اهمیت نقش آموزش در سیاست گذاری های کلان گردشگری
حمید روحانی مدیر آژانس آفتاب کلوت در ششمین میزگرد چالش ها و فرصت های حوزه گردشگری که با موضوع بررسی وضعیت آموزش در صنعت گردشگری در دفتر سایت همگردی برگزار شد با بیان این که نبود سیاست گذاری کلان آموزشی در صنعت گردشگری، فعالان این حوزه را به پیگیری روش های شخصی سوق داده است، گفت: سابق بر این ضعف آموزش به حدی بود که وقتی ما در سال 1380 کار خود را آغاز کردیم، مردم اطلاع نداشتند چگونه می توانند طبیعت گردی کنند یا چه وسایلی باید همراه خود ببرند و حتی یک بروشور که می تواند اطلاعات پایه ای در منطقه مورد بازدید را به آنان نشان دهد در اختیار آن ها گذاشته نمی شد. ما ضرورت آموزش را حس کردیم ابتدا پکیج اطلاع رسانی کامل سفر شامل تمامی خدمات، روزبرنامه ی سفر، نوع بیمه و از همه مهم تر قرارداد سفر به دست مسافر ارائه داده و به مرور به مردم بروشورهایی همرا با نقشه برای معرفی مقاصد دادیم.اطلاع رسانی مجموعه ما با راه اندازی وب سایت در سال 82نیاز های بسیاری از مسافران در حوزه تور های طبیعت گردی را برطرف می کرد. تولید محتوای مرتبط باسفر ، عکس ، فیلم . نقشه . اشاره به لوازم مورد نیاز و روش های اطلاع رسانی از طریق اینترنت از اهم فعالیت های ما بود. این مهم به شکلی پیش رفت که سال ها بعد با پدید آمدن شرکت های مشابه و جدید نوع اطلاع رسانی مجموع حتی بدون تغییر کلمات آن ، پایه تمامی مجموعه هایی شد که امروز اکثر شرکت و آژانس های حرفه ای ارائه دهنده سفر از آن پیروی می کنند. و این همان مصداق آموزش است .
موج سواری سایت ها و شبکه های اجتماعی غیرمجاز در فضای مجازی
ما در مجموعه تحت مدیریت خودمان در زمینه اجرای تور، ابتدا مطالعات کتاب خانه ای، سپس میدانی داشتیم و ضروری می دانستیم در مورد مناطق مورد بازدید، شامل فرهنگ و جغرافیایی مقاصد گردشگری نیاز به آموزش هست، اما سازمان میراث و متولیان گردشگری کشور چارچوب مشخصی برای این آموزش ها تعریف نکرده است. یعنی مردم اساساً چگونه و با چه مؤسسه هایی می توانند به این مناطق سفر بروند. امروزه هر آن کس که اطلاعات کمی از صنعت گردشگری را دارد نقش آفرینی می کنند و شما، جای خالی اهل تخصص را می بینید. به عنوان مثال، این همه سایت ها و شبکه های اجتماعی غیر مجاز (این سایت ها هیچ گونه شناسایی از سوی سازمان میراث فرهنگی شکل نگرفته و مجاز به فعالیت اقتصادی نیستند) که بدون هیچ گونه شناسه ای مردم را سفر می برند و طبیعی است که پارامتر مهمی مثل آموزش را در تعاریف خود نمی آورند و فقط سوار بر موج گردشگری کشور می شوند.به گزارش همگردی وی با بیان این که کشورهای گردشگرپذیر و حتی کشورهای نه چندان مطرح هم سیستم گردشگری خود را با استراتژی مشخص پیش می برند، گفت: به عنوان نمونه کشوری مانند لائوس از الگوی گردشگری فرانسه پیروی می کند و طبق سیستم گردشگری فرانسوی برای توریست ها و مردم بومی که خدمات ارائه می کنند آموزش ها و چهارچوب هایی وجود دارد که گردشگری را در این کشور نظام مند می کند.
آموزش ها باید تمام ذینفعان گردشگری را در برگیرد
روحانی با تأکید بر تفکیک حوزه های گردشگری و تعریف آموزش های مورد نیاز برای هر یک از حوزه ها افزود: آموزش ها باید تمام ذینفعان گردشگری را در برگیرد یعنی هم کسانی را که کسب و کارشان سفر است مانند شرکت ها و آژانس های فروشنده تور، عوامل اجرای راهنمای حرفه ای، رانندگان، رستوران ها، عوامل محلی به خصوص مسئولین خانه های محلی یا اقامتی همه بایستی در امر آموزش نقش داشته باشند. هم آموزش ببینند و هم آموزش بدهند. در این شرایط فعالیت آنها برای انواع خدماتی که ارائه میدهند میتواند به خوبی درجه بندی شود تا تأثیر آموزش، نقش آفرینی کند. اکنون مسافرین حتی کسانی هم که برای وقت گذرانی یک سفر را انتخاب می کنند باید در چارچوب آموزش قرار بگیرند تا از سفر تنها گذشت زمان را تجربه نکنند و به محتوی سفر بیشتر بپردازند.شما وقتی مثلاً وارد یک پارک شهری می شوید باید به قوانین آن محیط احترام بگذارید. در بحث طبیعت گردی هم این مورد صدق می کند. در هیچ کجای دنیا مردم در دل طبیعت شادی های غیر معمول و هنجارشکن همراه با موسیقی گوش خراش را انجام نمی دهند و تعریف شده که در این مکان ها این کارها درست نیست. گردشگران در دنیا برای دیدن طبیعت می روند و لذت هم می برند و قواعد هم برایشان تعریف شده که مثلاً در کجا دوچرخه سواری، کجا شنا و یا اکوسافاری داشته باشند. و یا این که ظرفیت حضورشان در فلان سایت یا نقطه ی جغرافیایی روزانه چقدر است. .... ما در ایران این تعریف ها را مشخص نکردیم.
حاکم نبودن چارچوب درست بر سیاست گذاری های آموزشی حوزه گردشگری
وی با تأکید بر این که نبود آموزش موجب می شود که بافت سنتی اماکن و مناطق طبیعی و یا آثار باستانی مناطق گردشگری ما کارکرد خود را از دست بدهد، افزود: قطعاً توریست خارجی و گردشگر آگاه داخلی می خواهد در کنار بازدید از زندگی بومی را در بطن یک منطقه روستایی ببیند و به همین منظور به آن منطقه سفر می کند اما وقتی با فقدان آموزش مردم بومی در حال تخریب بافت سنتی و از دست دادن محصولات سنتی خود مواجه می شوند، رفته رفته درخواست بازدید خود را لغو می کند. حال از سوی دیگر گردشگر آموزش ندیده هم هر کاری دلش می خواهد در آن منطقه انجام می دهد و به بافت آن منطقه خسارت های جبران ناپذیر می زند و در نتیجه عدم رونق شکل می گیرد. وی با اشاره به تغییر معماری برخی مناطق گردشگری کشور افزود: وقتی چارچوب درستی بر سیاست گذاری آموزشی گردشگری کشور حاکم نباشد کار به اینجا می رسد که در مناطقی از کشور شاهد بلندمرتبه سازی هستیم در حالی که هرگز در آن مناطق چنین ساختمان هایی باب نبوده و با جغرافیای آن منطقه هم سازگار نیست ولی به صرف این که گردشگر به آن منطقه رفته و رونقی به شکل مقطعی ایجاد شده عده ای به فکر ساخت و ساز افتاده اند. توریست خارجی از من نمی خواهد او را به جایی ببرم که یک ویلای امروزی در آن جا ساخته شده چون او طالب رویت قدمت، همراه با اقامت خانه سنتی با معماری 100 ساله یا بیشتر همرا با استفاده از غذاهای سنتی و محلی، آشنایی با سبک و سیاق زندگی بومی است.
روحانی در بخش دیگر از گفته های خود اشاره می کند وقتی عوامل سیاست گذار و اجرایی در امر گردشگری به صورت حرفه ای با آموزش در امور خدمات سفر، آشنایی بیشتر پیدا کردند به نظرم آن وقت به سراغ مردم باید رفت و آموزش چگونه به سفر و سفرهای طبیعت گردی رفتن را با همکاری آموزشگاه های حرفه ای و با کمک از رسانه ها روش های پیشرفته چگونه سفر رفتن را آموزش داده تا تأثیرش را به خوبی لمس کنیم آن وقت سفر رفتن فقط برای گذراندن وقت نیست، سفر نوعی زندگی در حال حرکت است یا به عبارتی می توان سفر رفتن را نوعی عبادت است.
روحانی در جای دیگر اشاره می کند تأثیر آموزش حرفه ای در بخش های مهم حمل و نقل، اقامت، راهنما و مناطق جغرافیایی مورد هدف گردشگری، تا در سطح مدارس ابتدایی و دیگر مقاطع تحصیلی کشور به صورت جدی شکل نگیرد ما همچنان در بی برنامه گی و سیاست گذاری کلان آموزش های سفر هستیم. (در گذشته نه چندان دور دانش آموزان ما در دوره های پیش آهنگی در سطح مدارس چگونه سفر رفتن را تجربه می کردند.)
روحانی با بیان این که در صنعت گردشگری ما ضوابط باید جایگزین روش های شخصی شود، تصریح کرد: سه ضلع تعریف این ضوابط سازمان محیط زیست، سازمان منابع طبیعی و سازمان میراث فرهنگی هستند که باید با یکدیگر همکاری های لازم را انجام دهند و از هم فکری و تجربه تشکل های صنفی گردشگری هم استفاده کنند اما نهایتاً این سازمان میراث فرهنگی است که باید سیاست گذاری های این صنعت را در همه ابعاد کلان از جمله موضوع آموزش تدوین و اجرا کند تا از بی برنامه گی فعلی به سوی اهداف استراتژی کلی در این صنعت حرکت کنیم.