم ظاهر بین نمی تواند زیبایی و عظمت روح چنین شخصی را دریابد... دلی پاک می خواهد تا اینکه کودک و یا نوجوانی چنین در حالت رضایتمندی مطلق باشد. شما مقوله نیاز به بازی در چنین سن و سالی را می توانید ببینید که چگونه با جهان خود نگاه و ارتباط معصومانه ای دارد...