شبکه های اجتماعی و سفر | استفاده از شبکه های اجتماعی در سفر
یکی از وبسایت های مورد علاقه من "couchsurfing" است. این وب سایت به شما اجازه می دهد با افراد مختلف در خارج از کشور ارتباط برقرار کنید و هتلی را برای خود رزرو نمایید، در واقع یک راهنما را برای کسب اطلاعات و نشان دادن محیط اطراف به شما معرفی می کند. من برای اولین سفرم از این وبسایت استفاده کردم و توانستم در یک هتل دوست داشتنی در آتن اقامت کنم. من به شدت این گونه اپلیکیشن ها را دوست دارم زیرا بسیار کاربردی می باشند، در سفری که در سال گذشته به فرانسه داشتم به شدت از آن استفاده کردم.
"سلین" یکی دیگر از افرادی است که برای سفرهای خود از این گونه سایت ها استفاده نمود و توانست در هر کجای جهان دوستی برای خود پیدا کند. او به دنبال افرادی می گشت که حاضر بودند خانه ی خود را به غریبه ها اجاره دهند. این کار نه تنها باعث کاهش هزینه های سفر او شد، بلکه به او اجازه دیدار با افراد شگفت انگیز و مهربان را نیز داد. از نظر من سفر به معنای برقراری ارتباطات با انسان های مختلف است و او بهترین راه را برای انجام این کار پیدا کرد. از شبکه های اجتماعی و سفر و اصول استفاده از شبکه های اجتماعی در سفر تجربیاتی را که طی این سفرها به دست آورده است را با شما به اشتراک گذاشته است.
شبکه های اجتماعی و سفر : علایق "نومادیک مت" از "سلین"
"سلین دا کاستا" جواب داد: من عاشق مسافرت هستم و سفر زیاد می روم. من در قلب رم، ایتالیا متولد شدم، مادرم یک مهاجر برزیلی و پدرم یک دو رگه ی آلمانی ایتالیایی بود. پس از مدتی ما ایتالیا را ترک کردیم و برای زندگی به آمریکا مهاجرت کردیم. در "فلادلفیا" ساکن شدیم و من دوره ی تحصیلی خود را در دانشگاه "پنسیلوانیا" به اتمام رساندم. سپس برای زندگی به شهر نیویورک رفتم. سال گذشته من از کار خود در یک شرکت تبلیغاتی استغفا دادم تا بتوانم آن زندگی رویایی را که در ذهن خودم ساخته بودم، محقق کنم. تصمیم گرفتم سفری را به دور دنیا آغاز کنم و در آن با افراد مختلفی ارتباط برقرار کنم.هجده ماه بعد، من سفر خود را به طور کامل به پایان رساندم و بعد از آن تصمیم گرفتم کتابی را درباره ی تجربیاتی که در طی این سفرها به دست آوردم بنویسم و در فضای مجازی با دیگران به اشتراک بگذارم.
شبکه های اجتماعی و سفر : انگیزه ی شما برای سفر چه بوده است؟
سفر باعث رشد شخصیتم می شود و من را به چالش می کشد تا بهترین خودم را ارائه دهم. مکان های بسیارزیبایی در جهان وجود دارد اما شما باید آنها برای خود را اولویت بندی کنید. آنچه که واقعا باعث ارزشمند شدن سفر شما می شود درس هایی است که در طول این مدت می آموزید، سعی کنید به محیط اطراف خود توجه کافی داشته باشید.مسافرت به من کمک کرد تا بتوانم با اطرافیانم و کسانی که در طول سفر ملاقات می کنم با فروتنی و حسن نیت بیشتری رفتار کنم. البته این سفرها نگرانی های جدیدی را نیز برای من ایجاد کرد ولی من تمام تلاشم را می کنم که بر دیگران تاثیر مثبت بگذارم. مهم ترین دستاوردی که این سفرها برای من داشت این بود که توانستم قلبم را بزرگ کنم و در لحظه زندگی نمایم. در نهایت سفر بهترین اتفاقی است که در زندگی من رخ داد. من دوست دارم که تمام این اتفاقات را با تمام وجودم احساس کنم.
شبکه های اجتماعی و سفر : توضیحاتی درباره ی ماجراجویی هایی
هدف من از این سفر ها خلاص شدن از فشار کاری نبود، بلکه من میخواستم کل جهان را ببینم. من می خواستم که سفر کردن را به یک شیوه ی زندگی تبدیل کنم، بنابراین تصمیم گرفتم یک طرح و پروژه را طراحی نمایم. این طرح تمام احساسات من را نیز دربر می گیرد. سعی کردم فرصت هایی را که برای تغییر زندگی وجود دارد برجسته کنم. من تلاش می کردم که زندگی رویایی خود را محقق کنم و حداقل شش ماه را به این صورت زندگی نمایم. در این مرحله ایده ی زندگی اجتماعی در من به وجود آمد: من توانستم از طریق سایت "couchsurfing" با افراد مختلف در سراسر جهان ارتباط برقرار کنم. من می خواستم دوباره روابط واقعی انسانی را به زندگی ام پیوند دهم. تا آن موقع من هیچ آشنایی با این سایت نداشتم و تمام افرادی که با آنها در ارتباط بودم را به نوعی از قبل می شناختم.
من حدود 9 ماه برای این پروژه وقت گذاشتم و با 73 فردی که اصلا آنها را نمی شناختم در 17 کشور مختلف دنیا ارتباط برقرار کردم. من در اروپا، خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی، اقیانوسیه و ایالات متحده دوستانی را پیدا کردم.
شبکه های اجتماعی و سفر : چگونه این افراد حاضر شدند با شما ارتباط برقرار کنند .
من از هیچ گونه سایتی استفاده نکردم! ارتباط من با افراد به صورت حضوری و یا تلفنی بود. من خودم به شخصه تمام این ارتباطات را از طریق تلفن (پیام کوتاه، یادداشت های صوتی، تماس) و یا رسانه های اجتماعی (بیشتر اینستاگرام و فیس بوک) برقرار کردم.
من به هر کسی که می رسیدم درباره ی پروژه ام با وی صحبت می کردم و از او می پرسیدم که آیا حاضر است با من همکاری کند. هنگامی که فردی تمایل خود را برای همکاری با من اعلام می کرد، به سوی او می رفتم تا حضوری با وی صحبت کنم. هنگامی که پروژه ی من پیشرفت کرد و در بین مردم شناخته شد، مردم دیگر خود برای همکاری با من پیش قدم می شدند. در ابتدا من فقط یک بلیط برای ایتالیا داشتم و تمام فکرهایی که داشتم در حد یک رویا بود. من مسیرهای مختلفی را برای انتخاب داشتم و باید مکان ها را بر اساس موقعیتشان طبقه بندی می کردم. مکان هایی وجود داشت که من تمایل زیادی به رفتن نداشتم، ولی زمانی که رفتم با یک مکان خارق العاده مواجه شدم. بعد از آن تصمیم گرفتم به مقصد بعدی یعنی "دوبرونیک" در کرواسی بروم. در آنجا با چند نفر آشنا و دوست شدم و آنها اتاقی از خانه ی خود را با قیمتی ارزان به من اجاره دادند. در صورتی که من دوباره بخواهم به آنجا برگردم، جایی برای اقامت خواهم داشت.
شبکه های اجتماعی و سفر : ارتباط شما با افرادی که در خانه یشان اقامت می کردید چگونه بود؟
دورترین ارتباط من با فردی بود که در کوالالامپور، مالزی، "سون دگری" اقامت داشت. او دوست همکارم بود. من تلاش می کردم با هر فردی در هر جای دنیا ارتباط برقرار کنم، و این اتفاق واقعا شگفت انگیز بود. از این گونه اتفاقات چندین بار در طول سفرم اتفاق افتاد. من خودم از اینکه چگونه افراد راضی به برقراری ارتباط می شوند، تعجب می کردم.آیا در طی این سفرها پیش آمد که با کسی به طور اتفاقی آشنا شوید و در خانه ی او اقامت کنید؟ ارتباط شما با این گونه افراد چگونه بود؟بله بسیار! گاهی اوقات من هیچ جایی را برای ماندن و اقامت در نظر نداشتم. گاهی نیز بدون هیچ گونه برنامه ریزی سفر می کردم. در طول مسیر من با افراد بسیاری آشنا می شدم و درباره ی پروژه ام با آنها صحبت می کردم، اکثریت آنها نیز تمایل خود را برای همکاری با من اعلام می کردند.به عنوان مثال در کشور نپال من یک آقای مسنی را دیدم و فقط حدود 30 دقیقه با وی صحبت کردم، پس از آن ایشان به عنوان بخشی از پروژه ی من در آمدند. علی رغم علاقه ی من او به من پیشنهاد کرد که به "تاسمانی" (جزیره ای در جنوب استرالیا) بروم. بعد از شش ماه با یک زن و شوهر کشاورز آشنا شدم و آنها من را به عنوان مهمان در خانه یشان پذیرفتند و این برای من بسیار شگفت انگیز بود. آنها به خوبی و با مهمان نوازی از من پذیرایی کردند.
شبکه های اجتماعی و سفر : اتفاقات شگفت انگیز در طول سفر
یک چیز بسیار مهمی که من در طول این سفرها آموختم این است که انسان های شریف بسیاری در کل جهان وجود دارد که به هیچ وجه برای ما قابل باور نیست. این خصلت انسان است که همه چیز را دسته بندی می کند و به آنها برچسب می رند. مثلا موارد گوناگونی مانند فرهنگ، نژاد، جغرافیا، مذهب و غیره مبنای این تقسیم بندی قرار می گیرند. اگر سعی کنیم فارغ از این دسته بندی ها و طبقه بندی ها با مردم ارتباط برقرار کنیم می توانیم به شخصیت واقعی انسان ها پی ببریم و خود واقعیشان را ببینیم. در واقع باور نکردنی ترین بخش این سفرها فهمیدن همین نکته و آشنایی با انسان های شریف است. یکی از افراد دوست داشتنی که من ملاقات کردم فردی به نام "مونگ" بود که یکی از نجیب زادگان کشور میانمار و مدیر یکی از هتل های آنجا بود. بعد از اینکه با وی گفت و گو کردم متوجه شدم که هنگامی او جوان بود در کار قاچاق گاو به تایلند بود و پس از آن به عنوان فرمانده جنبش چریکی علیه رژیم سرکوبگر در کنار یک راهب فعالیت می کرد و بعدها به خاطر تلاش های انسانی خود برای کودکان یتیمان معروف شد. عجب داستانی!یکی دیگر از افراد محبوبی که با وی آشنا شدم "آدام" بود که یک دو رگه ی ایتالیایی-آمریکایی بود که من واقعا عاشق وی شدم. بعد از صحبت با وی متوجه شدم که در گذشته ما در آمریکا با هم همسایه بودیم ولی هم اکنون وی در استرالیا زندگی می کند.در نهایت، من هرگز آشنایی خود را با "آنا" فراموش نخواهم کرد. او در بالی میزبان من بود. واقعا وی یک فرد معنوی دوست داشتنی بود. در دوره ای که من در آنجا اقامت داشتم، شب ها به بحث و گفت و گو با وی در مورد مسائل گوناگون مانند معنای حقیقی عشق و شادی می پرداختم.
شبکه های اجتماعی و سفر : با چه چالش هایی در طول این سفرها مواجه شدید؟
من هرگز نمی توانستم آسایش و راحتی مکانی که قرار بود در آن اقامت کنم را پیش بینی کنم، بنابراین مجبور بود که تمام تلاش خود را برای سازگاری با محیط بکنم. من در جاهای مختلفی مثل یک پنت هوس، اتاق خصوصی، حمام و یا اتاق خدمت کارها اقامت کردم. من در طول این سفرها ثروتمند ترین و فقیر ترین مردم را ملاقات کردم و ساعاتی را با آنها گذراندم.همچنین آنها به دلایل متفاوتی میزبان من می شدند. بعضی از آنها عبارتند از : بعضی به خاطر پول این کار را می کردند، عده ای برای خودنمایی و معروف شدنشان تن به این کار می دادند و بعضی ها فقط به خاطر اینکه مکانی خالی برای اقامت داشتند من را به عنوان مهمان می پذیرفتند. بنابراین من مجبور بودم مهارت های برقراری ارتباط را بیاموزم چرا که با هر کدام از اینها باید به گونه ای منحصر به فرد برخورد می کردم.
شبکه های اجتماعی و سفر : چه توصیه هایی برای کسانی که می خواهند کار شما را دنبال کنند دارید؟
پتانسیل ها و توانایی های خود را بشناسید و بر اساس آنها برای سفرتان برنامه ریزی کنید. دلیل موفقیت پروژه ی من این بود که توانایی ها و احساسات خودم را کاملا می شناختم. اگر می خواهید چنین پروژه ای را طراحی کنید حتما امکانات خود را در نظر بگیرید. مثلا اگر شما یک فرد درون گرا هستید و تمایل زیادی به صحبت کردن با مردم ندارید، این کار برای شما اصلا مناسب نیست، چرا که این کار مستلزم ساعت ها صحبت کردن با دیگران و برقراری ارتباط با آنهاست. لذت سفر به این است که شما در هر شرایطی احساس راحتی و خوشحالی داشته باشید.بهترین راهنمایان من افرادی بودند که به دور دنیا سفر کرده بودند. هنگامی که من تصمیم گرفتم سفر خود را آغاز کنم با این افراد به هر گونه ای که بود ارتباط برقرار کردم و از تجربیات آنان بهره مند شدم. حتی با افرادی که هیچ گونه آشنایی قبلی با آنها نداشتم تماس برقرار کردم. در ابتدا کمی دودل و سردرگم بودم و شک و تردید داشتم.به طور خاص من از یکی از نویسنگان کتاب که در حال حاضر در تلویزیون برنامه اجرا می کند به نام "لئون لاگاتیت" الهام گرفتم. او با یک موتور سفر خود را به دور دنیا آغاز کرد و هرجا که امکانش بود اقامت می کرد. کتاب های دیگری که من قبل از سفر خواندم عبارت بودند از: "واگبوندینگ" نوشته ی "رولف پوتس"، "آرت او تراول" نوشته ی "الن دباتن" و "نیو ارث" نوشته ی "اکخارت توله".
شبکه های اجتماعی و سفر : هزینه های سفر خود را چگونه مدیریت می کردید؟
مهم ترین توصیه ی من برای مردم در طول سفر این است که نقاط ضعف خود را شناسایی کنند و برای آن برنامه ریزی نمایند. من در زمینه ی حسابداری و بودجه بندی بسیار ضعیف هستم ولی می دانستم که برای انجام این سفرها باید این مهارت ها را یاد بگیرم. برای این کار از برنامه ی اکسل استفاده کردم و تمام هزینه های خود را در آن یادداشت نمودم. من می دانستم که اگر نتوانم این کار را انجام دهم در زمینه ی مالی در طول سفر به مشکل برخواهم خورد. گاهی شما می توانید با پول نقد و گاهی به صورت مبادله ی کالا با کالا معامله کنید. انجام این سفرها به من یادآوری کرد که مبادله ی کالا با کالا در برخی نقاط جهان همچنان انجام می شود. من پول زیادی در طول سفر همراه خود نداشتم ولی مهارت بازاریابی خوبی دارم و برای کالاهای مختلف می توانم سریعا مشتری پیدا کنم. هنگامی که امکان معامله با پول وجود نداشت من به عنوان یک بازاریاب مزایا و امکانات کالاهایی را که همراه خود داشتم برای دیگران توضیح می دادم. در بسیاری از نقاط جهان این نوع از خرید و فروش کالا بسیار رایج بود. از اصول استفاده از شبکه های اجتماعی در سفر بدانید که اگر شما فاقد مهارت بازاریابی هستید، هیچ مشکلی وجود ندارد. من افرادی را دیدم که برای تامین هزینه های سفر خود از مهارت های مختلفی که داشتند استفاده می کردند، مثلا آموزش ، کشاورزی و مهارت های کامپیوتری. سبک های زندگی مختلفی در جهان وجود دارد که شما باید آنها را بپذیرید. من قبل از اینکه سفر خود را آغاز کنم از سبک زندگی خود بسیار راضی بودم. در هر سفر وسایل مورد علاقه ام را همراه خود می بردم، خرید می کردم، هر جا که ممکن بود از وسایل نقلیه ی عمومی استفاده می کردم و بیشتر مواد غذایی خود را از سوپر مارکت ها تهیه می نمودم. معمولا به تورها و فعالیت های تاریخی و فرهنگی توجهی نداشتم. ولی برای این سفر خود تصمیم گرفتم تا به مکان های تاریخی و فرهنگی کشور های مختلف ایمیل بزنم و از آنها تقاضای همکاری نمایم. آنها نیز با اشتیاق فراوان پیشنهادم را پذیرفتند و همکاریشان را با من آغاز کردند.
اصول استفاده از شبکه های اجتماعی در سفر : آیا دوستان و خانوادتان در طول این سفرها شما را حمایت کردند؟
بله بسیار! من از اینکه بخواهم به دوستان و خانواده ام بگویم که تصمیم دارم کار خود را رها کنم و سفر دور دنیا را آغاز کنم و اینکه می خواهم در طول سفر در خانه های مردم اقامت کنم بسیار استرس داشتم. ولی در کمال تعجب آنها به راحتی این موضوع را پذیرفتند و حتی من را حمایت نیز کردند.واقعا من از این همه حمایت آنها و اعتقاد و باوری که به من داشتند تعجب کردم.
اصول استفاده از شبکه های اجتماعی در سفر : دوست داشتید در طول این سفرها چه کارهایی را انجام دهید؟
من دوست داشتم که بتوانم در همه ی کشور های دنیا اقامت کنم. ولی 5 تا از محبوب ترین مکان هایی که آرزوی سفر به آنها را داشتم عبارتند از: پرو، بولیوی، قطب جنوب، ژاپن و فیلیپین. آیا شما برای افرادی که فکر می کنند سایت هایی مانند "couchsurfing" غیر قابل استفاده و غیر قابل اعتماد هستند، توصیه هایی دارید؟مهم ترین و سخت ترین توصیه ای که می توانم به مردم بکنم این است که باید به دیگران اعتماد کنند. ما در جهانی زندگی می کنیم که هر روزه خبرهای تاسف باری از فعالیت های انسانی می شنویم، ولی همه ی افراد این گونه نیستند. من این نکته را متوجه شدم که اکثر افراد دارای ذاتی خوب هستند و دوست دارند که به شما کمک کنند. من می توانم داستان های بسیاری را از محبتی که مردم در طول این سفرها به من داشتند برایتان تعریف کنم. البته در این میان استثنائاتی نیز وجود دارد.در هر جای دنیا ارزش های متفاوتی حکمفرماست. مثلا در جامعه ی غربی و جنوب شرقی آسیا منطق بیشتر از احساسات وجود دارد. از اصول استفاده از شبکه های اجتماعی در سفر بدانید که وقتی شما به کشوری سفر می کنید بهتر است ارزش ها و قوانین آنجا را بشناسید و مطابق با آنها رفتار کنید. به حرف های راهنمایان خود گوش دهید. اگر کاری در کشور یا منطقه ای ممنوع است از انجام دادن آن خودداری کنید.در طول کل این سفرها من فقط یکبار در ارتباط با مردم و اعتماد کردن به آنها اشتباه کردم. پس سعی کنید این باور را که مردم خوب و مهربان هستند را در وجود خود پرورش دهید."سلین دا کاستا" شغل خود را در یک شرکت معتبر رها کرد تا بتواند زندگی رویایی خود را محقق کند. او برای این کار سفری را به دور دنیا آغاز کرد و سعی کرد که در طول سفر با آدم ها متفاوتی ارتباط برقرار کند. از اصول استفاده از شبکه های اجتماعی در سفر بدانید که شما می توانید از طریق اینستاگرام و فیس بوک با وی در ارتباط باشید و در جریان سفر های بعدی وی قرار بگیرید.