آیا جغرافیای گردشگری در ایران تغییر می کند؟
ایرنا/ بدنبال آخرین خبرهای منتشر شده، این پرسش مطرح می گردد که آیا جغرافیای گردشگری در ایران تغییر می کند؟
گردشگری و سفر را شاید بتوان یکی از شاخص ها و مظاهر دنیای مدرن دانست. اگرچه سفر کردن و گشت و گذار همواره برای بشر جذاب بوده و هست، اما به مرور زمان این بخش از زندگی بشر جای خود را به صورت علمی و در دانشگاه ها و مراکز علمی باز کرد. به گونه ای که در شرایط کنونی بسیاری از کشورهای جهان بخش زیادی از برنامه توسعه خود را بر مبنای گردشگری استوار کردند.
به عنوان مثال، کشوری مانند ترکیه با کسب 46 میلیارد و 284 میلیون و 907 هزار دلار از صنعت گردشگری در سال 2022 که در عمل هیچ منبع طبیعی ارزشمند اقتصادی ندارد، بخش زیادی از درآمد ملی خود را از طریق این صنعت کسب کرد.
این در حالی است که اگر نگاهی به نقشه جغرافیایی ترکیه بیاندازیم، درخواهیم یافت این کشور در یک عرض جغرافیایی گسترده شده و به همین دلیل از تنوع آب و هوایی زیادی برخوردار نیست. یعنی از غرب به شرق و از شمال به جنوب این کشور تقریبا همه کشور دارای یک آب و هوای یکسان است. اما وقتی این وضعیت را با جغرافیای کشور خودمان قیاس می کنیم، متوجه می شویم که چه تنوع آب و هوایی در ایران وجود دارد و این تنوع چه تمدن ها و فرهنگ های متنوعی را ایجاد کرده است بطوریکه فقط ظرفیت گردشگری طبیعی را حتی با کشورهای اطراف قابل مقایسه نمی کند.
با این حال بخش زیادی از مردم از این ظرفیت های گسترده در کشور بی اطلاع بوده و در فرصت های گردشگری مغتنمی مانند تعطیلات نوروز، باز هم همان جایی را انتخاب می کنند که در بیشتر مواقع و در پایان هفته به آنجا می روند.
گزارش آیا جغرافیای گردشگری در ایران تغییر می کند؟ در پی پاسخگویی به این مساله است که چرا با وجود ظرفیت های بالای گردشگری، همچنان بخش های زیادی از کشورمان از نظرها پنهان مانده و کمتر کسی حاضر به تجربه زیبایی های آن است.
گردشگری یا توریسم سفر به قصد لذت بردن یا کسب و کار است. بر اساس تعریف سازمان جهانی گردشگری در سال 1995 «مجموعه فعالیت های فرد یا افرادی که به مکانی غیر از مکان عادی زندگی خود مسافرت و حداقل یک شب و حداکثر یک سال در آنجا اقامت می کنند و هدف از مسافرت آنان نیز گذراندن اوقات فراغت است و اهدافی نظیر اشغال و کسب درآمد شامل آن نمی شود» بر این اساس کسانی که شامل این تعریف می شوند نیز گردشگر نامیده می شوند.
امروزه تعداد روزافزونی از مقصدها در سراسر جهان برای گردشگری گشوده و در آن سرمایه گذاری می شود. گردشگری از طریق ایجاد شغل و کسب درآمد صادراتی به یک عامل اصلی پیشرفت کشورها و توسعه زیرساختهای آنها در 6 دهه گذشته، به یکی از بزرگترین بخشهای اقتصادی در جهان تبدیل شده است.
آمارها نشان می دهد تعداد گردشگران بین المللی از 25 میلیون نفر در جهان در سال 1950 به 278 میلیون نفر در سال 1980، 674 میلیون نفر در سال 2000 و 1235 میلیون نفر در سال 2016 افزایش یافته است.
به همین ترتیب، گردش مالی این صنعت بین المللی که از طریق مقصدهای جهانی بدست می آید از 2 میلیارد دلار در سال 1950 به 104 میلیارد دلار در سال 1980، 495 میلیارد دلار در سال 2000 و 1220 میلیارد دلار در سال 2016 افزایش یافته است.
جهانگردی پس از مواد شیمیایی و سوخت و بالاتر از محصولات خودرو و مواد غذایی رتبه سوم در کسب درآمد برای کشورها را دارد و در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، جهانگردی بهترین گروه درآمدزایی است.
بیشتر گردشگرها بیش از هر چیز به آب و هوا، فرهنگ یا طبیعت مقصد خود اهمیت می دهند و گردشگری سازمان یافته امروزه یک صنعت بسیار مهم در جهان است. این صنعت دارای شاخه ها و انواع گوناگونی مانند گردشگری طبیعی، حیات وحش، ورزشی، تفریحی، روستایی و...است که هر یک در جای خود و به تناسب شرایط منطقه قدرت زیادی در جذب منابع مالی برای هر جامعه دارد.
گوشه گوشه ایران را که بگردید، پر از جاذبه های گردشگری جذاب و دیدنی است و همین امر این خاک را به یک مقصد مناسب برای گردشگری در سراسر جهان تبدیل کرده است.
کمتر کشوری در دنیا هست که چند عامل متضاد طبیعی مانند کوه، جنگل، رودخانه، کویر، اقلیم سرد و گرم، مرطوب و خشک را با هم در خود داشته باشد و حداقل این مهم در بین همسایگان ایران وجود ندارد. شمار این جاذبه ها آنقدر زیاد است که بسیاری از افراد برخی از این جاذبه ها را نمی شناسند و حتی به دلیل این ناشناخته ماندن آسیب های زیادی هم به آنها وارد شده است.
هر چند با مرور تارنمای وزارت میراث فرهنگی و گردشگری هیچ اطلاعی از تعداد دقیق آثار ملی ثبت شده در ایران بدست نمی آید و مساله آمار دقیق همواره یک مشکل جدی در کشور است؛ با این حال به استناد گزارش های رسانه ای تا سال 1397 تعداد 36 هزار اثر در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
نکته مهم این است که بخش زیادی از این آثار در فهرست آثار یونسکو به ثبت رسیده که از این نظر یک امتیاز فوق العاده مهم برای کشورمان محسوب می شود. اگرچه تعداد این آثار به صورت کامل اکنون در دسترس نیست اما 27 دسته بندی بزرگ در این زمینه وجود دارد که شامل آثار طبیعی یا آثار تاریخی است. تصویر زیر این دسته بندی را بطور کلی و به تفکیک استان نشان می دهد.
این پراکندگی جغرافیایی آثار تاریخی در ایران هم نشان می دهد کشورمان علاوه بر تنوع طبیعی دارای یک تنوع عجیب فرهنگی و اجتماعی هم هست که هر یک با توجه به همان شرایط جغرافیایی تفاوت های زیادی هم دارند.
اینکه شکل خانه ها و حتی مصالح ساختمانی بکار رفته در آن در یزد با کرمان، اصفهان، کردستان و...تفاوت دارد به دلیل همین شرایط جغرافیایی است که متناسب با آن حتی فرهنگ های متفاوتی ایجاد کرده و در تنوع پوشش، رفتار، زبان و...تاثیر بسزایی دارد.
به گفته «همایون کاتوزیان» در مقدمه کتاب «اقتصاد سیاسی ایران»، کشورمان در هر منطقه مانند یک اتاقی است که کف آن با موزاییک های جدا از هم، به صورت مستقل اما در کنار هم تشکیل شده که جدا از مزایا و مسائل مهم فرهنگی و سیاسی یک فرصت استثنایی برای جذب گردشگری و سرمایه برای کل کشور است.
با توجه به این وضعیت و تنوع گردشگری شوربختانه باید گفت همچنان پراکندگی استقبال از مناطق مختلف به یک میزان نیست و حجم استقبال از یک منطقه در بعضی اوقات بسیار بیشتر از مکان های دیگر است.
به طور مثال بنابر آمار تعداد سفرهای نوروزی در سال 1402، پرمسافرترین مقاصد به ترتیب استانهای مازندران، گیلان، خراسان رضوی، هرمزگان، خوزستان، بوشهر، فارس، اصفهان و آذربایجان شرقی بوده است.
این در حالی است که حتی در مسیر این استانها هم مکانهایی وجود دارد که کمتر به آنها توجه می شود. به طور مثال استان سمنان که در مسیر استانهای خراسان رضوی، مازندران و گلستان قرار دارد، با داشتن تعداد 30 اثر ثبت شده ملی و داشتن همزمان تنوع بالای اقلیمی مانند کوههای مرتفع، جنگل، رودخانه و کویر کمتر مورد استقبال مسافران نوروزی است.
این وضعیت برای استانهای مانند قزوین و زنجان که در مسیر استانهای گیلان و آذربایجان شرقی و اردبیل هم هستند صادق است.
حتی بسیاری از مناطق جنوبی ایران که وضعیت بسیار مناسبی را در ایام نوروز داشته و وضعیت خوبی به لحاظ اقلیمی هم دارند، مورد غفلت بسیاری از مردم و مسافران داخلی است.
بطور مثال استانهای یزد و کرمان، سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و شمالی، لرستان، همدان و...با وجود آنکه نسبت به مبدا بسیاری از سفرها به استانهای پر مسافر هم نزدیکتر بوده و از لحاظ اقتصادی مقرون بصرفه هستند، همچنان در انتهای فهرست مقاصد گردشگری مسافران داخلی هستند.
به استناد پژوهش «هادی ویسی» و «خدیجه مهماندوست» با عنوان «بررسی موانع توسعه صنعت گردشگری بین المللی در ایران» که با تأکید بر گردشگری ورودی انجام شده، عوامل سیاسی داخلی و خارجی، نهادی و سازمانی، زیربنایی و اقتصادی تأثیر معناداری بر توسعه نیافتگی گردشگری در ایران دارند و با وجود فرصت های فرهنگی و دینی جاذبه های گردشگری، تأثیر معناداری در توسعه صنعت گردشگری ایران ندارند.
با توجه به این نکته مهم میتوان دریافت که چرا تجربه جدید گردشگری در ایران طرفدار ندارد و چرا بیشترین هدف گردشگری در ایران مربوط به مناطق خاصی است.
نتایج این پژوهش نشان می دهد وضعیت اقتصادی گرچه مهم است اما تنها ملاک کم رونقی گردشگری در برخی مناطق نیست و بسیاری از مردم ترجیح می دهند با داشتن تمکن مالی باز هم به کشورهای دیگر بروند در حالی که مشابه آن در ایران هم هست.
با علم به این موضوع که گردشگری یکی از راه های مهم توسعه پایدار بدون آسیب به محیط زیست است، نکاتی که به آن اشاره شد، مواردی است که باید برای توسعه مناطق کم برخوردار به آنها توجه داشت.
نویسنده: امیرحسین غلام زاده نطنزی